۰۰/۰۹/۲۸ چاپ ایمیل و پی دی اف
ضرورت شناخت امتحانات الهی(ج1) - 1400/09/25

جرم مردم مدینه بعد از پیامبر(ص) این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر دهند!/ آیا ما حاضریم به‌خاطر اقتصاد مقاومتی یا فرزندآوری، مدل زندگی‌مان را تغییر دهیم؟

شناسنامه:

  • زمان: 1400/09/25
  • مکان: دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
  • مناسبت: فاطمیه اول-جلسه1
  • موضوع: ضرورت شناخت امتحانات الهی
  • صوت: اینجا
علیرضا پناهیان به مناسبت ایام فاطمیه اول، در دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) به سخنرانی پرداخت. در ادامه فرازهایی از جلسه اول این سخنرانی را می‌خوانید:

مردم معمولاً بندگی خدا را در حاشیۀ زندگی خود قرار می‌دهند نه در متن زندگی

همیشه در طول تاریخ، مسئلۀ معنویت و ارتباط با خدا و حتی اعتقاد به خدا و معاد، از جانب اکثر انسان‌ها به‌عنوان یک امر فرعی در زندگی بشر تلقی شده است. قران کریم می‌‌فرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللهَ عَلى حَرْفٍ» (حج/11) بعضی‌ها هستند که بندگی خدا را در یک گوشه‌ای از زندگی‌شان می‌گذارند.

مردم معمولاً بندگی خدا را در متن زندگی خودشان قرار نمی‌دهند بلکه در حاشیه زندگی قرار می‌دهند. وقتی بندگی خدا را در یک گوشه‌ای از زندگی قرار می‌‌دهند، طبیعتاً بقیۀ زندگی و مناسبات خودشان و بقیۀ اهدافی را که باید تعقیب کنند، بر اساس نیازهای غریزی، بر اساس نگاه حداقلی‌ای که دارند و بر اساس منافع و مضارّ فوری و محدودی که می‌‌بینند، تنظیم می‌‌کنند.

این نگاه حداقلی «خودخواهانه» هم نیست؛ اتفاقاً اگر به معنای واقعی کلمه «خودخواهانه» بود اشکالی نداشت. یعنی اگر همۀ منافع‌ خودشان را می‌‌خواستند و منافع بلندمدت خودشان را می‌‌خواستند، ایرادی نداشت، مشکل اینجاست که فقط بخشی از منافع خودشان را می‌‌بینند و می‌‌خواهند که ما به این می‌گوییم «خودخواهیِ مذموم»

برخی می‌گویند: دین خوب است، اما برای ارتباط با خدا نه برای مناسبات اجتماعی و معادلات قدرت!

این مسئله، همواره در طول تاریخ وجود داشته است. در زمان رسول خدا(ص) هم بوده است؛ از همان آغاز بعثت این مسئله را با پیامبر(ص) داشتند. اگر رسول خدا(ص) قبول می‌‌کرد که همۀ زندگی مردم را تحت تأثیر دین قرار ندهد، مشرکین با ایشان کنار می‌‌آمدند. بعد از رسول خدا(ص) هم کسانی که به تحریف دین پرداختند و به مخالفت با بخش‌های کلیدی دین پرداختند، آنها هم همین دغدغه را داشتند؛ یعنی دغدغۀ‌شان این بود که «دین خوب است، منتها برای ارتباط با خدا نه برای تأثیرگذاری در مناسبات اجتماعی و معادلات قدرت» ما به این تفکرات می‌‌گوییم «تفکرات سکولار».

بلافاصله بعد از رسول خدا(ص) تفکرات سکولار در جامعه حاکم شد. البته بسیاری از مناسک و عقاید دین را حفظ کردند اما وقتی دین می‌خواست به صورت جدی وارد زندگی مردم بشود و معادلات قدرت و اقتصاد را شکل بدهد، همان‌جا در مقابل دین ایستادند.

خیلی از دین‌داران نمی‌خواهند دین، تمام شئون زندگی آنها را در بر بگیرد

بسیاری از دین‌داران و معتقدین به خدا، حاضر نیستند اجازه بدهند که دین، تمام شئون زندگی آنها را در بر بگیرد. یک فرد دین‌دار این‌گونه تلقی می‌کند: «برای من راحت‌تر است که ارتباطم را با خدا حفظ کنم، اما در زندگی مادیِ خودم، دین و معنویت را خیلی دخالت ندهم؛ مثلاً کسب و کارم را با دین تنظیم نکنم...» این افراد حتی حاضرند در اقتصاد و معیشت خودشان، بخش‌هایی را به عنوان حلال و حرام قرار بدهند. اما اینکه بخواهند دقیقاً دین را در تمام ابعاد زندگی‌شان پیاده کنند، این در نظرشان خیلی دردسر دارد.

قبل از بعثت نبوی هم، علت مخالفت با پیغمبر بیشتر از همین جنس مخالفت‌ها بود؛ مشکل آنها این بود که دین می‌خواست بیاید در مناسبات اجتماعی و در معادلات قدرت قرار بگیرد.

وقتی دین می‌خواهد به‌طور جدی در زندگی مردم تأثیر بگذارد، کم‌کم غریب و تنها می‌ماند

وقتی دین بخواهد در موقعیتی قرار بگیرد که در زندگی روزمره انسان‌ها خیلی جدی گرفته بشود، اینجاها کم‌کم دین تنها و غریب می‌ماند. اینجاست که اباعبدالله الحسین(ع) می‌‌فرماید: «إِنَّ اَلنَّاسَ عَبِیدُ اَلدُّنْیَا وَ اَلدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّیَّانُونَ» (تحف‌العقول/ج1/ص245) مردم بندۀ دنیا هستند، دین را لغلغۀ زبان خودشان قرار دادند، وقتی دچار بلا می‌‌شوند دیگر کم هستند کسانی که دین‌داری کنند.

در این روایت، منظور از «بلا» چیست که وقتی بیاید، مردم کم دین‌داری می‌‌کنند؟ در اینجا منظور از بلا، حوادث ناگوار مثل بیماری یا تصادف و... نیست. مثلاً اینکه مسافران یک کشتی در دریای طوفانی در حال غرق شدن باشد. اتفاقاً قرآن می‌‌فرماید که آنجا وقتی بلا بیاید مردم مخلصانه خدا را صدا می‌‌زنند. «دَعَوُا اللَّهَ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ» (عنکبوت/65) پس آن چه بلایی است که اگر بیاید دین‌داران واقعی کم می‌شوند؟ منظور از «فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ» ابتلائات عظیم اجتماعی است. همان ابتلایی که اباعبدالله‌الحسین(ع) در واقع محور این ابتلا برای مردم قرار گرفته بود تا معلوم بشود آیا مردم، ولیّ خدا را کمک می‌کنند یا نه؟ حالا این ولیّ خدا می‌‌خواهد چه‌کار کند؟ می‌خواهد با قیام خودش قدرت را از دست ناکسان بگیرد.

مردم در ماجرای کربلا، دچار مشکل بی‌تفاوتی شدند

مردم در این بلا (یعنی در ماجرای کربلا) دچار چه مشکلی شدند؟ مشکل بی‌تفاوتی. انگار حرف دلشان این بود که «یا اباعبدالله، ما را به دردسر نینداز!» و الا کسی با امام حسین(ع) دشمن نبود. به امام حسین(ع) می‌گفتند: «قلوبهم معک سیوفهم علیک»؛ دل‌هایشان با تو است، اما شمشیرهایشان علیه تو! خُب اینها که تو را دوست دارند پس چرا می‌‌خواهند تو را بکشند؟ برای اینکه تو مایۀ دردسر هستی. در اینجا «بلا» یا منشأ «ابتلاء» برای آنها می‌شود غربت اباعبدالله الحسین(ع).

مشکل این بود که مردم حوصلۀ دردسر نداشتند و نمی‌خواستند که دین در تمام شئون زندگی اجتماعی آنها حاکم بشود، لذا امام‌حسین(ع) تنها و غریب ماند. اتفاقاً همان مردمی که یک‌مقدار دین‌دار بودند، امام‌حسین(ع) را کشتند، همان‌طور که در جاهلیت هم مخالفین پیغمبر(ص) درواقع افراد مذهبیِ آن زمان محسوب می‌شدند.

مشکل اصلی در فاطمیه این بود که مردم در صحنۀ «ابتلا» پای کار نیامدند/ الان برای اقتصاد مقاومتی، آیا مردم حاضرند پای کار بیایند؟

مصائب فاطمیه را هم نباید صرفاً به دو سه نفر منتسب کنیم. مسئله اصلی در فاطمیه، نیامدن مردم، پای کار است. در آنجا هم خداوند مردم را به ابتلا و امتحان کشید و در صحنۀ ابتلا، مردم دچار مشکل بی‌تفاوتی شدند.

مسئله اصلی، مذهبی‌هایی هستند که حاضر نیستند دین در تمام شئون زندگی و مناسبات اجتماعیِ آنها نفوذ کند و اثرات خودش را نشان بدهد. مثلاً اقتصاد مقاومتی، یعنی اینکه اقتصاد باید مردمی باشد. آیا ما برای اینکه اقتصاد مقاومتی و اقتصاد مردمی شکل بگیرد، اقدامی انجام داده‌ایم؟ آیا همۀ ما پای این کار آمده‌ایم؟ چند نفر کارمند، برای اینکه اقتصاد مقاومتی و مردمی شکل بگیرد، واقعاً زندگی کارمندی را رها کردند و به کارآفرینی و تولید مشغول شدند؟ آیا ما جنایت کردیم که سراغ این کار نرفتیم؟ اگر ما جنایت نکردیم خُب مردم مدینه هم جنایت نکردند؛ چون آنها هم همین‌طور بودند، یعنی به زندگی عادی خود پرداختند و کاری نکردند!

خیلی‌ها با حلال و حرام‌‌های ثابت دین مشکل ندارند اما در ابتلا که تکالیف خاصی پیش می‌آید دچار مشکل می‌شوند

در دین، یک‌سری حلال‌ها و حرام‌های بَیّن وجود دارد که بسیاری از دین‌داران حاضرند اینها را رعایت کنند، ولی دین، فقط اینها را از ما نمی‌خواهد، بلکه دین می‌آید در صحنۀ «ابتلاء» و یک وظایفی را برای ما تعیین می‌کند. به عنوان مثال، شما در شرایط عادی، برای احترام به پدر و مادرت، هفته‌ای یک‌بار به آنها سر می‌زنی، ولی اگر پدر یا مادرت یک بیماری خاصی مبتلا بشوند، شاید لازم باشد که هر روز به آنها سر بزنی و از آنها مراقبت کنی. در این صحنۀ ابتلاء دیگر کافی نیست که هفته‌ای یک‌بار به آنها سر بزنی، چه بسا اگر هر روز به آنها رسیدگی نکنی، ممکن است در اثر بیماری، از دنیا بروند.

ابتلا یعنی تکلیف خاص در موقعیت خاص/ گاهی در صحنۀ «ابتلا» لازم است یک عمل اجتماعی خاص انجام دهیم که جزو واجب یا حرام‌های مشخص نیست  

ابتلا یعنی تکلیف خاص در موقعیت خاص. یک نمونه‌اش همین جملۀ امام(ره) است که فرمود حفظ نظام از نماز واجب تر است... یا اینکه پسرها برای جهاد رفتن، لازم نیست اذن پدر را داشته باشند.

ابتلا یک صحنه‌ای را ایجاد می‌کند که لازم است ما یک عمل اجتماعی خاصی را انجام بدهیم که جزو کارهای واجب یا حرامِ خیلی مشخص نباشد. خیلی‌ها چون این ابتلا، جزو واجباتِ مشخص نیست، راحت آن را پشت گوش می‌اندازند و انجام نمی‌دهند.

گاهی دین از ما می‌خواهد به اقتضای نیاز روز، وضع عادی زندگی خود را تغییر بدهیم

فرزندآوری یکی از مسائل مهم جامعۀ امروز است. آیا ما حاضریم به خاطر این مسئله مهم، فرم زندگی عادی خود را تغییر بدهیم؟ مردم مدینه هم جرمشان این بود که حاضر نشدند زندگی خود را تغییر بدهند. درحالی‌که دین، زندگی انسان را تغییر می‌دهد. مثلاً رسول‌خدا(ص) بعد از بعثت، و بعد از هجرت، زندگی مردم را تغییر داد و درواقع زندگی عادیِ آنها را به‌هم زد.

سکولار نبودن یعنی اینکه بر اساس دین و به اقتضای نیاز روز، زندگی خودمان را تغییر بدهیم. مثلاً رهبر جامعه دینی، مشخص می‌کند که الان مرز جهاد با دشمن در عرصۀ اقتصاد است و بعد هم اقتصاد مقاومتی را مطرح می‌کند؛ یعنی باید اقتصادی داشته باشیم که از تحریم دشمن آسیب نبیند، بیکاری نباید باشد، تولید نسبت به سال‌های قبل باید در حد جهش‌یافته باشد. تولید یکی از پایه‌های مهم اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی بدون مردم شکل نمی‌گیرد، این اقتصاد حتماً باید مردمی باشد.

آیا حاضریم برای شکل‌گیری اقتصاد مقاومتی، وضع عادی زندگی‌مان را تغییر دهیم؟

حالا اگر اقتصاد مقاومتی بخواهد مردمی باشد، باید چه کار کنیم؟ آیا ما برای اقتصاد مقاومتی، کار و زندگی عادی خودمان را تغییر دادیم و سراغ ایجاد تعاونی و  فعالیت‌های تولیدی رفتیم؟ آیا ما هیئتی‌ها و مسجدی‌ها و بسیجی‌ها، از کار کارمندی دست کشیدیم و رفتیم سراغ تولید، برای اینکه تولید را رونق بدهیم؟ البته منظور این نیست که همه باید کار کارمندی را رها کنند، بالاخره ممکن است در برخی عرصه‌ها واقعاً نیاز به کارمند هم باشد، ولی آیا هرکدام از ما، بخشی از زندگی خودمان را، روی این موضوع گذاشته‌ایم؟ آیا همۀ ما سرمایه‌های خودمان را در این عرصه آورده‌ایم؟ نه، ما اینکار را نکردیم. ولی حالا که این کار را نکردیم، آیا خودمان را مقصر می‌دانیم و فکر می‌کنیم جنایت کرده‌ایم؟ نه! مردم مدینه هم می‌گفتند «ما که جنایت نکردیم در خانه نشستیم! حالا چهار تا ریش سفید در آنجا جمع شدند و یک تصمیمی گرفتند...»

البته نمی‌گویم که قبح این کار ما به اندازۀ قبح کار مردم مدینه است که دست روی دست گذاشتند و آن ماجراها اتفاق افتاد. می‌خواهم بگویم که ببینید جرم‌های بزرگ چطور اتفاق می‌افتد؟ ببینید آن دینی که می‌آید در مناسبات اجتماعی دخالت می‌کند، چه انتظاراتی از ما دارد؟ انتظارات خیلی ساده‌ای از ما دارد اما وقتی همین اقدامات ساده انجام نمی‌شود، ممکن است نتایج بدی برای جامعه رقم بخورد.

(الف4/ن2)


 

جلسه بعد>>

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...