کلیپ تصویری | کافر چه کسی است؟
شناسنامه
تولید: بیان معنوی
زمان: 06:39
دریافت با کیفیت (پایین(17مگابایت) | متوسط(24مگابایت) | بالا(51مگابایت) | صوت)
- آپارات | یوتیوب
متن:
الآن شما از نود درصد مردم بپرسید کافر یعنی چی؟ میگویند کافر یعنی کسی که میگوید خدا نیست.
کلّ انبیاء الهی با کافر به معنای بی خدا مواجه نبودند. در روایت هست فرعون که میگفت «أنَا رَبُّکُمُ الأعلی»، خودش وقتی که داشت سیل میبرد مردم را، به مردم گفتش که وایستید من میروم دعا میکنم، رفت دعا کرد خدایا تو رو خدا این باران را بند بیاور؛ حالا تو رو خدا را من دارم میگویم. و محقق شد. وقتی که در قرآن میفرماید «أنَا رَبُّکُمُ الأعلی»، رب، علامۀ عسکری(ره) خیلی قشنگ این را توضیح میدهند؛ مشکل کافران هیچوقت با خالقیت خدا با اصل وجود خدا نبوده و بلکه با خیلی از صفات دیگر خدا. مشکلشان با ربوبیت بوده. ربوبیت، ایشان ترجمه میکنند به مدیریت جامعه.
وقتی که فرعون میگوید «أنَا رَبُّکُمُ الأعلی»، یعنی من شما را اداره میکنم.
مجری: من مدیر شما هستم.
بله! حتی وقتی که ساحران ایمان آوردند به حضرت موسی، نه اینکه ایمان آوردند به خدا؛ ایمان آوردند به موسی. اصلاً بحث ایمان به خدا نیست. فرعون هم گفت بدون اجازۀ من ایمان آوردید به موسی؟ اصلاً کافر در قرآن معنایش این نیست که خدا را قبول ندارد.
مجری: معنایش چیست؟
معنایش این است که این دین خدا را میخواهد انکار کند نپذیرد. این برنامه را. برنامه چیست؟ رأساش این آقاست.
آها! خب هر کسی که مدیریت آن که خدا فرستاده را نمیخواهد قبول کند.
نمیخواهد قبول کند. حتی ممکن است با پیامهایش مشکل نداشته باشد. ببینید بنیالعباس میگفتند پیامبر یک پیکی است از جانب خدا پیام آورده رفته. ما رئیس هستیم الآن. من از همان کتابی که هنوز اسم نبردیم یک متن بخوانم. «کافر آن کسی نیست که دین را قبول نکرده، کافر یعنی پوشانندۀ نعمت.» میداند هست ها! میپوشاند. رویش را میپوشاند. یا یک حقیقتی را رویش را میپوشاند. کسی که بیدین است، یعنی مدیریت پیغمبر را نمیپذیرد چرا بهش میگویند کافر؟ چون آن یک نعمتی است، یک حقیقی است این میخواهد بپوشاندش.
مجری: کافر به این است!
الآن شما از نود درصد مردم بپرسید کافر یعنی چی؟ میگویند کافر یعنی کسی که میگوید خدا نیست. ابلیس خدا را قبول نداشت؟ شش هزار سال عبادت کرد. قابیل خدا را قبول نداشت؟ قربانی کرد. من حتی میخواهم بگویم ابلیس، قابیل، ابوجهل، دیگر اسمهای بقیه را نمیبرم، فرعون، اینها خیلی ببخشید اینجوری میگویم، خیلی آدمهای خوبی بودند، خیلی خدا را هم دوست داشتند؛ ناراحتیشان این بود که خدایا چرا او را انتخاب کردی من را انتخاب نکردی؟
حالا جالب این است که قبل از پیامبر ما آنهایی که در نبوّت اشکال میکردند میگفتند ما اصل نبوّت را اشکال نداریم، یک کسی بیاید. ولی مَلَک بیاید. حالا فرعون از اینها بهتر بود، فرعون میگفت بابا مشکلی ندارد ولی این مال قومی است که بردههای ما هستند! این زور دارد! ولی کفار زمان پیامبر از همۀ اینها وضعشان بهتر بود. اینها میگفتند نه یک آدم باشد چه اشکال دارد؟ ما الآن مقام حضرت ابراهیم را داریم احترام میگذاریم. پس ما پیامبرشناس هستیم، ولی ایشان آن مصداق هست یا نه؟ از اینجا شروع میکردند. الآن بعضیها امامت را قبول دارند، امام زمان بیاید میگویند آقا این همان است؟ بعد میگویند نه نیست! حالا ما چهجوری ثابت کنیم هست؟!
مجری: حالا چرا ما نشدیم؟
حالا چرا ما نشدیم، یا بگویند اصلاً ما از کجا بفهمیم این هست؟
مجری: آها! چهجوری اثبات میخواهیم بکنیم؟
یک لطیفهای را عرض کنم که من در جریانش بودم. یعنی نکتۀ لطیفی. یک کسی، من داشتم آنجا ولایت انبیاء بحث میکردم، آنجا یعنی آنجایی که این سؤال پیش آمد. یکی از دانشجوها بعد از کلاس گفتش که شما چرا از ولایت فقیه صحبت نمیکنید؟ گفتم نیازی نمیبینم. یک مشکلی دارد ولایت انبیاء که بعضی از روحیهها آن را نمیتوانند بپذیرند. این را در قرآن من دارم خطّش را دنبال میکنم. شما بشناس. کسی که این روحیه دارد که ولایت انبیاء را قبول نمیکند ببین چه مشخصاتی دارد؟ این احتمالاً ولایت فقیه هم قبول نکند. حالا من هم حتی نمیخواهم بگویم هر کی ولایت فقیه را قبول نکرد ولایت انبیاء را قبول نکرده. شاید سوءتفاهم برایش پیش آمده. ولی از آنطرف هست. آنهایی که روحیۀشان اینجوری است که ولایت انبیاء را نمیپذیرند، ولایت فقیه هم نمیپذیرند. نصفش را گفتیم لااقل. گفت نه آخر بعضیها همۀ اینها را قبول دارند، میخواهند ببینند ولیّ فقیه مورد تأیید امامزمان ارواحنالهالفدا هست یا نه؟ گفتم خب بعد برای آنها من چهکار باید بکنم؟ بروم یک کاغذی از امامزمان(ع) بیاورم؟ خب او هم لبخند میزد مثل شما. گفتم اگر کاغذ بیاورم حل میشود؟ گفت خب حل میشود. گفتم که اگر گفتش این امضا را من از کجا بفهمم که مال امامزمان است چی؟ بعد گفتم خب باید بروم خودِ امامزمان را بالاخره خدمتشان برسیم آقا این، ایشان تأیید کن. بعد از اینکه از خیمۀ حضرت آمدیم بیرون میگوید ببین، ایشان خودشان بودند؟ روی پیشانیشان که ننوشته که! بعد باید بروم خدمت رسول خدا آقا شما بفرمایید ایشان را تأیید بفرمایید. ببرند پیش رسول خدا. بعد این میگوید که خب آقا ایشان همان هستند؟ گفتم این سؤال منطقی هست یا نه؟ گفت بله. گفتم مشرکین مکه هم همین مشکل را داشتند.
به گفتۀ یکی از محققین، «کفار در قرآن همه جا یک اسم و یک تعبیر دیگری است از مرتجعان قرنها و عصرها.» کافر یعنی مرتجع. «چرا؟ همهجا پیغمبر روشنکفر زمان است، حرف نو دارد، به سوی نو دعوت میکند. اما کافران و مخالفان و متعصبان، مرتجعانی هستند که میگویند که ما میخواهیم همان راه پدرانمان را برویم.»
کافر در واقع معنایش این نیست که خدا را قبول ندارد؛ خدا را قبول دارد، یک حقایقی را نمیخواهد بپذیرد. حالا به درجۀ آن حقایقی که نمیپذیرد و میپوشاند، به درجۀ نعمتهایی که انکار میکند، به همان درجه کافر است.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید