۰۰/۱۲/۰۱ چاپ ایمیل و پی دی اف
حرم مطهر رضوی(ع) - رحلت حضرت زینب(س)

جهاد تبیین، جرأت می‌خواهد؛ چون وقتی حرف حق بزنی، سرزنش یا مسخره‌ می‌شوی / ما همین الآن قوی‌تر از آمریکا هستیم/ کسی که با وجود محدودیت‌ها بلند می‌شود، قوی‌تر است یا کسی که بدون محدودیت‌ها زمین می‌خورد؟

شناسنامه:

  • زمان: 1400/11/27
  • مکانحرم مطهر رضوی(ع) 
  • مناسبت: رحلت حضرت زینب(س)
  • صوت: اینجا
علیرضا پناهیان به مناسبت رحلت حضرت زینب(س) در حرم مطهر رضوی دربارۀ برخی از ویژگی‌های مورد نیاز برای جهاد تبیین، مانند «دلسوزی» و «جرأت و شجاعت» به سخنرانی پرداخت. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:
    •  

 «جهاد تبیین» تعبیری است که پیامبر(ص) برای مجاهدت عمار علیه شبهه‌پراکنی یهودیان به‌کار بردند

شاید اولین بار که در تاریخ اسلام از کلمۀ جهاد برای تبیین و تبلیغ و سخن‌گفتن دربارۀ حق و دفاع از حق استفاده شد در این داستانی باشد که خدمت شما عرض می‌کنم:

بعد از جنگ احد که مسلمانان به‌ظاهر صدمۀ سنگینی خورده بودند و هفتاد و دو شهید، من‌جمله «حمزه سیدالشهدا» داده بودند، یهودیان مدینه زبان درآورده بودند و جسارت می‌کردند و طعنه می‌زدند. آنها می‌خواستند با شماتت و سرزنش، جامعۀ اسلامی و جبهۀ حق را تضعیف کنند.

عمار یاسر و یکی از دوستان ایشان، داشتند از مقابل این یهودی‌های مدینه عبور می‌کردند، آنها شروع کردند به شماتت و گفتند: چه شد عمار؟ مگر پیامبر شما با خدا مرتبط نبود؟ مگر قول نصرت الهی به شما نداده بود؟ پس چه شد؟ چرا در این جنگ شکست خوردید و هفتاد و دو کشته دادید؟ وعده‌های الهی چه شد؟

دوست عمار یاسر که همراه ایشان بود، به یهودیان گفت: من با شما بحث نمی‌کنم، شما ایمان من را ضعیف می‌کنید... ولی عمار گفت: نه، اتفاقاً من با شما بحث می‌کنم و جوابتان را می‌دهم. او به یهودیان گفت: پیامبر(ص) به ما فرموده بود که اگر سخن من را گوش کنید خدا به شما کمک خواهد کرد ولی ما در این جنگ، سخن پیغمبر(ص) را گوش نکردیم، ایشان فرموده بود که آن تنگه را نگه دارید و دنبال غنیمت نروید، ولی ما دنبال غنیمت رفتیم و تنگه را نگه نداشتیم و شکست خوردیم؛ خدا با کسی شوخی ندارد. وعدۀ خدا سرِ جایش هست، آن وعد‌ه‌ای که رسول خدا(ص) به ما داده است هم سرِ جایش هست.

عمار نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: یا رسول الله، یهودی‌ها این‌جوری گفتند و من این‌جوری جواب‌شان را دادم... رسول خدا(ص) فرمود: تو که در مقابل آنها ایستادی و جواب تبلیغات و شبهه‌پراکنی‌ آنها را دادی، جهاد فی‌سبیل الله کردی. (أَنَ‏ الْمُسْلِمِینَ‏ لَمَّا أَصَابَهُمْ‏ یَوْمَ‏ أُحُدٍ مِنَ الْمِحَنِ مَا أَصَابَهُمْ لَقِیَ قَوْمٌ مِنَ الْیَهُودِ بَعْدَهُ بِأَیَّامٍ عَمَّارَ بْنَ یَاسِرٍ وَ حُذَیْفَةَ بْنَ الْیَمَانِ فَقَالُوا لَهُمَا: أَ لَمْ تَرَیَا مَا أَصَابَکُمْ یَوْمَ أُحُدٍ... یَا عَمَّارُ قَدْ وَصَلَ إِلَیَّ خَبَرُکُمَا، أَمَّا حُذَیْفَةُ فَإِنَّهُ فَرَّ بِدِینِهِ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ أَوْلِیَائِهِ‏ فَهُوَ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ. وَ أَمَّا أَنْتَ یَا عَمَّارُ فَإِنَّکَ نَاضَلْتَ‏ عَنْ دِینِ اللَّهِ، وَ نَصَحْتَ لِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ، فَأَنْتَ مِنَ الْمُجَاهِدِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، الْفَاضِلِینَ» (تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)/ص516)

اینکه رهبر انقلاب، امروز می‌فرماید «جهاد تبیین» این ترکیب، ساخته و پرداختۀ خودِ ایشان نیست، بلکه رسول خدا(ص) این تعبیر را برای تبیین‌گری عمار یاسر به کار بردند و فرمودند: «تو جهاد کرده‌ای!»

گفتن از حق خیلی از اوقات نیاز به جهاد دارد/ تبیین حق، علاوه بر دلسوزی، گاهی نیاز به جرأت و اعتماد به نفس هم دارد

گفتن از حق خیلی از اوقات نیاز به جهاد دارد. گفتن از حق، گاهی دلسوزی می‌خواهد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «الْمُؤْمِنُ غَرِیزَتُهُ النُّصْحُ» (غررالحکم/1305) آدم اگر دلسوز باشد، بی‌تفاوت عبور نمی‌کند، یک سخنی از حق می‌گوید تا یک کسی نجات پیدا کند. اما فقط دلسوزی کافی نست، گاهی علاوه بر دلسوزی، جرأت هم می‌خواهد. گاهی از اوقات، اعتماد به نفس می‌خواهد. چون دشمن که نمی‌آید از شما سؤال کند: «آقای محترم، شما لطفاً بفرمایید که انقلاب شما شکست خورده یا شکست نخورده است؟ برای من تبیین کنید...» این‌طور نیست که خیلی محترمانه در مقابل شما سؤال کند و بعد شما هم بگویید «نخیر ما شکست نخوردیم، ان‌شاءالله پیروزی‌های بیشتری هم در آینده خواهیم داشت...» او هیچ‌وقت نمی‌آید این‌طوری با شما صحبت بکند.

دشمنان شما وقتی با تبلیغات به سراغ شما می‌آیند، به وسیلۀ شبکه‌های «VOA» و «BBC» و «من و تو» می‌آیند و با شبکه‌های اجتماعی‌ای که در موبایل‌های شما هست به سراغ شما می‌آیند و از مجاهدین خلق هم که 17هزار نفر از مردم ما را شهید کرده‌اند، برای این کار استفاه می‌کنند. البته آنها امروز، به‌جای گلوله زدن روزانه بیش از 17هزار تا پیام می‌فرستند! خُب این دشمنان که نمی‌آیند خیلی محترمانه از شما سؤال بکنند، بلکه شما را تمسخر می‌کنند، تحقیر می‌کنند و توهین می‌کنند. لذا اگر مثل عمار، مرد این راه نباشی، نمی‌توانی جهاد تبیین انجام بدهی.

کسی می‌تواند جهاد تبیین کند که آمادۀ نبرد باشد و جنگ و نبرد هم نترسیدن می‌خواهد، شجاعت می‌خواهد، جسارت می‌خواهد. هر آدم ترسویی که نمی‌تواند برود جنگ؛ آن‌هم جنگ با این موجودات ددمنشی که آن‌قدر محکم حرف دروغ را می‌گویند که آدم، خودش شک می‌کند که «نکند این حرفی که دربارۀ من می‌گویند، واقعاً درست است!»

نترسیدن از سرزنش، ویژگی مهم مؤمنین آخرالزمان است

دشمنان ما در کوبیدنِ ما با روش سرزنش، تمسخر، تحقیر و توهین (از طریق رسانه و تبلیغ) هنرمند هستند ولی ما نباید بترسیم. این را بنده نمی‌گویم، بلکه مضمون آیۀ قرآن است که دربارۀ ایرانی‌ها در آخرالزمان است. خداوند در این آیه می‌فرماید که یک قومی جای شما یاران رسول خدا(ص) خواهد آمد: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللَّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضلُ اللَّهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ» (مائده/54) رسول خدا(ص) فرمود که این آیه دربارۀ قوم سلمان فارسی (یعنی ایرانی‌ها) است. علامۀ طباطبایی می‌فرماید: از کلمۀ «فَسَوفَ یَأتِی اللَّهُ» معلوم می‌شود که اینها ایرانی‌های آخرالزمان هستند.

در این آیه می‌فرماید: ای کسانی که اطراف پیغمبر هستید، اگر محکم پای دین نایستید، من یک قوم دیگری جای شما می‌آورم که آنها محکم پای دین می‌ایستند. ویژگی‌های این قوم چیست؟ اینکه در مقابل مؤمنین فروتن هستند، در مقابل کافران و دشمنان سخت‌ هستند، در راه خدا جهاد می‌کنند «وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ»، از سرزنش هیچ‌کسی نمی‌ترسند. هر کسی هرچه می‌خواهد بگوید!

از آیه «لا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ» معلوم می‌شود در آخرالزمان «سرزنش علیه مؤمنین» سنگین است  

وقتی می‌فرماید «لا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ» معلوم می‌شود که در آخرالزمان، موضوع سرزنش، سنگین است. الان ببینید؛ دویست تا کانال ماهواره‌ای مجانی علیه شما و فقط برای لِه‌کردن شما ساخته‌اند. در هیچ کشوری این‌جوری نیست. در کشورها کانال‌های تلویزیونی، اکثراً از مردم پول می‌گیرند برای اینکه بگذارند مردم از این کانال‌ها استفاده کنند اما برای مردم ما به صورت مجانی از همۀ دنیا دارند برنامه‌های ماهواره‌ای پخش می‌کنند. خُب معلوم است که می‌خواهند ما را لِه کنند، شماتت کنند و تحقیر کنند. این را باید بفهمیم.  

الآن من به شما یک مطلب خیلی ساده را عرض می‌کنم، شما ببینید وقتی از اینجا بیرون رفتید، آیا می‌توانید این را بگویید یا نه؟ اگر منطقش را پذیرفتید، شما هم بروید این را بگویید؛ با توجه به اینکه مقام معظم رهبری فرمودند «جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است» (۱۴۰۰/۱۱/۱۹) یعنی شما نمی‌توانی بگویی که «دیگران دارند تبیین می‌کنند و دیگر به عهدۀ من نیست!» به عهدۀ تو هم هست، تو هم باید بگویی.

آمریکا 40سال است که ضعیف‌تر شده و ایران با همۀ محدودیت‌ها قوی‌تر شده

بنده برای بعضی از اهل علم که انقلابی هم بودند، این مطلب را گفتم و آنها گفتند که جرأت نداریم بگوییم؛ مطلب این است که  «چهل سال پیش، وضع آمریکا در منطقه بهتر بود یا الآن؟ قطعاً چهل سال پیش، بهتر بود. یعنی در این چهل سال آمریکا از نظر اقتصادی در منطقه، از نظر نظامی در منطقه، از نظر نفوذ فرهنگی و نفوذ سیاسی در منطقه، اعتبارش کاهش پیدا کرده است.

در این چهل سال که ما فقط تنها ملّت «مرگ‌ بر آمریکا»گو بودیم، در این چهل سال که ما ملّتی بودیم که اگر می‌خواستیم با آمریکا مبارزه کنیم، بیشتر از خمپاره شصت و آرپی‌جی نداشتیم، ولی الآن ملّت‌هایی هستند که طرفدار انقلاب ما هستند و با موشک‌ها و پهبادهایی که ما در دفاع مقدس‌مان حتی در خواب هم نمی‌دیدیم، دارند مقابل آمریکا می‌جنگند! هیچ‌کدام از همپیمانان آمریکا دیگر در منطقه، امنیت ندارند. در این چهل سال آمریکا این‌قدر ضعیف شده است.

آیا آمریکا را کسی تحریم کرده که ضعیف شده؟

آیا آمریکا را کسی تحریم کرده است؟ نه. آیا آمریکا امکانات نداشته که ضعیف شده است؟ نه. آیا آمریکا مشکل مادی داشته که ضعیف شده است؟ آیا آمریکا با هم‌پیمانانش مشکل داشته که مثلاً محاصره‌اش کنند و با او همکاری نکنند تا ضعیف بشود؟ نه! پس چرا ضعیف شده است؟! چون آمریکا را احمق‌ها دارند اداره می‌کنند.

آیا ایران چهل سال پیش قوی‌تر بود یا الآن؟ چه کسی به ایران کمک کرد که قوی بشود؟ مگر ایران محاصره نبوده و نیست؟ مگر کسی در دنیا به ما کمک کرده است؟ پس چرا ایران قوی شده و آمریکا با همۀ امکاناتش، ضعیف شده است؟ به یک دلیل! هر کسی جرأت دارد برود این حرف را به احمق‌ها بزند؛ اگر تمسخرت نکردند! حرف حق را بگو و از تمسخر نترس! آمریکا را احمق‌ها اداره می کنند ولی ایران را امام خمینی و امام خامنه‌ای. لذا با محاصره‌، با محدودیت، یک کشور در مقابل جهان با کمترین امکانات، مقاومت کرده و قوی‌تر شده است.

شما الان در منطقه و کشورهای اطراف، لشکریانی دارید که فدائیان رهبر شما هستند، اینها سرباز اسلام هستند. فرماندۀ کدام کشور در بین کشورهای اطراف خودش، ده‌میلیون فدایی دارد؟ آن‌وقت چرا ما نباید جرأت کنیم از کشور خودمان به وسیلۀ تبلیغ و تبیین، دفاع کنیم؟

 این را می‌توانید تبیین کنید که «ما همین الآن قوی‌تر از آمریکا هستیم ؟/ کسی که با وجود محدودیت‌ها بلند می‌شود، قوی‌تر است یا کسی که بدون محدودیت‌ها زمین می‌خورد؟

جهاد تبیین جرأت می‌خواهد. هر کسی این جرأت را ندارد که محکم بایستد و بگوید: آمریکا چهل سال با همۀ امکاناتش سقوط کرده، ولی ایران چهل سال با همۀ محدودیت‌ها صعود کرده است، ما همین الآن قوی‌تر از آمریکا هستیم! کسی که با وجود محدودیت‌ها بلند می‌شود، قوی‌تر است یا کسی که بدون محدودیت‌ها زمین می‌خورد؟ کدام قوی‌تر هستند؟

وقتی به برخی از اهل تبیین-که باید تبیین کنند-این حرف را می‌زنم، می‌گویند: «آخر ما چه‌جوری بگوییم که آمریکا‌یی‌ها عقل‌شان نمی‌رسند؟ آنها حساب‌شده کار می‌کنند! آنها برنامه‌ریزی‌شده کار می‌کنند! آنها نقشه می‌کشند!» شما کارتون پت و مت را دیده‌اید؛ هرچقدر بیشتر برنامه‌ریزی می‌کنند خراب‌تر می‌کنند! قبول داری که آنها احمق هستند یا نه؟! برای اینکه بفهمیم دشمنان ما احمق هستند، نیاز به ایمان نیست که بگوییم ائمۀ معصومین فرموده‌اند «خدا دشمنان ما را از احمق‌ها قرار داده است...» این نیاز به ایمان به کلام معصوم هم ندارد، چون داریم حماقت آنها را می‌بینیم!

حملۀ داعش به حرم اهل‌بیت(ع) یک نمونه از حماقت دشمنان ما است

تا قبل از این قصۀ داعشی‌ها، اگر یک نیروی سپاهی یا نظامی یا بسیجی ما، می‌خواست برود در منطقه و یک گفتگویی بکند، بلافاصله دشمنان ما می‌گفتند: «چرا نظامی‌های شما به منطقه آمدند؟ می‌خواهید دخالت کنید؟...» اما همین ماجرای داعش، باعث شد که فرماندۀ ارشد شما در زمان حیاتش و پس از شهادتش، در قلب ملّت‌ها جای بگیرد. به اشارۀ او اتفاق‌های سیاسی بین‌المللی می‌افتاد. چه کسی این کار را کرد؟! دشمن‌های احمق ما.

آنها داعشی درست کردند که می‌گفتند «برویم حرم حضرت زینب را خراب کنیم...» خُب این احمق‌ها نمی‌فهمیدند که وقتی بخواهند به حرم زینب(س) حمله کنند میلیون‌ها نفر در این منطقه هستند که هزار سال است دارند برای زینب(س) گریه می‌کنند و اینها طبیعتاً جوان‌هایشان را برای دفاع از حرم می‌فرستند و یک لشکر منطقه‌ای درست می‌شود! دو تا گلوله بیشتر به حرم حضرت زینب(س) نخورد که یک لشکر ده‌میلیونی در منطقه درست شد. با این حساب، معلوم می‌شود که صهیونیست‌ها و آمریکا‌یی‌ها احمق‌ و بی‌شعور هستند.

 اگر دشمنان ما احمق هستند، پس چرا ما زود بر آنها پیروز نمی‌شویم؟

اگر آنها احمق و بی‌شعور هستند، پس چرا ما زود بر آنها پیروز نمی‌شویم؟ چون ما هنوز عقل‌مان کامل نشده است؛ اگر عقل‌مان کامل شده بود به کسی که به آمریکا می‌گوید «کدخدا» رأی نمی‌دادیم که هشت سال عقب بیفتیم. ما هم عقل‌مان کامل نمی‌رسد. خدا منتظر رشد عقل ما است تا ظهور را محقق کند.

یکی از دوستان می‌گفت: یعنی من بگویم که آمریکا، صهیونیست‌ها و انگلیسی‌ها که در اتاق فکرهایشان دارند مطالعه و برنامه‌ریزی می‌کنند، همه احمق هستند؟! گفتم: خُب مگر نمی‌بینی برنامه‌ریزی‌هایشان احمقانه است؟! الآن ما را محاصرۀ اقتصادی کرده‌اند؛ در هر زمینه‌ای که محاصره می‌کنند، جوانان ما در همان زمینه، فن‌آوری‌شان تقویت می‌شود. درحالی‌که اگر راه واردات کالا به ایران باز باشد، هیچ‌کدام از این صنایع ما پیشرفت نمی‌کند.

پس چرا ما در صنعت، خیلی پیشرفت نکرده‌ایم؟ البته ما پیشرفت کرده‌ایم اما برای اینکه پیشرفت ما بیشتر و کامل‌تر بشود، لازم است که مدیران درست بشوند و باعرضه‌تر بشوند تا کامل‌تر پیشرفت کنیم. بنده مشکلات را انکار نمی‌کنم ولی ما نسبت به گذشته، قوی‌تر هستیم و آینده مال ما است. ما تازه شروع کرده‌ایم.

می‌گوید: اگر من بگویم که ما قوی‌تر از آمریکا هستیم من را مسخره می‌کنند... یک آیۀ قرآن از سورۀ «یس» برای شما هدیه کنم. می‌فرماید: «یا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ» (یس/30) ای وای بر بندگان خدا که هر پیغمبری را فرستادیم، مسخره کردند... وقتی پیامبران خدا را مسخره می‌کنند، تو چرا از مسخره‌شدن می‌ترسی؟ خُب وقتی حرف شما خیلی عاقلانه باشد، احمق‌ها مسخره می‌کنند، پس نترس و حرف حق را بگو! جهاد تبیین جگر می‌خواهد، جرأت می‌خواهد. وقتی مسخره می‌کنند، اتفاقاً معلوم می‌شود که تو راست می‌گویی. پس نترس.

 عزّت رهبر انقلاب از اینجاست است که نمی‌ترسد حرف حق را بزند و می‌داند که درستیِ آن به‌زودی مشخص می‌شود

رهبر عزیز انقلاب که همۀ عالم دائماً نظرسنجی می‌کنند و میزان محبوبیت‌ ایشان را در ایران و منطقه خبر دارند؛ در این سی سال دوران ولایت ایشان، بارها هجمه‌هایی کردند که محبوبیت ایشان را به صفر برسانند؛ اما ایشان با جرأت و با آرامش، حرف حق را زده است و یک‌سال یا چند سال بعد، معلوم شده که ایشان راست می‌گوید. عزّت ایشان مال این است که نمی‌ترسد از اینکه حرف حق را بزند، چون می‌داند که درست بودن این حرف، به زودی ثابت خواهد شد.

شما چرا جرأت نداری تبیین کنی؟ می‌ترسی حرف‌هایت غلط دربیاید؟ می‌ترسی یمنی‌ها جا بزنند؟ دیگر یمنی‌ها به عقب برنمی‌گردند. می‌ترسی این بیداری‌ای که در لبنان و سوریه و عراق و در کلّ کشورهای اسلامی حاصل شده است، از بین برود و اینها به عقب برگردند؟ نه، حتی اگر ما ایرانی‌ها هم برگردیم، آنها برنخواهند گشت. الان ببینید در یمن، چه خبر است! در هشت سال دفاع مقدس، ما چقدر پیشرفت کردیم؟ آنها در همین هفت هشت اخیر، ده‌برابر ما پیشرفت کردند، آن‌هم با امکانات در حد یک‌درصد امکاناتی که ما در آن زمان داشتیم.

جهاد تبیین جرأت می‌خواهد. برای همین از کلمۀ «جهاد» استفاده شده است. این دو تا کلمه را که در آیۀ کریمه سورۀ مائده آمده است و دربارۀ ایرانی‌هاست به خاطر بسپارید؛ «یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ»؛ در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش نمی‌ترسند. یعنی درحالی جهاد می‌کنند که از سرزنش نمی‌ترسند.

حرف حق بزنی، مسخره‌ات می‌کنند/ بعضی‌ها این‌قدر حرف حق نمی‌زنند که مسخره نشوند؛ این نامردی است

حرف حق بزنی، مسخره‌ات می‌کنند. بعضی وقت‌ها به منِ طلبه می‌گویند: یک‌جوری صحبت نکن که مسخره‌ات کنند... گفتم مگر می‌شود؟! پیغمبر خدا را مسخره کردند. بندۀ طلبه اگر یک‌جوری طلبگی بکنم که دشمن نداشته باشم تا مسخره‌ام نکنند، معلوم است که منافقانه رفتار کرده‌ام. چه‌جور پیغمبر خدا را مسخره کنند و تو را مسخره نکنند؟ حتماً داری حرف حق را نمی‌زنی.

البته ممکن است ما یک‌وقت اشتباهی یک حرفی را تلفظ کنیم که خودمان موجب مسخره‌شدن خودمان بشویم؛ بله ما از عیب مبرّا نیستیم. اما بعضی‌ها این‌قدر حرف حق نمی‌زنند که مسخره نشوند! این نامردی نسبت به رسول خدا(ص) است.

سیاستمداران غربگرا در کشور ما حماقت خودشان را ثابت کردند. معلوم است وقتی که من این را می‌گویم هر کسی آنها را دوست دارد دشمنِ من می‌شود. چه‌کار کنم؟ دروغ بگویم؟ خب راستش را باید بگویم. آدم حرف راست را باید محکم بزند.

 خیلی‌ها در میدان جهاد تبیین، اعتماد به نفس ندارند/ در جهاد باید محکم باشی

در جهاد باید محکم باشی. در زمان قدیم که جنگ با اسلحۀ شمشیر بود، مستحب بود هر کسی می‌خواهد برای جهاد برود، محاسن‌اش اگر سفید است رنگ بکند تا دشمن فکر کند او جوان پر زوری است که دارد به میدان می‌آید و از او حساب ببرد. بنده می‌بینم که خیلی‌ها در میدان جهاد تبیین، اعتماد به نفس ندارند. مثلاً می‌گوید: «حاج آقا خرابمان می‌کنند» اصلاً ما خراب‌شدنی نیستیم چون با واقعیت کار داریم، ما چون با حقیقت کار داریم، آرامش داریم چون داریم درست می‌گوییم. یک مدتی هم اگر ابهام باشد، ابهام برطرف می‌شود.

بنده نُه سال پیش، یعنی در آن زمانی که رئیس جمهور قبلی می‌گفت: «چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد اما چرخ کارخانه‌ها هم باید بچرخد»، با صدای بلند گفتم که اگر چرخ سانتریفیوژها بایستد، چرخ کارخانه‌ها هم خواهد ایستاد. البته آن زمان، یک عده‌ای مسخره کردند و اکثریت ملّت ایران هم به این حرف رأی ندادند اما دیدید که همین‌جور شد. در این هشت سال، چند تا کارخانه‌ات تعطیل شد؟ تو اگر در مقابل دشمن کوتاه بیایی و چرخ سانتریفیوژها را متوقف بکنی، دشمن کوتاه نمی‌آید بلکه پدرت را درمی‌آورد! این معادلۀ قدرت است در عالم.

آنها الفبای سیاست و دیپلماسی را بلد نبودند و فقط ادّعایشان می‌شد. با چه اعتماد به نفسی می‌گفتند: «تحریم‌ها بالمرّه لغو خواهد شد!» انگار تا حالا دو ورق تاریخ آمریکا را هم نخوانده‌اند. می‌گفتند: «امضای کری تضمین است» هر کسی دوزار سیاست بلد بود می‌فهمید که این حرف‌ها درست نیست.  

مدیریت راهبردی کلان در ایران، عاقلانه است، ولی در آمریکا احمقانه است

دشمنان شما با اعتماد به نفس با شما صحبت می‌کنند. برای همین لازم است شما هم در مقابل آنها اعتماد به نفس داشته باشید. هر کسی محکم حرف زد، دلیل بر این نیست که دارد حرف محکم می‌زند. جنگ است؛ جنگ باورهاست، جنگ روایت‌هاست، نبرد تبیین است.

شما این حرف حق را تبیین کنید که آمریکا چهل سال با وجود امکانات فراوان در منطقه و در جهان، از نظر اقتصادی، نظامی، نفوذ سیاسی، نفوذ فرهنگی، ضعیف‌تر شده است. در چند جهت، آمریکا سقوط کرده و ما در همان چند جهت رشد کرده‌ایم، با همۀ مشکلاتی که داریم. ما محدودیت داشتیم ولی او محدودیت نداشته است. اینها دلیل بر این است که مدیریت راهبردی کلان در ایران هوشمندانه و عاقلانه است، اما مدیریت راهبردی کلان در آمریکا احمقانه است؛ اگر این‌طور نیست پس دلیلش چیست؟ اینجا رهبران ما به خدا تکیه کردند. خب این هم جزو هوشمندی است. ولی دشمنان ما خدا را در نظر نگرفتند و این هم جزو حماقت‌شان است. «وَمَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ».

دو ویژگی لازم برای جهاد تبیین: 1. «جرأت و نترسیدن از سرزنش» 2. «آرامش»

جهاد تبیین دو تا ویژگی می‌خواهد؛ یکی جرأت، اعتماد به نفس، شجاعت و مرعوب‌نشدن در مقابل تمسخر دیگران. باید از سرزنش سرزنش‌کنندگان نترسی، شجاعت داشته باشی، در این جنگ روانی و در این عملیات روانی بازندۀ از پیش نباشی. ویژگی بعدی، آرامش‌داشتن است. بنده آرامش را نمی‌توانم الآن توضیح بدهم. فقط یک گرا می‌دهم. یک رزمنده‌ و جانباز شیمیایی که الان به شهادت رسیده، در اوج فتنه‌ها پیش رهبر انقلاب رفته بودند. گفتند: آقا ما نگران شما هستیم این‌همه علیه شما هجمه هست... رهبر انقلاب به ایشان فرمودند: نه نگران نباش، من آرام هستم چون پیشرفت‌مان را دارم می‌بینم... آرامش خیلی مهم است. نشاط، آرامش، سرزندگی، امید به آینده.

 آرامش حضرت زینب(س) را در اوج مصیبت‌ها ببینید...

زبان حال حضرت زینب(س) این است: «من که داغ شش برادر دیده‌ام، داغ عباس دلاور دیده‌ام...» زینب که علی‌اصغر روی دست او بال و پر زد، ببینید که در کوفه چه سخنرانی‌ای کرد! ببینید ایشان چه وضعیتی قرار داشت؛ دختر امیرالمؤمنین(ع) را در کاخ عبیدالله، به‌عنوان اسیر آورده بودند. عبیدالله ملعون گفت: زینب دیدی خدا برادرت را کشت، دل ما را شفا داد، شما را خوار کرد؟ آرامش حضرت زینب را ببینید که فرمود: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً»؛ همه‌اش که لطف خدا بود و ما چیزی جز لطف خدا ندیدیم. کدام غم؟ کدام ضربه‌خوردن؟ تو ذلیل شدی، تو باختی...

وقتی با مردم کوفه صحبت می‌کرد، سخنرانی ایشان ضمن اینکه قاطع هست و توأم با شجاعت هست، آرامش هم در آن هست. فرمود: مردم کوفه! به شما چه گریه‌کردن برای برادر من؟! پس کی برادر من را کشت؟ شما مانند آن زنی هستید که از پنبه، نخ درست کرده و بعد نخ خودش را تبدیل به پنبه می‌کند. شما گذشتۀ خودتان را نابود کردید. گفتن این سخنان، در آن شرایط سخت، خیلی آرامش می‌خواهد، آرامش از نظر روانی.

حضرت زینب(س) در مجلس یزید هم این‌قدر با آرامش سخن گفت که یزید به‌هم ریخت، با اینکه زینب(س) را با طناب کشیدند و به مجلس یزید ملعون بردند ولی نتوانستند خوارش کنند. باز دست از سخن‌گفتنش برنداشت. جهاد تبیین کار زینب است. زینبی باشید...

(الف3/ن2)

نظرات

۰۲ اسفند ۰۰ ، ۰۲:۰۸ سگ اصحاب کهف

عالی و دقیق

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...