تاریخ بعثت و عصر ظهور( فصل دوم ) - جلسه یازدهم
برای اینکه قدرت و ثروت جامعه، چپاول نشود باید بین مردم پخش بشود/ چگونه میشود قدرت را بین مردم تقسیم کرد؟ با «ساختار امربهمعروف و نهیازمنکر»
شناسنامه:
- زمان: 1401/01/25
- مکان: برنامه وقت سحر شبکه افق
- موضوع: تاریخ بعثت و عصر ظهور(فصل دوم)
- صوت: اینجا
تعریف «زندگی خوب» چیست؟ اینکه هر انسانی استعدادهای خود را شکوفا کند؛ بدون ایجاد زحمت برای دیگران
موضوع بحث ما اصالتاً امر به معروف و نهی از منکر نیست. بگذارید با عبارات دیگری خارج از مقولۀ دین، موضوع بحثمان را دوباره توضیح بدهم:
انسانها چطور میتوانند به یک زندگی خوب برسند؟ اولاً تعریف زندگی خوب چیست؟ آیا با وجود اینهمه فرهنگها، دینها و اهداف مختلفی که مردم دارند ما میتوانیم در جهان، بر یک تعریف و تعبیر مشترک از «زندگی خوب» توافق کنیم؟ امروز عقل بشر اینقدر رشد پیدا کرده که انسانها بتوانند بر تعریفی از یک زندگی خوب توافق کنند. تصور بنده این است که انسانها میتوانند اینطور توافق کنند که تعریف زندگی خوب این است که هر انسانی استعدادهای خودش را شکوفا کند؛ بدون اینکه زحمتی یا اذیتی برای دیگران داشته باشد و به تعبیر دیگر، انسان بدون اینکه ظلمی به کسی بکند به خواستههای خودش برسد.
همه میتوانند بر این تعریف توافق کنند. امروز مفهوم «دلم میخواهد» یک چیز رایج در همۀ دنیا است. شکوفایی استعدادها هم آرزوی همۀ انسانهاست. اگر انسانها به شکوفایی استعداد برسند به عالیترین فهم، عالیترین قدرت و خیلی چیزهای دیگر خواهند رسید. اگر انسانها به خواستههای خودشان برسند که عبارت دیگری از همان شکوفایی استعداد است، از زندگیشان لذت میبرند. زندگی خوب برای انسانها دو ویژگی دارد: اینکه استعدادهایشان شکوفا بشود و اینکه به خواستههایشان برسند. اگر استعدادهای انسان شکوفا نشود، به کدام خواستهها میرسند و متوقف میشوند؟ به خواستههای اولیۀ سطحی که در تمدن غرب، انسانها را در همین حد نگه میدارند و نمیخواهند به آنها اجازه بدهند که استعدادهای انسانها شکوفایی پیدا بکند و به خواستههای عمیق برسند.
دین برنامهای است برای شکوفایی همۀ استعدادها و تحقق همۀ خواستههای انسان بدون مزاحمت برای دیگران
دینی که پیامبر اکرم(ص) بر آن مبعوث شدند برنامهای است برای شکوفایی همۀ استعدادهای انسان و تحقق همۀ خواستههای انسان بدون مزاحمت برای دیگران. این تعریف بعثت نبوی است.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ... یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول» (نهج البلاغه، صبحی صالح/ص43) خداوند متعال پیامبران(ع) را مبعوث کرد تا دفائن عقول مردم استخراج بشود یعنی همان شکوفایی استعداد. بعد از اینکه استعدادها شکوفا شد، تازه شما متوجه میشوید چه میخواهید و چه باید بخواهید؟ بعد باید بروید تلاش کنید تا به خواستههایتان برسید. پس زندگی خوب یعنی شکوفایی استعدادها و رسیدن به خواستهها بدون مزاحمت برای دیگران، بنابراین ما در تعریف کلی زندگی خوب مشکلی نداریم ولی ممکن است سرِ مصداق، اختلاف پیدا بشود و با همدیگر دعوا و بحث کنیم.
طرح پیامبران این است که مردم به کسی قدرت بیجا ندهند تا او جلوی شکوفایی استعدادهای مردم را بگیرد
وقتی پیامبران برای همین خواسته که یک خواستۀ انسانی است برنامه آوردند، میخواهیم ببینیم پیامبراکرم(ص) برای تحقق این خواسته و برای اینکه بتوانیم راحت و لذتبخش زندگی کنیم، چه ساختاری را طراحی میکند؟ آن ساختار این است که شما مردم، قدرت بیجا به کسی ندهید که او به شما ظلم کند، شما را محدود کند، اجازۀ شکوفایی استعداد به شما ندهد و حتی شما را ابزار ظلم به دیگران قرار بدهد.
پیامبران دنبال این هستند که «من بتوانم خودم را بشناسم و استعدادهایم را بروز بدهم و به خواستههایم برسم» یعنی زندگیای که آن قدر غرق شکوفایی استعداد و لذتبردن از این امر باشد که در اثر شکر درِ خانۀ خداوند متعال هر لحظه به خدا مقرّب بشوم. یکی از استعدادها بلکه محوریترین استعداد انسان، همین خداپرستی است. یکی از خواستههای انسان بلکه مهمترین خواستۀ انسان مقربشدن به خداست. یعنی شما نمیتوانید خدا را بدون این تعریف از انسان بیان کنید.
پیامبران برای این هدف آمدند ولی سرِ راه انسانها مانع هست؛ آنها همدیگر را اذیت میکنند. باید این اذیت برداشته بشود. تعریفی که از یک زندگی خوب بیان کردیم هم یک قید داشت. آن قید این بود که دیگران را اذیت نکنید و به آنها ظلم نکنید؛ چون انسان آزاد است، وقتی که آزاد شد، آزاد است که امتحانهای خدا را طی بکند و آزاد است که با آزادی این کار را انجام بدهد و الّا فرشتهها بدون آزادی رشد خوبی دارند، معرفت خوبی هم دارند و در یک روال منظم، کار خودشان هم انجام میدهند.
ساختار امر به معروف و نهی از منکر، قدرت را بین مردم پخش میکند و همه مردم را در کنترل قدرت، فعال میکند
طرح پیامبر گرامی اسلام برای اینکه انسانها را بدون ظلمکردن به یکدیگر، به شکوفایی استعدادها و به خواستههایشان با تلاش خودشان، برساند، این است که نگذارید کسی بیجا قدرتمند بشود، نگذارید باندهای قدرت و ثروت بر شما سیطره پیدا کنند، نگذارید کسی به شما ظلم کند. ایشان چگونه این طرح را اجرا میکنند؟ این طرح، طرح امر به معروف و نهی از منکر است، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، قدرت را بین مردم پخش میکند و همۀ مردم را در کنترل قدرت، فعال میکند. امر به معروف و نهی از منکر این است.
همین الآن با اینکه این دولت، هم شعارهایش شعارهای خوبی است و هم در همین چند ماه نشان داده است که دنبال اشرافیگری نیست، عدالتخواه است، دنبال مدیریت جهادی است، بیست و چهار ساعته کار میکند و ارتباط خوب صادقانۀ مردمی دارد، ولی اگر قدرت در همین دولت خوب، محدود باشد و در همین ایام بهدست مردم نرود، مثل یک گوشت لخمی میماند که آنهایی که گربههای عرصۀ قدرت هستند، برایش نقشه میکشند تا کِی بتوانند این را بدزدند و این کار را هم خواهند کرد. شما باید برای اینکه این قدرت سالم بماند، این قدرت را بین مردم پخش کنید؛ مثل گوشت نذری، این را ریزش کنی و به همۀ مردم بدهید.
«مردمیکردن قدرت» یعنی ساختاری که زمینۀ دزدی و رانتخواری را از بین میبرد
اگر مردم یک محله، جمع بشوند و بگویند: ما همه طلاجاتمان را در فلان خانه گذاشتیم که در آنجا از آنها مواظبت بشود و نگهبان هم برایش گذاشتیم... یک دزدی پیدا میشود که برایش نقشه بکشد، اگر شده از زیر زمین هم تونل بکَند، این کار را میکند. ضمن اینکه اصلاً ممکن است خودِ آن نگهبان هم طمع بکند. اما اگر هر کدام از افراد محله، یک ذره طلای خودش را خودش نگه دارد، دزد چند تا خانه را باید بزند؟ دزد که نمیتواند از همۀ خانهها دزدی کند؛ اگر یکی دو خانه را هم زد، چیز زیادی گیرش نمیآید. وقتی طلاها در همۀ خانهها پخش بشود، همه نگهبان هستند «کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِه» (جامع الاخبار/ص119). دزد خانۀ یکی را هم بزند، او به دیگران خبر میدهد و آنها هوشیار میشوند.
ما از سراسر کشور پولهای بیمهمان را اینجا در تهران در یک حساب میریزیم، خُب بالاخره یکی پیدا میشود که برای رسیدن به این پول بزرگ، یک فکری بکند! باید ساختار درستی طراحی کرد که زمینۀ دزدی و رانتخواری فراهم نشود؛ این یعنی هرچه مردمی کردن قدرت. امر به معروف و نهی از منکر، قدرت را پخش میکند و وقتی وارد موضوع اقتصاد شد، ثروت را هم پخش میکند، «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید،25) را محقق و تعاون بر تقوا را ایجاد خواهد کرد. این سیستم خیلی فوقالعاده است.
الان دیگر کسی غربیها را مدعی صادق برای آزادی و حقوق بشر نمیداند
پس ما دنبال زندگی راحتِ خوب میگردیم. بعضی از اروپاییها زندگی راحتی دارند ولی اگر گرسنگان آفریقایی و چپاول نفت ملل شرقی نباشد، آنها دیگر نمیتوانند اینطور راحت زندگی کنند و اگر سلاح و جنگها در پیرامون آنها نباشد، آنها قدرتمند نمیشوند. ما نمیخواهیم سربازانمان دیگران را بکُشند تا ما راحت زندگی کنیم. البته آن غربیها هم زندگیشان خیلی فوقالعاده نیست، برای اینکه دولتها به ملتهای خودشان هم اجازه نمیدهند استعدادهایشان رشد بکند. اگر اجازه میدادند که استعدادهای ملتهای خودشان تماماً رشد بکند، مردم جلوی بیعدالتی میایستادند.
الآن خیلی واضح شده است که در جایی مثل فرانسه میگویند «اگر آقاپسر در مدرسه گوشت خوک نخورد یا اگر دخترخانم حجاب داشته باشد از مدرسه اخراجش میکنیم!» غربیها در بحث آزادی و حقوق بشر و... آنقدر افتضاح به بار آوردهاند که دیگر کسی نمیتواند غربیها را مدعی صادق برای آزادی و حقوق بشر، قلمداد بکند.
پیامبر(ص) دنبال چه چیزی بود که محقق نشد؟ شکوفایی استعدادها با ساختار امر به معروف و نهی از منکر
پس ما دنبال این هستیم که بعثت انبیاء را درک بکنیم و ببینیم پیامبر گرامی اسلام دنبال چه بودند؟ ایشان دنبال این نبودند که فقط زمان خودشان همهچیز درست بشود بلکه میخواستند حیات بشر تغییر پیدا بکند. درحالیکه ما دیدیم نشد، ائمۀ هدی(ع) را به شهادت رساندند، خانهنشین کردند، اینهمه جنایت در حق مردم انجام شد. یا رسولالله! شما چهکار میخواستید بکنید که به نتیجه نرسید؟ نماز که همه دارند میخوانند، خیلی از احکام هم اجرا میشود، خیلیها محجبه هستند، خیلیها نمازشبخوان هم هستند، روزه هم که الحمدلله داریم میگیریم، دعا هم که میخوانیم، دیگر چه میخواهید؟ دنبال چه بودید که محقق نشد؟ آن چیزی که محقق نشد و اساس اسلام را تشکیل میدهد، سیستمی بود که مردم بتوانند جلوی ظلم را بگیرند تا شکوفایی استعداد و رسیدن به خواستهها فراهم بشود. آن ساختار، ساختار امر به معروف و نهی از منکر است.
منتظر نباشیم یک منجی سوار بر اسب سفید بیاید. جدای از بحث منجی موعود منتظر، خیلی وقتها اقوام و ملل منتظر یک قهرمان هستند که بیاید چند صباحی آنها را از تحت ظلم نجات بدهد، از این قبیل قهرمانها هم ملتها زیاد دارند. مردم هند، گاندی را دارند، مردم آفریقای جنوبی، نلسون ماندلا را دارند و... . اینطوری مشکل حل نمیشود؛ باید قدرت تقسیم بشود و طرحش را اسلام دارد. طرحش امر به معروف و نهی از منکر است. البته باید به جزئیاتش بیشتر رسید.
تقسیم قدرت بین مردم بهوسیلۀ نظام امر به معروف و نهی از منکر نشانۀ آمادگی ما برای ظهور است
پس ما در بعثت نبوی دنبال طرح رسولخدا(ص) بودیم که به موضوع امر به معروف و نهی از منکر رسیدیم. قبل از ظهور حضرت مهدی (علیه آلاف التحیة والثناء) ما هرچه عقل و تجربۀ بشری و فهم از دین داریم باید بهکار ببندیم تا این شرایط را اجرا کنیم. در نظام امر به معروف و نهی از منکر و به تعبیر دیگر، نظامی که در آن، قدرت بین مردم تقسیم شده است، تکاثر قدرت و ثروت وجود ندارد، ما باید به سمت این نظام برویم تا آمادگیمان را برای ظهور حضرت ولیعصر ارواحنالهالفداء اعلام کنیم.
یادمان باشد حضرت ولیعصر ارواحنالهالفداء نمیخواهد مثل رسولخدا(ص) دوباره از صفر شروع کند. ما باید این تجربیات را پیاده کنیم، «لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم» (ابراهیم،7) اگر شکرش را بهجا بیاوریم خداوند اضافه میکند. اضافهکردن و مزد حرکت مردمیکردن قدرت، طبیعتاً ظهور خواهد بود. پس ساختار امر به معروف و نهی از منکر، ساختار تقسیم قدرت بین مردم است تا این قدرت مورد دزدی و چپاول قرار نگیرد.
امام در همان اول انقلاب، حکم تأسیس ادارۀ امر به معروف و نهی از منکر را داد اما دولت موقت مانع اجرای آن شد
ابتدا یک داستانی را بگویم و بعد، از کلمات امام و رهبری دربارۀ امر به معروف و نهی از منکر برای شما بخوانم. حضرت امام(ره) در همان اول انقلاب یعنی در سال 1358 که هنوز در قم بودند، برای تأسیس ادارهای برای امر به معروف و نهی از منکر حکمی دادند که این اداره کار بسیار سنگینی به عهده داشت. این حکم در صحیفۀ امام جلد 9 صفحۀ 213 آمده است. حاج سید احمد آقا، پاورقی زدند که دولت موقت اجازه نداد این حکم امام اجرا بشود. قبل از اینکه هنوز خیلی از امور منظم بشود، امام حکم امر به معروف و نهی از منکر را دادند. اول یک خط از این حکم امام را و بعد پاورقی حاج سید احمد آقا را برای شما میخوانم که ببینید چقدر جالب است.
آن زمان امور در دست شورای انقلاب اسلامی و دولت موقت بود و هنوز کار انتخابات و قانون اساسی به سرانجام نرسیده بود تا مجلس و... شکل بگیرد. حضرت امام خطاب به شورای انقلاب اسلامی اینطور حکم میدهد: «شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم، مأموریت دارد که ادارهای به اسم امر به معروف و نهی از منکر در مرکز تأسیس نماید و شعبههای آن در تمام کشور گسترش پیدا کند و این اداره، مستقل و در کنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است.» این اداره باید بر دولت نظارت کند و تحت نظر حاکم شرع با منکرات برخورد کند و الی آخر.
حاج سید احمد آقا در سال 72 توضیحی دربارۀ این حکم دادند که در پاورقی صحیفۀ امام آمده است که این حکم چندی بعد از پیروزی انقلاب از طرف امام صادر شد، به محض اینکه شایع شد، امام چنین حکمی صادر کردهاند از طرف شورای انقلاب و دولت موقت آمدند به هر وسیلهای بود جلوی آن را گرفتند. میگفتند هنوز برای اجرایش تشکیلات نداریم، هرج و مرج میشود، هر کسی را به محاکمه میبرند و میگویند او کار منکر کرده و الی آخر. مرحوم آقای حاج سید احمد در اینباره نوشتند: «امام گرچه به هیچ وجه قبول نداشتند، ولی چون عدهای گفتند قبول کردند.» و ادامه میدهند «بعدها معلوم شد که اگر این حکم به اجرا گذاشته میشد، با توجه به جوّ انقلابی میتوانستیم جلوی خیلی از کارهای خلاف را بگیریم و به عقیدۀ من، دولت موقت از اینکه به محاکم کشیده شوند هراس داشت.»
امام(ره): در اذهان ما فرو رفته که منکرات فقط همینهایی است که هر روز میبینیم ولی به منکرات بزرگ توجه نداریم
امام خمینی در کتاب ولایت فقیه میفرماید: «ما امر به معروف و نهی از منکر را در دایرۀ کوچکی قرار داده و به مواردی که ضررش برای خودِ افرادی است که مرتکب میشوند یا ترک میکنند، محصور ساختهایم. در اذهان ما فرو رفته که منکرات فقط همینهایی هستند که هر روز میبینیم یا میشنویم. مثلاً اگر در اتوبوس نشستهایم موسیقی گرفتند، یا فلان قهوهخانه کار خلافی را مرتکب شد، یا در وسط بازار کسی روزه خورد، منکرات میباشد و باید از آن نهی کرد. ولی به آن منکرات بزرگ توجه نداریم. آن مردمی را که دارند حیثیت اسلام را میبرند، حقوق ضعفا را پایمال میکنند، اینها را باید نهی از منکر کرد. اگر یک اعتراض دستهجمعی به ظلمه که خلافی مرتکب میشوند یا جنایتی میکنند...» ایشان توضیح میدهد که اینها چه نتایجی دارد.
همچنین میفرماید: «آن عطار بیچارهای که اگر کار خلافی کرد ضرر به اسلام نمیزند، به خودش ضرر میزند. آنوقت شما میروید این را نهی از منکر میکنید، آنهایی که به اسلام ضرر میزنند باید بیشتر امر به معروف و نهی از منکر کرد.» چقدر دقیق!
حضرت امام در جای دیگری میفرمایند: «خدا از امر به معروف و نهی از منکر شروع میکند، این را نخستین واجب میشمارد؛ زیرا میداند که اگر امر به معروف و نهی از منکر انجام بگیرد و در جامعه برقرار بشود همۀ واجبات از آسان گرفته تا مشکل، همگی برقرار خواهد شد.» شرح این مطلب را در جلسات بعد باید بیان کنیم. «و آن بدین سبب است که امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از دعوت به اسلام به اضافۀ بازگرداندن حقوق ستمدیدگان، مخالفت و مبارزه با ستمگران، کوشش برای اینکه ثروتهای عمومی و درآمد طبق قانون عادلانۀ اسلام توزیع شود، صدقات در مکان خودش قرار بگیرد.» ببینید امام چقدر معنای امر به معروف و نهی از منکر را توسعه میدهند. ما در اینجا دو تا کلمه از کلمات حضرت امام قرائت کردیم که ذهنیت نسبت به امر به معروف و نهی از منکر کمی اصلاح بشود، تعمیم پیدا بکند و جایگاهش معلوم بشود. دربارۀ امر به معروف و نهی از منکر کلماتی شبیه به این از مقام معظم رهبری هم هست که توسعه و عمق این معنا را نشان میدهد.
(الف3/ن2)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید