معنویت و استغفار در خلوت و تنهایی، با ابعاد اجتماعی زندگی ما چه ارتباطی دارد؟/ کسی که تمنّای تقرّب به خدا و ظهور دارد، باید بداند چه چیزی او را از خدا و ظهور دور کرده است
بحث تاریخ بعثت و عصر ظهور، بیشتر یک بحث اجتماعی محسوب میشود، پس با ماه رمضان که ماه و استغفار و معنویت است چه ربطی پیدا میکند؟ آنهم معنویتی که جنبۀ فردیاش بیشتر است.
ما نباید تصور کنیم که استغفار و ارتباط با خدا در خلوت و تنهایی خودمان، با ابعاد اجتماعی زندگی ما بیارتباط است. ما وقتی میخواهیم استغفار کنیم از چه چیزی استغفار میکنیم؟ از نقصها، گناهان و اشتباهات خودمان. خُب مهمترین گناه ما ترک امر به معروف و نهی از منکر است که یک موضوع اجتماعی است.
طبق روایت، همۀ خوبیها در مقابل اقیانوسی به نام امر به معروف و نهی از منکر، به منزلۀ یک قطره است (نهج البلاغه/حکمت 374) لذا وقتی امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنیم، انگار به اندازۀ یک اقیانوس گناه کردهایم و گناهان دیگر در مقابلش مثل قطرهاند.
جهاد با همۀ سختیهایش به اضافۀ همۀ کارهای خوب دیگر، یک قطره است در مقابل اقیانوس امر به معروف و نهی از منکر (أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی) امر به معروف و نهی از منکر، سخت است و آدمها به آن تن نمیدهند. میگویند: من خودم و خانوادهام را اداره کنم بس است، چرا میخواهید مسئولیت کلّ شهر را گردن من بیندازید؟!
تمنّا میکنم وقتی میگوییم «امر به معروف و نهی از منکر» به یاد تذکر نسبت به بیحجابی در خیابان نیفتیم، بلکه به یاد یک سبک زندگی بیفتیم که یک سبک حکمرانی هم دنبالش دارد، به یاد قیام به قسط بیفتیم، یاد تعاونی بیفتیم.
اگر تعاونی را مثال میزنم، بهخاطر این است که ایجاد تعاونی، یک نمونۀ برجسته برای زیست اجتماعی و احساس مسئولیت اجتماعی است و در روایات، تعاون مکرراً در کنار امر به معروف و نهی از منکر قرار گرفته است.
آدمها به سادگی تن به زندگی جمعی نمیدهند چون درواقع با زندگی جمعی، نهتنها خلوت خودت را بههم زدهای، بلکه خلوت خانوادگی خودت را هم بههم زدهای و بخشی از زندگیات را برای جامعه گذاشتهای.
وقتی میخواهیم استغفار کنیم از چه چیزی باید بیشتر استغفار کنیم؟ از اینکه «من زیاد آدم اجتماعیای نیستم» باید توبه کنیم تا این بیماری در ما برطرف بشود. باید ضجّه بزنیم تا فردی زندگیکردن و علاقۀ به فردی زندگیکردن در ما از بین برود.
اگر آموزشهای دینی درست بود الان همه میدانستند بزرگترین گناه، ترک زیست اجتماعی و ترک مسئولیت اجتماعی است که البته اسمش همان «امر به معروف و نهی از منکر» است.
اگر دنبال معنویت و ارتباط با خدا هستیم، و اگر تمنای ظهور داریم، باید بدانیم از چه راهی میتوانیم به خدا و ظهور نزدیک بشویم و چرا از خدا دور شدهایم؟ عدم احساس مسئولیت اجتماعی (یا همان امر به معروف و نهی از منکر) یکی از دلایل مهم دور شدن ما از خداست.
معرفی مفاهیم و مباحث دینی بدون توجه به زندگی اجتماعی و مسئولیت اجتماعی، خراب معرفی کردن دین است مثلاً اگر کسی دربارۀ توکل به خدا صحبت کرد ولی به رابطۀ توکل با زندگی اجتماعی و مسئولیت اجتماعی هیچ اشاره نکرد، این خراب معرفی کردن دین است.
اگر از بعثت و تاریخ پیغمبر(ص) حرف بزنیم ولی مسئلۀ هجرت را برجسته نکنیم، این خیانت است. پیامبر(ص) دستور داد هر کسی مسلمان شد، به مدینه هجرت کند و این یک مسئلۀ مهم اجتماعی بود که زندگی فردیِ مسلمانها را بههم ریخت. هرچند بعد از پیامبر(ص) مسلمانها کمکم در لاک فردیّت خود فرو رفتند؛ بهحدی که وقتی حضرت زهرا(س) هم ضجّه زد، اینها بیرون نیامدند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید