پیشنهاد مهم و راهبردی پناهیان برای تحول در ساختار فرهنگی کشور:
بعد از دورۀ دبستان، جوانان طی هفتسال در جایی بهنام «دانشسرا» مشغول کار و تحصیل بشوند/آماده کردن جوانان برای حل مشکلات کشور، به یک وزارتخانه مستقل از آموزش و پرورش نیاز دارد
شناسنامه:
- زمان: ۱۴۰۱/۱۰/۲۳
- مکان: تهران
- موضوع: نقد جایگاه دبیرستانیها در ساختار فرهنگی کشور-قسمت دوم
- مناسبت: اجتماع دهههشتادیها
- صوت: اینجا
- متن کامل: اینجا
همۀ امور جوانان از درس تا ورزش و کار و مسئولیت اجتماعی، باید در یک وزارتخانه تجمیع و ساماندهی شود/ الان تنها مسئلۀ جدیای که دبیرستانیها مشغول آن هستند، موضوع اسفناک کنکور است!/ تصمیمگیری برای زندگی با کنکور، نوعی قمار است که باعث صدمات گوناگون بر جوان و جامعه میشود
علیرضا پناهیان:
- برای اینکه از ظرفیت عظیم دبیرستانیها در جهت حل مشکلات جامعه استفاده شود، باید چهکار کرد؟ پیشنهاد بنده این است که یک وزارتخانۀ مستقل از آموزش و پرورش به این موضوع اختصاص پیدا کند و دبیرستانیها در اختیار آن وزارتخانه قرار بگیرند؛ تربیت هفتسالۀ دانشآموزان در دورۀ دبستان، برای وزارت آموزش و پرورش کفایت میکند.
- واقعاً شایسته است یکی از حساسترین وزارتخانههای کشور برای ساختن آیندۀ جامعه، وظیفۀ خودش را فراتر از امر آموزش عمومی جوانان قرار بدهد؛ یعنی کاری را بهعهده بگیرد که ترکیبی از تعیین تکلیف وضعیت آموزشی و علمی جوانان و تعیین تکلیف شغل و نوع زندگی و سطح زندگی آنان است؛ با توجه به تنوعی که جوانان دارند. انجام چنین وظایفی به متخصصینی کاملاً متفاوت از متخصصین تعلیم و تربیت در دورۀ دبستان نیاز دارد.
- دبیرستانی یعنی کسی که در آغاز حضور جدی برای معیشت و هر نوع مسئولیت اجتماعی در جامعه قرار دارد. الان یک وزارتخانه به نام جوانان داریم؛ اما بسیاری از این جوانان در دبیرستان هستند، بخشی از جوانها هم در دانشگاهها هستند و بخشی هم در پادگانها.
- یکی از شئون جوانان ورزش است؛ ازدواج و پیداکردن شغل هم از دیگر شئون جوانان است. الان یک وزارتخانۀ «کار» داریم که برای شغل افراد طرحریزی میکند. در این میان، معلوم نیست که جوانان، از کدام وزارتخانه باید مطالبهگری کنند؟!
- کاش همۀ امور جوانان؛ از درس تا ورزش و کار و مسئولیتهای بزرگ اجتماعی، در یک وزارتخانه تجمیع و ساماندهی میشد؛ این وزارتخانه مسئول امور کسانی باشد که در هفت سالِ آغاز جوانی هستند؛ یعنی از 14سالگی تا 21سالگی. این هفت سال در تعیین سرنوشت جوانان بسیار کلیدی است؛ تحصیل، شغل و ازدواج جوانان در اینجا رقم میخورد.
- در این طرح پیشنهادی، آموزش عمومی در هفتسال دبستان، یعنی از 7سالگی تا 14سالگی انجام میشود. در هفتسال بعدی(یعنی از 14تا 21سالگی) جوانان ما در جایی به نام «دانشسرا» مشغول به کار و تحصیل میشوند. دانشگاه هم بعد از دورۀ «دانشسرا» شامل دورههای کارشناسی ارشد به بالا خواهد بود و اسم کسانی که به دانشگاه میروند «دانشپژوه» گذاشته میشود.
- دورۀ سربازی هم بعد از 21سالگی قرار میگیرد؛ هیچ اشکالی ندارد که سربازی، دو سه سال عقبتر بیفتد تا جوانها به قدر کافی فرصت داشته باشند برای زندگی شغلی، زندگی تحصیلی و حتی زندگی مشترک خودشان زمینهسازی کنند. آنوقت اساساً سبک زندگی در جامعۀ ما تغییر پیدا خواهد کرد.
- در شرایط کنونی، شاید تنها بخش جدی که دبیرستانیها مشغول آن هستند موضوع بسیار اسفناک «کنکور» است. وقتی دبیرستانیها تحت فشار کنکور قرار میگیرند، انواع و اقسام ضربات و صدمات روحی بر آنها وارد میشود.
- کنکور یک وضع نابسامان ایجاد کرده است؛ مثل رقابت بیمعنا و غلط و داوریهای ناصواب دربارۀ انواع استعدادها. کنکور بنیان تقسیم کار، تقسیم مسئولیت، تقسیم شغل و... را دارد خراب میکند، از شورای عالی انقلاب فرهنگی انتظار داریم که این معضل بزرگ را حل کنند.
- الآن جوانان ما چگونه باید برای زندگی خود تصمیم بگیرند؟ با قمار کنکور؟ وقتی میگوید: «فعلاً میخواهم امتحان بدهم، بگذار ببینم در کدام دانشگاه و کدام رشته قبول میشوم؟» این قمار است. تعداد زیادی از دانشجوها با توجه به فشارهای خانواده و جامعه انتخاب رشته میکنند. بعضی از آنها رشتۀ تحصیلی خود را تغییر میدهند و برخی همان رشته را تا آخر ادامه میدهند. بخشی از این افراد دنبال کاری میروند که به درسی که خواندهاند ارتباطی ندارد. جوانهایی هم هستند که فقط میخواستند عنوان «دانشجو» رویشان باشد.
- برای رشد کارآفرینی ما به یک وزارتخانۀ منسجم احتیاج داریم که بر اساس علاقه و استعداد افراد، زمینۀ کارآفرینی را فراهم کند. ممکن است یک دانشآموز به مسائل نظری علاقه نداشته باشد امّا به خرید و فروش علاقهمند باشد، ما باید به او کمک کنیم یک تجارتخانه راهاندازی کند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید