۰۲/۰۳/۰۲ چاپ ایمیل و پی دی اف
واقع‌بینی و احساسات معنوی در قرآن؛ با نگاهی به تفسیر سورۀ محمد(ص)-ج1

فتنه‌های آخرالزمان ایمان انسان را سست می‌کند؛ با سورۀ محمد(ص) ایمان‌مان را مستحکم کنیم/ نبود محافلی که در آن با قرآن گریه کنیم یک نقص بزرگ است؛ شاید این محافل قرآنی باید از دانشگاه‌ها شروع شود

شناسنامه:

  • زمان: 1402/01/03
  • مکان: فاطمیۀ بزرگ تهران
  • مناسبت: رمضان
  • صوت: اینجا
حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در سلسله جلساتی که در ماه مبارک رمضان در فاطمیۀ بزرگ تهران برگزار شد با موضوع «واقع‌بینی و احساسات معنوی در قرآن؛ با نگاهی به تفسیر سورۀ محمد(ص)» به سخنرانی پرداخت. در ادامه گزیده‌ای از اولین جلسه این مبحث را می‌خوانید:

یکی از راه‌های آشنایی و انس با قرآن، این است که به‌جای کل قرآن، به یک سوره بپردازیم و روی آن کار کنیم

لازم است در جلسه اول به‌عنوان مقدمۀ بحث، مطالبی دربارۀ آشنایی و انس با قرآن کریم بیان شود. برای آشنایی و انس با قرآن، راه‌های مختلفی وجود دارد. یکی از راه‌ها که شاید کمتر تجربه و بیان شده است، این است که به‌جای پرداختن به کل قرآن به یک سوره بپردازیم و روی آن کار کنیم و با آن آشنا شویم. در این روش، مدتی به مطالعه و تفکر در مفاهیم و تفسیر یک سوره مشغول می‌شویم به‌طوری که بتوانیم بگوییم آن سوره را می‌شناسیم. این روش مانند درس‌های مدرسه و دانشگاه است که مثلاً یک کتاب یا موضوع در یک زمان مشخص درس داده می‌شود؛ مثلاً برای یک درس یا کتاب، دو واحد در نظر می‌گیرند و برای بعضی کمتر و برای بعضی بیشتر. همان‌طور که درس‌های مدرسه و دانشگاه را قطعه‌بندی می‌کنیم، می‌توان با قرآن کریم هم این‌گونه برخورد کرد. قطعاً خداوند متعال بر اساس حکمتی، آیات قرآن را در ساختار سوره‌ها تقسیم‌بندی کرده است.

آشنایی با قرآن بر اساس سوره از چند جهت مفید است. یکی از این جهت که وقتی انسان با کلّ قرآن مواجه می‌شود و می‌خواهد برای آشنایی و انس با کلّ قرآن برنامه‌ریزی کند با یک مجموعۀ بسیار گسترده، متنوع و عظیم روبرو می‌شود که به‌راحتی نمی‌تواند از پس‌ آن بر بیاید. افراد زیادی می‌خواستند با کلّ قرآن آشنا بشوند، امّا هیچ‌وقت با قرآن آشنا نشدند. خیلی‌ها این تجربه را دارند. افراد زیادی علاقه دارند با کلّ قرآن آشنا بشوند و انس پیدا کنند امّا چون این کلْ، باعظمت است و پیچیدگی‌های خاصّ خودش را دارد، هیچ‌وقت با قرآن آشنا و مأنوس نمی‌شوند. «آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید» خیلی خوب است انسان تصمیم بگیرد با سوره‌های قرآن آشنا بشود؛ آموزش و پرورش در طول دوازده سال دانش‌آموزان را با چند سوره آشنا کند. تقسیم‌بندی قرآن کریم به حزب یا جزء که بر اساس حجم و اندازۀ آیات است، توسط پروردگار عالم طراحی نشده است. خودِ جزء هم یک مجموعۀ گسترده است که موضوعات متنوعی دارد. ما می‌توانیم تصمیم بگیریم با سوره‌ها آشنا بشویم، انس پیدا کنیم و حتی سوره‌ها را حفظ کنیم. بحث انس با قرآن، بحث معرفت نسبت به آیات نورانی قرآن و فهم قرآن است.

کسی که روی فهم یک سوره، خوب کار کند، ابواب سوره‌های دیگر قرآن هم برای قلب و فکرش باز می‌شود

ممکن است تصور کنیم با پرداختن به یک سوره از قرآن، خودمان را از سوَر دیگر قرآن محروم کرده‌ایم، این تصور باطل است. کسی که طمع دارد با کلّ قرآن آشنا شود، اگر با یک سوره به خوبی آشنا بشود راهش برای ارتباط با دیگر سوره‌های قرآن هم باز خواهد شد. شما با یک سوره از ابتدا تا انتها انس بگیرید، با آن زندگی کنید، از آن حاجت بگیرید، به‌عنوان ذکری که شفاء دردهای دین و دنیاست استفاده کنید، آن را قرائت کنید، در نماز شب‌تان بخوانید، درباره‌اش فکر کنید، مفاهیم‌اش را در ذهن‌تان خیلی عمیق کار کنید؛ خلاصه هر کاری می‌خواهید با قرآن انجام بدهید یک سوره را انتخاب کنید و با آن سوره انجام بدهید. این روش بسیار خوبی است، هم یک فرد برای خودش تصمیم بگیرد که به صورت سوره‌ای با قرآن آشنا بشود، هم جامعۀ مؤمنین برای خودشان این‌طور برنامه‌ریزی کنند. نباید ترسید که با این کار از قسمت‌های دیگر قرآن، محروم می‌شویم. کسی که روی یک سوره، خوب کار کند، ابواب سوره‌های دیگر قرآن هم إن‌ شاء الله برای قلب و فکرش باز خواهد شد.

مرحوم سلحشور کارگردان فیلم حضرت یوسف(ع) واقعاً فوق تخصص سورۀ یوسف را گرفته بود، از بس روی این سوره کار کرده بود با این سوره عمیقاً آشنا شده بود. ایشان با اشاره‌هایی در این سوره آشنا شده بود که بسیاری از ما طلبه‌ها-با اینکه کارمان این است که در محضر قرآن باشیم-به اندازۀ ایشان با زوایای این سوره آشنایی نداشتیم.

وقتی همه مؤمنین روی یک سوره کار کنند، بین آنها یک ادبیات و یک فهم مشترک ایجاد می‌شود/ امسال وزارت ارشاد و کانون‌های قرآنی تصمیم گرفته‌اند روی سورۀ «محمد(ص)» کار کنند

آشنا شدن با قرآن به‌صورت سوره‌ای را نه فقط طرح یک جمع، بلکه می‌شود طرح یک جامعه قرار داد. فایده‌اش این است که دیگر کسی از مؤمنین از آن سوره از قرآن عقب نمی‌ماند. مثلاً اگر یک‌سال در کشور، همه روی یک سوره کار ‌کنند، برای مؤمنین بد است که آن سوره را مرور نکرده باشند یا جزوه‌هایی را که دربارۀ آن منتشر شده نخوانده باشند. این طرح در انسان رغبت ایجاد می‌کند که از جمع مؤمنین عقب نماند. این طرح زبان مشترک ایجاد می‌کند. همه می‌توانند با این سوره با هم حرف بزنند. در گذشته بسیاری از کسانی که با قرآن مأنوس بودند مانند «فضۀ خادمه» ضرب‌المثل‌های‌شان با آیات قرآن بود. آنها با قرآن زندگی می‌کردند. اولیاء خدا که در صدر همه، مکرراً از آیات قرآن استفاده می‌کردند. اگر هر مسجدی(بدون هماهنگی با مساجد دیگر) برای خودش یک سوره‌ای را انتخاب کند و روی آن کار کند، در جمع مؤمنین یک ادبیات مشترک و یک فهم مشترک ایجاد نمی‌شود، بهتر است که همه مساجد به‌طور هماهنگ روی یک سوره کار کنند.

امسال بخش قرآن وزارت ارشاد و دیگر بخش‌ها و کانون‌های قرآنی همه تصمیم گرفته‌اند دربارۀ سوره‌ای که به نام شریف پیامبراکرم(ص) است یعنی سورۀ محمد(ص) کار کنند. ظاهراً بسیاری از مساجد به این موضوع رغبت نشان دادند. شاید خیلی از محافل معنوی و سخنرانی‌ها به این موضوع اختصاص پیدا کند. نباید ما از جمع مؤمنین عقب بمانیم و باید این سوره را به عنوان دو واحد معرفتی و قرآنی پشت‌سر بگذاریم. شاید بر اساس حکمت‌های قرآنی سورۀ بعدی سورۀ یاسین یا سورۀ واقعه و یا سورۀ دیگری از سوَر قرآن باشد. اگر مؤمنین و جامعه، هر سال روی یک سوره کار کند، بنده هم حاضرم بخشی از کار فکری خودم را رها کنم و به‌طور خاص در خدمت آن سوره قرار بگیرم. کار خاص همیشه فوائد، برکات و جذابیت خاصی دارد. هم جمع و جامعۀ مؤمنین باید سوره‌ای با قرآن کار کنند، هم نخبگان و متفکّرین ابعاد آن سوره را باز کنند، آن‌وقت یک فهم و ادبیات مشترک در جامعه ایجاد می‌شود، این کار، جامعه را جلو خواهد برد. این یک مسئله و مقدمه که لازم بود بیان شود.

قرآن باید احساسات ما را تکان دهد و اشک ما را جاری کند

از نظر روحی و عاطفی هم قرآن باید عاطفۀ ما را تحت تأثیر قرار دهد و احساسات ما را تکان دهد. به نظر بنده، ادعیه را بیشتر باید متفکّرانه و عاقلانه خواند و قرآن را بیشتر باید با گریه خواند، درحالی‌که مشهور است دعا را با گریه و قرآن را با تفکّر بخوانند. روایات عمیقی در این‌باره وجود دارد. مثلاً امام صادق(ع) می‌فرماید: قرآن با حزن نازل شد، پس شما هم با حزن، آن را بخوانید «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْن‏» (کافی، ج2، ص614). ممکن است معنای اینکه «قرآن را با حزن بخوانید» کمی بفهمیم، امّا معنای اینکه «قرآن با حزن نازل شده است» واقعاً چیست؟ آیا قرآن با اشک نازل شده است؟ در هنگام نزول وحی آیا پیغمبر اکرم(ص) اشک می‌ریخت؟ آیا جبرئیل امین(ع) حالت حزن داشت؟ آیا خودِ قرآن این حالت را دارد؟

بنای قرآن خواندن، با عاطفه و احساسات خواندن است. بنده جلساتی را که مردم از صوت قرآن به هیجان می‌آیند، نفی نمی‌کنم، همین مقدار هم به عنوان یک هیجان و لذّت معنوی و سمعی غنیمت است، امّا این هیجان آن چیزی نیست که اهل‌بیت(ع) از ما خواسته‌اند. روزی رسول‌خدا(ص) گروهی از جوان‌های انصار را دیدند و به آنها فرمودند من برای شما قرآن می‌خوانم، هر کس گریه کرد به بهشت خواهد رفت، این مژده بسیار بزرگ است. بعد هم آیات آخر سورۀ زُمَر را تلاوت فرمودند «إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَقْرَأَ عَلَیْکُمْ فَمَنْ بَکَى فَلَهُ الْجَنَّةُ فَقَرَأَ آخِرَ الزُّمَر» (امالی صدوق، ص545). وقتی رسول‌خدا(ص) آن آیات را قرائت فرمودند همه آن جوان‌ها گریه کردند جز یک نفر. آن جوان‌ گفت: آقا من گریه‌ام نیامد. رسول‌خدا(ص) فرمود من دوباره این آیات را می‌خوانم هر کس تباکی هم بکند بهشت را برایش تضمین می‌کنم. (تباکی یعنی خودش را به حزن و گریه بزند) این حرف یعنی اگر کسی در مجلس قرآن نتوانست گریه کند تباکی کند. برای روضۀ اباعبدالله الحسین(ع) هم شبیه این سفارش وارد شده است «مَنْ بَکَى أَوْ أَبْکَى وَاحِداً فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ تَبَاکَى فَلَهُ الْجَنَّة» (لهوف، سید بن طاووس، ص11).

برای ما ضروری است که سفارش رسول‌خدا(ص) و ائمۀ هدی(ع) را دربارۀ گریه با قرآن اجرا کنیم

ما با این همه پیشرفت معنوی‌ که در جامعه‌مان داریم هنوز به اینجا نرسیدیم و چنین چیزی بین ما رسم نیست درحالی‌که این یک ادب اسلامی خیلی رایج در میان اولیاء خدا و سفارش‌ آنها است. ائمۀ هدی(ع) به‌ویژه امیرالمؤمنین علی(ع)، می‌نشستند و برای ایشان قرآن می‌خواندند، آن حضرت به قدری گریه می‌کردند که پیراهن‌شان خیس می‌شد، بعد می‌فرمودند من دیگر رمق ندارم، دیگر کفایت می‌کند. آنها از قرآن چه می‌فهمیدند و چه ارتباطی با قرآن برقرار می‌کردند؟

روضۀ اباعبدالله الحسین(ع) آغاز ماجراست، دست ما را می‌گیرد و چشمۀ اشک ما را جاری می‌کند، امّا باید تا پای قرآن برسیم و با قرآن گریه کنیم. ما هنوز چنین محافلی را نداریم. ما نباید فکر کنیم که در محافل معنوی سرآمد هستیم و به سرحدّ مطلوب رسیده‌ایم و از معنویت -حداقل در حد و اندازه‌های محافل معنوی- سرشار و لبریز هستیم. اصلاً این‌طور نیستیم. برای ما ضروری است که این سفارش رسول‌خدا(ص) و ائمۀ هدی(ع) را دربارۀ گریه با قرآن اجرا کنیم.

یکی از راه‌های برقراری رابطۀ عاطفی با قرآن، انس گرفتن با یک سوره است

اگر کسی بخواهد با قرآن خواندن احساس عاطفی و روحی برقرار کند چاره‌اش این است که با یک سوره انس بگیرد تا کم‌کم بتواند با آن سوره گریه کند. پیشنهاد بنده بر اساس چیزی که از بزرگان دیده‌ام این است که در مسجدتان، کانون‌تان و در جمع‌تان روی یک سوره کار کنید یعنی روی قرائت‌اش، معانی آیاتش و اشاره‌هایش خیلی زیاد کار کنید، آن‌وقت می‌بینید چگونه این سوره شما را به گریه می‌اندازد. گاهی توفیق پیدا می‌شد پشت‌سر آقای بهجت(ره) نماز بخوانیم. ایشان برای آیاتی از قرآن گریه می‌کردند که ما هر چه فکر می‌کردیم نمی‌فهمیدیم کجای این آیات گریه دارد!؟

یک تجربۀ کوچک را به شما نشان می‌دهم که خودتان انجام دهید. روایتی از امام سجاد(ع) هست که می‌فرماید وقتی ماه قمری از دوشنبه شروع شد تا چهارده روز، هر روز سورۀ واقعه را بخوانید، به این ترتیب که روز اول یک بار، روز دوم دو بار و همین‌طور ادامه بدهید تا روز چهاردهم، چهارده بار سورۀ واقعه را بخوانید.(اللئالی المخزونة، ملا محسن فیض کاشانی، نسخه خطی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ص۵٣-۵۵) در آغاز انسان فکر می‌کند حوصله‌اش سر می‌رود امّا وقتی به روز نهم و دهم می‌رسید، می‌بینید که این سوره اثر عجیبی در شما می‌گذارد و واقعاً مست‌تان می‌کند. وقتی این برنامه تمام می‌شود دل‌تان برای سورۀ واقعه تنگ می‌شود. اصلاً خودتان هم از خودتان تعجب خواهید کرد چرا من روزی چهارده بار این سوره را ‌خواندم، اصلاً خسته و ملول نشدم؟! ما هنوز باور نکرده‌ایم که قرآن معجزه است.

قرآن کلمات خداست و خدا در کلماتش زنده است و حضور دارد

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «مَنْ أَنِسَ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ لَمْ یُوحِشْهُ مُفَارَقَةُ الْإِخْوَان‏» (غُرَرُالحِکُم، ص638) کسی که به قرآن انس بگیرد، دورى برادران و دوستان او را دلتنگ و تنها نمی‌سازد، او دیگر هیچ رفیقی نمی‌خواهد و هیچ‌وقت تنهایی او را اذیت نمی‌کند، دیگر به هیچ رفیق و انیس و مونسی احتیاج ندارد. نوزاد وقتی به دنیا می‌آید ظاهراً چیزی نمی‌فهمد و کسی را نمی‌شناسد، امّا صدای مادر و آغوش مادر را درک می‌کند. وقتی او را پیش مادرش می‌گذارند آرام می‌گیرد. رابطۀ نوزاد با مادر خیلی ضعیف‌تر از رابطۀ ما با کلام خداوند است؛ قرآن کلمات خداست و خدا در کلماتش زنده است و حضور دارد.

بعضی وقت‌ها برای اینکه ارتباط‌ مخاطبانم را با قرآن زیاد کنم اول آنها را به دیوان حافظ متوجه می‌کنم. وقتی آنها با دیوان حافظ آشنا شدند و معجزاتش را دیدند، می‌گویم «این نور قرآن بود که ایشان را صاحب‌نفس کرد، حالا ببینید خودِ قرآن با انسان چه‌ می‌کند؟» کسانی که این راه را ادامه می‌دهند اصلاً دیوان حافظ از یادشان می‌رود.

یک نقص بزرگ در محافل معنوی ما این است: «محافلی که در آن، با قرآن گریه کنیم نداریم»

ما به ارتباط عاطفی با قرآن نیاز داریم و الّا تفریح واقعی نداریم. منظور این نیست که تفریح‌های که مردم دارند اشکال شرعی دارد. آن تفریح‌ها و سرگرمی‌ها واقعی نیستند چون انسان را شاداب نمی‌کنند و دل انسان را خنک نمی‌کنند. اگر شما بهترین تفریحات را با خانواده و دوستان داشته باشید، بعد از تمام شدنش، جز غم و اندوه چیزی برای شما باقی نخواهد گذاشت چون بعداً خاطره‌اش شما را اندوهگین می‌کند. انسان با هر کسی انس بگیرد این انس باعث رنجش او می‌شود، فقط انس با قرآن و اهل‌بیت(ع) است که هرگز انسان را دچار رنج و اندوه نمی‌کند. عترت در کنار قرآن، ثقلین و نورهایی هستند که خداوند متعال برای ما باقی گذاشته است. ارتباط با قرآن و عترت هیچ‌وقت کهنگی ندارد.

ما از نظر فرهنگی یک نقص بزرگ در محافل معنوی داریم که هیچ‌کس از آن حرف نمی‌زند و برایش کاری نمی‌کند. آن نقص این است که ما محافلی که با قرآن گریه کنیم نداریم. مسجد و هیئت را درست کرده‌اند که مردم جمع شوند و این تمرین‌های معنوی را انجام بدهند. البته در زمان دفاع مقدس در هیئت، این برنامه را داشتیم. آن‌موقع هیئت مثل الآن نبود که همۀ نتایج هیئت به قیامت سپرده شود و در دنیا چیزی معلوم نشود. چند سالی این آتش در بین بچه‌های هیئت ما افتاد به حدی که تقریباً تمام کسانی که پای قرآن گریه کردند شهید شدند. انگار این گریه کردن را برای همدیگر به ارث می‌گذاشتند. شاید اولین شهید، سید علی اکبر طرازانی بود، دومین شهید، ابوالفتح ورزدار بود، سومین شهید سید مصطفی صفوی بود، چهارمین شهید میرحسینی بود... آن جلسه بعد از دفاع مقدس تعطیل شد. الان در اعیاد مذهبی جشن می‌گیرید و در موقعیت‌های عزاداری سیاهی می‌زنید، نوحه می‌خوانید و روضه می‌خوانید. همه‌ این کارها خیلی قشنگ است. اما چرا با قرآن ارتباط عاطفی برقرار نمی‌کنیم و با آن گریه نمی‌کنیم!؟

فهم عمیق، لازمۀ برقراری رابطۀ عاطفی با قرآن است، این فهم با کار کردن روی یک سوره به‌دست می‌آید

یکی از لوازم برقراری ارتباط عاطفی با قرآن این است که انسان عمیقاً بفهمد. بنده می‌بینم وقتی در دانشگاه‌ها مجلس روضه تشکیل می‌شود بیشتر از محافل عمومی، گریه می‌کنند. طبیعی است که وقتی افراد باهوش جامعه با اباعبدالله الحسین(ع) ارتباط فکری برقرار می‌کنند ارتباط‌شان عمیق‌تر است، گریه‌های‌شان هم بیشتر است. اصلاً مقولۀ دین مقولۀ روشنفکری است، نه مقولۀ عوامی. شاید این‌طور محافل قرآنی باید از دانشگاه‌ها شروع شود. اشک و گریه پای قرآن نتیجۀ فهم است. این اشک مثل اشک پای فیلم هندی نیست که بگوییم هر کسی که عقلش را کنار بگذارد و بتواند آن فیلم را باور کند، ممکن است گریه بکند.

وقتی به فهم نیاز است ما چگونه می‌توانیم با قرآن رابطۀ عمیق برقرار کنیم؟ یک راهش این است که روی یک سوره‌، کار کنیم، تا اول آن سوره را خوب بفهمیم و بعد سراغ سورۀ بعدی برویم. آن‌وقت خدا هرچه می‌خواهد در خواندن قرآن به شما بدهد، در خواندن این سوره هم به شما می‌دهد. علامۀ طباطبایی می‌فرماید اگر من در یک روز، ده‌بار یک قطعه از قرآن را بخوانم، هربار یک معنی تازه‌ می‌فهمم. پس خدا می‌تواند همه‌چیز را با یک سورۀ قرآن به ما بدهد. من نمی‌خواهم بگویم جاهای دیگر قرآن را نخوانیم. اگر کسی می‌تواند فرصت بیشتری قرار دهد، بیشتر کار کند. ما باید برای برقرار کردن ارتباط معرفتی و ارتباط عاطفی و روحی با قرآن طرحِ کار کردن روی یک سوره را اجرا کنیم. این طرح در کشور شروع شده است و ان ‌شاء الله ادامه پیدا کند.

اینکه با یک سوره، ارتباط کامل برقرار کنیم ترجیح دارد بر اینکه همۀ قرآن را بخوانیم امّا ارتباط برقرار نکنیم

مقدمۀ دوم بحث ما دربارۀ این است که چرا سورۀ محمّد(ص) انتخاب شده است؟ برخی از دلایلش را عرض می‌کنم. اولاً حضرت رسول(ص) توصیه فرموده‌اند که جزء مرا بیشتر بخوانید. پرسیدند جزء شما کدام است؟ فرمودند که از سورۀ محمد(ص) تا پایان قرآن. این یک سفارش است که ما این قسمت از قرآن را بیشتر بخوانیم. این سورۀ شریف، آغاز قسمت پایانی قرآن است که به قرائت بیشتر سفارش شده است. نام دیگر این سوره «قتال» است، چون این سوره به موضوع جهاد با کفار پرداخته است.

آثاری برای این سوره بیان شده که خیلی عجیب است. اگر من با یک سوره ارتباط کامل برقرار کنم ترجیح دارد بر اینکه همۀ قرآن را بخوانم امّا چیزی دستگیرم نشود و ارتباط عاطفی و فکری برقرار نکنم. خوب است این سورۀ شریف را بخوانیم و با آن ارتباط برقرار کنیم و کم‌کم تا آخر ماه رمضان همه‌مان با این سوره گریه کنیم.

فتنه‌های آخرالزمان ایمان انسان را سست می‌کند؛ ما می‌توانیم با سورۀ محمد(ص) به ایمان‌مان استحکام ببخشیم

برخی‌ از آثار این سوره را بر اساس روایات برای شما عرض کنم. امام صادق(ع) می‌فرماید: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَمْ یَرْتَبْ أَبَداً وَ لَمْ یَدْخُلْهُ شَکٌّ فِی دِینِهِ أَبَداً وَ لَمْ یَبْلُهُ اللَّهُ بِفَقْرٍ أَبَداً وَ لَا خَوْفٍ مِنْ سُلْطَانٍ أَبَداً وَ لَمْ‏ یَزَلْ مَحْفُوظاً مِنَ الشَّکِّ وَ الْکُفْرِ أَبَداً حَتَّى یَمُوتَ فَإِذَا مَاتَ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ فِی قَبْرِهِ أَلْفَ مَلَکٍ یُصَلُّونَ فِی قَبْرِهِ وَ یَکُونُ ثَوَابُ صَلَاتِهِمْ لَهُ وَ یُشَیِّعُونَهُ حَتَّى یُوقِفُونَهُ مَوْقِفَ الْأَمْنِ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَکُونُ فِی أَمَانِ اللَّهِ وَ أَمَانِ مُحَمَّدٍ ص» (ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص115) هر کسی این سوره را بخواند هیچ‌وقت شک و تردید به دلش راه پیدا نخواهد شد.

این سوره واقعاً سورۀ محکمی است؛ البته منظور این نیست که دیگر آیات قرآن این‌گونه نیست بلکه منظور این است که استحکام در این سوره یک جلوۀ خاص دارد؛ دلایلش را در جلسات بعد با هم مرور خواهیم کرد. وقتی خودتان هم این سوره را قرائت کنید این موضوع را حس می‌کنید. انگار این سوره آمده است که آهن و فولاد روح شما را افزایش بدهد. با خواندن این سوره ابداً تردید به دل انسان وارد نخواهد شد. ما به این موضوع مخصوصاً در فتنه‌های آخرالزمان بسیار نیاز داریم. دوستان قرآنی کشور انتخاب خیلی خوبی کرده‌اند. فتنه‌های آخرالزمان ایمان انسان را سست می‌کند. ما می‌توانیم با این سورۀ شریف به ایمان‌مان استحکام ببخشیم. «لَمْ یَدْخُلْهُ شَکٌّ فِی دِینِهِ» یک ذره شک در دین وارد قلب‌ انسان نخواهد شد. بیان این اثر برای سورۀ محمد(ص) یک سخن حساب‌شده است.

کسی که سورۀ محمد(ص) را می‌خواند شجاعت انقلابی بی‌نظیری پیدا می‌کند

ثواب و آثار اعمال، چند وجهی است چون اعمال ما هم آثار مادی‌ و روحی‌ دارد و هم آثار دنیوی و اخروی‌. آثار مادی و دنیوی که امام صادق(ع) برای قرائت‌کنندۀ این سوره بیان می‌فرماید این است که: «وَ لَمْ یَبْلُهُ اللَّهُ بِفَقْرٍ أَبَداً وَ لَا خَوْفٍ مِنْ سُلْطَانٍ أَبَداً» خدا هیچ وقت او را به فقر مبتلا نمی‌کند و هیچ‌وقت ترس از هیچ سلطانی در دلش نمی‌آید. کسی که این سوره را می‌خواند شجاعت انقلابی بی‌نظیری پیدا می‌کند. ان‌شاءالله همۀ ما آثار این سوره را تجربه کنیم و قلباً تأیید کنیم و بگوییم: از وقتی که این سوره را خواندیم زندگی‌ و حال‌ ما عوض شده است.

امام صادق(ع) در ادامه می‌فرماید: «وَ لَمْ یَزَلْ مَحْفُوظاً مِنَ اَلشَّکِّ وَ اَلْکُفْرِ أَبَداً حَتَّى یَمُوتَ»؛ قرائت‌کنندۀ این سوره هیچ‌وقت دچار شک و کفر نمی‌شود تا اینکه از دنیا برود، «فَإِذَا مَاتَ وَکَّلَ اَللَّهُ بِهِ فِی قَبْرِهِ أَلْفَ مَلَکٍ یُصَلُّونَ فِی قَبْرِهِ وَ یَکُونُ ثَوَابُ صَلاَتِهِمْ لَهُ» وقتی از دنیا برود خدا هزار ملک را معین می‌کند که تا روز قیامت در قبرش به او درود می‌فرستند. «وَ یُشَیِّعُونَهُ حَتَّى یُوقِفُونَهُ مَوْقِفَ اَلْأَمْنِ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَکُونُ فِی أَمَانِ اَللَّهِ وَ أَمَانِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» وقتی در روز قیامت محشور شود فرشتگان او را تا جایگاه امن در نزد خدا و رسولش همراهی می‌کنند. پیامبر اکرم(ص) دربارۀ این سوره می‌فرماید: «مَنْ کَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا عَلَیْهِ أَمِنَ فِی نَوْمِهِ وَ یَقْظَتِهِ مِنْ کُلِّ مَحْذُورٍ وَ کَانَ مَحْرُوساً مِنْ کُلِّ بَلَاءٍ وَ دَاءٍ» (تفسیر البرهان، ج5» ص53) هرکس این سوره را بنویسد و بر خودش آویزان کند در خواب و بیداری از هر گزندی در امان خواهد بود و خداوند او را از همه‌ بلایا و بیماری‌ها حفظ خواهد کرد. با توجه به اینکه صریحاً نام زیبای پیامبر(ص) را بر این سوره گذاشتند لذا این سوره حتماً باید خاص باشد و حتماً باید یک مطلب و اثر ویژه‌‌ای داشته باشد.

به فرمودۀ پیامبر(ص)آخرین آیۀ سورۀ محمد(ص) دربارۀ قوم سلمان فارسی است، پس ما باید این سوره را بشناسیم

با بیان دو نکته دیگر، در مورد این سوره سخنانم را خاتمه می‌دهم. یکی اینکه آخرین کلمه‌ و آخرین آیۀ این سوره دربارۀ قوم سلمان فارسی است. خداوند در این سوره از ضعف و عیوبی که مؤمنین اطراف پیامبر اکرم(ص) داشتند ابراز گله و نارضایتی دارد، بعد آخر سوره را این‌طور جمع می‌کند که اگر این وضع را ادامه دهید سنت استبدال را برای شما اجرا خواهم کرد و یک گروه دیگری را به جای شما خواهم آورد که آنها دیگر مثل شما نیستند «وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُم‏».

خداوند در آخرین جملۀ این سوره غوغا به‌پا می‌کند «ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ»! خداوند این‌قدر محکم از آنها تعریف کرده است که همۀ کسانی که دور پیغمبر(ص) بودند پرسیدند آن قوم چه کسانی هستند؟ در این لحظه که جناب سلمان(ره) در کنار پیامبر اکرم(ص) بود، پیامبر(ص) با دست مبارکش بر پای سلمان زد و فرمود: «هَذَا وَ قَوْمُه‏» آنها سلمان فارسی و قبیلۀ او هستند (تفسیر مجمع البیان، ج9، ص164). آخر سوره یک بحث آخرالزمانی دارد. از این جهت این سوره را می‌شود یک سورۀ مهدوی(عج) به حساب آورد. اگر ما قوم سلمان فارسی هستیم، باید بدانیم که آنها چه عیبی داشتند که ما هرگز نباید مثل آنها باشیم؟! درباره این موضوع مهم، باید خیلی با هم صحبت کنیم.

سورۀ محمد(ص) شرح حال پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) و حال دشمنان آنها است

یک راز دیگر که امام صادق(ع) در روایتی بیان کرده است به عنوان نکتۀ آخر عرض می‌کنم. باشد. معمای این سورۀ شریف این روایت است که امام صادق(ع) می‌فرماید: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْرِفَ حَالَنَا وَ حَالَ أَعْدَائِنَا فَلْیَقْرَأْ سُورةَ مُحَمَّدٍ فَإِنَّهُ یَرَاهَا آیةً فِینَا وَ آیةً فِیهِمْ» (تفسیر نور الثقلین، ج5، ص25) هرکس خواست حال ما و حال دشمنان ما را بشناسد، سوره‌ محمّد(ص) را بخواند؛ آن را این‌گونه می‌یابد که یک آیه درباره ما و یک آیه درباره آنها است.

در روایت دیگری از امیرالمؤمنین(ع) آمده است که «سُورَةُ مُحَمَّدٍ آیَةٌ فِینَا، وَ آیَةٌ فِی بَنِی أُمَیَّة» (شواهد التنزیل، ج2، ص240) یک آیه از سورۀ محمد(ص) دربارۀ اهل‌بیت(ع) و یک آیه دربارۀ بنی امیه است. این مفهوم که سورۀ محمد(ص) شرح حال پیامبر اکرم(ص) و اهل‌بیت(ع) و حال دشمنان آنها است در روایات مختلف بیان شده است.

سورۀ محمد(ص) مطالبی دارد که فقط کسانی که اهل روضه هستند می‌فهمند

یکی از توفیق‌هایی که خدا در ماه رمضان به ما داده است محافل معنوی است که سی شب روضۀ اباعبدالله الحسین(ع) خوانده می‌شود و مهمان امام حسین(ع) هستیم. اینکه می‌گویند ماه رمضان ماه رحمت است، یکی از علائمش همین است. اگر کسی بخواهد در روضه‌ها عمیق بشود، به این سوره بسیار احتیاج دارد. این سوره مطالبی دارد که فقط کسانی که اهل روضه هستند می‌فهمند؛ فهم این آیه‌ها دشوار است.

این آیه‌ها آیه‌هایی است که با دشمنان دین به شدّت سخت‌گیری می‌کند. ممکن است شما از شدّت سختگیری‌ بر آنها تعجب کنید. آدم‌های معمولی نمی‌فهمند چرا خدا آنها را محکم می‌زند، اما آنهایی که پای روضه نشستند می‌فهمند، کسی که پای روضۀ حضرت زهراء(س) و علی اصغر اباعبدالله الحسین(ع) بزرگ شده است می‌فهمد؛ کسی که یک عمر در کوچۀ بنی‌هاشم گریه کرده است، او این سخت‌گیری‌ها را نسبت به دشمنان درک می‌کند. ما را به مجالس روضه آوردند تا برای قرآن تربیت کنند.

(الف2/ن2)

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...