مختصات زمان ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم - جلسه سوم، بخش اول
چرا قدرت، تعیینکنندهترین عاملِ زمانه است؟ / قدرتها وقتی مسلط شدند، همۀ عناصر تأثیرگذار در وضعیت زمانه را در اختیار میگیرند
شناسنامه:
- زمان: 1401/5/9
- مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
- موضوع: مختصات زمان ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم
- صوت: اینجا
- متن کامل: اینجا
علیرضا پناهیان، جلسۀ سوم محرم، بخش اول:
سنتهای الهی و قوانین حیات بشر به ما اجازه نمیدهند مشکلات جامعۀ خود را حل کنیم؛ مگر اینکه این مشکلات را برای جهان هم حل کنیم. یعنی نمیتوانیم حساب خود را جدا کنیم و بگوییم «ما به بقیه کاری نداریم و فقط خودمان را نجات میدهیم!»
اگر مسائل جامعۀ خود را جدای از مسائل جهان بررسی کنیم، دچار سادهلوحی یا فریب شدهایم، امام(ره) میفرمود: در جهان امروز هیچ حادثهای در هر نقطهای که اتفاق میافتد، بدون تأثیر در نقاط دیگر نیست.
همانطور که در جلسه قبل بیان شد، قدرت مهمترین عاملی است که وضعیت زمانه را تعیین میکند و خاصیت قدرت این است که متمرکز میشود و نمیگذارند قدرت منتشر بشود.
هرکسی هرکجا قدرت پیدا بکند، یک تعارضی با قدرتهای دیگر پیدا میکند؛ حالا این قدرتها یا باید باهم بسازند، یا اینکه باهم دعوا کنند تا بالاخره یک قدرتی بر همه غلبه پیدا کند.
الان یک قدرت متمرکز و برتر در جهان وجود دارد که همان «صهیونیسم بینالملل» است یا به تعبیر فرانسویها «حلقۀ لندن، واشنگتن، تلاویو» است. لذا امروز، عامل تعیینکنندۀ وضعیت زمانه، قدرت فاسد صهیونیست جهانی است.
در قرآن آیهای هست که به موضوع تمرکز قدرت، اشاره دارد. خداوند به پیامبر میفرماید: «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا» از کافران اطاعت نکن و جهاد کبیر انجام بده.
مگر کافران چه گفته بودند که پیامبر نباید از آنها اطاعت میکرد؟ آیا کافران به پیامبر گفتند که بتهای ما را بپرست؟ نه، آنها گفتند: شما پیغمبرِ مکه باش و به خدا بگو یک پیغمبر هم برای طائف و یک پیغمبر هم برای مدینه بفرستد! یعنی دعوا سرِ این بود که قدرت، تقسیم بشود.
جهاد کبیر، ایستادگی در مقابل همین حرف است، چون قدرت باید یکجایی متمرکز باشد و نمیشود که قدرت، متمرکز نباشد و الا قدرتها دعوایشان میشود. این خاصیت و طبیعت قدرت است، دین هم مطابق طبیعتِ حیات بشر است.
چرا قدرتها تعیینکنندهترین عامل در وضعیت زمان هستند؟ چون قدرتها وقتی در یک جایی مسلط شدند، همۀ عوامل زمان را بهکار میگیرند، تمام عناصر فعال و تأثیرگذار بر یک جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند، لذا دین را هم قدرتها تحت تأثیر قرار میدهند.
أمیرالمؤمنین میفرماید: مردم به قدرتهای سیاسی شبیهترند تا به پدران خودشان «النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ» چرا به امراء شبیهترند؟ چون انسانها وقتی قدرت را دست کسی ببینند او را منطقی تلقی میکنند یا مرعوبش میشوند یا فریبش را میخورند، یا او بهزور یک چیزی را تحمیل میکند و افراد جامعه به شکل او در میآیند.
آنهایی که بدون توجه به معادلۀ قدرت، کار فرهنگی میکنند درواقع سرِ کار هستند! باید اول حساب قدرت را برسیم. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «اَلنّاسُ بِزَمانِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ» مردم به زمان خودشان شبیهترند تا به پدران خودشان. آنقدری که زمانه، ما را تربیت میکند، پدر و مادر نمیتوانند ما را تربیت کنند. بر این اساس، آیا کار تربیتی مقدم است یا کار سیاسی؟ معلوم است «کار سیاسی»
پس اول باید قدرت درست بشود؛ و الا قدرتها نمیگذارند بقیه عوامل مؤثر در زمانه، درست بشود. چرا ولایت، اصل دین است؟ چون ولایت سیستمی است برای تنظیم قدرت.
اصلاً فلسفۀ بعثت انبیاء جلوگیری از قدرتِ طغیانگر است؛ یعنی قدرتی که دارد زور میگوید، قدرتی که دارد از حد خودش فراتر میرود. باید تکلیف این قدرت را مشخص کنیم؛ تا تکلیف قدرت معلوم نشود، بقیه عوامل مؤثر در زمانه هم درست نمیشود.
امامصادق(ع) طواف مردم در حج را نگاه کردند و فرمودند: در جاهلیت هم همینطور طواف میکردند! پرسیدند: چطور؟ حضرت فرمود: حج برای این است مردم دور هم جمع بشوند و بعد از انجام مناسک حج، بیایند خدمت امام زمانشان و بگویند: ما برای کمک به شما آماده هستیم. بعد هم امام دستور بدهد و آنها انجام بدهند (کافی/ج1/ص392).
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید