ضرورت شناخت امتحانات الهی(ج1)
آیا ما حاضریم بهخاطر اقتصاد مقاومتی یا فرزندآوری، مدل زندگیمان را تغییر دهیم؟/ جرم مردم مدینه بعد از پیامبر(ص) این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر دهند!
شناسنامه:
- زمان: 1400/09/25
- مکان: دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
- مناسبت: فاطمیه اول-جلسه1
- موضوع: ضرورت شناخت امتحانات الهی
- صوت: اینجا
- متن کامل: اینجا
علیرضا پناهیان در اولین جلسۀ فاطمیه، دانشگاه علامه طباطبایی:
مسئلۀ معنویت و بندگی خدا از جانب اکثر انسانها بهعنوان یک امر فرعی در زندگی بشر تلقی میشود و مردم معمولاً بندگی خدا را در متن زندگی خودشان قرار نمیدهند بلکه در حاشیه زندگی قرار میدهند. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللهَ عَلى حَرْفٍ»
مردم غالباً زندگی خود را بر اساس نیازهای غریزی و منافع و مضار فوری تنظیم میکنند و حتی بسیاری از دینداران هم حاضر نیستند اجازه بدهند که دین، تمام شئون زندگی آنها را در بر بگیرد.
بلافاصله بعد از رسول خدا(ص) تفکرات سکولار در جامعه حاکم شد. البته بسیاری از مناسک و عقاید دین را حفظ کردند اما وقتی دین میخواست به صورت جدی وارد زندگی مردم بشود و معادلات قدرت و اقتصاد را شکل بدهد، همانجا در مقابل دین ایستادند.
قبل از بعثت نبوی هم، علت مخالفت با پیامبر(ص) بیشتر از همین جنس مخالفتها بود؛ مشکل آنها این بود که دین میخواست بیاید در مناسبات اجتماعی و در معادلات قدرت قرار بگیرد.
مصائب فاطمیه را نباید صرفاً به دو سه نفر منتسب کنیم. مشکل اصلی در فاطمیه این بود که مردم در صحنۀ ابتلا و امتحان، پای کار نیامدند. مسئله اصلی، مذهبیهایی هستند که نمیگذارند دین در تمام شئون زندگی و مناسبات اجتماعیِ آنها نفوذ کند و اثرات خود را نشان بدهد.
در دین، یکسری حلالها و حرامهای بَیّن وجود دارد که بسیاری از دینداران حاضرند رعایت کنند، ولی دین، فقط اینها را از ما نمیخواهد، بلکه دین در صحنۀ «ابتلا» یک وظایفی را برای ما تعیین میکند.
مثلاً شما در شرایط عادی، هفتهای یکبار به پدر و مادرت سر میزنی، ولی اگر آنها به یک بیماری خاص مبتلا بشوند، در این صحنۀ ابتلاء دیگر کافی نیست که هفتهای یکبار به آنها سر بزنی و شاید لازم باشد هر روز از آنها مراقبت کنی.
«ابتلا» یعنی تکلیف خاص در موقعیت خاص. یک نمونهاش همان جملۀ امام(ره) است که فرمود حفظ نظام از نماز واجب تر است...
گاهی در صحنۀ ابتلا لازم است یک عمل اجتماعی خاص را انجام بدهیم که جزو کارهای واجب یا حرامِ خیلی مشخص(مثل نماز) نباشد. اما خیلیها چون این ابتلا، جزو واجباتِ مشخص نیست، راحت آن را پشت گوش میاندازند و انجام نمیدهند.
فرزندآوری یکی از مسائل مهم جامعۀ امروز است. آیا ما حاضریم به خاطر این مسئله مهم، فرم زندگی عادی خود را تغییر بدهیم؟ کمااینکه رسولخدا(ص) بعد از بعثت، و بعد از هجرت، وضع زندگی عادیِ مردم را تغییر داد.
گاهی دین از ما میخواهد به اقتضای نیاز روز جامعه، وضع عادی زندگی خود را تغییر بدهیم. مردم مدینه هم بعد از رحلت پیامبر(ص) جرمشان این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر بدهند.
سکولار نبودن یعنی اینکه بر اساس دین و به اقتضای نیاز روز، زندگی خودمان را تغییر بدهیم. مثلاً رهبر جامعه دینی تعیین میکند که مرز جهاد با دشمن در عرصۀ اقتصاد است و ضرورت «اقتصاد مقاومتی» را مطرح میکند و اقتصاد مقاومتی هم بدون مشارکت مردم شکل نمیگیرد.
آیا ما برای اقتصاد مقاومتی، کار و زندگی عادی خودمان را تغییر دادیم و برای رونق تولید، سراغ ایجاد تعاونی و تولیدی رفتیم؟ آیا ما هیئتیها و مسجدیها و بسیجیها، از کار کارمندی دست کشیدیم و سراغ فعالیتهای مولّد رفتیم؟ آیا همۀ ما سرمایههای خودمان را در این عرصه آوردهایم؟
حالا که این کارها را نکردهایم، آیا خودمان را مقصر میدانیم و فکر میکنیم جنایت کردهایم؟ نه! خُب مردم مدینه هم میگفتند «ما که جنایت نکردیم، فقط در خانه نشستیم و کاری انجام ندادیم!»
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید