۹۲/۰۲/۰۶ چاپ ایمیل و پی دی اف

صوت | ثروت و معنویت

شناسنامه:

معرفی:

یکی از مشکلات رایج در همۀ جوامع دین مدار، تلقّیِ «تقابل دین و دنیا» است. چقدر مقاله و تحقیق و بحث علمی و... لازم است تا جا بیفتد که تعارضی بین دین و دنیا وجود ندارد. امّا فاطمیه این تعارض را با پیام های خودش به زیبایی حل می کند.

نتیجۀ این تلقی، چیزی نخواهد بود جز اینکه دینداران در عرصۀ دنیا سستی بخرج دهند و دنیا و ثروت آن را صهیونیست ها بالا بکشند. اتفاقی که امروز شاهد آن هستیم. آسیب های دیگر این تلقی چیست؟

در افکار عمومی جامعۀ امروز ما، بین معنوی بودن و پولدار بودن به صورت ناخودآگاه یک تعارضی حس می شود. انگار جامعه بَرنمی تابد که کسی هم اهل معنویت باشد و هم ثروتمند. ثروت و معنویت چه رابطه ای با هم دارند؟ برای حل این تعارض چگونه می توانیم از فاطمیه درس بگیریم؟ چرا حضرت زهرا(س) بر روی مسئلۀ فدک پافشاری کردند؟

شاید یکی از پیامهای مهم فاطمیه این بود که معنویت (که حضرت زهرا در معنویت بی نظیر بودند) و ثروت (که حضرت زهرا(س) مالک فدک بودند) قابل جمع است و ثروت می تواند رسانندۀ انسان به خدا و سلاحی باشد علیه ظلم و جور. و این عدم تعارض به راستی چگونه است؟ و آیا در اسلام راهکاری برای این بحث مشخص شده است یا خیر؟

فهرست تفصیلی:

جلسه 1: فاطمیه، دین و ثروت

مدت: 36دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(4.7MB) | متوسط(12.5MB) ]

  • فاطمیه مقدمه قیام ولی عصر(ع)

  • بی معنایی تقابل دین و دنیا

  • عدم تعارض معنویت و ثروت

  • غصب فدک، سوء استفاده ای از تعارض ثروت و معنویت

  • فدک و حساسیت مالی آن

  • جهاد با اموال

جلسه 2: معنویت، ثروت و برخوردها

مدت: 33دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(4.3MB) | متوسط(11.5MB) ]

  • کمبودهای شخصیتی، عامل خراب کردن دین

  • انسانهای نامتعادل

  • افراط ها و تفریط ها

  • برخورد نامتعادل با ثروت

  • ثروت بدبختی نمی آورد

  • تمکن مالی معصومین(ع)

  • تعارض موهوم ثروت و معنویت

نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این قسمت :«زندگی برزخی»

 

گاهی مواقع باید با خو به حساب و کتاب افکار و عقایدمان نگاهی بیندازیم ببینیم با خودمون چند چندیم.....

 

این چه زندگیست که برای خودمان درست کردیم پای هیچ چیزمان نمی شود حساب کرد ....

مسولیت هیچ کارمان را حاظر نیستیم بپذیریم .....

تا جایی که حتی اگر چاقو دستمان را ببرد دنبال مقصریم ....

تا بوده همین بوده  اگر درس نخوانده باشیم میگوییم چون درس نخوانده ام نمی توانیم ثروتمند مند شوم .

حالا تا میریم سراغ اونایی ک درس خوندن میگن مقصر دولته که ما رو استخدام نمیکنه....

میریم سراغ اوناییکه استخدامند میگن حقوقمون پایینه ،دولت کم بهمون میده.....

میریم سراغ دولت میگه صندون ارزی کشور خالیه ....میریم سراغ خزانه دولت میگه تحریمیم تقصیر

این آمریکا بی پدره....این ترامپ نمیذاره....

 

من موندم پس ما خودمون کجای این بازی هستیم؟!

 

 خدا تو قرآن گفته زمین و آسمان رو مسخر توی انسان کردم (با همین مضمون درباره خودش هم میگه چون:(قطره و دریا یکی هستیم))

 

حالا این چه بهونه های حال بهم زنی هست که برا خودمون میتراشیم......

 

حضرت ابراهیم اومد بتای ملت رو شکوند اومدن دستگیرش کردن چی گفت:

مثلا اومد گفت خب آقای نمرود حالا ما یه غلطی کردیم شما به بزرگواری خودتو ببخش .....نه محکم اومد گفت هر کاری از دستت بر میا رو بکن تو منتظر باش من هم منتظر میشم ..... 

 

درد ما این است که حاضر نیستیم مسولیت  کار ها و رفتارمان را بپذیریم تا وقتی پدر و مارمون رو مقصر اوضاع مون میدونیم.....تا وقتی فرماندار و شهردار رو مقصر میدونیم، تا وقتی دولت و امریکا رو مقصر میذ؟دونیم خب واضحه منتظریم اونا برامون کاری کنند اما وقتی بیایم بپذیرم «من خودم و با کمک خدای خودم قدرت ساختن زندگیم رو دارم »پا میشیم مثل یه جانشین قدرتمند  بعنوان اشرف مخلوقات  میگیم آره من اومدم اینجا به گسترش جهان کمک کنم من اومدم سکان دار و پیش برنده ی این جهان بشم......

 

خدا وقتی ما رو افرید به خودش احسنت گفت.....

گفت به به عجب شاهکاری شده این .....

فرشته ها گفتند خدا اگه برا عبادته که ما نوکرتیم خودمون عبادت رو میکنیم اگه این رو بفرستی رو زمین برا خودش پدر سوخته ای میشه .....

خدا تو جوابشون چی گفت ،گفت که من یه چیزی رو میدونم که شما نمیدونین.....

روح خودش رو هم تو وجودمون قرار داد و اسما و صفات خودش رو بما داد .....

 

یه جای دیگه هم خدا میگه ما جهان را افریدیم و ان را گسترش خواهیم داد......

 

یه سوال چه طوری خدا میخواد جهان رو گسترش بده خب مشخصه با وجود ما جهان باید رو به پیشرفت و گسترش بره.....

 

عه. چه جالب .....یعنی ما یه  مأموریتی داریم 

 

خب بسم الله اگه میخوای کمک کننده باشی به گسترش جهان بر خیز و نوایی سر ده

 

 

شاید از خودتون میپرسین چرا هی دارم مطلب میزارم و بحث رو ادامه میدم .....

 

خب برا یه دلیل به قول استاد پناهیان حیفه تو جهل بمیریم.....

 

ما باید بتونیم ثروتمند بشیم.....

چون شان یک جانشین بعنوان تصویری از فرمانروا یه ماشین پراید و یه موتور گازی نیست....

شان یه جانشین خدا یه خونه آلونک نیست......

 

دوستان من از این حرفا منظورم این نیست که اگه شخصیموتور گازی و پراید داره خدا دوستش نداره .....

البته شمایی که این دو تا فایل بالا رو گوش کردی میدونی چی میگم.....

 

امیدوارم منظور من رو درک کنین ....

ما اومدیم این جا یه بهشتی رو تو همین زندگی بسازیم که خدا داند  ......ما امدیم قیمت پیدا کنیم.....

 

 

جمع بندی:1_مسولیت زندگی خود را بپذیریم

2_حرکت کنیم برای ساختن یک زندگی شکوهمند با نیت نزدیکی ب خداوند

3_قدرت خداوندی در وجود ماست پس دیگه مقصر کردن افراد یک بهونه پوچ محسوب میشه

 

 

برای این که از بهونه کردنا و توجیه کردنامون دست برداریم کتابی رو به شما پیشنهاد میکنم :«کتاب پدر پولدار ،پدر بی پول»اثر رابرت کیوساکی

 

شاد باشید.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم....

طبق بررسی هایی که انجام دادم به نتیجه ای عجیب دست پیدا کردم و این بود که :اگر دقت کنیم قوم یهود در بین سایر ادیان دیگر از ثروت بسیاری بر خوردار هستند.....

حالا چرا اینگونه است من برایتان شرح میدهم 

در یهودیت ثروت و خداوند را در یک راستا می دانند یعنی بر این عقیده اند که هر چقدر ثروتمند تر شوند به خداوند نزدیک تر  میشوند.

 

مثال:فرض کنیم شخصی اعتقاد دادر و این گونه پذیرفته است که من برای این که به خداوند برسم و به او نزدیک شوم باید ثروتمند شوم خب به نظر شما این شخص آیا به خود اجازه میدهد که ثروتمند نشود....

هر چقدر ثروتمند تر مشود خود را نزدیک تر به خدا میداند خب حالا اگر بخواهد به خداوند بشتر نزدیک شود باید چه کار کند؟

خب دیگه معلومه باید ثروتمند تر شود.....

 

استاد پناهیان در جایی گفتند:«امام صادق علیه السلام می فرماید:خیری نیست در کسی که برا اضافه کردن مالش فکری نکند»

خب اگه میخوایم خیری در ما باشد چه کار باید بکنیم خب عزیز دل برادر معلومه باید برا افزایش مالمون کاری کنیم......

 

و چه زیبا بود جایی که استاد پناهیان در سخنرانی شان در فایل های ماه رمضان 94«تنها مسیر»

این موضوع را بیان کردند  که وقتی پیرمرد یهودی امام حسن را سوار بر اسب گران قیمتشان دید 

اینگونه گفت :فرزند رسول خدا ،پیامبر فرمودند دنیا زندان مومن است و بهشت کافر ......

حالا چه طوریه که شما پولداری و من فقیر 

و انت مومن و انا کافر

در حالی که تو مومنی و من کافر ....این همون زندانی هست که جدتون میگفت.....

امام حسن پیرمرد اگر تو بهشت منو میدی که اونجا خدا  چه بهشتی از این لاکچری تر (به بیان امروزی)قرار داده درک میکردی این جا برام شبیه زندانه......

فرشتگان خدا تو اون دنیا میان سراغ بیچاره ها و  و مستضعفین ....

*خب بنده خدا تو اون دنیا چه کاره بودی ....

#راستیتش ما اونجا بدبخت بودیم ،پدرمون در اومد ما مستضعفین بودیم.....

جواب فرشته ها بجای ااین که بگند حالا اشکال نداره برو تو بهشت تا برات جبران کنیم و پدر مستکبران رو در جهنم در میاریم جواب عجیبی می دند ......

میگن :بد بخت اینجا که اوضاع ت بد تره  ما پدر ت رو در میاریم.....

مگر زمین خدا بزرگ نبود خب مهاجرت ممیکردین....

 

به تفسیر من:فرشته ها میگن خدا این همه قدرت بهش داد روح خودش رو درنش قرار داد و صفات خودش رو بهش داده اون وقت این بی عرضه  هیچ کاری نکرده.....

حقشه که پدرش رو در بیاریم تا بدونه چه خبره....

 

میدنین بچه ها به نظر من خدا مثل یه پدری میمونه که تمام امکانات رو برا تحصیل بچه اش آماده میکنه از اونطرف بچه درس نمیخونه......

حالا حرفش چیه حتما بابا از ته دل نمیخواد من  به یه جایی برسم.....

 

 

 

خداوند برای من خواسته که فقیر باشم واقعا بی انصافیه ....

الکی بی عرضگی خودمون رو پای خدا حساب نکنیم....

چطوره که برا یهودیه مال وثروتمندی رو میخواد اونوقت برا تو نمی خواد .....

 

به نظر من خدا یه مسیر رو قرار داده که هر کسی تو چارچوب اون مسیر حرکت کنه به اون خواسته اش میرسه .......

 

مثال:فرض کنیم جاده ای وجود دارد بصورت مستقیم که از مثلا قم مره به تهران حالا به نظر شما تو این جاده اگه کسی حرکت کنه میره به زاهدان میرسه  خب نه دیگه.....

حالا مثلا اگه یه یهودی،یا مثلا یه کافر یا... هر کس دیگه ای بیاد تو این جاده به تهران نمیرسه خب میرسه دیگه.....

 

حالا فرض کنیم این جاده مسیر ی برای رسیدن به ثروت هست  خدا این جاده رو درست کرده حالا اگه یه یهودی یا یه کافر یا .....یا هر کسی که شما میگی بیاد تو این مسیر حرکت کنه ب چیز دیگه ای میرسه......خب ن دیگه.......

 

پس خدا برا من میخواد و به مصلحتم هست یا نه کلا منتفیه......

شما برو تو جاده اونوقت اگه نرسیدی بعد بشین آه و ناله سر بده....

 

 

 

 

 

بابا خدا عادله......مگه میشه برا ائمه بخواد برا منه هادی نخواد.....

 

لطفا مصلحت خدا رو الکی بهونه نکنیم ......

 

خب اگه به مصلحته و دلسوزی کردنه خدا باید پسر نوح رو نجاتش میداد موقعی ای که نوح از خدا خواست تا بچه اش نجات پیدا کنه.....

خدا تو جواب نوح چی گفت ؟

مثلا اومد گفت خب حالا باشه نوح تو برا من 900سال پیامبری کردی حالا نمییشه که روی تو رو زمین زد  حالا هر چه بچه ات تو مسیر نبود ولی حالا که تو خواستی باشه......

نه خدا به نوح گفت که ای نوح از جاهلان نباش  اون اصلا اهل تو نیست(یا خود خدا  ،خدا داره به نوح با قاطعیت میگه ببین نوح اون اصلا بچه تو نیست)

حالا چرا این حرف رو گفتم؟!

 

 

گفتم تا به این جا برسم که خدا تو چارچوب و قانونی کاراش انجام میشه ......

پس دیگه بحث مصلحت و خدا میخواد خدا نمیخواد رو بهونه نکنیم......

شما تو مسیرش برو میبینی که خدا میخواد.....

 

داستان جعفر طیار که استاد پناهیان گفتند :

خدا گفتش من جعفر رو قبل از این که مسلمان بشه دوستش داشته حالا برا چی خب زنا نکرده،سراغ مشروب نرفته و دیگه یادم نیست چی بود حالا حرفم چیه؟

جعفر که اصلا مسلمان نبود پس چرا خدا دوستش داشت خب عزیز من تو مسیر بود.....

 

اومده تو جاده  بحث بحث دین و مذهب بودن نیست تو مسیر که باشی مشمول رحمت خدا قرار میگیری.....

پس لطفا  قسیم بهشت و جهنم برا افراد نباشیم شاید بنده خدا تو مسیره .....

 

پس الکی نگیم فلانی که پولداره یا خودش دزد بود یا باباش.....

 بنده خدا تو مسیر داره حرکت میکنه جدا از این که نماز شب خون هست یا نه.......

 

 

 

این حرفا رو که زدم احتمال میدم اصلا تو نظرات قرار ندین چون یکم باب دل تون شاید نباشه  فقط یکم خواستم منطقی صحبت کنم به قول استاد عقلانه ....

 

حالا چه مطلب رو بذارین یا نذاین فرقی نداره  من نظرم رو گفتم.......

 

 

 

بسم الله الرحمن رحیم

تقدیر و تشکر میکنم از دوستان و بنیان گذاران سایتpanahian.ir

بر خودم واجب دونستم که ضمن تقدیر از استاد پناهیان بخاطر مباحث روشنفکریشان و یاد دادن مباحثی که با ذهنمان غریبه بود .....

حالا میخوام نکاتی رو عرض کنم....

وقتی که دلیل ایجاد  وقوع فاطمیه را گفتید ذهنم متلاشی شد.....

فاطمیه بخاطر یک سری منفعت طلبی عده ای بی بصیرت صورت گرفت ....

میخوام کمی بحث را تشریح کنم و برای این تشریح مثال هایی را بیان کنم.....

 

باید از خودمان سوال کنیم  :که اگر من در موقعی که فدک را از فاطمه زهرا گرفتند و من جز مردم بودم چه کاری را انجام میدادم(با اعقاید و شرایط ان موقع خود را قضاوت کنیم).

برای اینکه کمی تشریح کنم مثالی را بیان میکنم (صرفا این یک مثال است لطفا بر علیه اش جبهه نگیریم)

فرض کنیم همچین فردایی شخصی از سران دولت اعلام کند که ما قصد داریم همه افراد پولدار و ثروت مند ماشین ها و ویلا هایشان را از دستشان بگیریم و به قشر ضعیف جامعه بدهیم آن موقع آیا قند در دل ما آب نمی شود و نمی گوییم آفرین....آره همینه....

باید همین کار را کرد چه معنی دارد که افرادی ثروت مند باشند ...باید همه افراد در یک سطح باشند....

و آنچنان خوشحال خواهیم شد که انگار آن شخص پولدار ارث پدرمان را دزدیده است.....

 

کمی تامل لطفا...

 

«همه ما می خواهیم و دست داریم که زندگی ثروتمندانه و شکوهمند داشته باشیم اما از طرفی پول و ثروت را دشمن زندگی می دانیم »

مگر میشود ما شخصی را بد و دشمن خود بدانیم و از آنطرف او را به درون زندگی امان راه دهیم»

 

 

به شخصه به عنوان شخصی که در یک خانواده و جامعه مذهبی پروش یافته ام برای این که عقاید درست را وارد ذهنم کنم و حس تنفر و نفرت را از ثروت و پولداری بزدایم قصد دارم این فایل ها را صدها با گوش کنم  تا به درون من رسوخ کنند.

 

حیف است که از روی جهل بدنبال ثروت نرویم و فقیر از دنیا برویم....

حیف است عظمت و بزرگی ای که خداوند به ما عطا کرده است را استفاده نکنیم....

خداوند به فرشتگان فرمود من انسان را جانشین خودم قرار میدهم آیا به والله توانستیم مانند جانشین خداوند زندگی کنیم.....

ذات خداوند بی نیاز و غنی است ....

ما روح خداوندی در وجودمان است پس قطره و دریا یکی هستیم.....

حالا ما که جلوه ای از خداوند و تصویری از عظمت پروردگار هستیم آیا توانسته ایم این غنای پروردگار را به نمایش بگذاریم....

عزیزان ما برای این که تصویری درست را از یک جانشین و فرمانروا(پروردگار)راب نمایش بگذاریم

وظیفه داریم که ثروتمند شویم.....

همانطور که وظیفه ماست بندگی و عبادت خداوند را بکنیم و نماز و روزه را بجا اوریم وظیفه ماست که ثروتمند شویم و هیچ راهی جز این نداریم....

 اگر بعنوان جانشین پروردگار نسبت به غنی بودن فرمانروای هستی تعصب داریم پس باید غنی بودن پروردگار را با ثروتمند شدنمان به نمایش بگذاریم.

 

درآخر پیشنهاد اکید میکنم فایل ها را 100ها یا حتی باید بگویم هزار ها با باید بشنویم تا این سو تفاهم های ذهنمان رفع شود.

و داشتن ثروت را راهی بدانیم برای رسیدن به محبت پروردگار .

 

فایل های تنها مسیر مربوط به رمضان 94را حتما گوش دهید روایت هایی می شنوید که چراغ هایی در ذهنتان روشن میکند.

 

بچه مذهبی ها بیاییم تنبلی و بی عرضگی خودمان را پای دین نگذاریم.....

 

در آخر تقدیر و تشکر میکنم از استاد گرامی  استاد پناهیان که انصافا تلاشی جاهد گونه کرده اند برای ایجاد ذهنیت درست ....

 

 

خدا انشاالله شما و استاد پناهیان رو عزت عطا کنه سپاس بخاطر فایل ثروت و معنویت ک قرار دادین

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...