صوت | توصیه راهبردی صبر در قرآن
(هیئت نور - محرم98 )
ادارۀ جامعه با مدل تقوا، مردم را قوی میکند؛ هم فرد و هم جامعه را قوی میکند/ اگر در دبیرستان، دانشآموزان فقط با زورِ نمره، حضوروغیاب و «نظارت بیرونی» درس بخوانند یعنی آموزش پروش در امر تعلیم و تربیت، شکستخورده است!/ یک نظام آموزشی که برای تأخیرِ 10دقیقهای، «غیبت» میزند و جریمه میکند، در واقع «احساس مسئولیت فرد نسبت به خود» را نابود کرده است/ دانشآموز با نظارت بیرونی، ضعیف و فلج خواهد شد؛ مثل کسی که به او اجازه ندهند از عضلات بدنش، کار بکشد تا «قوی» شود/ «نظمی» که در ترافیک کشورهای غربی وجود دارد، چون ناشی از «نظارت شدید بیرونی» توسط «پلیس» و «دوربین» و «مجازات فوری و سنگین» است، ارزش چندانی ندارد. چراکه این فرد، از سرِ آدمیت منظم نشده است؛ بلکه با «قانون» و «نظارت شدید بیرونی» و «مجازات فوری» مثل حیوانات با او برخورد شده تا «نظم» را رعایت کند.
ریشۀ فرهنگیِ «عدم قضاوت دربارۀ آدمها» در غرب، «نسبیگری در اخلاق» است/ در غرب، برای خلاصشدن از قضاوتها، ریشۀ «نظام ارزشی» را میزنند؛ اما در اسلام با مُدل «تقوا» این مشکل حل میشود/ تقوا، فرهنگ قضاوت دربارۀ دیگران را اصلاح میکند و «آرامش روانی» در جامعه پدید میآورد/ تقوا میگوید: «اگر میخواهی قضاوت کنی، علیه خودت و به نفعِ دیگری قضاوت کن»/ در مُدل تقوا، قضاوت دربارۀ دیگران، باید کم و مثبت باشد، اما قضاوت دربارۀ خودت باید منفی باشد! / وقتی قضاوت دربارۀ خودت منفی باشد، مغرور نمیشوی؛ یعنی خوبیهایت فاسد نمیشود/ «تقوا» فرهنگی است که مهمترین ویژگی مثبت فرهنگ غرب را بهصورت عالیتر در خودش دارد و آن «قضاوتنکردن دربارۀ دیگران» است
تقوا با «انگیزههای درونیِ انسان» کار دارد و آنها را بیدار میکند/ در ادارۀ کارخانه به روش تقوا، به افراد «شخصیت و کرامت» میدهی؛ آنوقت یک کارگرِ باشخصیت، برای تو بهتر کار میکند/ برخی از قوانین، شخصیت انسانها را نابود میکند؛ چون میخواهد صرفاً با «نظارتِ بیرونی» و بدون برانگیختن انگیزههای درونی، مشکلات را حل کند/ تقوا، مفهومی صرفاً ارزشی نیست که پشتوانه عقلانی نداشته باشد؛ تقوا مثل ریاضی منطبق بر واقعیتهاست و میتواند برای ادارۀ جامعه مدل و روشی را طراحی کند تقوا چگونه انسان را خوش فهم میکند؟
«آدمیّتِ تو» برای خدا، مهمتر از عبادت توست!/ فلسفۀ آیات معاد این است که «ای آدم! با نتایج فوری انگیزهمند نشو!»/ تقوا انسان را از نتیجهگرایی نجات میدهد؛ آنگاه یکی از صفات خوبی که در انسان پدید میآید «شجاعت» است/ آدمها بهمیزان علاقهشان به نتیجههای دنیوی، ترسو میشوند؛ ترس از نرسیدن به نتیجه یا ترس برای حفظ نتیجه/ اگر از ترس فقر کار نکنی، کارکردن برایت سرگرمی میشود و به خودشکوفایی و خلاقیت میرسی
در روش تقوا، به آدمها مهلت میدهیم تا خودشان باشند؛ لذا تشویق و تنبیهِ فوری زیاد نداریم/ در مدیریت به روش تقوا، هیچکسی را تحت تأثیر پول و مقام، کنترل نمیکنیم/ تقوا فقط موعظۀ اخلاقی و معنوی نیست؛ روشی است که شیوۀ زندگی و قوانین ما را تغییر میدهد/ برخی مقررات و آئیننامههای موجود، کرامت انسانها را از بین میبرد و افراد را بیشخصیت بار میآورد
تقوا روشی است که مهمترین اثرش استقلال روحی انسان است؛ خلاقیت هم از استقلال روحی برمیآید/ تقوا بیشتر «فرایندمحور» است تا «نتیجهمحور»؛ در روش تقوا مهم این است که با چه روشی خودت را انگیزهمند کردهای؟/ برخی از مدارس به فرایند تربیت، کاری ندارند بلکه صرفاً به نتیجه کار دارند؛ این روش درستی نیست/ دانشآموزی که فرایند تحصیلش درست نبوده و فقط نمرۀ خوب گرفته است؛ تبدیل به آدمِ باسوادی میشود که مولّد نیست؛ بلکه مقلّد و وابسته است/ در روش تقوا برای انگیزهمندشدنِ افراد «تشویق و تنبیه فوری» زیاد جایی ندارد؛ حیوانات هم به این روش تربیت میشوند!
تقوا در یک دستهبندی به «تقوای قبل از ایمان» و «تقوای بعد از ایمان» تقسیم میشود/ بعضیها مسلمان نیستند اما «تقوای عمومی» دارند؛ یعنی در زندگیشان اهل مراعاتها و مراقبتهایی هستند/ «تقوای قبل از مسلمانی» یعنی: «اهل مراقبت و دقت هستی؟ یا اینکه با ولنگاری و بیدقتی و بینظمی زندگی میکنی؟»/ در مدارس بیش از اینکه بر «ایمان و عقایدِ» بچهها تأکید کنیم، باید بر «تقوای عمومی، یعنی تقوای قبل از ایمانِ» بچهها سرمایهگذاری کنیم/ فسادخیزترین مدارس، مدارسی هستند که ایمان به بچهها آموزش میدهند اما تقوای قبل از ایمان را آموزش نمیدهند؛ لذا افرادی درست میکنند که بعداً یا دین را تحریف میکنند یا علیه دین قیام میکنند و قیامشان هم مؤثر است!