شجاعت عارفانه، نیاز سیاستمداران
عارف شجاع میشود و هیچ عاملی مثل عرفان انسان را به اوج شجاعت آن هم همراه با عقلانیت نمیرساند. بیش از هر کسی سیاستمداران به شجاعت نیاز دارند.
عارف شجاع میشود و هیچ عاملی مثل عرفان انسان را به اوج شجاعت آن هم همراه با عقلانیت نمیرساند. بیش از هر کسی سیاستمداران به شجاعت نیاز دارند.
عارف شدن یعنی از خود گذشتن و به خدا پیوستن و مهمترین مصداق به خدا پیوستن یعنی فدای سعادت انسانها شدن؛ و این یعنی در عرصه سیاست فعال شدن.
معنویت حقیقی، انسان را به سرنوشت مردم و سیاست، حساس و بصیر میکند و معنویت کاذب انسان را دچار بیاعتنایی به جامعه و بلاهت سیاسی میکند.
تا وقتی مردم یک جامعه سیاستورزی را مهمترین تکلیف الهی خود ندانند، به مرز سعادت نمیرسند. قضاوتهای عادلانه سیاسی مهمترین تکلیف دینی است.
مردمی که بی تقوایی مسئولانشان برایشان اهمیت نداشته باشد، باید منتظر ظلمها و ناامنیهای فراوان باشند. این خلاصۀ فریادهای فاطمۀ زهرا (س) است.
مرگ پایان زندگی نیست، پایان فرصت است. پایان فرصت مسابقه، فرصت رشد، فرصت پرواز. ولی پایان فرصت بودن نیست. ما خواهیم ماند با نتایجی که به دست آوردهایم و فرصتهایی که از دست دادهایم و دیگر باز نخواهند گشت. البته پس از مرگ یک فرصت جاودانه خواهیم داشت برای لذت بردن از جوایز مسابقه.
خدا به آدمها به صورت محدود قدرت، امکانات و آزادی میدهد تا خودداری، ایثار و بلند همتیشان را بیازماید. اگر شکست بخورند باز در فرصتی دیگر آنها را امتحان میکند تا پایان عمر. اما اگر شکست نخورند به صورت نامحدود به آنها قدرت، امکانات و آزادی میدهد، و آنها سوء استفاده هم نخواهند کرد.
خیلی خوب شدن لیاقت میخواهد و ظاهراً به سختی توفیق میدهند، اما استمداد از خدا برای اینکه خیلی بد نشویم کار سادهای ایست. ممکن است به سادگی توفیق عبادتهای بزرگ به ما ندهند ولی خدا به راحتی جلوی معصیتهای نابود کنندۀ بندهاش را میگیرد. کافی است واقعاً به خدا پناه ببریم و از او بخواهیم.
بدی حسادت این است که میتواند بیش از دیگر رذائل اخلاقی در وجود انسان پنهان بشود. حتی خود را در رفتارهای خوب مثل دلسوزیهای نابجا یا غیرمخلصانه نشان میدهد. کسی اهل محاسبه نباشد هیچگاه از حسادت پنهان خود آگاه نمیشود. باید همیشه برتریهای دیگران را بپذیریم تا مطمئن بشویم حسادت نداریم.
اگر میتوانستیم ببینیم، با همۀ اختیار و آزادی که داریم، چگونه هر لحظه تحت هزاران تدبیر و تقدیر پیچیدۀ پروردگار قرار داریم، که هم ما را حفظ میکنند و هم در مسیر خاص متناسب با ما قرارمان میدهند، از خدا حساب میبردیم و در مقابل مقام ربوبی خضوع میکردیم. ما دائماً در اختیار خداییم.