در مهدیۀ امام حسن مجتبی(ع)
امام رضا(ع) در عرصۀ سیاست حتی به دشمن خودش مأمون هم خدمت کرد و حتی مأمون را از یک شورش و قتل حتمی نجات داد. حضرت در مقام مشورت دادن به مأمون، واقعاً دلسوزانه عمل میکرد؛ چون عرصۀ سیاست، بسیار حساس است و سرنوشت جامعه به آن بستگی دارد.
شما امروز هم وقتی نام شریف امام صادق(ع) را میشنوید، مثل شیعیان زمان حضرت باید بگویید: «چرا ایشان قیام نکرد؟» در حالیکه ظاهراً زمینۀ قیام برای امام صادق(ع) بسیار مهیا بود و اگر ایشان قیام میکرد موفق میشد. کمااینکه بنیالعباس با نام اهلبیت(ع) قیام کردند و به قدرت رسیدند. اما چرا خودِ امام صادق(ع) این کار را نکرد؟
انسان برای رسیدن به زندگی بهتر قدرت میخواهد، نشاط میخواهد، نور میخواهد، .. اصلاً چه کسی میخواهد زندگی کند؟ یک زندهدل یا یک مردهدل؟ این کسی که میخواهد زندگی کند، چقدر از «حیات» برخوردار است؟ چقدر به انرژی حیات متصل است؟.. وقتی انسان به منبع نور و انرژی متصل نباشد، ناکارآمدی او برای «زنده بودن» قطعی است؛ چه رسد برای زندگی و چه برسد برای زندگی بهتر!
بهتر از اینکه در مدرسه به بچهها دعای «اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن...» را یاد بدهید، این است که بچۀ ما را حسابشده بار بیاورید و یک موجود نظمیافته به ما تحویل بدهید، در این صورت او خودش به دنبال امام زمان(ع) خواهد رفت تا حضرت بیاید و یک نظم عالی در همۀ عالم برقرار کند.