راهبرد | مفهوم «قول سدید» باید به یک ضرورت فرهنگی تبدیل شود
شناسنامه
- زمان: 1393/03/01
- منبع: جلسه27 تاریخ تحلیلی اسلام
مفهوم «قول سدید» باید به یک ضرورت فرهنگی تبدیل شود
- برخی از مفاهیم یا توصیههای دینی، از وزن و اهمیت بالاتری برخوردار هستند و باید به عنوان ضرورتهای مهم فرهنگی تلقی شوند. ما باید تفاوتِ وزن توصیههای دینی را درک کنیم و الا مذهبیِ عوام خواهیم بود. کسی که حجم انبوهی از علم و آگاهی داشته باشد اما تفاوت وزن معارفی که دارد را درک نکند، یک عالم عوام خواهد بود.
- یکی از مفاهیم دینی که وزن بسیار بالایی دارد و باید به یک فرهنگ بلکه یک ضرورت فرهنگی تبدیل شود و باید به یک مطالبۀ اولیۀ فرهنگی در جامعۀ اسلامی تبدیل شود و در نتیجه، موضوع اول امر به معروف و نهی از منکر قرار گیرد، مفهوم «قول سدید» است.
- در قرآن کریم دو مرتبه در کنار توصیه به تقوا، به قول سدید توصیه شده است. (فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداْ؛ نساء/9) و (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ احزاب/70) بر اساس سیرۀ نبوی میتوان فهمید که وزن این توصیۀ دین چقدر بالاست؛ چون رسول خدا(ص) هر جمعه در خطبههای نماز جمعه این آیه (احزاب/70) را قرائت میفرمودند. اینکه پیامبر(ص) در میان تمام آیات قرآن، این آیه را انتخاب مینماید و هر هفته در نماز جمعه قرائت میفرماید، وزن و اهمیت بالای این مفهوم را به ما نشان میدهد.
قول سدید چیست؟/میتوان راست گفت ولی با بیان بخشی از یک حقیقت، مردم را به اشتباه انداخت
- قول سدید یعنی سخن محکم و استوار و صحیح(سخن بیپایه و اساس نگفتن). یعنی سخنی که از سویی مطابق با واقع باشد و از سوی دیگر برای خدا و به امر خدا باشد. قول سدید، سخنی است که هم راست و صحیح باشد(اشتباه نباشد)، و هم «دقیق» باشد. شما گاهی میتوانید راست بگویید ولی «بخشی» از یک حقیقت را بیان کنید و با آن، مردم را به اشتباه بیندازید. یا میتوانید زمان گفتن یک سخن درست را نابهجا انتخاب کنید و مردم را گمراه کنید. و میتوانید بدون زدن قید و حاشیۀ لازم به یک سخن صحیح، با آن سخن صحیح، مردم را گمراه کنید و اغراض غیرالهی خودتان را دنبال کنید.
- قول سدید، سخنی است که برای خدا بر زبان جاری شود. یعنی جدای از اینکه باید به حقّ بیان شود و صحیح باشد، باید با انگیزۀ صحیح هم باشد و برای خدا باشد و به امر خدا باشد. مثلاً اگر کسی غیبت کند، سخنش قول سدید نیست هرچند راست بگوید.
بیتقوایی در سخن، فقط به گفتن دروغ و تهمت و غیبت نیست
- رعایت تقوای زبان اولین وصفی است که امیرالمؤمنین(ع)در خطبۀ متقین بیان میکنند. یعنی اولین فضیلت متقین از نگاه امیرالمؤمنین(ع) مربوط به زبان و سخن گفتن آنهاست(فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ..؛ نهجالبلاغه/خطبۀ193) کنترل زبان یک علامت مهم برای سلامت روح انسان است. با کنترل زبان، چشم و گوش هم کنترل خواهد شد.
- بیتقوایی در سخن گفتن، فقط به این نیست که انسان دروغ بگوید یا غیبت کند یا تهمت بزند. قول سدید نگفتن هم بیتقوایی است. آیۀ «اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ احزاب/70) نشان میدهد که اقتضای تقوا، قول سدید داشتن است نه اینکه بیتقوایی فقط به دروغ گفتن باشد. بعضیها دروغ نمیگویند اما سخن سُست و بیپایه میگویند.
برخی از سخنانی که در روزنامهها (و سایر رسانهها) منتشر میشود واقعاً بیتقوایی است؛ آن هم در ردههای بالای رسانهای کشور. در این صورت چه انتظاری از تقوا در میان مردم میتوان داشت؟! در چنین جامعهای انتظار تقوا داشتن از مردم برای اینکه مرتکب گناهان دیگر نشوند، انتظاری بیجاست. چون وزن تقوا و قول سدید بالاتر از وزن بسیاری دیگر از مصادیق تقواست.
بسیاری از اهل رسانه، خود را موظف به قول سدید نمیدانند
- کسانی که در جنگهای روانی از برخی گزارهها برای کوباندن طرف مقابل خود استفاده میکنند و هنرِ برپا کردن جنگ روانی با کلمات را دارند، هیچ بویی از فضیلت برخورداری از قول سدید نبردهاند. البته معمولاً اهالی رسانه و تبلیغات، در جنگ روانی سعی میکنند سخن راست بگویند تا اعتبارشان خدشهدار نشود. اگر هم سخنی میگویند که تا حدودی ناصحیح است، سعی میکنند طوری نباشد که پای آنها به دادگاه کشیده شود. یعنی کلمات خود را طوری انتخاب میکنند که دروغ نباشد ولی به هدف شوم خود یعنی تخریب طرف مقابل برسند.
- متاسفانه بعضی از اهالی رسانه منتظرند که یک گوشهای از کلمات شما را بگیرند و برجسته کنند و با تیتر زدن، همان جهتی که خودشان میخواهند را به سخن شما بدهند. هیچ دادگاهی هم به این سادگی نمیتواند به کار رسانهها ایراد بگیرد و جلوی قول غیر سدید را بگیرد.
- اگر روزنامهها در دست احزاب و جریانها باشند، آنها هیچوقت خودشان را موظف نمیدانند که قول سدید بگویند. حداکثرش این است که خودشان را به «قول صحیح» موظف بدانند، آن هم قول صحیحی که به نفع خودشان باشد، به دردشان بخورد و بتوانند رقیب خود را تخریب کنند. و البته آنها فقط «بخشی از سخن صحیح» را بیان میکنند نه همۀ آن را. میتوانید یک روزنامۀ اینطرفی یا آنطرفی پیدا کنید که وقتی بدیهای طرف مقابل خود را میگوید، خوبیهایش را هم بگوید. بدیهای او را بزرگنمایی نکند و خوبیهای خودش را هم بزرگنمایی نکند؟!
حتی به نفع مقدسات، نباید از سخنی غیر از قول سدید استفاده کرد
- هر لقمۀ سیاسیای که از گلوی هر گروهی پایین برود اما از طریق قول سدید نباشد، آن لقمه گلوگیر خواهد شد، آن لقمۀ حرام خواهد شد. فرقی هم نمیکند که آن گروه حزباللهی باشند یا غیرحزباللهی باشند. شما حتی به نفع خدا، به نفع مقدسات، به نفع انبیاء الهی، به نفع ولایت ائمۀ هدی(ع)، به نفع ولایت فقیه و برای تبلیغ دین هم نمیتوانید از سخنی غیر از قول سدید استفاده کنید.
- پیامبر(ص) وقتی شخصی را به تبلیغ دین مأمور کردند(برای دعوت مردم به دین) بعد از «رفق» و مهربانی، به او توصیه کردند که قول سدید بگوید.(فَقَالَ عَلَیْکَ بِالرِّفْقِ وَ الْقَوْلِ السَّدِید؛ کنزالفوائد/1/210) قول سدید یعنی همۀ جوانب سخن را رعایت کنیم، یعنی سخن ما، هم صحیح باشد، هم انگیزهاش درست باشد، هم برای خدا باشد و هم به امر خدا باشد.
امروز رعایت قول سدید در جامعۀ ما دشوار است
- امروز گفتن قول سدید در جامعۀ ما باب نیست و رعایت قول سدید در این جامعه دشوار است. متاسفانه در جامعۀ ما اگر کسی اهل قول سدید باشد، به عنوان یک آدم نامتعادل و غیرسیاسی (ناوارد در سیاست) تلقی میشود و مدام او را به وابستگی به جناحها متهم میکنند، کمااینکه امام و مقام معظم رهبری را متهم کردند. باید گروهی فداکاری کنند و قول سدید داشته باشند
- بعضیها در زمان هر یک از رؤسای جمهور، مقام معظم رهبری و حتی امام(ره) را به دفاع و جانبداری از این و آن متهم میکردند. مثلاً میگفتند: امام(ره)-در فلان سخنرانی- از بنیصدر دفاع کرد! در حالی که سخنان امام(ره) در دفاع از بنیصدر کاملاً دقیق و صحیح بوده است. مثلاً یکبار امام(ره) دربارۀ بنیصدر فرمود که ایشان فرزند یک عالم بزرگوار است. و بعضیها این سخن امام را تأییدی برای بنیصدر تلقی کردند و گفتند: مرگ بر بهشتی!
شنیدن قول سدید ظرفیت میخواهد
- شنیدن قول سدید هم ظرفیت میخواهد. اصلاً مردم به شنیدن قول سدید عادت ندارند. قول سدید ممکن است فضیلت کسی را به اندازهای که هست بیان کند و اصلاً قصد تبلیغات او را هم نداشته باشد. اتفاقاً وقتی به آن اندازه او را تأیید کند در واقع معنایش این است که من بیش از این مقدار او را تأیید نکردهام.
- بعضیها مقام معظم رهبری را در همۀ ادوار، به طرفداری از رؤسای دولتها متهم میکنند. در حالی که مقام معظم رهبری اهل قول سدید است و هر جا کسی را تأیید کرده است، باید دقت کنید و ببینید کدام قسمت -از کار او- را تأیید کرده است. نباید این تأیید را به چیزی بیشتر از آن مقداری که ایشان تأیید کردهاند، (به قسمتهای دیگر هم) بسط دهید. ایشان نه اهل تبلیغ کردن افراد هستند و نه اهل تخریب هستند. نه اهل جنگ روانی هستند و نه اهل تحمیق مردم هستند.
اگر بخواهیم شتابزده به مقصد برسیم از قول سدید فاصله خواهیم گرفت
- بعضیها فکر میکنند که میتوانند با قول «غیر سدید» جلوی ضرری را بگیرند یا منفعتی را جلب کنند. اما این ممکن نیست؛ چون آن ضرر (و حتی بدتر از آن) از ناحیۀ دیگری به آنها خواهد رسید و منفعتی را هم با قول غیر سدید بهدست نخواهند آورد.
- هر کسی میخواهد دینداری کند باید به این مسأله توجه کند که دینداری (از جهت رسیدن به نتیجه) دو ویژگی دارد: یکی اینکه معمولاً کاری میکند که دیر به نتیجه برسید و دوم اینکه کاری میکند غیر مستقیم به نتیجه برسید و این دو ویژگی، آدم نابردبار را دقمرگ خواهد کرد! و آدمها چون معمولاً صبوری ندارند نمیتوانند دینداری کنند. چون معمولاً دین نمیگذارد از راه پرشتاب به نتیجه برسیم. در مورد قول سدید هم همینطور است. یعنی اگر بخواهیم شتابزده به مقصد برسیم حتماً از قول سدید فاصله خواهیم گرفت.
- ممنوعیتهای دینی معمولاً در آن جاهایی است که شما میخواهید با عجله به نتیجه برسید. گاهی اوقات ما میخواهیم خیلی زود و مستقیم به نتیجه برسیم ولی خداوند نمیگذارد. مثلاً خداوند فرموده است که روزی مؤمن باتقوا را غیر مستقیم و از جایی که حساب نمیکند به او میرساند.(وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب؛ طلاق/3) شما وقتی تقوا پیشه کنید، معمولاً احساس میکنید دارید از هدف خودتان دور میشوید. ولی اینطور نیست. یعنی شما به ظاهر از هدف خود دور میشوید ولی یکدفعهای هدف را در آغوش خواهید کشید. این خاصیت دین است.
قول سدید موجب میشود خدا کارهایتان را اصلاح کند
- خداوند بعد از توصیه به قول سدید میفرماید: «...قُولُواْ قَوْلًا سَدِیداً * یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکمُْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُم»(70 و71) یعنی اگر قول سدید بگویید خداوند کار شما را درست خواهد کرد. چون معمولاً انسان از قول سدید فاصله میگیرد تا کار خودش را درست کند. لذا در اینجا خدا میفرماید: اگر شما قول سدید داشته باشید، خودم کارهای شما را درست خواهم کرد.(البته نباید در اصلاح کارهای خودمان عجله داشته باشیم، چون معمولاً این اتفاق نیاز به زمان دارد)
- امام صادق(ع) میفرماید: «خداوند در قرآن فرمود: قول سدید بگویید تا خدا کار شما را اصلاح کند، بدان که تا سخن عادلانه بر زبان جاری نکنی خدا از تو چیزی را قبول نمیکند؛ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنْکَ شَیْئاً حَتَّى تَقُولَ قَوْلًا عَدْلًا»(کافی/8/107) یعنی خدا از ما هیچ چیزی را قبول نمیکند مگر اینکه قول سدید بگوییم.
طبیعتاً بچه باید قول سدید را از مادرش یاد بگیرد
- مادران از پدران در تربیت فرزند مؤثرترند. لذا طبیعتاً بچه باید قول سدید را از مادرش یاد بگیرد. بنابراین مادرها در قول سدید باید کار بیشتری روی خود انجام دهند تا پدرها. چون اثر تربیتی مادرها بیشتر است. خانمها مخصوصاً وقتی از کوره در میروند (یا دچار احساسات و هیجان میشوند) خیلی باید مراقب کلماتی باشند که بر زبان جاری میکنند.
جزاکم الله خیرا کثیرا