۹۵/۰۳/۲۷ چاپ ایمیل و پی دی اف
دانشگاه امام صادق(ع)/ موانع رشد- ج5

پناهیان: مثل یک «تخریب‌چی» به دنبال عیوب خودتان باشید

روحیۀ ما باید روحیۀ درگیری با موانع رشد و مشغولیت به عیوب خودمان شود/ ما مثل یک «بوکسور» هستیم که در رینگ مبارزه قرار گرفته‌ایم؛ مدام باید ضربات حریف را دفع کنیم/ از صبح که بیدار می‌شویم، خدا به سراغ نقطه‌ضعف‌های ما می‌رود و امتحان می‌گیرد/ مواجۀ ما با موانع رشد یک امر دائمی است؛ تصادفی نیست/ تصادفاً برای ما صحنۀ گناه پیش نمی‌آید بلکه خدا دائماً نقطه‌ضعف‌های ما را رو می‌آورد تا رشد کنیم/ کسی که واقعاً مشغول عیب خودش باشد، از «انتقاد» استقبال کرده و با آن  عشق‌‌بازی می‌کند

حجت الاسلام پناهیان:

  •  ما زیاد با عوامل رشد کاری نداریم، دغدغۀ اصلی ما باید «موانع رشد» باشد؛ یعنی چیزهایی که نمی‌گذارد ما رشد کنیم. باید چنین ذهنیتی در زندگی داشته باشیم. مثلاً صبح که بیدار شدیم، به خود بگوییم: «خُب ببینیم که امروز چه کسی یا چه چیزی قرار است ما را بزند؟ و چگونه؟»
  •  ما مثل یک «بوکسور» هستیم که در رینگ بوکس قرار گرفته‌ایم و حریف‌مان می‌خواهد ما را بزند و ما باید مقاومت کنیم. در واقع از آن وقتی که مکلّف شده‌ایم، وارد این رینگ مبارزه شده‌ایم. پس باید آماده باشیم، اگر آماده نباشیم و متوجه نباشیم که ما در چه میدانی قرار گرفته‌ایم، مدام ضربه می‌خوریم و بعد ناله می‌کنیم و از این وضع، شکایت می‌کنیم. در حالی که مدام باید درگیر شویم، جاخالی بدهیم، ضربات حریف را دفع کنیم و به او ضربه بزنیم. این واقعیت زندگی ماست؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم
  •  از همان صبح که از خواب بلند می‌شویم، خدا به سراغ نقطه‌ضعف‌های ما می‌رود. نقطه‌ضعف‌های ما را بیرون می‌کشد و جلوی چشم ما می‌آورد و از ما امتحان می‌گیرد. باید آماده باشیم و این امتحانات را یکی پس از دیگری به‌خوبی پشت سر بگذاریم. پیامبر(ص) می‌فرماید: وقتی مؤمن یک عیب خودش را از بین می‌برد، بلافاصله عیب بعدی او رو می‌آید(فَإِنَّهُ لَا یَنْفِی مِنْهَا عَیْباً إِلَّا بَدَا لَهُ عَیْبٌ؛ کافی/2/148)
  •  مواجهۀ ما با موانع رشد، یک امر دائمی است؛ تصادفی نیست! یعنی تصادفاً برای ما صحنۀ گناه پیش نمی‌آید، تصادفاً نقطه‌ضعف‌های ما بیرون نمی‌آید؛ بلکه دائماً خدا نقطه‌ضعف‌های ما را رو می‌آورد تا رشد کنیم. لذا ما دائماً باید از موانع رشد خودمان مراقبت کنیم و این یک تلاش دائمی است. البته-در مسیر رشدمان- به مرور، از گناهان درشت، به گناهان ریزتر می‌رسیم و همین‌طور مراقبت‌های ما افزایش پیدا می‌کند. مثلاً اول خدا یک آدم در جلوی دست تو می‌گذارد که به او ظلم نکنی، و اگر جلوتر رفتی، خدا مورچه‌ای در جلوی دستت می‌گذارد که به او ظلم نکنی.
  •  امام صادق(ع) می‌فرماید: «عزیزترین دوستان من کسی است که عیب مرا به من هدیه کند؛ أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَى إِلَیَّ عُیُوبِی‏»(کافی/2/639) کسی که واقعاً مشغول عیب خودش باشد، با «انتقاد» عشق‌‌بازی می‌کند. اصلاً این یک سرگرمی است که انسان مشغول عیب خودش باشد.
  •  این یک روحیۀ خوب است که انسان مدام به موانع رشد خود بپردازد، اساساً باید نگرش شما این‌گونه بشود. شما بعد از یک مدتی باید مانع‌جو بشوید؛ مثل کسانی که در جبهه «تخریب‌چی» بودند. یک تخریب‌چی نسبت به هر ناهمواری و برآمدگی در زمین، حساس است که مبادا اینجا مین باشد! شما هم این‌طوری به دنبال عیوب خودتان باشید و موانع رشد خود را از سر راه بردارید.

​دانلود صوت: اینجا

نظرات

سلام،طاعات مقبول،من مدتها پیش از استاد شنیده بودم که اولین نعمتی که انسان باید شکر کنه اینه که آفریده شده،ولی من اصلا نمیفهمم که چرا باید چنین چیزی رو شکر کرد،ما حتا اگه تمام سختی های این دنیارو نادیده بگیریم در امیدوارانه ترین خالت روز قیامت بهشتی هستیم اما یوم حسرت باید حسرت هزارتا کار نکرده رو بخوریم و تموم نعمتا تلخ میشه برامون...من با حسرت خوردن واقعا مشکل دارم،خلاصه اینکه اگه آفریده نمیشدیم نه غمی بود نه شادی،نه بهشتی نه حهممی،اصلا ما نبودیم که بفهمیم ای بابا کاش آفریده میشدیم میرفتیم بهشت،این سوال اینجا پرسیدم چون این سوال گنده باعث شده من انگیزه چندانی برای هیچ کاری داشته باشم،
با سلام،اولا مدت هاست بخش پرسش غیرقابل استفاده است و نمیتوان سوال پرسید پس سوالم را که ب این بحث نیز مرتبط میدانم اینجا میپرسم،چه انگیزه ای برای چنین حضور پرقدرتی در صحنه مبارزه با موانع رشد میتواند وجود داشته باشد،بادم هست سالها قبل آقای پناهیان در یکی از سخنرانی هایشان گفته بودند اولین نعمتی که باید شکر کرد نعمت وجود و آفریده شدن است،اما نگفتند چرا؟چرا باید از اینکه آفریده شدیم خوشحال باشیم درحالی ک صرف نظر از این دنیا و سختی های آن در آخرت هم به فرض اینکه بهشتی باشیم و حزو متنعمان،در هر صورت در یوم الحسرت حسابی بر دلمان داغ خواهد خورد ولی اگر آفریده شده بودیم نه خوشی داشتیم نه غمی یر به یر میشد
لطفا نگین از سر ترس از مقابله با مشکلات اینو میرسم یا این سوال چ اهمیتی داره بهرحال الان آفریده شدیم...همه اینام ک باشن بهرحال به اتکای عقل و مسلمان بودن یه زندگی اسلامی حداقلی رو خواهیم داشت اما من واقعا تو این سوال گیر افتادم

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...