مسجد امام صادق(ع)/ محبت، راز معنویت - ج4 - بخش دوم
پناهیان: حب شدید(عشق) از کجا شروع میشود؟
خدا تو را عاشق و عبد آفریده، یعنی کسی که میخواهد خودش را فدا کند! حالا اگر خودت را فدای خدا نمیکنی، بگو ببینم داری فدای چه کسی میشوی؟/ انسان، یعنی کسی که میخواهد خودش را فدای دیگری کند. انسان عاشق آفریده شده است، عاشق هم فدای معشوقش میشود حالا بگو معشوقت کیست؟/ در ادبیات دینی چیزی به نام آدم خودخواه نداریم، قرآن میفرماید تو عبد آفریده شدهای یعنی کسی که میخواهد فدای دیگری شود، یا عبد خدایی یا عبد ابلیس و طاغوتی، تو برای خودت نیستی./ انسان ذاتاً میخواهد خودش را فدای دیگری کند! یا خدا یا غیرخدا/ انبیاء نیامدهاند ما را از خودخواهی در بیاورند، بلکه آمدهاند تا .../ عاشقی دِسِر دین نیست. عاشقی یک ضرورت است. نه یک تعارف.
حجت الاسلام پناهیان:
- محبت کی شدید میشود؟ وقتی که چیزی یا کسی را بیشتر از خودت دوست داشته باشی. آنگاه خودت را فدای او میکنی. پیامبر فرمود:«فرد مومن نمی شود مگر اینکه اولیای خدا را بیشتر از خودش دوست داشته باشد؛ لَا یُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ»(امالی صدوق، ص334) ایمانِ برآمده از محبت شدید تو را از خودخواهی در میآورد.
- البته ما در ادبیات دینی چیزی به نام آدم خودخواه نداریم، قرآن می فرماید تو عبد آفریده شدهای، یا عبد خدا هستی یا عبد ابلیسی یا عبد طاغوت، تو برای خودت نیستی.
- خدا تو را عاشق افریده، خدا تو را عبد آفریده، یعنی کسی که می خواهد خودش را فدا کند حالا اگر خودت را فدای خدا نمیکنی بگو ببینم داری فدای چه کسی می شوی؟ انسان، عاشق و عبد آفریده شده است، عاشق و عبد هم فدای معشوق و معبودش میشود، حالا بگو معشوقت کیست؟ خودت نمیتوانی باشی، یا فدای خدا یا فدای ابلیس و طاغوت.
- تو نمی توانی عاشق نباشی، برای خودت باشی. تو بالاخره برای کسی هستی؟ بگو ببینم الان برای که هستی؟ انبیاء نیامدهاند ما را از خودخواهی در بیاورند بلکه آمدهاند تا ما را، از اینکه برای دیگران باشیم در بیاورند و ما را برای خدا و فقط برای خدا قرار دهند.(امیرالمومنین: أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَعَثَ مُحَمَّداً ص بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ ...مِنْ وَلَایَةِ عِبَادِهِ إِلَى وَلَایَتِهِ...(کافی، ج8، ص386)) وقتی برای خدا باشیم به نفع خودمان هم خواهد بود. وقتی برای غیر خدا باشیم به ضررمان خواهد بود. اگر خدا را فراموش کردی خودت را هم فراموش خواهی کرد «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُم»(حشر،19)
- چگونه میتوانی خودخواه باشی؟ کمی به خودت نگاه کن ببین فدای چه کسی می شوی؟ حد وسط هم ندارد، نه برای خدا باشی نه برای دیگران باشی، بلکه برای خودت باشی. این امکان ندارد!
- حضرت امیر به کسانی که فکر میکردند برای خودشان کسی هستند(مثل معاویه) می فرمود: نه بابا تو برای شیطان هستی، خودت را نجات بده.(فَاتَّقِ اللَّهَ یَا مُعَاوِیَةُ فِی نَفْسِکَ وَ جَاذِبِ الشَّیْطَانَ قِیَادَک؛ اى معاویه، درباره خود از خدا پروا کن، و عنانت را از دست شیطان به در آر.(نهج البلاغه، نامه 32)
- بعضی ها شازده هستند، فکر میکنند میتوانند وسط باشند، یعنی نه برای خدا باشند نه برای غیر خدا.
- بله در روایت داریم برخی بندۀ هوای نفسشان میشوند. این که خودخواهی حقیقی نیست. همین هوای نفس به انسان ضرر میزند اصلا او دشمن است، خودی نیست. در مناجات میگوییم: خدایا به خودم ظلم کردم، دشمنت مرا اسیر کرده، من میخواهم برگردم و بندۀ تو باشم.
- عاشقی یک ضرورت هست. نه یک تعارف. عاشقی دِسر دین نیست، که بگویی «عاشق خدا شدن هم بد نیست، جالب است.»
دانلود صوت: اینجا
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید