راههای رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی(11)
کارگاهی که خدا برای نشاط معنوی ما گذاشته، چیست؟/ تصور بهشت و حیات آخرت یکی از عوامل لذتبردن و نشاط معنوی است
شناسنامه:
- زمان: 96/03/16
- مکان: تهران، میدان فلسطین، مسجد امام صادق(ع)
- صوت: اینجا
بخشهایی از یازدهمین جلسۀ سخنرانی علیرضا پناهیان در مسجد امام صادق(ع) تهران، با موضوع «راههای رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی» را میخوانید:
یکی از دلایل سرور انسان، خوشبینی به آینده و امید رسیدن به آن است
اگر هدف نهایی ما لذت و شادمانی باشد، در مسیر رسیدن به آن هم طبیعتاً بانشاط حرکت میکنیم. اصلاً یکی از عوامل نشاط و شادی انسان این است که بداند «دارد بهسمت یک لذت، نشاط و شادی فوقالعاده بالا حرکت میکند» اگر انسان در آیندۀ خودش یک سرور بینظیر نبیند، همین الان هم دچار افسردگی میشود.
یکی از دلائل سرور و لذت بردن انسان، خوشبینی به آینده و امیدِ رسیدن به یک لذت برتر و نقشه کشیدن برای رسیدن به آن است. کسانی که از رسیدن به یک لذت بالا مأیوس باشند، آدمهای بدخلق، و بدروحیه و خطرناکی میشوند که برای ظلم وحشتناک به دیگران آمادهاند.
یکی از کارهای مهم ابلیس، ایجاد یأس در انسان است. اگر کسی امید و شوق رسیدن به «آیندۀ خیلی بهتر» نداشته باشد، حتماً تحت تأثیر ابلیس است.
اگر امید نداشته باشی به مقام امثال آقای بهجت(ره) برسی، دچار یأس ابلیس شدهای
آیا شما امیدوار هستید که بتوانید به مقام کسی مثل آیتالله بهجت(ره) برسید یا نه؟ اگر این امید را نداشته باشید، دچار یأس ابلیس شدهاید و القاء شیطان را پذیرفتهاید. هیچ منطقی وجود ندارد که شما نتوانید مثل آن بزرگان بشوید؛ خدا «مُبدّلُ السَیّئات بِالحَسَنات» است، یعنی میتواند همۀ گناهان ما را به ثواب تبدیل کند.
در این دنیا به هر چیزی نرسیدی، یا هر چیزی را از تو گرفتند، امید داشته باش که حتماً بهترش را به تو میدهند. البته منشأ امید به اینکه وضعمان در آینده بهتر میشود باید این باشد که «رزق و روزیِ من دست خدا است، خدا لذت را برایم نگه داشته و به من خواهد رسید» دین اینگونه در وجود انسان سرور و نشاط را تزریق میکند.
تصور بهشت و حیات آخرت یکی از عوامل لذتبردن و نشاط معنوی است
یکی از عناصر یا عوامل نشاط و حال خوش معنوی این است که انسان بهشت و حیات آخرت را تصور کند. توجه به آخرت و تصور دربارۀ اینکه «ما میخواهیم در عالم آخرت زندگی کنیم» چنان لذتی در وجود انسان ایجاد میکند که آدم میتواند تمام لذتهای سطحی و رنجهای دنیا را فراموش کند.
اولین عامل نشاط معنوی دربارۀ بهشت، موضوع «خلود» است. اینکه تا وارد بهشت میشوید به شما مژده میدهند: «تو در اینجا جاودانه هستی» (سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدین؛ زمر/73)
یک موضوعی که خدا در قرآن، خودش به تفصیل آنرا شرح میدهد-بهحدّی که نیاز به تفسیر هم نیست- بحث بهشت و جهنم و نعمات و لذات بهشتی است. حجم بسیار زیاد آیات قرآن دربارۀ بهشت، برای این نیست که ما فقط «بدانیم»؛ برای این است که در آن غرق بشویم و لذت ببریم.
بیایید از خیالمان برای شوق به بهشت استفاده کنیم و از آن لذت ببریم
یکی از دلائل لذائذ معنوی، تصوّر بهشت است؛ خدا از ما خواسته این تصور را داشته باشیم، و برایمان توصیف کرده است. بیایید از تصور بهشت لذت ببریم. چرا ما از خیالمان برای شوق به بهشت استفاده نمیکنیم؟! چرا از خیالمان برای هرچیز دیگری استفاده میکنیم و دنیا را در نظر خودمان تزیین میکنیم اما در ارتباط با آخرت اینکار را نمیکنیم؟!
وقتی دارید دربارۀ بهشت فکر میکنید، نگویید «ما آدم گنهکاری هستیم و معلوم نیست به بهشت برویم!» یأس را به خودتان راه ندهید؛ بگذارید علاقه و شوقتان به بهشت بالا برود.
اگر یکذره به بهشت نگاه کنیم همۀ آنهایی که به ما ظلم کردهاند را میبخشیم و از همۀ سختیهای دنیا عبور میکنیم. باید دعا کنیم که «خدایا چشم ما را بهشت باز کن!» امیرالمؤمنین(ع) در وصف متقین میفرماید: گویا آنها بهشت را میبینند و میوههای بهشتی را میچشند (فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ ؛ نهجالبلاغه/خطبه193) یعنی انگار در همین دنیا دارند لذتش را میچشند.
از قرآن بخواهید که آخرت را برای شما زینت کند
فرمودهاند: مؤمن کسی است که آخرت برایش زیبا میشود (کافی/8/47) یعنی خدا این اتفاق را در دلش رقم میزند. برای تزیین آخرت، یک استاد صاحبنفَس به شما معرفی کنم؛ قرآن! به محضر قرآن بروید و از او بخواهید که «آخرت را برای شما زینت کند» کمکم به جایی میرسید که وقتی قرآن میخوانید دیگر چیزی غیر از آخرت برای شما مهم نیست!
بگو: «خدایا من در این دنیا دلخوشی و نشاط ندارم؛ به من دلخوشی بده!» اتفاقاً خدا برای نشاط معنوی ما کارگاه گذاشته و میفرماید: «بیا در این کارگاه (یعنی آیات قرآن در وصف بهشت) خودم درستت میکنم!» فرمودهاند هر شب سورۀ واقعه بخوانید! این سوره، دو سومش دربارۀ بهشت است و یک سومش دربارۀ جهنم.
نمیدونم اگه این حرفهای قشنگ رو زودتر میشنیدیم چه اتفاقهای خوبی برای زندگیهامون میافتاد حیف حیف حیف که تو مدرسه از این جور صحبتهای ناب نشنیدیم