دانشگاه امام صادق(ع) - مؤثرترین مفهوم در حیات بشر(8)/ قسمت اول
ایمان، ما را به لذتی فراتر از اخلاق میرساند؛ به برترین لذت عالم!
شناسنامه:
اخلاق فقط یکی از فوائد و اتفاقات کوچکی است که سرِ راه ایمان میافتد/ بزرگترین اتفاق زندگی انسان، پیداکردنِ یک حسّ خوب نسبت به حیات برتر است؛ این حسّ خوب همان ایمان است/ در مدرسه وقتی میخواهند درسِ ایمان بدهند، باید بگویند: میخواهیم درسِ عشق و راه رسیدن به برترین لذتها را بدهی
در ادامه بخشهایی از هشتمین روز سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «مؤثرترین مفهوم در حیات بشر» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- ایمان از زاویۀ حیات، اینگونه تعریف میشود: انسان وقتی به فطرت و باطن و قلب خودش مراجعه میکند، میبیند که این حیات مادی او را اغنا نمیکند و باید حیاتی بالاتر از این هم باشد. وقتی انسان آمادگی روحی و فکری پیدا کرد که آن حیات برتر را بفهمد و بپذیرد، در واقع برای پذیرش ایمان، آمادگی پیدا کرده است.
- وقتی از وجود یک حیات برتر در همین دنیا(نه فقط در آخرت) و از حقیقت مرکزیِ آن(یعنی خدا) و از خوبانی که در آن حیات برتر هستند، به کسی خبر دادند و او احساس خوبی پیدا کرد و قبول کرد که «این هست»؛ یعنی ایمان آورده است.
- این قدم بسیار مهم، در واقع بزرگترین اتفاقی است که در زندگی یک انسان میافتد و قلۀ کمال اوست؛ بقیۀ راه، این است که او از این قله سرازیر شود و به سوی بهشت حرکت کند. به همین دلیل، ایمان مؤثرترین و ارزشمندترین مفهوم حیات بشر محسوب میشود؛ هم برای حیات یک انسان، هم حیات یک جامعه.
- ما باید بیش از هرچیزی، پرچم ایمان را بالا ببریم؛ حتی بالاتر از اخلاق. ایمان خیلی با اخلاق فرق میکند، ممکن است کسی اخلاقش خوب باشد ولی ایمان نداشته باشد. اهلبیت(ع) در برخی روایات، ویژگیهای خوب اخلاقیِ منهای ایمان را تحقیر کردهاند و آن را به ویژگیهای خوب اخلاقی حیوانات تشبیه کردهاند.
- مثلاً در روایت هست: اگر کسی از سرِ شجاعت یا مروت(نه از سرِ ایمان) برای دفاع از خانوادهاش بجنگد و در این راه کشته شود، ارزشی ندارد؛ یک سگ هم از بچههای خودش دفاع میکند (الغارات/2/343)
- بله؛ اگر یک مؤمن، اخلاق خوبی نداشته باشد، آبروی ایمان را میبَرَد و ایمانش هم ضعیف میشود یا از بین میرود. اتفاقاً ایمان کمک میکند که اخلاق مؤمن بهتر شود. ولی اگر یکجایی اخلاقِ منهای ایمان دیدید، این هنر نیست، و ارزش نیست؛ لااقل میتوان گفت که اوج قلۀ ارزش انسان نیست.
- هدفِ ایمان این نیست که ما را به اخلاق برساند، اخلاق فقط یکی از فوائد ایمان است؛ یکی از اتفاقات کوچکی است که سر راه ایمان میافتد. ایمان میخواهد ما را به چیزی بالاتر از اخلاق و به لذتی فراتر از اخلاق برساند؛ میخواهد ما را به بالاترین لذت در عالم برساند؛ به چیزی شبیه عبارت «لقاءالله»!
- مگر اخلاق چقدر به آدم لذت میدهد؟ مثلاً نامردی نمیکنی و یککمی احساس خوب پیدا میکنی و میگویی: «وجدانم آسوده است!» اخلاق همینقدر به آدم، حسِ خوب و لذت میدهد. آیا ایمان هم میخواهد آدم را به همین مقدار لذت برساند؟ پس آن شور و عشقی که در اولیاء خدا هست، چگونه پدید میآید؟! آیا کتب اخلاقی میتوانند شما را تا این اوج برسانند؟!
- نه اوج هدف ایمان اخلاق است، نه اخلاقِ بدون ایمان ارزش دارد. ایمان واقعاً مهمترین عامل در حیات بشر است؛ برای اینکه بین ما و آن حیات برتر، پیوند برقرار میکند، عطش آن را در ما ایجاد میکند و مزهاش را به ما میچشاند.
- اگر خدا یکمقدار با دلِ ما بازی کند و یکمقدار لطف کند، ایمان تبدیل میشود به عشقِ ما و زیباترین حقیقتی که در عالم میبینیم، کمااینکه فرمود: «وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُم» (حجرات/7) وقتی در مدرسهها میخواهند درس ایمان بدهند باید بگویند: «بچهها، میخواهیم درس عشق بدهیم! راه رسیدن به بالاترین لذتها، ایمان است»
- گاهی اوقات، ثمرۀ دین را اینگونه اعلام میکنند که «دین آمده، فقط اخلاق ما را درست کند یا رفتار ما را عقلانی قرار بدهد!» این واقعاً توهین به دین است! پس عشق و شور و لذت ما چه میشود؟! اگر در کنار این حرف، از آن شور و لذت و هیجانِ ایمان و دینداری سخن نگویند، واقعاً به دین خیانت کردهاند. بعضی از افراد هم اگر به این دلیل بیدین بشوند، حق دارند!
- ما باید بدانیم که یک مفهوم بسیار لذتبخشی وجود دارد به نام #ایمان. حالا با این مفهوم بسیار لذتبخش چهکار کنیم؟ اولاً ایمان بیاوریم. ثانیاً ایمانمان را افزایش دهیم. برای افزایش ایمان باید چهکار کنیم؟ اگر قدم اول (ایمانآوردن) بهخوبی برداشته شود، مقدمات قدم بعدی(افزایش ایمان) هم خوبهخود فراهم خواهد شد.
- وقتی ایمان میآوری «یکذره» لذت ایمان را احساس خواهی کرد و بعد، طبیعتاً بیشترش را میخواهی. همینکه بیشترش را بخواهی معلوم میشود که «انگار واقعاً ایمان آوردهای!»