۹۷/۰۳/۰۷ چاپ ایمیل و پی دی اف
ابهام لازمۀ امتحانات الهی/ ج2 - قسمت اول

آیا ابهامی در دین هست؟/ وجود ابهام؛ یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دین

شناسنامه:

اگر مردم تلقی کنند که «دین خیلی واضح و بی‌ابهام است» خیلی‌ها دچار اشتباه و انحراف می‌شوند/ برای دین‌داری، در سه مرحله با ابهام مواجه می‌شوی: 1. مرحلۀ درک دین 2. مرحلۀ امتحانات و اجرای دین 3. مرحلۀ نتیجه‌گیری/ هرچه ظهور نزدیک‌تر بشود، شدت ابهام‌ها افزایش می‌یابد

در ادامه بخش‌هایی از دومین روز سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در دانشگاه صنعتی شریف با موضوع «ابهام، لازمه امتحانات الهی» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی می‌خوانید:

  • ما باید بدانیم که وقتی وارد مقولۀ دین‌داری شدیم در سه مرحله وارد معما می‌شویم؛ مرحلۀ درک دین، مرحلۀ امتحانات و اجرای دین و مرحلۀ نتیجه‌گیری. دین یک مقولۀ ساده روشن نیست.
  • در دین ابهاماتی وجود دارد که اگر این ابهامات نباشند اساساً نمی‌شود امتحان گرفت. اگر به مردم بگوییم «دین خیلی واضح است» بسیاری از مردم به اشتباه می‌افتند؛ یکی از آن اشتباهات این است که مردم فکر می‌کنند کسانی که در تاریخ با انبیا و اولیا درگیر شدند افراد احمقی بودند که در برابر یک سخن منطقیِ ساده، ایستادگی می‌کردند و حتی حاضر بودند به‌خاطرش با پیامبران بجنگند! درحالی‌که این‌طور نبود؛ حرف آنها خیلی‌هم بی‌منطق به‌نظر نمی‌رسید.
  • قرآن می‌فرماید: ای پیامبر، از کافران تبعیت نکن و با آنها جهاد کبیر کن «فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً » (فرقان/52) آیا کافران از پیامبر می‌خواستند که «دست از خدا بردار؟ دست از اخلاق خوب بردار؟» نه، آنها فقط می‌گفتند: «آیا بهتر نیست هر قومی یک پیامبری داشته باشد تا اختلاف و تبعیض پیش نیاید! تا نگویند که چرا پیامبرِ خدا از این قوم بود و از قوم ما نبود؟! در این صورت، اقوام هم راحت‌تر بندگی خدا می‌کنند!» آنها خیلی هم حرفِ بدی نمی‌زنند! حالا شما تصور کنید الان اگر ولیّ فقیهِ ما اهل کشور دیگری بود، چه می‌کردیم؟
  • حرفی که-مشرکین مکه- درباره پیغمبر زدند و توانستند عزمِ عرب را برای قتل حضرت جمع کنند چه بود؟ گفتند: او ساحر و شاعر است و «در خانواد‌ه‌ها اختلاف و دعوا ایجاد می‌کند» این جملۀ اخیر هم کاملاً غلط نبود، یعنی نوعی اختلاف در خانواده‌ها ایجاد شده بود.
  • اشخاص یا مکان‌های مقدس، ممکن است در ظاهر، مقدس و نورانی به‌نظر نرسند. مثلاً طبق روایت، محل شهادت شهدا، مقدس است (کامل‌الزیارات/125) حتی اگر الان یک خیابان معمولی مثل بقیۀ خیابان‌ها باشد.
  • امتحان باید ابهام داشته باشد! برای این ابهامات آماده باشیم، اگر سطحی برخورد کنی، ممکن است منحرف بشوی. نباید تصور کنیم که «همه‌چیز روشن و بی‌ابهام است» باید از خدا مدد بگیریم تا به ما بفهماند! تقوا داشته‌باش تا خدا به تو فرقان بدهد «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» (انفال/29) فرقان یعنی بینش جداکنندۀ خیر از شر.
  • طبق روایت اگر کسی در دین بدعت بگذارد و دروغی به دین ببندد خشوعش در نماز بیشتر می‌شود! (دعوات راوندی/18) علتش این است که ابلیس دیگر حواسش را پرت نمی‌کند، او هم می‌گوید: اگر من باطل بودم که نمازم این‌قدر باحال نبود! لذا امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «یَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَل» (نهج‌البلاغه/خطبه193) متقی کار خوب انجام می‌دهد ولی نگران است! این حرف این‌قدر جدی است که حضرت زینب(س) کنار گودی قتلگاه می‌گوید: خدایا حسین ما را از ما قبول کن! شاید با این حرف، اعتماد به نفس خودت را از دست بدهی، اما به جایش «اعتماد به خدا» پیدا کن و با این روحیه آرام بگیر.
  • وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد بعضی‌ از مذهبی‌ها می‌گفتند «جنگ علامت غلط‌بودن انقلاب است!» درحالی‌که برای انبیاء هم مشکلاتی پیش می‌آمد و درگیر می‌شدند. قرآن می‌فرماید: ما برای هر نبی‌ای دشمنانی از جن و انس قرار دادیم «وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِ نَبِیٍ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ»(انعام/112) درگیری پیش بیاید تا امتحان بگیریم!
  • هرچه ظهور نزدیک‌تر بشود، شدت ابهام‌ها افزایش می‌یابد! طبق فرمایش امام رضا‌(ع) طوری می‌شود که مؤمن از منافق شناخته نمی‌شود. (...اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِق؛ صفات‌الشیعه/8) در روایت دیگری آمده است: هیچ‌کسی به هیچ‌کسی نمی‌تواند اعتماد کند و از او حرف بشنود؛ ولائج همه از بین می‌روند و هرکسی خودش باید تشخیص بدهد (سَتَکُونُ بَعْدِی فِتْنَةٌ صَمَّاءُ صَیْلَمٌ یَسْقُطُ فِیهَا کُلُّ وَلِیجَةٍ وَ بِطَانَةٍ؛ کفایة‌الأثر/156)

نظرات

سلام.نیاز من به وجود امام مبهم است.همانطور که فرشتگان یک سری وظایف بردوششان محول شده برای انسان درحالی که من آنها را نه میبینم و نه احساس نیاز و وابستگی به وجودشان دارم درمورد امام زمان هم همینطور.من بادرخواست از خدا و شناخت او وتلاش برای پرهیزاز گناه به آرامش و زندگی مطلوب معمول خواهم رسید.پس چطور می توانم تشنه وجود امام باشم؟

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...