چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟/ ج7
:beginner::beginner:چرا مهربانی خدا را باور نمیکنیم؟/ چون به خوبیهای ما فوری عکسالعمل نشان نمیدهد
شناسنامه:
- مکان: مسجد امام صادق(ع)
- زمان: 1397/03/1
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- صوت: اینجا
- گزارش تصویری: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
خدایا چرا به خوبیها و بدیهایم عکسالعمل نشان نمیدهی؟ چون میخواهم روی پای خودت بایستی و رشد کنی!/ خدا میخواهد به تو فرصت دهد که «تو خودت، خودت را شکل بدهی» لذا برای هر رفتارت، فوری عکسالعمل نشان نمیدهد تا انتخاب تو تحت تأثیر عکسالعملهای او نباشد/ اگر خدا میخواست بعد از کار خوبت یکچیزی بگوید، میدانی چه میگفت؟ میگفت: تو به من احسان کردی! «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان»/ مهربانی خدا را در فرصتدادنِ مکرر به خودت بعد از شکست در هر امتحان ببین! کسی که اینقدر به ما فرصت میدهد، هزاربار از مادر مهربانتر است
در ادامه بخشهایی از هفتمین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد امام صادق(ع) با موضوع «چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- بنا نیست ما آدمهای بد و فاسقی باشیم تا نیاز به یادآوری مهربانی خدا داشته باشیم! همۀ ما در یک شرایطی زندگی میکنیم که طبیعتاً مهربانی خدا یادمان میرود؛ شرایط زندگی ما بهگونهای است که ما همیشه خودمان را تنها و بیپناه میدانیم! البته این شرایط لازمۀ امتحان است، شرایطی است که خدا برای رشد ما پدید آورده است، اما نتیجۀ این شرایط طبیعتاً این است که خودمان را تنها میبینیم؛ چرا؟ چون خدا از دیدهها پنهان شده و با ما مستقیماً در حال گفتگو نیست.
- خدا از نظرها غائب است و در اثر خوبیها یا بدیهای ما فوری عکسالعمل نشان نمیدهد، برای اینکه میخواهد ما را امتحان کند(مفهوم امتحان یعنی اینکه خدا میخواهد زمینهای را برای ما ایجاد کند تا بتوانیم شایستگیهای درونی خودمان را نشان دهیم) پس نباید فوری به ما عکسالعمل نشان بدهد؛ نه برای کارهای خوبمان نه برای کارهای بدمان. وقتی فوری عکسالعمل نشان نمیدهد، ما خدا را دم دست خودمان نمیبینیم!
- چرا مهربانی خدا را نمیبینیم یا دیر باور میکنیم؟ برای اینکه خدا یککمی از دیدهها پنهان شده و عکسالعملهایش را مستقیماً به ما نشان نمیدهد. چون اگر نشان بدهد، که تو دیگر خودت نیستی! خدا میخواهد روی پای خودت بایستی و مستقل باشی، لذا باید کمی از تو فاصله بگیرد.
- اگر بنا بود خدا برای هر رفتار ریز و درشت تو، فوری عکسالعمل نشان بدهد، تو بهخاطر منافعت تحت تأثیر این عکسالعملها زندگی میکردی! انتخابت تحت تأثیر این عکسالعملهای فوری قرار میگرفت، لذا ارزشهای درونی خودت را نشان نمیدادی، امکان خطا پیدا نمیکردی، خلاق نمیشدی. خدا خواست به تو فرصت بدهد که «تو خودت، خودت را شکل بدهی» و خودت داراییهای درونی خودت را شکوفا کنی و خودت تعیین کنی که چگونه میخواهی زندگی کنی؟ چقدر میخواهی از حیات بهرهمند بشوی؟
- خدا یک حیات جاودانه برای ما قرار داده و ما تا ابد زنده خواهیم ماند. خدا تعیین سطح زندگی ما در حیات جاودانه را در اختیار خودمان قرار داده و گفته است: «خودت انتخاب کن، کجای بهشت میخواهی ساکن بشوی؟» لذا ما در این دنیا در واقع داریم انتخاب آن دنیایمان را انجام میدهیم؛ زندگی اصلی ما در آن دنیاست.
- در این دنیا که بناست انتخاب کنیم طبیعتاً باید حق انتخاب داشته باشیم؛ برای اینکه حق انتخاب داشته باشیم، خدا عکسالعمل فوری نشان نمیدهد و وقتی عکسالعمل فوری نشان نداد فکر میکنیم «خدا نیست!» و طبیعتاً فکر نمیکنیم که او مهربان است! اگر او را در عکسالعملهای مداوم میدیدیم، مهربانی او را هم میدیدیم!
- مهربانی خدا را در فرصتدادن مکرر به خودت ببین! وقتی در یک امتحان سقوط میکنی، بلافاصله خدا میگوید: «خُب، خودت را جمع کن و برای امتحان بعدی آماده باش، میخواهم یک زمینۀ دیگر برای رشد تو ایجاد کنم!» دوباره خراب میکنی، و او میگوید: «حالا یک فرصت دیگر به تو میدهم» و دوباره... خدایا! تو از دست من خسته نمیشوی؟!
- کسی که اینقدر به ما فرصت میدهد، هزار برابر از مادر مهربانتر است، و خدا دقیقاً دارد همین کار را میکند. ولی ما این عکسالعملهای مهربانانۀ خدا را نمیبینیم!
- چون خدا پشت پردۀ غیبت است و عکسالعمل فوری-خصوصاً برای بدیهایمان- نشان نمیدهد، مهربانیاش را درک نمیکنیم. درست است که ما خدا را نمیبینیم و عکسالعملهای خدا هم فوری نیست، ولی میتوانیم با عقلمان، غیبت(پنهانبودنِ) خدا و عدم عکسالعملهای فوریاش را جبران کنیم.
- طبق آیۀ قرآن اگر خدا میخواست لب باز کند و بعد از یک کار خوب به تو یکچیزی بگوید، میدانی چه میگفت؟ میگفت: تو به من لطف کردی! به من احسان کردی! «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان» (رحمان/60) خدا میگوید: تو به من احسان کردی، حالا من به تو احسان میکنم! تو به اندازۀ خودت احسان کردی، من هم به اندازۀ خودم به تو احسان میکنم، تو محدود هستی، ولی من نامحدود هستم؛ لذا نامحدود به تو احسان میکنم! میدانید چرا مهربانی خدا را باور نمیکنیم؟ چون همۀ این اتفاقها در سکوت رخ میدهد و خدا پشت پرده است!
- خدایا چرا سکوت میکنی و به خوبیهای من عکسالعمل نشان نمیدهی؟ خدا میگوید: چون میخواهم روی پای خودت بایستی، مستقل باشی. من اگر مدتی با تو حرف نزنم و به تو-در مقابل خوبیهایت-عکسالعمل نشان ندهم و تو این خوبیها را ادامه بدهی، میدانی چقدر رشد میکنی؟ من آن رشدت را میخواهم!
- چرا مهربانی خدا را باور نمیکنیم؟ چون خدا-برای حفظ استقلال ما-نه دربارۀ خوبیهای ما فوری عکسالعمل نشان میدهد و نه دربارۀ بدیهای ما فوری عکسالعمل نشان میدهد(حتی گاهی عکسالعملهای مثبت هم نشان میدهد)
- چهکار کنیم که مهربانی خدا را باور کنیم؟ باید فکر کنیم؛ تفکر در آلاء الهی! اینکه یک ساعت تفکر بهتر از سالها عبادت است، و اینکه تفکر ارزشمندترین عبادت تلقی شده است، منظور تفکر در چیست؟ اولیاء خدا فرمودهاند: منظور تفکر در آلاء الهی و نعمات خداست، در اینکه خدا اصلاً چرا دارد این کار را میکند؟ به این موضوع فکر کنیم.
- قرآن میفرماید: «وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً» (آلعمران/191) یعنی «در خلقت آسمانها و زمین تفکر میکنند؛ خدایا تو اینها را بیهوده نیافریدهای!» بیهوده نیافریدهای، یعنی برای چه آفریدی؟ یعنی خدایا من فهمیدم که همۀ اینها را به عشق من آفریدهای!
- خدا همۀ اینها را برای ما آفریده است. اعتماد به نفست را بالا ببر؛ خدا همه را برای تو آفریده، از بس دوستت داشته، مگر میتواند از تو رد بشود؟ یک آدمی آفریده و یک عالمی برای این آدم آفریده است.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید