چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟/ ج13 - قسمت دوم
آدم اگر عاشقی نکند، حسرتزده از دنیا میرود!عاشقی یعنی اینکه نگاه مهربان مولا را بخواهی
شناسنامه:
- مکان: مسجد امام صادق(ع)
- زمان: 1397/03/7
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- صوت: اینجا
- گزارش تصویری: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
دین نیامده فقط آدم را سالم نگه دارد؛ آمده آدم را رشد بدهد/ یکی از موضوعاتی که باید در آن به رشد و بلوغ برسیم، این است که خود را نیازمند و علاقمند به رحمت خدا ببینیم/ بعضیها اهلبیت(ع) را به خودشان عادت میدهند؛ اینها دنبال محبت و مهربانی مولا هستند/ علی(ع): خوف شیعیان ما از سر محبت به خداست؛ میترسند خدا را ناراحت کرده باشند
در ادامه بخشهایی از سیزدهمین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد امام صادق(ع) با موضوع «چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- انسان در مسیر زندگی در هر مرحلهای به یک بلوغی میرسد و چیزهایی را که نمیفهمیده درک میکند. از دین انتظار داریم آدم را رشد بدهد، دین نیامده فقط آدم را سالم نگه دارد. اینکه در 60سالگی تازه یک حرفهایی را بفهمیم، معلوم میشود دین زیاد روی ما اثر نگذاشته است چون آدمها بهصورت معمول دنبال دفع ضرر و جلب برخی از منافع هستند.
- یکی از موضوعاتی که باید در موردش به بلوغ برسیم، این است که انسان خودش را نیازمند و علاقمند به رحمت خدا ببیند. حضرت امام(ره)-خصوصاً در سالهی آخر- در نماز شب طوری گریه میکرد که برای پاککردن اشکهایش بهجای دستمال برای ایشان حوله میگذاشتند! یکی از اسباب چنین اشکی، طلب مهربانی و محبت خداست.
- اهلبیت(ع) حداکثریها را خیلی دوست دارند و تحویل میگیرند. بعضیها یک عمر بهخاطر جهنم گریه میکنند و بهشت خدا را هم تمنا میکنند، ولی دغدغۀ اصلیشان «یُریدُونَ وَجْهَه» است؛ توجه و مهربانی خدا را میخواهند.
- ابوذر آنقدر از خشیتِ الهی گریه کرد که دچار چشمدرد شد. به او گفتند: دعا کن تا خدا چشمت را شفا دهد، گفت من کارِ مهمتر از این دارم؛ چشم را وجهۀ همت خودم نکردهام. نمیخواهم از فکر خدا و بهشت و جهنم در بیایم و به این چیزها مشغول بشوم! (بَکَى أَبُوذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى اشْتَکَى بَصَرَهُ...؛ خصال/1/40)
- «ریّانبنصلت» میخواست از نزد امامرضا(ع) به کوفه برگردد، وقتی برای خداحافظی پیش امام رفت قصد داشت قطعه لباسی برای کفن خودش و چند درهم برای خرید انگشتر برای دخترانش از امام بگیرد. اما وقتی نزد امام رفت بهخاطر اندوه فراق امام، غمگین شد و گریست. امام او را در آغوش گرفت و به او محبت کرد و او اصلاً فراموش کرد چه خواستهای از امام داشته؟ اما هنگام خروج، خود امام به او لباس و درهم داد. (حَدَّثَنِی الرَّیَّانُ بْنُ الصَّلْتِ قَالَ: لَمَّا أَرَدْتُ الْخُرُوجَ إِلَى الْعِرَاقِ وَ عَزَمْتُ عَلَى تَوْدِیعِ الرِّضَا ع...؛ عیون اخبار الرضا(ع)/2/212)
- انشاءالله خدا بهحق امامرضا(ع) دغدغهها و اضطرارهای بیهودۀ ما را برطرف کند و اضطرار و دغدغۀ ما «محبت مولا» بشود؛ درگیر چند حاجت بیهوده نباشیم که روح ما را تسخیر کند و نتوانیم به بالا نگاه کنیم.
- وقتی به حرم امامرضا(ع) رفتی بگو: «آقا من که خیلی خوشحال میشوم میآیم حرم؛ شما هم یکذره خوشحالیات را به من نشان بده تا لذت ببرم...» به مرور زمان معتاد میشوی، تمام تفریح دلت این یکذره خوشحالیای میشود که آقا به تو نگاه کند. میدانید بعدش چه اتفاقی میافتد؟ آنوقت اگر تو یک روز نروی آقا سراغ تو میآید.
- یکی از اصحاب به قدری پیامبر(ص) را دوست داشت که هر روز صبح میآمد تا پیامبر(ص) را ببیند و بعد دنبال کارش میرفت. بعضی روزها، دو بار میآمد؛ میگفت دوباره دلم برایتان تنگ شده است. بعضی وقتها که اطراف پیامبر(ص) شلوغ میشد حضرت میایستاد تا آن مرد بتواند ایشان را ببیند، او هم از دور، پیامبر(ص) را میدید و میرفت. یک روز آن مرد نیامد پیامبر(ص) منتظر او بود تا اینکه سؤال کرد فلانی کجاست؟ حضرت سراغش را گرفت...(کانَ رَجُلٌ یَبِیعُ الزَّیْتَ وَ کَانَ یُحِبُّ رَسُولَ اللَّهِ ص حُبّاً شَدِیداً کَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَذْهَبَ فِی حَاجَتِهِ لَمْ یَمْضِ حَتَّى یَنْظُرَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص...؛ کافی/8/77)
- میشود یک روزی امام زمان(ع) دنبال ما بگردد؟ چقدر آدمی که دوست نداشته باشد اولیاء خدا را ببیند، دلش تاریک است! بعضیها اهلبیت(ع) را به خودشان عادت میدهند؛ اینها دنبال محبت و مهربانی مولا هستند، این روحیۀ مسابقه است! دین برای همین است. بقیۀ مردم پول درمیآورند که تعطیلات بروند اینطرف و آنطرف لذتی ببرند، تو سطح دلخوشیات را بالا ببر و با این لذتها زندگی کن!
- این شبهای ماه رمضان، شبهای امامزمان(ع) هست، یابنالحسن؛ تو دلخوشی ما هستی، ما که نتوانستیم تو را به خودمان عادت بدهیم، تو ما را به خودت عادت بده، چند مرتبه به ما سر بزن بگذار دیوانهات بشویم، آدم اگر عاشقی نکرده باشد حسرتزده از دنیا میرود. عاشق یعنی چه؟ یعنی اینکه نگاه مهربان مولا را بخواهی...
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید