چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟/ ج15 - قسمت دوم
بسیاری از ساختارهای جامعه، مهربانی را کاهش میدهد
شناسنامه:
- مکان: مسجد امام صادق(ع)
- زمان: 1397/03/9
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- صوت: اینجا
- گزارش تصویری: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «آدمِ مهربان» ندیدهایم و «سیستم مهربان» نداریم/ در «سیستم مهربان» بیشتر از قانون، از روابط انسانی، محبت و مهربانی استفاده میشود/ برای کنترل رفتارهای غلط، باید «مناسبات انسانی» را مؤثرتر از «قانون» قرار بدهیم/ وقتی «قانون» را بهجای مهربانی و رابطۀ انسانی قرار دهیم، نامهربانی را ترویج کردهایم/ حتیالمقدور نباید کنترل زندگی ابناء بشر را قانوناً بهدست گروه دیگری داد؛ این زمینۀ فساد است/ خیلیوقتها قانون برای کنترل «آدمهای بد» است؛ انگار فرض بر این است که «همه دزد هستند!»/ بچهها در مدرسه باید نظام و «سیستم مهربان» و «معلم مهربان» را تجربه کنند؛ این سیستم، مغایرتی با «قاطعیت» ندارد
در ادامه بخشهایی از پانزدهمین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد امام صادق(ع) با موضوع «چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- یکی از موانع درک مهربانی خدا این است که «آدمِ مهربان» ندیدهایم و «سیستم مهربان» نداریم. سیستم مهربان بهجای قانون از روابط انسانی استفاده میکند. سیستم مهربان بهجای قانون از محبت و مهربانی و خجالتزدهکردنِ دیگران استفاده میکند؛ از این سیستم باید دفاع کرد.
- با بخشی از سیستمها و ساختارهایی که ما برای خودمان تعریف کردهایم، نمیشود مهربانی را منتشر کرد، چون خیلی از این ساختارها مهربانی را کاهش میدهند. فکر میکنید اگر بعد از ظهور، بشریت زیر سایۀ یک امام مهربان زندگی کند، اصلاً به این ساختارها و قوانین نامهربانانه احتیاج دارد؟! نه؛ چون عالم بشریت، صاحب خواهد داشت؛ صاحبی که مثل یک پدر دلسوز برای تکتک بچههایش دل میسوزاند!
- وقتی حضرت تشریف بیاورد، ساختارهای جامعه عوض میشود؛ ساختارها مهربانانه میشود. آن سیستم واقعاً از این سیستمهای قانونی، آئیننامهای و نظارتی و حداقلی، بهتر کار میکند؛ این سیستمهای موجود هزارتا مشکل دارد.
- ما خودمان هم در برخی محیطهای کوچک میتوانیم ساختار و سیستم مهربان را ایجاد کنیم؛ مثلاً در یک مدرسه میتوانیم سیستمی سرشار از مهربانی ایجاد کنیم و برای کنترل رفتارهای غلط، مناسبات انسانی را مؤثرتر از قانون قرار بدهیم بهطوری که در آن سیستم، افراد بگویند: «فلانی اینقدر به من لطف کرده که من اصلاً رویم نمیشود در کارم کم بگذارم یا بهراحتی غیبت کنم(در مدرسه یا سرِ کار حاضر نشوم)»
- قانون خیلی محترم و خیلی لازم است، اما قانونِ زیادی، حال آدمها و زندگیها و روابط انسانی را خراب میکند. وقتی شما مهربانی و رابطۀ انسانی را حذف میکنید و جایش قانون میگذارید، چه اتفاقی میافتد؟ طرف در توجیه نامهربانیِ خود میگوید: «این حقِ من است که این کار را انجام دهم!» وقتی قانون را جای مهربانی بهکار میگیریم، نامهربانی را ترویج کردهایم.
- خیلیوقتها قانون برای کنترل آدمهای بد است، خیلیوقتها بنا بر این است که «همه دزد هستند!»؛ اینطوری میخواهند جلوی دزدی و سوءاستفاده را بگیرند. همهجا که لازم نیست قانون و مقررات بگذاریم؛ مگر همهجا میخواهیم دزد بگیریم؟! مگر همهجا بیاعتمادی و سوءظن هست؟!
- بله؛ وقتی «سیستم مهربان» تعبیه کنیم و با همه «با حسنظن و اعتماد» برخورد کنیم، طبیعتاً بعضیها سوءاستفاده میکنند. باید جلوی سوءاستفادۀ این افراد بد را با «حمیتِ جمع» بگیریم تا سیستم مهربان، از بین نرود؛ یعنی با اهتمامی که جمعِ آنها بر حفظ این سیستم مهربان دارند، جلوی سوءاستفادهها گرفته شود، البته شرطش این است که تعداد و فرهنگِ افراد مهربان در این سیستم غلبه داشته باشد.
- بچهها در مدرسه باید نظام و سیستم مهربان را تجربه کنند و معلمان مهربان را تجربه کنند. این سیستم، با «قاطعیت» مغایرت ندارد ولی هنر میخواهد! قانوندانی قانوندانی و قانونگذاری و رعایت قانون، زیاد هنر نمیخواهد! مثلاً اینکه قانون بگذارید: «هر کسی پایش را از این خط، آنطرفتر گذاشت، اینقدر جریمه میشود...» این زیاد هنر نمیخواهد! ولی اگر بهجای اینهمه قانون، بخواهید با «روابط انسانی» یک مدرسه یا یک مجموعه را اداره کنید، خیلی هنر میخواهد.
- ما گاهی اوقات، خودمان با قوانین اضافی «کارمند فاسد» تولید میکنیم. حتیالمقدور نباید کنترل زندگی ابناء بشر را قانوناً بهدست گروه دیگری داد؛ این زمینۀ فساد است. پس آدمها را چطوری کنترل کنیم؟ با مهربانی، با روابطِ انسانی، با حیا، با اعتماد، با حسنظن! باید گروههای کوچک قدرت بگیرند و گروههای کوچک در درون خودشان این سیستمها را طراحی کنند.
- قانون، بیشتر برای کنترل افراد در یک «مملکتِ بزرگ» است که هیچکس هیچکسی را نمیشناسد، اما در یک محیط کوچک مثل مدرسه یا مثل یک کارخانۀ کوچک که 200 نفر هستند و همه همدیگر را میشناسند، میتوانند بر مبنای انسانیت و محبت، خیلی قشنگتر با هم زندگی کنند. آنوقت مهربانیهای آدمها فرصت پیدا میکند و رو میآید.
- قانون برای موارد نادر است؛ مثل اسکلت ساختمان است که موقع زلزله، از خرابیها جلوگیری میکند، البته تردیدی نیست که باید باشد، ولی قانون آن زیبایی را ندارد که ایثار، محبت، اخلاق، عطوفت و مهربانی دارد.
- حالا کسی که از مهربانی سوءاستفاده میکند تکلیفش چیست؟ یک مقدارش که عیبی ندارد! از مهربانی اولیاء خدا هم خیلی سوءاستفاده کردند. شما سعی کنید از کسانی نباشید که از مهربانی اولیاء خدا سوءاستفاده میکنند، شما از مهربانی مهربانها سوءاستفاده نکنید.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید