دانشگاه امام صادق(ع) - سبک زندگی، مؤثرتر از آگاهی و ایمان(3)
رفتار و سبک زندگی تو، اندیشه و علاقههایت را تنظیم میکند
شناسنامه:
- مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
- زمان: 1397/06/21
- صوت: اینجا
- مناسبت: محرم 97
دو راه عمده برای تقویت ایمان و محبت: ۱. راه آگاهی و اندیشه ۲. راه عمل/ تأثیر عمل بر گرایشها قطعیتر از تأثیر علم و آگاهی است/ سبک رفتار و زندگیکردنِ آدمها روی قلب و ایمان و علاقۀ آنها، تأثیر قطعی دارد/ علی(ع): تا وقتی طرز لباسپوشیدن و غذاخوردن شما مثل دشمنانتان نشود سعادتمندید!/ صهیونیستها: هر دینی میخواهی داشته باش، فقط سبک زندگیات را از ما بگیر! آنوقت بردۀ ما خواهی شد!
در ادامه بخشهایی از سومین شب سخنرانی علیرضا پناهیان در دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «سبک زندگی، مؤثرتر از آگاهی و ایمان» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- وقتی میگوییم «تأثیر عمل و رفتار، از آگاهی بیشتر است» معنایش این نیست که لزوماً ارزش عمل و رفتار، بالاتر است! ما دربارۀ «ارزش» صحبت نمیکنیم بلکه دربارۀ «قدرت تأثیر» صحبت میکنیم. بله؛ ارزش ایمان خیلی بالاست و ارزش علم و عمل هم بهخاطر این است که ایمان افزایش پیدا کند. ولی معنایش این نیست که ما مستقیماً سراغ ایمان برویم و بخواهیم آن را تقویت کنیم! مگر میشود مستقیم ایمان را قوی کرد؟! اصلاً ما بهطور مستقیم راهی به قلب نداریم!
- چگونه میتوانیم ایمان و محبت را در قلب خودمان افزایش دهیم؟ اگر بخواهیم ایمان و محبت را تقویت کنیم و علاقههای بد را تضعیف کنیم، دو تا راه داریم: یکی راه آگاهی و اندیشه و دیگری راه عمل. منتها عمل مؤثرتر از آگاهی و اندیشه است. البته تأثیر آگاهی روی گرایشها-برای قلبِ سالم- سریعتر است و تأثیر عمل روی گرایشها کندتر است، اما قطعیتر و مطمئنتر است.
- عمل، سبک رفتار و زندگیکردنِ آدمها روی قلب و ایمان و علاقۀ آنها، تأثیر قطعی دارد. حتی عمل و رفتار انسان روی آگاهی و اندیشۀ انسان هم تأثیر دارد. مثلاً یکی از رفتارهای ما نگاهکردن است. شما در اثرِ نگاهکردن، یک چیزهایی یاد میگیرید و در اثر نگاهکردن بهیاد یک چیزهایی میافتید.
- در یک آزمایشِ روانشناسی، چند کودک را در جایی قرار میدهند و چند تا شیرینی هم روی میز میگذارند. به بچهها میگویند: اگر تا نیمساعت دیگر این شیرینیها را نخورید به شما جایزه میدهیم. شخص آزمایشگیرنده از اتاق بیرون میرود و رفتار بچهها را با دوربین، کنترل میکند. بعضی از بچهها خیلی به شیرینی نگاه میکنند و فکر میکنند که بخورند یا نه؟ بعضی از بچهها گاهی به شیرینی نگاه میکند و برخی هم خیلی کمتر نگاه میکنند یا اصلاً نگاه نمیکنند.
- نتیجه آزمایش این بود: اکثراً بچههایی که به شیرینی نگاه میکردند، بالاخره شیرینی را خوردند و کسانی که نگاه نمیکردند، نخوردند. پس نگاهکردن انسان در ارادۀ او تأثیر دارد.
- آن روانشناس بعد از 15سال، وضعیت کار، زندگی و رشد علمیِ بچهها را بررسی میکند و به نتیجۀ جالبی میرسد: هرکدام از بچهها که شیرینی را نخورده بود، آدم موفقی شده بود و هر بچهای که شیرینی را خورده بود-حتی اگر هوشِ شناختیِ بالایی داشته- آدمِ موفقی نشده است.
- الان میگویند: هوش شناختی زیاد مؤثر نیست، بلکه هوش عاطفی یا هوش هیجانی خیلی مؤثر است. حالا هوش هیجانی را چگونه تقویت میکنند؟ با شعارِ «شیرینی را دیرتر بخور!» بر اساس همین روش، مدرسهای در غرب درست کردهاند و روی پیراهنش نوشتهاند «شیرینی را دیرتر بخور!»
- چه چیزی موجب رشد علمی میشود؟ شما اگر میخواهید دانشمند تربیت کنید، در دروان دبستان «مبارزه با هوای نفس» به بچهها یاد بدهید. شما قلبِ بچه را سالم کن، خودش میرود دنبال فهمیدن! برای اینکه قلبش را سالم کنم، چهکار کنم؟ سبک زندگی درست را به او آموزش بدهید، خودش دانشمند میشود!
- ما میگوییم دبستان تبدیل شود به اَدبستان(جای ادب)؛ یعنی سبک زندگی را با ادبِ فراوان، به بچهها آموزش بدهیم، آنوقت در ضمنِ گفتگو و حتی بازی و تفریح بین معلم و دانشآموز، علم و دانش هم منتقل خواهد شد. ما نمیگوییم که اصلاً علم منتقل نکنیم، اما نه به حجمِ کتابهای درسیِ موجود! شاید 5 تا 10درصد این حجمِ مطالب هم کافی باشد.
- اگر در دوران دبیرستان، شما بخواهید با زور نمره، به بچه درس بدهید و او را در مدرسه نگه دارید، علامت این است که دبستان ورشکسته بوده است! دوران دبستان دورانی است که باید رفتار را درست کنید. دبستان دوران «دستور گوشکردن» برای تنظیم رفتار است.
- اگر گرایشهای بچه را تنظیم کنیم، تعدیل کنیم و تعالی ببخشیم و گرایشهایش درست بشود، خودش بهدنبال فهمیدن خواهد رفت. اولاً خوشفهم میشود و ثانیاً میتواند -بهوسیلۀ یک تفکر خلاق- بین معلوماتش ارتباط برقرار کند، آنوقت «دانشمند» میشود نه «دانشدان!» یعنی خودش دانش تولید میکند.
- حالا اگر قلب(گرایشهای) دانشآموز سالم نباشد چه میشود؟ یکی اینکه خوب نمیفهمد، دوم اینکه هرچه بفهمد نمیتواند بین دانستههایش ارتباط برقرار کند. سوم اینکه نمیتواند از این دانش خود استفاده کند.
- روزی خواهد رسید که هرکسی دنبال تحصیل علم در هر رشتهای باشد، اگر مردم «رفتار غلطی» از او ببینند، به او میگویند: «مگر تو نمیخواهی باسواد بشوی؟ این چه رفتاری است؟! این چه طرز لباس پوشیدن است؟ این چه مُدل مویی است؟ این رفتارهایت، هَوسی شده است! آدمِ هوسران که دانشمند نمیشود!» این حرف را بیدینهای جامعه میگویند نه فقط دیندارها!
- آنوقت خود دانشمندان از بدحجابی در دانشگاهها جلوگیری میکنند و میگویند: «اینجا محل علم و دانش است! در محیط علمی که نمیشود هرزگی کرد؛ این مانع رشد علمی است» اگر باسواد بشویم و رشد کنیم، به اینجا خواهیم رسید. ولی الان به حجاب که میرسیم میگوییم: «ارزشهای اسلامی را رعایت کنید!» این یعنی: ما که نمیفهمیم حجاب به چه دردی میخورد ولی بههرحال باید رعایت کنیم!
- رفتار، قدرت تفکر تو را سامان میدهد و گرایشهای تو را تنظیم میکند. صهیونیستها این موضوع (اهمیت رفتار و سبک زندگی) را خیلی خوب فهمیدهاند، لذا میگویند: فکر و ایمان و دین شما مهم نیست؛ هر کسی را میخواهید بپرستید، به هر پیامبری که میخواهید معتقد باشید، هر دین و ایمانی که میخواهید داشته باشید! فقط سبک زندگیتان را بگذارید ما تنظیم کنیم، آنوقت بردۀ ما خواهید شد!
- الان صهیونیستها زیاد به جهانبینی مردم کاری ندارند، بلکه به رفتار و سبک زندگیِ آنها کار دارند! میگویند: این ساندویچها را بخورید، این موسیقیها را گوش دهید، این لباسها را بپوشید... آنها روی سبک رفتار، لباسپوشیدن، مدل مو و... برنامهریزی میکنند آنوقت میگویند: «دین آزاد است!» چرا؟ چون دیگر از دین احساس خطر نمیکنند.
- امیرالمؤمنین(ع) میفرمود: تا وقتی که لباس و طرز غذاخوردنِ شما شبیه دشمنان نشود، سعادتمند خواهید بود. (لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَیْرٍ مَا لَمْ یَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ یَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّل؛ محاسن/2/410) آن کسانی که میخواهند شما را نابود کنند، اگر سبک غذاخوردن و لباسپوشیدن شما را عوض کردند، بیچاره هستید!
- الان در غرب، یک نهضتی راه افتاده است دربارۀ «لزوم کنترل رفتار»؛ اما این نهضت هنوز به ایران اسلامی نرسیده است، چرا؟ چون این حرفِ دین هم هست! آن کسانی که بهعنوان کارگزار و مدیران میانی، کشور را اداره میکنند، کِی میخواهند این فریفتگی به فکر و فرهنگ صهیونیستها را از دست بدهند؟ کِی میخواهند بفهمند که دین، عقلانی است؟! حتی بسیاری از تجربیات علوم تجربی هم دین(گزارههای دینی) را تأیید میکند. لااقل بر اساس همین دانش تجربی عمل کنید! امروزه دانش تجربی نشان میدهد که نوعِ رفتار و سبک زندگی مهم است.
- متاسفانه در آموزشهای دینی ما هم، این جانیفتاده است، الان کسی که میخواهد آموزش دینی بدهد، معمولاً سراغ جهانبینی و ایمان و بحثهای کلامی و اعتقادی میرود نه سراغ اصلاحِ رفتار!
- دربارۀ آثار رفتار بر گرایشها و اندیشه، روایات مختلفی وجود دارد. مثلاً اینکه امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر» (نهجالبلاغه/ حکمت409) قلب صفحهای است که چشم روی آن مینویسد. تو بگو «به کجاها نگاه میکنی؟» تا معلوم شود ایمانت چقدر است؟
- امام صادق(ع) میفرماید: «إِیَّاکُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِی الْقَلْبِ الشَّهْوَة» (تحفالعقول/ 305) نگاه خودت را بهصورت هرزه به اینطرف و آنطرف نینداز، نگاه در قلبِ تو شهوت تولید میکند. (نه اینکه چون تو شهوتران هستی، نگاه میکنی!)
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: از بیکاری، هوسرانی در میآید «مِنَ الْفَرَاغِ تَکُونُ الصَّبْوَةُ» (غررالحکم/9251) و ما بهصورت سازمانی در کشورمان حدود 4سال به اسم «دبیرستان» جوان را بیکار نگه میداریم؛ درحالیکه این سن، سنّ کار و خستهشدن بدن و فکر-بهصورت توأمان- است. ما به جوانان این مملکت خیانت میکنیم که میگوییم «کار نکن، فقط میخواهیم با داده(اطلاعات) حافظۀ تو را پُر کنیم!» ما بهصورت سازمانی، فساد را در جامعه رواج میدهیم.
- کسی که کار میکند، بهتر میفهمد. البته کاری که جوان دبیرستانی بخواهد از آن پول در بیاورد، شاید پیدا نشود اما کاری که نخواهد از آن پول در بیاورد، خیلی فراوان است! اصلاً «کار» باید ناموس دبیرستان باشد. دبیرستانی که در کنار تحصیل، بچهها را به کار و فعالیت وادار نمیکند، در واقع دارد برای مملکت فساد میآورد!
امام صادق(ع) میفرماید: «إِیَّاکُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِی الْقَلْبِ الشَّهْوَة» (تحفالعقول/ 305) نگاه خودت را بهصورت هرزه به اینطرف و آنطرف نینداز، نگاه در قلبِ تو شهوت تولید میکند.
سلام
به نظر بنده مجازی گردی هایی مثل اینستاگرام و پینترست هم از این دسته اند. داده های بصری ای که از حد حساب و کتاب خارج می شوند.