دانشگاه امام صادق(ع) - سبک زندگی، مؤثرتر از آگاهی و ایمان(11)
«پنج مانع بزرگ» بر سرِ راه کسب و کار در کشور/ طاغوت، آدمها را ضعیف و دین قوی میکند/ در آخرالزمان، مستضعفین چگونه قوی میشوند؟ / طرح کلیِ «از استضعاف درآمدن» در عرصۀ اقتصادی، همان «اقتصاد مقاومتی» است/ اقتصاد مقاومتی یعنی «اقتصاد، مردمی شود»/ اگر اقتصاد مردمی شود، خودبهخود زمینۀ رانت و دزدی کمتر میشود/ یکی از اشکالات ما تقویت ادبیات عدالت در مقابل ادبیات مقاومت است
شناسنامه:
- مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
- زمان: 1397/06/29
- صوت: اینجا
- مناسبت: محرم 97
بخشهایی از یازدهمین شب سخنرانی علیرضا پناهیان در دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «سبک زندگی موثرتر از ایمان و اگاهی» را در ادامه میخوانید:
«مبارزه با طاغوت» آنروی سکۀ عبودیت خداست/ متأسفانه بعثت انبیا، اکثراً بهعنوان یک مسئلۀ اعتقادی بیان شده و این تلویحاً تحریف دین و آغاز سکولاریزم است
- در قرآن کریم با دو مفهوم «استضعاف» و «استکبار» (و گاهی بهجای استکبار، با مفهوم «طاغوت») برخورد میکنیم که اهمیت این دو مفهوم از صدر بعثت نبوی، تا ظهور امامزمان(ع) اهمیت کلیدی است.
- در آغاز بعثت نبوی در جریان نزول آیات قرآن، از طغیانِ انسان سخن گفته شد (إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى؛ علق/6) کمااینکه در بعثت حضرت موسی(ع) نیز از طغیان فرعون سخن به میان آمد (اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى؛ طه/24) انگار انبیاء مبعوث میشوند برای اینکه با طغیان مبارزه کنند! «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ؛ نحل/36) پیامبران آمدهاند که بگویند «خدا را عبادت کنید و از طاغوت، اجتناب کنید»
- متأسفانه بعثت انبیا، اکثراً بهعنوان یک مسئلۀ اعتقادی بیان شده است و این تلویحاً تحریف دین است و آغاز سکولاریزم است. اگر کتاب اصول عقائد را بهعنوان اولین کتاب آموزش دینی به کسی بدهند و در این کتاب، مبارزه با طاغوت، آن روی سکۀ «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ» نوشته نشده باشد، این تلویحاً تحریف دین است! (هرچند در این کتابها، قصد خیر داشته باشند)
طاغوت، آدمها را ضعیف میکند و دین، آدمها را قوی میکند
- در آخرالزمان بناست که مستضعفین حاکم بشوند، یعنی دوران استضعاف و دوران طاغوت تمام میشود. طاغوت ذاتاً چهکار میکند؟ طاغوت و طغیانگران، طغیان میکنند و یکعدهای را ضعیف میکنند و مستضعف درست میکنند. دین چهکار میکند؟ هدف دین این است که آدمها را قوی کند!
- نگویید که «دین، آدمها را معتقد میکند و به خدا میرساند!» مگر دین یک امر موهوم و خیالی است؟ واقعبین باشیم! هیچ پیغمبری نمیتواند «بدون مبارزۀ با طاغوت» و «بدون از بین بردن استضعاف» و «بدون درگیری با استکبار» مردم را به خدا برساند. درگیریِ دین، با مسائل اجتماعی کاملاً آشکار است!
در آخرالزمان، مستضعفین چگونه قوی میشوند؟ / طرح کلیِ «از استضعاف درآمدن» در عرصۀ اقتصادی، همان «اقتصاد مقاومتی» است
- در آخرالزمان، مستضعفین قوی میشوند؛ اما چگونه قوی میشوند؟ چگونه وارث زمین میشوند؟ آیا آنها در نهایت ضعف و بدون اینکه عرضه و توانی برای گرفتن حق خودشان پیدا کنند، وارث میشوند؟! اینکه خیلی غیرمعقول است. اینکه مستضعفین وارث زمین میشوند، یعنی دست از استضعافشان برمیدارند؛ یعنی قوی میشوند! بنا نیست یک مولای قوی با 313نفر آدم قوی، بیاید و یکمشت آدم ضعیف را سرپرستی کنند! این تصور غلطی از مهدویت و ظهور است.
- سبک زندگیِ ما باید بهگونهای باشد که ما آدمهایی قوی بشویم. قدرت و قوت مستضعفین، باید از نظر روحی و فکری و فرهنگی و اقتصادی باشد. الان طرح کلیِ «از استضعاف در آمدن» در عرصۀ اقتصادی، همان «اقتصاد مقاومتی» است. اقتصاد مقاومتی میگوید جامعه باید از نظر اقتصادی اینقدر مقاوم باشد تا به آن صدمه نخورد.
اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد، مردمی بشود/ برای شکلگیری اقتصاد مقاومتی، تصدیگری دولت باید کاهش پیدا کند
- اقتصاد مقاومتی در یک جمله، یعنی اقتصاد، مردمی بشود؛ حالا-در این عرصه- طاغوتگری چیست؟ یک جلوهاش میتواند تصدیگری دولت در ادارۀ امور جامعه باشد.
- برای اینکه اقتصاد مقاومتی شکل بگیرد، تصدیگری دولت باید کاهش پیدا کند و کارها، مردمی بشود! اقتصاد مقاومتی یک شعار ارزشی نیست بلکه یک عقلانیت است؛ برای اینکه در رقابت، بتوانیم از پسِ اقتصادهای مستقل دنیا بر بیاییم! تا مستقل نشویم قوی نمیشویم. الان کشورهای مستقل و قدرتمند دنیا همه اقتصاد مقاومتی دارند!
- هیچکدام از دولتهای ما در زمانهای مختلف نتوانستند اصل 44 قانون اساسی را درست پیاده کنند. مجلس شورای اسلامی هم متاسفانه اخیراً بسیار غیرمردمی عمل کرد؛ به حدی که اخیراً وقتی شفافیت آراء نمایندگان را به رأی گذاشتند، بااینکه حدود 200نفرشان قول داده بودند به این لایحه رأی بدهند، یک باند سیاسی مخصوص، رأی نداد و این را از دستور خارج کردند و ما دوباره از نظر شفافیت در مجلس، جزء کشورهای عقبمانده شدیم! انتظار نداشته باشید که بهسادگی بتوانید در دولت، جلوی رانت را بگیرید؛ بهوسیلۀ مجلسی که نمایندگانش علاقهمند هستند زیرآبی بروند! این یعنی مردم نامحرم هستند! چرا میخواهند پنهانکاری کنند؟! انتظار نداشته باشید کشوری که مجلسِ آن شفاف نیست، اقتصادش مردمی بشود!
اگر اقتصاد مردمی بشود، خودبهخود زمینۀ رانت و دزدی کمتر میشود
- عدالت و مخالفت با ظلم، چیز خوبی است اما معنایش این نیست که همهاش دنبال گرفتن دزدها باشیم! بهجای اینکه مدام دنبال این باشیم که «دزد» بگیریم، باید ساختارهایی داشته باشیم که دزد تولید نکند و امکان رانتها را از بین ببرد. وقتی همهچیز، دولتی باشد، فایده ندارد که بنشینیم و مدام بگوییم: «دولتمردها فساد نکنند!»
- اگر مردم در اقتصاد و در ادارۀ کشور، قوی بشوند، آنوقت دیگر بسترِ رانتخواری پدید نمیآید که بعداً مدام بخواهیم دزد بگیریم. جذابترین خبر برای افراد حزباللهیِ عدالتخواه، گرفتن دزد نیست بلکه جذابترین خبر، راه افتادن یک کارخانه یا مجوز گرفتن یک کارخانه است که الان متاسفانه کار بسیار سختی است!
یکی از اشکالات ما تقویت ادبیات عدالت در مقابل ادبیات مقاومت است
- یکی از اشکالات ما تقویت ادبیات عدالت در مقابل ادبیات مقاومت است، مقاومتکردن مهمتر از عدالتخواهی است. چون ظلم همهجا ممکن است وجود داشته باشد، مسئله این است که ما نباید ضعیف باشیم تا کسی جرأت نکند به ما ظلم کند. لذا ادبیات مقاومت را باید افزایش داد و به آن بیشتر توجه کرد.
- مردم باید از نظر اقتصادی قوی بشوند، وقتی مردم از نظر اقتصادی قوی بشوند یک قسمتی از استضعاف، از بین میرود. اگر تصدیگریِ دولت همین مقداری باشد که الان هست و اگر قانون کسب و کار همینقدر ضعیف باشد که الان هست، قوۀ قضائیۀ قویتر از این هم نمیتواند از رانتخواری جلوگیری کند.
در جهاد اقتصادی بیش از اینکه دنبال گرفتن دزدها باشیم باید دنبال تقویت تولید باشیم
- قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى تِجارَةٍ...تُجاهِدُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکم وَ أَنفُسِکُم» (صف/10) ای مؤمنین، آیا میخواهید من شما را دلالت کنم بر یک تجارتی که از عذاب الیم شما را نجات بدهد؟... در راه خدا با اموالتان و جانهای خودتان جهاد کنید.
- در جهاد اقتصادی هم صرفاً نباید دنبال این باشیم که دزد بگیریم، بلکه باید دنبال این باشیم که مولّد باشیم، این اولویتش بالاتر است. مردم باید در اقتصاد مشارکت کنند، آیا دولت میگذارد؟ آیا قوانین و ساختارها اجازه میدهند؟ برخی میگویند: «دولت و قوانین، از تولید و کسب و کار، حمایت نمیکنند!» خُب، در این شرایط، باید همۀ ما قیام به حق انجام دهیم، و جهاد اقتصادی کنیم. کمااینکه قرآن میفرماید: «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى» (سبأ/46)
- خداوند میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/25) ما پیامبران را فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان(قوانین و قواعد) فرستادیم تا مردم خودشان عدالت را اجرا کنند! نمیفرماید که «پیامبرها قسط را اجرا کنند» قسط یک امر مردمی است، عدالت یک مسئلۀ مردمی است و باید توسط خودِ مردم اجرا شود. البته پیغمبر راهنمایی میکند، قواعد و مقررات میآورد و انگیزهاش را ایجاد میکند و-در مقام ولایت- نظارت میکند، اما قسط را خود مردم اجرا میکنند.
- حضرت امام(ره) در سال 1341 میفرمود: «دولت باید طورى باشد که اگر شکست خورد، مردم عزا بگیرند و براى حفظش قیام کنند» (صحیفه امام/1/117) و میفرماید: «اگر جدا شدند، ملت از گرفتارى دولت خوشنود مىشود و مردم از مالیات و کار مىدزدند؛ ولى هرگاه یکى باشند، مردم گلیم زیر پاى خود را در مواقع لزوم مىفروشند و به دولت مىدهند تا رفع نیاز دولت بشود!» (صحیفه امام/1/123)
الان اگر دولت به مردم بگوید «دلار نخرید» آیا مردم گوش میکنند؟! چرا؟
- ایشان در سال 58 فرمود: «یکى از موجبات ضعف دول اسلامى این است که تفاهم بین دولتها و ملت نیست. دولت خود را از مردم جدا کرده و مردم هم به دولت بدبین شدهاند؛ و در نتیجه اگر دولتى مشکل اقتصادى داشته باشد، ملت در حل آن هیچگونه همکارى نمىنماید. اگر دولتها با ملت خود به درستى رفتار کنند، براى هیچ یک از آنها مشکلى بهوجود نمىآید» (صحیفه امام/9/250)
- الان اگر دولت به مردم بگوید «دلار نخرید» آیا مردم گوش میکنند؟! در حالیکه دولت باید بتواند بگوید «مردم، بیایید دلارهایتان را بفروشید تا قیمت دلار پایین بیاید» دولت با 24میلیون رأی به مردم میگوید «برای یارانه، ثبت نام نکنید» همه ثبتنام میکنند! دلیلش چیست؟ وقتی مردم میبینند شما در شفافیت قراردادهای دولتی از کشور برادر و همسایۀ ما «افغانستان» عقب هستید، چگونه کمک کنند؟! وقتی در شفافیت بودجه هفتاد و پنجمین کشور جهان هستید، چگونه کمک کنند؟!
امام(ره): همانطور که با شرکت مردم در جنگ پیروز شدیم، در تجارت هم مردم را شرکت دهید
- امام(ره) میفرماید: «وقتى که ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده کند و بدوشد ملت را، دیکتاتورى پیش مىآید...آن روزى که شما احساس کردید که مىخواهید فشار به مردم بیاورید بدانید که دیکتاتور دارید مىشوید. بدانید که مردم معلوم مىشود از شما رو برگرداندهاند. مادامى که مردم هستند و کمک دارند به شما مىکنند، شما اگر مردم نبودند نمىتوانستید این جنگ را اداره بکنید» (صحیفه امام/18/79)
- و میفرماید: «مردم را در همه امور شرکت بدهیم. دولت به تنهایى نمىتواند که این بار بزرگى که الآن به دوش این ملت هست بردارد. ... همان طورى که با شرکت مردم در این جنگ، شما بحمد اللَّه پیروز شدید و پیروزتر هم خواهید شد، با شرکت اینها شما مىتوانید اداره کنید این کشور را. مردم را در امور شرکت بدهید، در تجارت شرکت بدهید، در همه امور شرکت بدهید. مردم را در فرهنگ شرکت بدهید، مدارسى که مردم مىخواهند درست کنند کارشکنى نکنید برایشان، البته نظارت لازم است، انتقاد هم لازم است، لکن کارشکنى نکنید» (صحیفه امام/20/56)
پنج مانع بزرگ بر سرِ راه کسب و کار در کشور/ 1. قانون پولی و بانکی کشور
- حالا ما باید چهکار کنیم؟ چه مواردی را در اقتصاد، باید اصلاح کنیم؟ چرا کسب و کار در این کشور، خوب جلو نمیرود؟ اقتصاددانها پنج تا مانع بزرگ ذکر کردهاند:
- مانع اول، قانونِ پولی و بانکی کشور است که باید عوض بشود. قانون پولی و بانکی این کشور مال دهۀ شصت است، بنا بوده یک دوره اجرا بشود و بعد اصلاح بشود، اما هنوز مانده است. خردمندان جامعۀ ما کجا هستند؟! این قانون بنا بود پنجسال بهطور موقت اجرا بشود ولی تا الان ادامه دارد! سایر مشکلات و مسائل بانکها را هم که داریم میبینیم!
- چرا قانون پولی و بانکی ما اجازه داده است که اینهمه شرکت تحت نظر بانکها باشد؟ بانکها مگر بنا بود این کار را بکنند؟ سیستم بانکی کشور باید درست بشود و این ربطی به این جناح و آن جناح هم ندارد
2. قانون کار / قانون کار نباید روحیۀ کارمندی و کارگری را در کشور افزایش بدهد
- مانع دوم، قانون کار است، من قانون کار را مطلقاً رد نمیکنم ولی قانون کار نباید روحیۀ کارمندی و کارگری را در کشور افزایش بدهد. قانون کار باید از کارفرمای خوب همانقدر حمایت بکند که از کارگرِ خوب حمایت میکند و از کار، همانقدر حمایت کند که از این دو. همه میگویند قانون کار مشکلاتی دارد اما کسی جرأت نمیکند یا همّت نمیکند برای اصلاح آن اقدام کند.
3. قانون مالیات
- مانع سوم، قانون مالیات است. یک نقص بزرگی در قانون مالیاتی ما وجود دارد که در خیلی از کشورها کنترل میکنند. در همۀ دنیا این را میگویند: «ثروتی که برایش زحمت نکشیدهای باید برایش مالیاتِ درشت بدهی» (مثلاً کسی که یک زمینی داشته و اتفاقاً از کنارش اتوبان رد شده و ناگهان قیمت زمین دهها برابر شده است، طبیعتاً برای این ثروتش، زحمت نکشیده است و باید متناسب با آن، مالیات بیشتری بدهد)
4 و5. قانون تجارت و قوانین تأمین اجتماعی/ تأمین اجتماعی ورشکسته است!
- مانع چهارم، قانون تجارت است که مصوب سال 1347 است! مانع پنجم هم قوانین و مقررات مربوط به تأمین اجتماعی است که واقعاً فاجعه است! میتوان گفت که این یکی از بزرگترین موانع برای کسب و کار آسان در کشور است!
- اصلاً صنعت بیمۀ اجتماعی، تأمین اجتماعی و بازنشستگی، شکستخورده است. میگویند: «تو پولت را به ما بده، ما با پول تو در این شرکتها کار میکنیم وقتی تو بازنشسته شدی پول بازنشستگی شما را میدهیم» اما این شرکتها الان زیانده هستند! لذا وقتی بازنشسته بشوی و بخواهی پول بگیری، پولی نیست که به تو بدهند!
امام(ره) فرمود: زندگی مردم را بهدست کارمند ندهید!
- یکی از وزرا که در اوایل دهۀ شصت، عضو کابینۀ دولت بود، در خاطراتش نوشته است: «از امام خمینی(ره) پرسیدم: صنعت، کشاورزی، تجارت باید دست دولت باشد یا مردم؟ امام گفتند: کشاورزی، مسکن، صنعت، تجارت را بهدست مردم بدهید. مسکن در سؤال من نبود، امام اضافه کردند. من پرسیدم تا چه حد باید به دست مردم بدهیم؟ فرمود باید همهاش را به دست مردم بدهید، دولت نظارت کند، قانون بگذارد، هدایت بکند، کنترل کند... و بعدفرمودند: زندگی مردم را به دست کارمند ندهید» (برای تاریخ میگویم،ص407 محسن رفیق دوست)
- وقتی میگوییم «دولت باید کوچک بشود» خیلیها ذهنشان میرود سمت اینکه «شرکتها را صرفاً باید واگذاری کنند!» نه، بحث ما صرفاً این نیست، بلکه تصدیگری غلطِ دولتی باید اصلاح بشود.
برای مردمیکردنِ نظام، چه مراحلی را طی کردهایم؟
- ما در جهت مردمیکردن نظام خودمان، چند مرحله را طی کردهایم. مرحلۀ اول: به صورت مردمی یک نظام استکباری را ساقط کردیم. مرحلۀ دوم، بهصورتِ مردمی، مسئولین و نمایندگان خودمان را تعیین کردیم-صرفنظر از اینکه اینها خوب بودند یا بد، بههرحال خودمان انتخاب کردیم- که البته هرچه جلوتر میرویم باید نحوۀ انتخابهای خودمان را اصلاح کنیم تا انتخاب غلط نداشته باشیم.
- شما مقدار عقل این آدم را بررسی کنید که در مجلس شورای اسلامی بیانیه میخواند و میگوید: «علت مشکلات این است که از اول انقلاب با جهان درگیر شدیم! و الان باید رفراندم بگذاریم که درگیر باشیم یا نباشیم؟» آیا ما با جهان درگیر شدیم؟! این یکی از تهمتهایی بود که زمان امام(ره) بعضیها به امام گفتند و امام(ره) آرزوی مرگ کرد! ما با جهان درگیر شدیم و مشکلات داریم یا قانون تجارتمان مال 1337 است؟! یا مقررات داخلی غیرصحیح و غیر شرعی تأمین اجتمامی برای تولید کار، مشکل ایجاد میکند؟!
بهصورتِ مردمی از کشور دفاع کردیم اما بهصورت مردمی سازندگی نکردیم
- مرحلۀ سوم اینکه بهصورت مردمی رفتیم از مملکت خودمان دفاع کردیم. در مرحلۀ بعد، باید بهصورت مردمی، سازندگی میکردیم ولی مردمی سازندگی نکردیم. سیستمها زیاد اجازه ندادند که بهصورت مردمی سازندگی کنیم.
- باید زندگیای داشته باشیم، شهری داشته باشیم، آموزش پرورشی داشته باشیم، که همه سراغ «قویکردن اقتصاد از دل مردم» باشند. شاید لازم باشد آموزش پرورش در این زمینه، جلو بیفتد.
در جهان 45درصدِ فسادها، توسط مردم کشف میشود/ در کشور ما اکثرِ کشف فساد به نهادهای نظارتی واگذار شده
- صدا و سیما باید مدام به موانع کسب و کار بپردازد؛ نباید همهچیز را به قوۀ قضائیه سپرد. الان در جهان 45درصدِ فسادها، توسط مردم کشف میشود و ده درصد توسط نهادهای نظارتی. اما در کشور ما اکثرِ کشف فساد به نهادهای نظارتی واگذار شده است. برای کشف فساد، سیستم درستی تعریف نکردهایم. در کشورهای دیگر معمولاً این کار را میکنند که جایزه میگذارند و میگویند: «هر کارمندی یا هر کارگری که یکدانه فساد در یک قرارداد دید، متناسب با مقدار آن فساد مالی و حجم قرارداد، به او پول میدهیم و اسمش را هم محفوظ نگاه میداریم تا-از دست مجرمین- امنیت داشته باشد»
- اگر کار اقتصادی نکنیم و ضعیف باشیم و فقط شعار مرگ بر اسرائیل سر بدهیم، چه فایدهای خواهد داشت؟ اگر ما ضعیف باقی بمانیم و دشمن در جنگ اقتصادی پیروز بشود، کربلاهای وحشتناکتری خواهیم داشت!
جلسه بعد>>
با سلام و خسته نباشید.
استاد می فرمایند که«متأسفانه بعثت انبیا، اکثراً بهعنوان یک مسئلۀ اعتقادی بیان شده است و این تلویحاً تحریف دین است و آغاز سکولاریزم است.»
آیا واقعا مسائل اعتقادی فرع بعثت انبیاء هست یا اصل بعثت انبیاء؟ پس چرا امام علی در خطبه 1 نهج البلاغه زمانی که به توضیح بعثت رسول الله می پردازد می فرماید:
إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً [ص] رَسُولَ اللَّهِ ص لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِیِّینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کَرِیماً مِیلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَیْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَى غَیْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَة
تا این که خداى سبحان، براى وفاى به وعده خود، و کامل گردانیدن دوران نبوّت، حضرت محمّد (که درود خدا بر او باد) را مبعوث کرد، پیامبرى که از همه پیامبران پیمان پذیرش نبوّت او را گرفته بود، نشانههاى او شهرت داشت، و تولّدش بر همه مبارک بود. در روزگارى که مردم روى زمین داراى مذاهب پراکنده، خواستههاى گوناگون، و روشهاى متفاوت بودند: عدّهاى خدا را به پدیدهها تشبیه کرده و گروهى نامهاى ارزشمند خدا را انکار و به بتها نسبت مىدادند، و برخی به غیر خدا اشاره مىکردند. پس خداى سبحان، مردم را به وسیله محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از گمراهى نجات داد و هدایت کرد، و از جهالت رهایى بخشید. سپس دیدار خود را براى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بر گزید
اصلا بحث اعتقادی هست. حضرت وضعیت مشرکانه دوران جاهلیت را توضیح می دهند سپس می فرمایند فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَة بعدش هم می فرماید پیامر از دنیا رفت یعنی خلاصه کار پیامبر را اعتقادی بیان می کنند. اگر هم مبارزه با طاغوت می کنند در راستای تحقق توحید هست. اصل بحث اعتقادی هست. مبارزه با طاغوت فرع ماجراست.