دوقطبیسازی دروغین موجب «خفقان سیاسی» میشود/ «دیکتاتوری سیاسی» نتیجۀ جناحبندی و دوقطبی غیرواقعی است
- مکان: دانشگاه تهران
- زمان: 1397/10/09
- صوت: اینجا
- مناسبت: ایام الله 9 دی
وجود «دوقطبیِ سیاسیِ کاذب» موجب انتخاب افراد ضعیف و سودجو میشود/ جناحبندی سیاسیِ کاذب، بدتر از دیکتاتوری و مانع شایستهسالاری است/ دشمنان هم در داغکردن دعوای اصلاحطلب و اصولگرا نقش داشتهاند/ بخش حداقلیِ فتنۀ 88 میدانستند تقلب نشده؛ میخواستند بازی را بههم بزنند!/ قشر گستردهای از مردم دربارۀ انقلاب، دچار سوءتفاهم شدهاند
در ادامه بخشهایی از سخنرانی علیرضا پناهیان در دانشگاه تهران با مناسبت «بزرگداشت 9 دی » را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
علیرضا پناهیان:
- کسانی که در فتنۀ 88 حضور داشتند(از نظر جمعیت) دو بخش بودند؛ یک بخش حداقلی و یک بخش حداکثری. آن بخش حداقلی میدانستند که تقلب نشده است و میدانستند که دارند چهکار میکنند؟ آنها میخواستند بازی را بههم بزنند. آن بخش حداکثری هم شامل کسانی بود که واقعاً باور کرده بودند که «تقلب شده است» و هم شامل کسانی که طرز تفکر آن جریان را قبول دارند.
- در اینجا میخواهیم دربارۀ یک قشر گستردهای از مردم صحبت کنیم که در این انقلاب، دچار سوء تفاهم شدهاند و ما همیشه بهواسطۀ این سوء تفاهم، داریم هزینه میدهیم؛ هم در انتخابات، بازی میخوریم و همه ضرر میکنند، هم در مواردی مثل فتنۀ 88 بعضیها از این سوءتفاهم، بهشدت سوء استفاده میکنند.
- شاید بشود نام این سوءتفاهم را گذاشت «دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی!» چون بهدلایل مختلف، این دوئیّت، وجود ندارد و دروغ است! وجود یک دوقطبیِ سیاسی دروغ، موجب میشود در تمام انتخاباتها، افراد ضعیف اما زرنگ و سودجو انتخاب شوند. چون طرفداران این گروه میگویند: «اگر به اینها رأی ندهیم، طرف مقابل رأی میآورد! لذا هرچند ایدهآل و شایسته نیستند ولی به اینها رای میدهیم!» طرفداران آن گروه هم، همین را میگویند. لذا افراد غیرشایسته و ضعیف بر سر کار میآیند.
- این «دوقطبیِ دروغین» اجازه نمیدهد که اوضاع جامعه ما بهتر نمیشود! صهیونیستها و دشمنان ما هم در داغکردن دعوای اصلاحطلبی و اصولگرایی نقش داشتهاند! البته اختلافنظر و تفاوتِ جریانهای سیاسی در کشور ما هست و اتفاقاً بیشتر و جدّیتر از این هم هست! اما داغکردنِ این دو جریان موجب شده است که هیچوقت کشور ما آن رشد و پیشرفتی که باید را نداشته باشد.
- شما تصور کنید که دانشجوها بخواهند اساتید خودشان را بر اساس همین دیدگاه جناحی-که امروز رایج است- انتخاب کنند! در این صورت «علم» ضربه میخورَد. در زمینههای دیگر هم اگر بخواهیم جناحی برخورد کنیم، قطعاً ضربه خواهیم خورد.
- آنهایی که این طرح دوقطبی را برای کشور ما ریختهاند، حدود 100سال است که اروپا و آمریکا را همینطوری دارند اداره میکنند؛ یعنی این دوقطبیبازیها را در آنجا هم پیاده کردهاند!
- در این تردیدی نیست که اختلافنظر موجب رشد ما خواهد شد. اما وقتی که دوقطبیسازی بشود، این اختلافنظرها دچار خفقان سیاسی میشود و بهخوبی بروز پیدا نمیکند. چون اگر کسی در یک جناح سیاسی، بخواهد برخی از نظرات جناح مقابل را تأیید کند، بهشدت مورد هجمه قرار میگیرد که «چرا جناح مقابل را تقویت میکنی؟!»
- خفقان سیاسی و دیکتاتوری سیاسی، نتیجۀ جناحبندیها و دوقطبیهای غیرواقعی است. این دیکتاتوری سیاسی، الان در اروپا دارد تجربه میشود. الان در فرانسه، این یک موضوع جدّی است؛ مردم دنبال نجات از این دوقطبیهایی هستند که سرشاخههای هر دوقطب در دست صهیونیستهاست!
- ما الان باید از این فضای عمومیِ دوقطبیسازی که موجود است، عبور کنیم. نباید فضا بهگونهای باشد که افراد در هر جناحی که هستند، برخی از نظرات خودشان را-از ترسِ اینکه توسط جناح خودشان، به آنها هجمه نشود- نگویند و برای مردم مطرح نکنند.
- اگر دموکراسی بنا باشد جامعه را با خفقان روانیِ سیاسی و با جناحبندیهای کاذب، اداره کند، این از دیکتاتوریِ سعودیها هم بدتر است، چون آن دیکتاتوریِ صادقانه است، ولی این دیکتاتوریِ مزورانه است! علامه طباطبایی میفرمود: دموکراسی از دیکتاتوری بدتر است (ترجمه المیزان/4/194) در دیکتاتوریِ ناشی از «جناحبندی کاذب سیاسی» نمیدانید یقۀ چه کسی را باید بگیرید؟ اما دیکتاتوری، لااقل میدانیم یقۀ چه کسی را باید گرفت!
- جناحبندیِ سیاسیِ کاذب که مانع شایستهسالاری است، بدتر از دیکتاتوری است. امروز همین نوع دموکراسی است که دارد اینهمه در جهان، جنایت میکند.