۹۷/۱۱/۲۱ چاپ ایمیل و پی دی اف
نیاز ما به حکمت، برای تشخیص مصداق(1)

برای دین‌داری، آگاهی‌داشتن کافی نیست؛ حکمت هم لازم است/«قدرت تشخیص مصداق» یکی از عناصر تحقق حکمت در فرد است/ در مقام تشخیص مصداق چه عواملی مؤثرند؟/ اگر یک عالم دین، حکمت نداشته باشد ممکن است سازِ مخالف دین بزند!

شناسنامه:

  • مکان: هیئت ثارالله قم
  • زمان: 1397/11/17
  • صوت: اینجا
  • تعداد: 4 جلسه
  • مناسبت: فاطمیه 97
علیرضا پناهیان، در اولین جلسه از مراسم ایام فاطمیه در هیئت ثارالله قم، با اشاره به تأکید قرآن بر لزوم آموزش «حکمت» در کنار آموزش کتاب، گفت: «طبق آیات قرآن، تعلیم کتاب کافی نیست و پیامبر(ص) باید حکمت هم تعلیم بدهد. چون اگر فقط کتاب خدا را به کسی یاد بدهید و او ظرفیت و شعور لازم را نداشته باشد، از جای‌جای کتاب، مدام علیه دین استفاده می‌کند.» در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

«قدرت تشخیص مصداق» یکی از عناصر تحقق حکمت در انسان است

  • در علم طبابت، یک اصطلاحی وجود دارد به نام «حدس بالینی». مقصود از این اصطلاح چیست؟ بعضی از اطباء در مقام تشخیص بیماری، در موقع معاینۀ مریض، قبل از اینکه او را به آزمایشگاه بفرستند و تعیین کنند چه آزمایشی باید بدهد تا بیماری‌اش معلوم شود، حدس درستی می‌زنند و می‌گویند «احتمالاً دچار فلان بیماری است...» و بعد از آزمایش، معلوم می‌شود که حدس آن طبیب، درست بوده است.
  • یکی از معانی «حکمت» یا یکی از ارکان و عناصر تحقق حکمت در یک فرد، این است که فرد بدون مقدمات علمی، حدس و گمان مطابق با یقینی داشته باشد و مصادیق را دقیقاً مشخص کند؛ این برای هر علمی نیاز هست. بعضی افراد -در عرصه‌های مختلف- از حدس صائبی برخوردار هستند که ما گاهی از چنین چیزی تعبیر می‌کنیم به «حکمت» یا ممکن است از آن تعبیر کنیم به «قدرت تشخیص»
  • این روایت را شاید بتوان یکی از توضیح‌دهندگان حکمت تلقی کرد: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: از گمانه‌زنیِ اهل تقوا مراقبت کنید که خدا حق را بر زبان آنها جاری می‌کند! «اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَجْرَى الْحَقَّ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ» (غررالحکم/2508) اگر بگوید «به گمانم این آدمِ درستی نیست» این گمانه‌زنیِ او مطابق واقعیت است؛ مثل همان طبیبی که دارای حدس بالینی است و حکمت تشخیص و معاینه را دارد و معمولاً حدسش درست در می‌آید.

آموزش قرآن بدون حکمت، چه آسیبی می‌تواند داشته باشد؟

  • خداوند در قرآن می‌فرماید: پیامبر(ص) هم کتاب یاد می‌دهد، هم حکمت! «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» (جمعه/2) یعنی تعلیم کتاب خدا کافی نیست، پیامبر(ص) باید تعلیم حکمت هم بدهد. چرا؟ چون اگر فقط کتاب خدا را به کسی یاد بدهید ولی او شعور لازم را نداشته باشد، از جای‌جای کتاب، مدام علیه دین استفاده می‌کند. در مقام تشخیص مصداق اینکه «در چه زمانی چه وظیفه‌ای دارد؟ و اهمیت کدام وظیفه بیشتر است؟» مدام دچار اشتباه می‌شود، چنین کسی، دین خودش را خراب می‌کند و اگر عالم دینی باشد، دین مردم را هم خراب می‌کند. لذا خداوند-در این آیه- حکمت را به کتاب چسبانده است، تا فراموش نشود.
  • حکمت، ابعاد مختلفی دارد و معنای آن اعم از «تشخیص مصداق» است، اما یکی از معانی حکمت، ظنّ قوی یا ظنّ صائب است؛ به‌ویژه وقتی انسان در مقام تشخیص مصداق، گمانه‌زنی می‌کند. ما در این جلسات، نمی‌خواهیم به‌طور کامل دربارۀ حکمت صحبت کنیم، بلکه می‌خواهیم دربارۀ تشخیص مصداق-که بخشی از حکمت به آن تعلق می‌گیرد- صحبت کنیم.

تشخیص مصداق، نیاز به حکمت دارد

  • تشخیص مصداق، نیاز به حکمت دارد. ممکن است یک عالم دینی، بتواند استنباط احکام شرعی را از منابعش انجام دهد ولی هنوز برخوردار از حکمت نباشد. لابد بخشی از حکمت برمی‌گردد به اینکه یک فقیه، بتواند مصداق را درست تشخیص بدهد. یک فقیهی در قم بود که قبل از انقلاب، مثلاً مبارز بود و اهل زندان و کتک‌خوردن هم بود، اما در دوران دفاع مقدس به شاگردهایش می‌گفت: «حالا نمی‌خواهد به جبهه بروید و خودتان را به کشتن بدهید! اگر هم مجبور شدید و رفتید، در یک گوشه و کناری باشید و زود برگردید!» این درحالی‌ است که علی(ع) می‌فرماید: «إِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ» (نهج‌البلاغه/خطبه27)
  • اگر کسی عالمِ دین باشد ولی حکمت نداشته باشد، این نگرانی دربارۀ او هست که فریبِ علم خودش را بخورَد و راحت، سازِ مخالف بزند! قرآن دربارۀ چنین افرادی می‌فرماید: «کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً» (جمعه/5)

گاهی قدرت تشخیص و بصیرت برخی از عوام، بیشتر از خواص است!

  • دانایی کفایت نمی‌کند؛ شاید کسی به کتاب خدا دانا باشد، اما حکمت نداشته باشد و نتواند تشخیص بدهد که «الان از این‌همه تکالیف دینی، کدامش را باید انجام بدهد؟» چنین کسی به چه دردی خواهد خورد؟! اگر کسی عالم و دانا بود ولی حکمت نداشت، دانسته‌های خود را به‌هم می‌بافد طوری که بافته‌های او را نمی‌شود به‌راحتی باز کرد!
  • کافی است یک فردِ دانایی که حکیم نیست، بخواهد از یک تشخیص غلط خودش دفاع کند! او تا صبح قیامت هم برایت دلیل می‌آورد و اراجیف می‌بافد! درحالی‌که آن تشخیص مصداق را اگر جلوی یک آدم عوام بگذارید، خیلی راحت می‌گوید: «خُب معلوم است که این‌طور نیست!» کمااینکه رهبر انقلاب-قریب به این مضمون- می‌فرمود: ممکن است یک‌کسی عوام باشد ولی قدرت تشخیص و بصیرتش از خواص بیشتر باشد!

عوامل مؤثر در تشخیص مصداق، چیست؟/ عالم‌بودن به زمان و مکان، برای تشخیص مصداق، لازم است

  • چه عواملی موجب می‌شوند که آدم، مصداق را درست تشخیص بدهد؟ در قرآن و روایات، برای «درست تشخیص‌دادن مصداق» چه تعابیری داریم؟ حضرت امام(ره) در اواخر عمر شریف‌شان صریحاً از ضرورت «عالم‌بودن به زمان و مکان» و دخالت‌داشتنِ زمان و مکان در فقه سخن می‌گفتند. می‌فرمودند: فقه، همان فقه جواهری است، اما زمان و مکان باید دخالت داده بشوند (...این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین‏ کننده در اجتهادند؛ صحیفه امام/21/289) یعنی آن موقعیتی که در آن قرار می‌گیری، خیلی تعیین‌کننده است که تو الان این مصداق را درست تشخیص بدهی.
  • امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: جوان‌ها(فرزندان خود) را به آدابی که خودتان داشتید وادار نکنید، چون آنها در زمان دیگری به‌دنیا آمده‌اند و مالِ یک زمان دیگرند «لا تَقسِروا اَولادَکُم عَلى آدابِکُم، فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرِ زَمانِکُم» (شرح‌ابن‌ابی‌الحدید/20/267) زمان، خیلی چیزها را تغییر می‌دهد، اما همه‌چیز را تغییر نمی‌دهد! لذا ممکن است بعضی‌ها از این مطلب، سوءاستفاده کنند؛ مثلاً شما از جوانِ خودتان یک درخواست منطقی و بجا دارید، اما او ممکن است-با استناد به کلام فوق- در مقابل حرفِ حق شما بگوید «شما دارید آداب زمانۀ خودتان را به من تحمیل می‌کنید!» به‌هرحال جلوی برخی از سوءاستفاده‌ها را نمی‌شود گرفت، کمااینکه از بعضی‌ها از آیات قرآن هم سوءاستفاده می‌کنند!

بعضی از امور، با «زمان» تغییر می‌کنند و بعضی از امور، با «افراد»

  • در مقام تشخیص مصداق چه عواملی مؤثر هستند؟ زمان و زمانه، یکی از عواملی است که توجه به آن، موجب می‌شود مصداق‌ها را درست تشخیص بدهیم. بعضی از امور، با «زمان» تغییر می‌کنند؛ مثلاً در یک زمانی، شما باید نوعاً با همه با حسن‌ظنّ برخورد کنی، در یک زمانی هم شما باید نوعاً با همه با سوءظن برخورد کنی!
  • عامل دیگری که در تشخیص مصداق مؤثر است، تفاوت بین انسان‌هاست (تفاوت‌های اشخاص و صفات ژنتیک آنها و دارایی‌ها و امکانات اشخاص) مثلاً دو نفر، پیش امام‌صادق(ع) می‌آمدند و هر دو یک سؤال می‌پرسیدند (یا هر دو یک مشکل داشتند) اما حضرت برای هریک از آنها، جواب و راه‌حل متفاوتی مطرح می‌کرد، چون تشخیص مصداق برای افراد مختلف، فرق می‌کند و این همان حکمت است.
  • امام صادق(ع) می‌فرماید: اگر می‌دانستید آدم‌ها چقدر متنوع آفریده شده‌اند احدی را سرزنش نمی‌کردید که چرا این گناه را انجام دادی؟! (لَوْ عَلِمَ النَّاسُ کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى هَذَا الْخَلْقَ لَمْ یَلُمْ أَحَدٌ أَحَداً؛ کافی/2/44) شاید برای شما ترک این گناه آسان باشد ولی برای او خیلی سخت باشد. لذا اگر شما این گناه را انجام بدهی، ممکن است 10تا چوب بخوری، ولی او اگر انجام بدهد، شاید فقط یک چوب بخورَد.

برای دین‌داری، آگاهی‌داشتن کافی نیست؛ حکمت هم لازم است

  • برای دین‌داری کردن، آگاهی‌داشتن کفایت نمی‌کند؛ حکمت هم لازم است. اگر تا حالا فقط از آگاهی با ما صحبت کرده‌اند، اشتباه کرده‌اند؛ درحالی‌که چهار مرتبه در قرآن، رسالت پیامبر و انبیاء این‌گونه بیان شده است(که سه مرتبه از آن، عین همدیگر است): «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» (بقره/129) (آل‌عمران/164) (جمعه/2) البته کسی که خودش حکمت ندارد، نمی‌تواند به دیگران حکمت یاد بدهد! کمااینکه اگر کسی سواد نداشته باشد، نمی‌تواند به دیگران بگوید سواد چیست!
  • شما اگر امام‌جماعتِ مسجد شدی، باید حکمت هم داشته باشی و الا مردم را منحرف می‌کنی؛ بعضی‌ها را مغرور می‌کنی و بعضی‌ها را مأیوس می‌کنی! مثلاً کسی که همیشه به مسجد می‌آید و دائماً نماز اول‌وقت می‌خواند، شما نباید او را مغرور کنی و نباید به او بگویی «تو چقدر آدم خوبی هستی!» شاید او به‌طور ژنتیک آدم منظمی است و اگر عرق‌خور هم بود، کارهایش را سرِ وقت انجام می‌داد! شاید لازم باشد به چنین کسی بگویی: «به خودت غرّه نشو! برای تو این کارها آسان است، مغرور نشو!» اگر حکمت نداشته باشی، یا آدم‌ها را مأیوس می‌کنی یا مغرور! مثلاً می‌گویی: آنهایی که به نماز جماعت می‌آیند، کارشان درست است و آنهایی که نمی‌آیند، جایشان در جهنم است!

یکی از جاهایی که حکمت به کار می‌آید در عرصۀ سیاست است

  • یکی از جاهایی که حکمت به کار می‌آید در عرصۀ سیاست است. اینکه آدم تشخیص بدهد که الان وقت صلح است یا نه، نیاز به حکمت دارد. در اسلام، هم صلح داریم و هم جنگ داریم، ولی باید دید که الان وقت کدام است؟ اگر جای این دو را عوض کنیم، مملکت بدبخت می‌شود و ملت بیچاره می‌شوند!
  • در زمان دفاع مقدس که نیاز بود جوان‌ها به جبهه بروند، بعضی‌ها می‌گفتند: «مؤمن در بستر هم بمیرد شهید است؛ این را امام صادق(ع) فرمود!» بله، واقعاً امام‌صادق(ع) این را فرموده است، ولی آیا الان وقتِ به‌کار بستنِ آن است؟!

یکی از راه‌های کسب حکمت این است که «از روی دستِ یک حکیم، ببینی»

  • یکی از راه‌های کسب حکمت این است که از روی دستِ یک حکیم، ببینی و حکمت را یاد بگیری! حضرت امام(ره) معلم باعظمت حکمت برای ما بود. صحیفۀ امام(ره) را بخوانید تا  ببینید این طبیبِ حکیم در هر موقعیتی چه گفته است؟
  • شما ممکن است این اطلاعات دینی که در سخنان امام(ره) هست را در جاهای دیگر(در میان روایات و آیات قرآن) هم به‌صورت خام پیدا کنید؛ اما در کلام امام(ره) می‌توانید ببینید که این حکیم بزرگ وقتی دارد معاینه می‌کند، چگونه در هر موقعیتی از کدام اطلاعات دینی استفاده می‌کند؟ از روی دست این طبیب ببنید که چگونه بیمار را معالجه می‌کند؟

«وزن‌دادن به امور و اشخاص» یکی از کارهای حکمت در مقام تشخیص مصداق است

  • یکی از کارهای حکمت در مقام تشخیص مصداق، وزن‌کشی است. بعضی از کارهای خوب، یک وزنی دارد و خیلی سنگین‌تر از یک کار خوب دیگر است. بعضی از گناهان هم یک وزن قبیحی دارند که برخی از گناهان دیگر این‌مقدار قباحت را ندارند! مثلاً حضرت امام(ره) در یک شرایط خاصی حتی ممکن است شراب‌خوردن را جایز یا لازم بداند، اما از انتقاد نابجا یا تحلیل غلط سیاسی-که موجب تضعیف نظام شود- گاهی ممکن است آرزوی مرگ بکند و چند ماه بعدش هم از دنیا برود! یعنی وزن آن حرفِ غلط، به‌حدی سنگین بود که امام فرمود من می‌خواهم از دست این حرف‌ها بمیرم!
  • اگر وزنِ کارهای خوب و بد را متوجه نشویم، یک‌دفعه‌ای وقتی چهارتا بی‌حجابی در جامعه دیدیم، ممکن است بگوییم که «فساد مملکت را فرا گرفته است!» چرا؟ برای اینکه زیادی داریم به این کارِ غلط، وزن می‌دهیم.
  • گاهی از اوقات، کارِ حکمت «وزن‌دادن» به امور و اشخاص است. یعنی حکمت، ارزشِ هر کاری و ارزش هر شخصی را مشخص می‌کند. حکمت، زمان هر کاری و هر امری را مشخص می‌کند، حکمت، مقدار هر کاری و هر امری را مشخص می‌کند. حکمت، راه‌حل‌های متفاوت برای یک درد در انسان‌های مختلف را بیان می‌کند. حکمت راهِ گذر از مشکلات را برای جوامع مختلف، متنوع بیان می‌کند. حکمت برای یک درد و برای یک انسان، در زمان‌های مختلف، درمان‌های مختلف می‌دهد. حکمت-به یک معنا- تشخیص مصداق است.
  • امام(ره) به رزمنده‌ها وزن می‌داد و می‌فرمود: من شما را که می‌بینم از خودم خجالت می‌کشم! صحیفۀ امام(ره) را بخوانید تا وزن‌دادنِ درست را یاد بگیرید!

حضرت زهرا(س) می‌خواست وزنِ جنایتِ مردم مدینه را به آنها نشان دهد...

  • حضرت زهرا(س) دربارۀ بیماریِ مردم مدینه-که کارهای بسیار بد را کم‌وزن‌ حساب می‌کردند- فرمود: شما از فعل قبیحی که ضرر می‌زند، چشم‌پوشی می‌کنید! «الْمُغْضِیَةَ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبِیحِ الْخَاسِر» (احتجاج طبرسی/1/106) یعنی چرا به این جنایت بزرگی که صورت گرفته است، وزن نمی‌دهید؟!
  • مردم مدینه در مقابل آن اشتباه بزرگ-که علی(ع) را کنار گذاشتند- می‌گفتند: «اینکه چیزی نیست! حالا که طوری نشده است! البته درست است که علی‌بن‌ابیطالب(ع)، شایسته‌تر بود، ولی حالا هم طوری نشده است...» اما حضرت زهرا(س) می‌خواست به آنها بفهماند که وزن این جنایت، خیلی سنگین است، چرا از آن چشم‌پوشی می‌کنید؟!
  • وقتی حضرت زهرا(س) از بیماری مردم مدینه صحبت می‌کند، یعنی این بیماری خیلی در جوامع بشری، مهم است؛ چون حضرت فاطمه(س) برای همۀ زمان‌ها است. وقتی ایشان از یک بیماری خواص و نخبگان سیاسی مدینه صحبت می‌کند یعنی این بیماری یک بیماری مهلک برای خواص و نخبگان جوامع بشری است.

(الف2-ن2)


جلسه بعد »»

نظرات

باعرص سلام وتشکر فراوان که فرمایشات استاد رو به این راحتی در اختیار ما قرار میدهید وتشکر فراوان از استاد که واقعا مطالب عالی وکاربردی ومفیدی رو ارائه میدهند اجر همگیتان با امام عصر(عج)انشالله
سلام
لطفا صوت سخنرانی رو بگذارید
ممنونم
۲۶ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۳۸ عبدالله المری
صوت نیست، صوت بذارید عزیزانم

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...