۹۹/۰۱/۱۴ چاپ ایمیل و پی دی اف
آشنایی با برخی مضامین دلنشین مناجات شعبانیه (2)

چرا خیلی‌ها سراغ مناجات نمی‌روند؟ / اگر خدا خواسته‌های ما را می‌داند، چرا باید دعا کنیم؟/ وقتی التهاب و اشتیاق انسان اوج گرفت، دیگر نمی‌تواند سکوت کند و دعا نکند / دعاها و ناله‌های ما در نظر خدا واقعاً اثر دارد

شناسنامه:

  • زمان: 99/01/09
  • موضوع: آشنایی با برخی مضامین دلنشین مناجات شعبانیه
  • مکان: جلسات مجازی
  • صوت: اینجا

وقتی خدا همۀ حرف‌ها و نیازهای ما را-قبل از اینکه مطرح کنیم و از او بخواهیم- می‌داند، پس چرا علی(ع) در این مناجات، این‌قدر اصرار دارد که «خدایا دعای مرا بشنو»؟ ایشان در واقع می‌خواهد شدت اصرار خودش را اعلام کند و بگوید: «خدایا با اینکه می‌دانم از همۀ احوال و خواسته‌هایم خبر داری، ولی باز هم متضرعانه درِ خانۀ تو می‌آیم و از تو تقاضا می‌کنم و اصرار دارم که با تو حرف بزنم...»

چرا خیلی‌ها سراغ مناجات نمی‌روند؟ چون می‌گویند «خدا حرف دلم را می‌داند»

در آغاز مناجات شعبانیه دلائل زیادی برای مناجات نکردن وجود دارد؛ دلایلی که نشان می‌دهد وقتی انسان در مقابل خدا می‌خواهد حرفی بزند، جایی برای هیچ حرفی نیست! چون وقتی خدا حرف دلِ انسان را می‌شنود، وقتی قبل از اینکه بخواهد حرفی بزند خدا حرف او را می‌داند، وقتی خداوند نیازهای هر کسی را می‌داند، دیگر چه حرفی باقی می‌ماند که انسان بخواهد به خدا بگوید؟
شاید خیلی‌ها اصلاً سراغ مناجات نمی‌روند به این دلیل که فکر می‌کنند «خدا همۀ حرف‌های دل آنها را می‌داند و همۀ نیازهایشان را می‌داند.» أمیرالمؤمنین علی‌(ع) در مناجات شعبانیه به دلائل دعا نکردن اشاره می‌کنند؛ بعد از آن اصرار شدیدی که در آغاز دعا دیده می‌شود، بعد از آن التهاب، بعد از آن تضرع و آن فراری که از دیگران و زندگی و دنیا به‌سوی خداوند دارند، بعد از آن اشتیاقی که به سخن گفتن با خدا نشان می‌دهند، بلافاصله حرف‌هایی می‌زنند که انگار «دلائل دعا نکردن» است!

علی(ع) در این مناجات، برخی از «دلایل دعا نکردن» را بیان می‌فرماید

امیرالمؤمنین(ع) بعد از فرازهای آغازین مناجات شعبانیه به‌درگاه خدا عرضه می‌دارد: «وَ تَعْلَمُ ما فی‏ نَفْسی‏» تو می‌دانی در جان من چه می‌گذرد، «وَ تَخْبُرُ حاجَتی‏، وَ تَعْرِفُ ضَمیری‏» از حاجت من خبر داری و از ضمیر من آگاه هستی، «لا یخْفی  عَلَیک اَمْرُ مُنْقَلَبی‏ و َمَثْوای» هیچ چیزی از گذشته و آیندۀ من نیست که از آن خبر نداشته باشی، «وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقی‏ و اَتَفَوَّهُ  بِهِ مِنْ طَلِبَتی‏، وَ اَرْجُوهُ لِعاقِبَتی‏» و آن چیزهایی که می‌خواهم بگویم، همه را خبر داری... همۀ اینها می‌تواند دلائل دعا نکردن باشد که «خدایا تو خودت می‌دانی من وضعم چگونه است»
خُب اگر خداوند متعال اینها را می‌داند، پس چرا امیرالمؤمنین(ع) در این مناجات، این‌قدر اصرار دارد که با خدا سخن بگوید؟ چرا می‌گوید «وَاسْمَعْ دُعائی‏ اِذا دَعَوْتُک، وَاْسمَعْ نِدائی‏ اِذا نادَیتُک، وَ اَقْبِلْ عَلیّ اِذا ناجَیتُک» اتفاقاً أمیرالمؤمنین علی‌(ع) در اینجا می‌خواهند شدت اصرار خودشان را اعلام کنند و بگویند: «خدایا با اینکه همۀ اینها را دربارۀ من می‌دانی، ولی باز هم من این‌قدر متضرعانه درِ خانۀ تو می‌آیم و از تو تقاضا می‌کنم...» وقتی أمیرالمؤمنین(ع)  این کلمات را بر زبان جاری می‌کنند، در واقع اصرارهای ایشان برای دعا پررنگ‌تر می‌شود، یعنی «خدایا با اینکه می‌دانم همۀ احوال من را خبر داری، ولی من یک اصراری دارم که با تو حرف بزنم...»

اگر خدا خواسته‌های ما را می‌داند، چرا باید دعا کنیم؟/ وقتی التهاب و اشتیاق انسان اوج گرفت، دیگر نمی‌تواند سکوت کند و دعا نکند

ممکن است ما آدم‌های معمولی، این‌قدر مانند أمیرالمؤمنین علی(ع) درک عمیق نداشته باشیم از اینکه خداوند از همۀ احوال ما خبر دارد، ولی أمیرالمؤمنین(ع) که درک عمیق و باور عمیقی دارند نسبت به اینکه خدا از حال انسان خبر دارد، پس چرا باز هم اصرار می‌کنند که «خدایا دعای مرا بشنو!» در حالی که أمیرالمؤمنین(ع) می‌دانند که خدا می‌شنود؟
خب، این نشان‌دهندۀ یک سطحی از تمنا و تقاضا است که برخی حرف‌های عقلانی را در می‌نوردد و کنار می‌گذارد. گفت: «طریق عشق می‌ورزی خرد را الوداعی گو» اگر انسان بخواهد دو دوتا چهارتا بکند، آن‌وقت می‌گوید: «خدایا شما که خودت همۀ حاجات من را می‌دانی» اما وقتی التهاب روحی و اشتیاق و تمنای انسان به حد اعلی رسید او دیگر نمی‌تواند صبر کند و سکوت کند و دعا و مناجات نکند.

مناجات شعبانیه را به این نیت بخوانیم: «آمدیم شاهد باشیم که علی(ع) با خدا چگونه حرف می‌زند؟»

ما اگر مناجات شعبانیه را به این نیت بخوانیم که «آمده‌ایم شاهد باشیم أمیرالمؤمنین علی(ع) چگونه با خدا حرف می‌زند؟!» واقعاً این دعا برای ما فوق‌العاده خواهد بود؛ این‌جور دعاخواندن که ما به أمیرالمؤمنین(ع) و به اصرارهای او نگاه کنیم، واقعاً زیباست.

یاد آن روایتی می‌افتم که یکی از اصحاب حضرت(ع) می‌گوید: سحرگاهان دیدم أمیرالمؤمنین علی(ع) دارند به سمت بیرون شهر می‌روند، گفتم: آقا کجا می‌روید؟ ایشان با یک حال خاصی فرمود: دنبال آرزوهای خودم می‌روم! گفتم: آقا آرزوها و نیازهای شما چه چیزهایی هستند؟ فرمود: آن کسی که باید بداند خودش می‌داند، نیازی نیست به کسی دیگر بگویم. این جملات را به رفیقشان فرمودند و بعد با یک حالی رفتند در خانۀ خدا و شروع کردند به ضجه زدن و گریه کردن. (قَالَ نَوْفٌ الْبِکَالِیُّ: رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ مُوَلِّیاً مُبَادِراً. فَقُلْتُ: أَیْنَ تُرِیدُ یَا مَوْلَایَ؟ فَقَالَ: دَعْنِی یَا نَوْفُ إِنَّ آمَالِی تُقَدِّمُنِی فِی الْمَحْبُوبِ...؛ بحارالانوار/ ج91/ صص94)

احوال علی(ع) را در مناجات با خدا ببینیم تا بفهمیم در این عالم چه خبر است!

خدایا اگر ما به تو نمی‌رسیم حداقل به این برسیم که یک‌بار مناجات أمیرالمؤمنین علی‌(ع) را مشاهده کنیم و بفهمیم در عالم چه خبر است؟ لااقل از دور بتوانیم اولیاء تو را نگاه کنیم و بفهمیم که ایشان چه احوالی داشتند؟ اگر خودمان هیچ‌وقت تصور روشنی از این احساس نداریم و نتوانسته‌ایم آن را در وجود خودمان تجربه کنیم، این حالت را در چهرۀ بی‌مثال أمیرالمؤمنین(ع) ببینیم.
در همان ابتدای مناجات و فرازهای آغازین دعا ببینید که أمیرالمؤمنین علی(ع) چه کلماتی را از اعتقاد خودش به خدا بیان می‌کند که «خدایا تا آخر عمر من هرچیزی برایم اتفاق می‌افتد، دست تو است و در علم تو هست، «وَ بِیدِک لا بِیدِ غَیرِک زِیادَتی‏ و َنَقْصی‏ وَ نَفْعی‏ وَ ضَرّی‏» نهایت توحید خودشان را دارند نشان می‌دهند. در کنار اینکه أمیرالمؤمنین علی(ع) یک اشتیاق فوق‌العاده‌ای دارند نشان می‌دهند که این اشتیاق موجب می‌شود نتوانند سکوت کنند، با اینکه خدا همه‌چیز را می‌داند، اما این اشتیاق شدید موجب می‌شود باز هم با خدای خودش حرف بزند و خواسته‌هایش را مطرح کند.

علی(ع) ناله‌های خودش را واقعاً مؤثر می‌داند/ دعاها و ناله‌های ما در نظر خدا واقعاً اثر دارد

همچنان که در فراز قبلی توضیح دادیم، این اشتیاق شدید موجب می‌شود که بگوید خدایا «اسمع ندایی... اسمع دعائی...» بااینکه نیازی نیست اینها را بگوید، چون خدا خودش می‌شنود، خدا حتی حرف‌های ظالمان را هم می‌شنود. درست است که در متنِ این «اسمع» یک اقبال و یک وجه مثبتی وجود دارد، اما در واقع نیازی به گفتنش نیست، منتها آن شدت اشتیاق موجب می‌شود که این «اسمع» در ابتدای دعا بیان شود و این شدت اشتیاق در فراز اول مناجات، به صورت عجیبی دیده شود.
این فراز اول مناجات، یک پیام دیگر هم دارد و آن اینکه أمیرالمؤمنین علی(ع) ناله‌های خودشان را واقعاً مؤثر می‌داند و به درگاه خدا عرضه می‌دارد: «بِیدِک لا بِیدِ غَیرِک زِیادَتی‏ وَ نَقْصی‏ وَ نَفْعی‏ وَ ضَرّی‏» خدایا من می‌دانم کارم دست تو است لذا درِ خانۀ تو ناله می‌زنم... این نشان می‌دهد که دعاها و ناله‌های ما در نظر خدا واقعاً اثر دارد.

علی(ع) هرشب در مناجاتش فضای تازه‌ای را مقابل خود می‌بیند که باید طی کند

علی(ع) این حرف‌ها را یک‌بار نمی‌گفتند بلکه هرشب این برنامۀ مناجات را داشتند. شاید ما بگوییم: «خُب یا علی، شما دیشب مناجات کردی و هرچه می‌خواستی از خدا گرفتی و خدا به شما اقبال کرد، دوباره فرداشب چه چیزی می‌خواهی با خدا مطرح کنی؟ چه می‌خواهی به خدا بگویی؟ شما که دیشب در دعا کم نگذاشته بودی، دیشب همه‌چیز از خدا خواسته بودی، هرچه خیر و خوبی وجود داشت، از خدا خواسته بودی، دوباره فرداشب برای چه آمدی؟» ما گاهی از اوقات در عمرمان یک‌بار این‌گونه دعاها و مناجات‌ها را تجربه می‌کنیم و می‌گوییم «خُب یک‌بار به خدا گفتیم دیگر! چرا هرشب برویم و دعا کنیم؟!»
أمیرالمؤمنین علی(ع) هرشب دارد چیز تازه‌ای می‌بیند، هرشب دارد فضای تازه‌ای را مقابل خودش می‌بیند که باید طی کند، پس باید بگوییم که هرشب اشتیاقش دارد بیشتر می‌شود. أمیرالمؤمنین(ع) آدم تکرار نیست، آدم حرف بیهوده زدن نیست، آدم حرف کهنه زدن نیست؛ لذا حتماً دارند یک فضای جدید‌تر، یک نیاز جدیدتر و یک موقعیت جدیدتر در مقابل خودشان می‌بینند. إن‌شاءالله خدا ما را در مناجات‌های أمیرالمؤمنین(ع) مستغرق کند.
(الف2-ن2)

نظرات

۱۵ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۵۵ نجیب الله رضایی

عالییی

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...