۹۹/۰۳/۰۷ چاپ ایمیل و پی دی اف
بی تو به سر نمی‌شود (8)

ما به محبت و حمایت عاطفی از سوی امام، نیاز داریم/ کسی که این محبت را نبیند، سرگشته می‌شود/ کسی که حس نکند اولیاء خدا دوستش دارند، اگر بی‌دین شد تعجب نکنید!/ «حمایت عاطفی» یکی از حمایت‌های مهم توسط امام است

شناسنامه:

  • زمان: 99/02/13
  • موضوعبی تو به سر نمی‌شود
  • مکان: مسجد دانشگاه رضوی
  • صوت: اینجا
علیرضا پناهیان، در ماه مبارک رمضان در حرم مطهر امام‌رضا(ع)، با موضوع «بی تو به سر نمی‌شود» سخنرانی می‌کند. این سخنرانی که بدون حضور مخاطب برگزار می‌شود، در این ماه مبارک، هر روز حدود ساعت ۱۶ از شبکۀ پنج سیما پخش می‌شود. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در هشتمین جلسه را می‌خوانید:

مروری بر ابعاد نیاز ما به امام؛ از حمایت معنوی تا حمایت مادی و اجتماعی

همان‌طور که در جلسات قبل بیان شد، ما در این بحث، نمی‌خواهیم فقط نیاز به امام را اثبات کنیم، بلکه می‌خواهیم به این نتیجه برسیم که مهم‌ترین نیاز ما نیاز به امام است و مهم‌ترین رابطۀ ما رابطۀ با امام است. مفید‌ترین رابطه‌ای که یک کسی در عالم هستی می‌تواند با ما برقرار کند، رابطۀ امام و رابطۀ ولی‌ّ خدا با ما است؛ حالا این ولیّ خدا ممکن است در مقام رسول‌خدا(ص) جلوه کند یا ممکن است در مقام امام معصوم، جلوه کند. البته مراتبی از این معانی را هم نوّاب ائمۀ هدی(ع) و عالمان ربانی و کسانی که به نوعی بر ما ولایت پیدا می‌کنند، خواهند داشت که این بحث دیگری است.

وقتی به ابعاد نیاز خودمان به امام، نگاه کردیم، دیدیم که یک بُعد از نیاز ما نیاز به آزادی است، یعنی امام از ابناء بشر حمایت می‌کند تا آزادی اجتماعیِ آنها تأمین بشود. این حمایت، می‌تواند حمایت اجتماعی نامیده بشود که در مفهوم «آزادی» و در رفع فشار و زورگویی طواغیت تجلی پیدا می‌کند.

حمایت دیگری که از آن صحبت کردیم حمایت معنوی بود. یعنی امام در مسیر تقرب الی‌الله از بندگان خدا حمایت می‌کند، برایشان استغفار می‌کند و شفاعت می‌کند. ما به شدت به این حمایت معنوی نیاز داریم تا از خطا کردن و اشتباه کردن، دچار ترس و وحشت نشویم، البته نه اینکه جرأت به خطا و گناه پیدا کنیم، ولی بالاخره در این زمینه به کمک نیاز داریم و این پیش‌بینی هم به صورت بسیار دقیق و دل‌نشینی صورت گرفته است و در شفاعت و استغفار امام برای مردم و کمک‌کردن امام و حمایت‌کردن امام در مسیر بندگی، جلوه کرده است.

حمایت دیگری که از آن صحبت کردیم، حمایت مادی و مالی بود که یک نمونه‌اش در شرح آیۀ کریمۀ «النَّبِیُّ اَولَی بالمُؤمنین مِن أنفُسِهِم» بحث شده است. امام حمایت مالی هم می‌کند و این‌طور نیست که فقط به افراد، آزادی بدهد و بگوید که «شما آزاد هستید» و بعد هم مثلاً اگر در یک جامعه‌ای صدهزار نفر کارتن‌خواب وجود داشته باشد، امام بگوید که «این مسائل به ما ربطی ندارد، ما فقط به اینها آزادی دادیم و حالا اگر اینها به دلایل دیگری بدبخت شده‌اند، مهم نیست!» این شیوۀ جوامعی است که از ولایت بویی نبرده‌اند و شاید بشود گفت که اینها از نتایج شوم لیبرال دموکراسی است.

یکی از حمایت‌های مهم توسط امام «حمایت عاطفی» است/ چند آیه دربارۀ حمایت عاطفیِ پیغمبر و امام

حالا به سراغ حمایت‌های دیگر امام می‌رویم. یکی از حمایت‌های بسیار مهم در مسیر حیات بشر که توسط امام صورت می‌گیرد «حمایت عاطفی» است. پیغمبر و امام، واقعاً مردم را دوست دارند و این دوست‌داشتن، آثار فوق‌العاده‌ای دارد که باید دربارۀ آن تأمل کرد. دربارۀ این دوست‌داشتن، برخی از آیات قرآن را دوباره مرور می‌کنیم:

مثلاً این آیه که در جلسات قبل هم به آن اشاره شد: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» (توبه/128) این نشان‌دهندۀ شدت علاقه و عاطفۀ پیامبر(ص) نسبت به مردم است.

در آیۀ دیگری می‌فرماید: «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً» (کهف/ 6) پیامبر من، تو نزدیک است خودت را بکشی یا نابود کنی در اثر اینکه اینها ایمان نمی‌آورند. در اینجا معلوم می‌شود که علاقۀ پیامبر(ص) فقط مخصوص مؤمنین نیست، بلکه علاقه به انسان‌ها و علاقه به بشریت است، حتی کسانی که مؤمنِ به این دین هم نیستند.

باید به همه خبر بدهیم که انسان‌ها یک عاشق دارند که پشت پردۀ غیبت است

ما مبلغین و ما مسلمان‌ها باید به همۀ بشریت خبر بدهیم که این انسان یک عاشق دارد که پشت پردۀ غیبت است. متاسفانه ما این خبر را به جوان‌های خودمان هم زیاد نداده‌ایم چه برسد به دیگر انسان‌ها!

قرآن کریم در جای دیگری می‌فرماید: «ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏» (طه/2) در واقع، اینجا دارد یک بارِ سنگین را از روی دوش پیغمبر برمی‌دارد که «رسول من، تو مردم را انذار کردی و مسئولیت خودت را در تبلیغ دین، انجام دادی، پس نگران نباش و این‌قدر محزون نباش» این آیه‌های قرآن کریم نشان می‌دهد که واقعاً پیامبر(ص) به انسان‌ها علاقمند است و دلش برای آنها می‌سوزد و انسان‌ها هم واقعاً نیاز به این حمایت عاطفی دارند.

گاهی در آیات قرآن، این مهربانی و حمایت عاطفی، به نوع دیگری خودش را نشان می‌دهد، مثلاً اینکه می‌فرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ» (آل‌عمران/159) ای پیامبر، تو به‌واسطۀ آن رحمتی که از جانب خدا به تو داده شده است با اینها نرم برخورد می‌کنی و اگر با اینها یک‌کمی بی‌محبت برخورد می‌کردی اینها از دورِ تو پراکنده می‌شدند.

تازه این آیه بعد از این است که خداوند متعال از عیب‌ها و از نافرمانی‌های مردم برای رسول خدا(ص) صحبت می‌کند و بعد می‌فرماید: پیغمبر من، در عین حال شما باز هم با اینها با محبت برخورد کن. در ادامۀ آیه هم می‌فرماید: «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ» اینها را ببخش و برایشان استغفار کن. (این استغفار هم در واقع جزوِ همان حمایت معنوی قرار می‌گیرد که جلسه قبل بیان شد.)

حمایت امام از مردم، یک حمایت صادقانه و از صمیم دل است نه صرفاً از سرِ تکلیف

این حمایت‌های پیامبر و امام، یعنی حمایت عاطفی و حمایت معنوی، یک حمایت صادقانه و صمیمانه است، آن حمایت مالی و آن حمایت اجتماعی برای تأمین آزادی هم، حمایتی است که امام از صمیم دل انجام می‌دهد، نه طبق تکلیف. یعنی این‌طور نیست که بگویند: «چون به ما گفته‌اند که این کارها را برای امت اسلامی یا برای ابناء بشر انجام بدهیم، لذا از سرِ تکلیف این کارها را می‌کنیم» بلکه ایشان با همۀ وجود، این کارها را انجام می‌دهند و این «با همۀ وجود بودن» را قرآن فریاد می‌زند.

یکی از دلائل اینکه ما باید به زیارت قبور ائمۀ هدی(ع) برویم، در واقع پاسخگویی به همین محبت است. ما مدیون این محبت هستیم. ما نمی‌دانیم چقدر محبت از سوی ائمۀ هدی(ع) پشت سرِ ما هست؛ اگر از شدتِ این محبت خبر داشتیم، با شور و اشتیاق بسیار بیشتری برای زیارت امامام معصوم، حرکت می‌کردیم.

یکی از دلائلِ اینکه حقّ ائمۀ هدی(ع) به گردن ما خیلی سنگین می‌شود، همین است که ما باید لااقل یک‌ذره به این محبتی که اولیاء خدا به ما دارند، پاسخ بدهیم. یک ذره به محبت حضرت ولی‌ّ عصر(ع) نسبت به خودمان پاسخ بدهیم. اصلاً یک‌مقدار در این باره فکر کنیم که آیا می‌توانیم این محبت را پاسخ بدهیم؟

علی(ع):  وقتی شما شاد می‌شوید ما هم به‌خاطر شما شاد می‌شویم

دربارۀ اینکه «امام» به ما محبت دارد، روایات عجیبی وجود دارد، مثلاً اینکه امام باقر(ع) به عده‌ای از مؤمنین فرمودند: من بوی شما و جان‌های شما را دوست دارم «وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِبُّکُمْ وَ أُحِبُ‏ رِیحَکُمْ‏ وَ أَرْوَاحَکُم‏» (امالی طوسی/ص772)

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید:  وقتی شما شاد می‌شوید ما هم به‌خاطر شما دل‌مان شاد می‌شود. وقتی شما غمگین می‌شوید ما هم به‌خاطر شما غمگین می‌شویم (إِنَّا لَنَفْرَحُ لِفَرَحِکُمْ وَ نَحْزَنُ لِحُزْنِکُمْ‏» (بصائر الدرجات/ ج1 /ص260)

کسی که داغ می‌بینید (مثلاً پدرش را از دست می‌دهد یا فرزندش را از دست می‌دهد) باید یقین داشته باشد که امام‌زمان(ع) به او تسلیت می‌گوید. یا اگر عروسی فرزندمان را جشن می‌گیریم، یک کارت عروسی هم به نام حضرت ولیّ‌عصر(ع) بنویسیم و بدانیم که ایشان در شادی ما شریک هستند.

ما به محبتِ امام نسبت به خودمان نیاز داریم؛ ولی معمولاً این نیاز را جدّی نمی‌گیریم

مگر می‌شود که امام، اعضای امت خود را رها کند؟! در ادامۀ روایت فوق می‌فرماید: «وَ نَمْرَضُ لِمَرَضِکُمْ وَ نَدْعُو لَکُم» وقتی شما مریض می‌شوید ما به‌خاطر شما مریض می‌شویم. اهل‌بیت(ع) از شدت محبتی که نسبت به دوستان و شیعیان خود دارند، وقتی می‌بینند که یکی از آنها مریض شده، مریض می‌شوند.

این کلام را أمیرالمؤمنین(ع) به یکی از اصحاب‌شان که کسالتی داشتند صریحاً فرمودند، که آن فرد خیلی تعجب کرد و گفت: آیا فقط نسبت به ما که اطراف‌تان هستیم این‌قدر پرعاطفه هستید یا نسبت به همۀ دوستان‌تان این‌قدر محبت دارید؟ فرمود: نسبت به همۀ دوستان‌مان این‌گونه هستیم. (فَقَالَ یَا رُمَیْلَةُ لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ یَمْرَضُ إِلَّا مَرِضْنَا بِمَرَضِهِ وَ لَا یَحْزُنُ إِلَّا حَزِنَّا بِحُزْنِهِ وَ لَا یَدْعُو إِلَّا أَمَّنَّا لِدُعَائِهِ وَ لَا یَسْکُتُ إِلَّا دَعَوْنَا لَهُ فَقُلْتُ لَهُ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاکَ هَذَا لِمَنْ مَعَکَ فِی الْقَصْرِ أَرَأَیْتَ مَنْ کَانَ فِی أَطْرَافِ الْأَرْضِ قَالَ یَا رُمَیْلَةُ لَیْسَ یَغِیبُ عَنَّا مُؤْمِنٌ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا فِی غَرْبِهَا؛ بصائر الدرجات/ ج1 /ص260)

رسول خدا(ص) نزدیک است خودش را نابود کند در اثر اینکه می‌بیند یک کسی هدایت نمی‌پذیرد، لذا خداوند به ایشان دلداری می‌دهد و ایشان را آرام می‌کند. (فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفا؛ کهف/6) این محبت شدید که از جانب اولیاء خدا به انسان‌ها هست، نیاز مبرم ما است. منتها ما گاهی از اوقات با آن به‌صورت تعارفی برخورد می‌کنیم و آن را جدی نمی‌گیریم و طبیعتاً بهره هم نخواهیم برد. انگار هنوز این نیاز عاطفی در وجود ما بیدار نشده است!

اخیراً اندیشمندان یک نکته‌ای را کشف کرده‌اند که خیلی جالب است؛ می‌گویند: اگر تا شش ماه بعد از تولد یک نوزاد، کسی او را در آغوش نگیرد، حتی اگر همۀ نیازهای جسمی او را برطرف کنند و غذا به او بدهند و... این بچه ممکن است هلاک بشود و از دنیا برود. یعنی این نیاز خیلی نیاز واقعی، ملموس و مهمی برای کودک است.

به پدر و مادرها خیلی سفارش شده است که در هفت سال اول، تا جایی که می‌توانید به بچه محبت کنید. همچنین روایت داریم که هرکسی فرزند خودش را ببوسد، یک درجه نزد خداوند متعال می‌گیرد. و نیز فرموده‌اند: هرکسی از دوستان ما که خدا فرزندی به او می‌دهد، باید فرزندش را زیاد ببوسد. (قَبِّلُوا أَوْلَادَکُمْ فَإِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً فِی الْجَنَّةِ مَا بَیْنَ کُلِّ دَرَجَتَیْنِ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ؛ مکارم‌الاخلاق/ ص220)

ما به «محبت امام نسبت به خودمان» نیاز داریم؛ کسی که این محبت را نبیند، سرگشته می‌شود

چرا فرموده‌اند که باید به فرزندمان محبت کنیم؟ برای اینکه این بچه به محبت نیاز دارد. در اینجا یک‌مقدار تأملی کنیم و فکر کنیم دربارۀ اینکه پس از دوران کودکی که از زیر سقف خانۀ پدری و مادری بیرون می‌آییم و زندگی اجتماعی‌مان را شروع می‌کنیم و برای خودمان زندگی تشکیل می‌دهیم، آیا باز هم به محبت نیاز داریم یا نه؟ این یک نکتۀ بسیار قابل‌توجه و مهم است.

آدم‌ها معمولاً فکر می‌کنند وقتی بزرگ شدند، دیگر این محبت را نمی‌خواهند! شاید این‌طور فکر می‌کند که دیگر خودش بابا شده است و دارد به دیگران محبت می‌کند و روابط اجتماعی پرمحبتی را شکل داده است و... لذا به محبت نیاز ندارد! درحالی‌که اصلاً این‌طور نیست که انسان‌ها نیاز‌شان به محبت، یک ذره هم کم بشود، بلکه بیشتر هم می‌شود. تا قبل از اینکه انسان بالغ بشود و وارد جامعه بشود،  نیازش به محبت پدر و مادر بود، ولی الان سرگشته خواهد شد اگر نیاز خودش به محبت را یک کسی-که بزرگتر از پدر و مادر اوست- برآورده نکند، یعنی اگر انسان این نیاز به «محبت امام نسبت به خودش» را نبیند، سرگشته می‌شود و بعد نمی‌داند برای چه سرگشته و حیران است.

ما باید به‌گونه‌ای حرکت کنیم تا به این نقطه برسیم که امام‌مان به ما اعلام محبت کند، از آن به بعد، تازه انرژی خواهیم گرفت، از آن به بعد تازه زندگی خواهیم کرد.

در روایت‌ها آمده است که از هیچ‌کسی جلوی خودش تعریف نکنید؛ این کار مثل این است که او را با خنجر بزنید! (إذا مَدَحتَ أخاکَ فی وَجهِهِ فکأنّما أمرَرتَ عَلى حَلقِهِ المُوسى؛ شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید/18/256) ولی ابراز محبت را استثنا کرده‌اند و فرموده‌اند: اگر به کسی علاقه داشتید، حتماً به او ابراز کنید. (إِذَا أَحْبَبْتَ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ بِذَلِکَ ؛ کافی/ ج2 / ص644) این خیلی نکتۀ مهمی است، و این ابراز محبت کردن، نیاز آدم‌ها است.

انسان اگر احساس کند کسی دوستش ندارد، غمگین و افسرده می‌شود

انسان‌ها این‌گونه‌اند که اگر کسی دوست‌شان نداشته باشد، یا احساس کنند کسی آنها را دوست ندارد، غمگین و افسرده و بی‌انرژی می‌شوند. ای کاش فقط همین‌ بود! انسان‌ها اگر کسی دوست‌شان نداشته باشد نه تنها انگیزه و انرژی لازم برای زندگی را ندارند، بلکه ممکن است آدم‌های بدی بشوند و تبدیل به آدم‌هایی بشوند که دیگر هیچ چیزی برایشان مهم نیست. خیلی بد است که یک کسی به این نقطه برسد. برخی از بزهکاران، از خانواده‌هایی بیرون می‌آیند که محبت کافی به آنها نشده است، یا مثلاً مشکلاتی در ساختار خانوادۀ آنها بوده است.

إن‌شاءالله برای همۀ جوان‌‌ها، نوجوان‌ها و کودکانی که مشکلاتی در خانه دارند، خداوند جبران بکند و اینها را تحت حمایت و محبت بزرگترهای فامیل، پدربزرگ، مادربزرگ یا.... قرار بدهد و بالاتر اینکه، اینها نسبت به حضرت ولی‌ّعصر(ع) معرفت پیدا کنند و بدانند که حضرت چقدر اینها را دوست دارد و عاشق‌شان است. یعنی بدانند که اگر پدر و مادر بالای سرشان نیست، اما مورد حمایت حضرت ولیّ‌عصر(ع) قرار دارند.

در شعرها، معمولاً از محبتِ خودمان به ائمۀ هدی(ع) حرف می‌زنیم نه از محبت ایشان به ما

واقعاً چرا ما این مسائل مهم را در کتاب‌های درسی‌مان و در بند بند موضوعات آموزشی‌مان قرار نمی‌دهیم و به تفصیل برایش کار نمی‌کنیم؟! ما که در فضای جامعه‌مان اشعار آئینی زیادی وجود دارد اما ببینید چند تا سروده یا چند تا شعر خوب وجود دارد که از محبت مولا به ما حکایت کند و از محبت امام‌مان به ما برای ما حرف بزند؟ در اکثر اشعارمان از محبتِ ما و ارادت ما به ائمۀ هدی(ع) حرف زده می‌شود، اما محبتی که ایشان به ما دارند، چه می‌شود؟ واقعاً ما وقتی برای حرم دل‌مان تنگ می‌شود، این ما نیستیم که دل‌مان تنگ می‌شود؛ بلکه اول خود حضرت هستند که دل‌شان برای ما تنگ می‌شود. این را باید باور کنیم.

دربارۀ ارتباط با پروردگار عالم هم همین‌طور است؛ یعنی اگر می‌بینیم که دل‌مان می‌خواهد به خدا مقرب‌تر بشویم، این را علامت این بگیریم که خود خداوند متعال دوست دارد ما به او نزدیک بشویم. در روایت هست: اگر می‌خواهی ببینی پیش خدا چقدر عزیز هستی، ببین خدا پیش تو چقدر عزیز است؟ اگر دوستش داری، یعنی او هم به تو علاقه دارد. (مَن أحَبَّ أنْ یَعلَمَ کیفَ مَنزِلَتُهُ عِندَ اللّهِ فلْیَنْظُرْ کیفَ مَنزِلَةُ اللّه؛ جامع‌الاخبار / ص178)

در سورۀ مائده، دربارۀ علائم اصحاب حضرت ولی‌ّعصر(ع) می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ» (مائده/54) در اینجا محبت خدا به مؤمنین، بر محبت مؤمنین به خدا، مقدم شده است، چون ارزش و اثرش بالاتر است.

کسی که احساس نکند اولیاء خدا دوستش دارند، اگر بی‌دین شد تعجب نکنید!

واقعاً اگر کسی احساس نکند که اولیاء خدا دوستش دارند، اگر بی‌دین شد تعجب نکنید. و اگر از کسی اوج فداکاری را دیدید و دیدید که با این‌همه فداکاری، باز هم دارد تواضع می‌کند و اصلاً عجب و غرور پیدا نکرده است، بدانید که حتماً محبت ائمۀ هدی(ع) نسبت به خودش را درک کرده است، لذا دیگر سر از پا نمی‌شناسد و دیگر برای فداکاری کم نخواهد گذاشت.

چرا أباالفضل‌العباس(ع) در فداکاری برای مولای خودش و برادر خودش أباعبدالله‌الحسین(ع) کم نگذاشت؟ وقتی امام‌حسین(ع) ایشان را صدا می‌زند، می‌فرماید: «بِنَفسی أنت یا أخی» یعنی فدایت بشوم... امامی که همۀ عالم می‌خواهد فدای او بشود، به ایشان می‌فرماید: بِنَفسی أنتَ... حالا شما انتظار دارید أباالفضل‌العباس یک‌ذره کم بگذارد؟!

نه از کسی که احساس می‌کند هیچ کسی (خصوصاً امام) او را دوست ندارد، تعجب کنید اگر آدم بدی شد، نه از کسی که آدم خیلی خوبی شد، تعجب کنید؛ چون خیلی خوب‌شدن معمولاً یک انرژی خیلی قوی می‌خواهد، چنین کسی حتماً یک جایی اهل‌بیت(ع) به او ابراز محبت کرده‌اند.

ما به محبت و حمایت عاطفی از سوی امام، نیاز داریم

ما به این محبت و حمایت عاطفی از سوی امام، نیاز داریم. یکی از جملات مشهور امام زمان(ع) این است که در نامۀ خود به شیخ مفید فرمودند: ما شما را فراموش نمی‌کنیم «إِنَّا غَیْرُ مُهْمَلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ؛ الخرائج و الجرائح / ج2/ ص903) این حمایت اگر نباشد معلوم است وضع ما چه خواهد شد! حضرت خودشان در ادامۀ این کلام، می‌فرماید: اگر ما از شما حمایت نکنیم که دشمنان شما را از بین خواهند برد. «وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاء»

ما باید قلب‌مان پر باشد از اینکه یک کسی واقعاً دوست‌مان دارد، مثل کودکی که قلبش پر از محبت پدر و مادر مهربان است. اگر این قلب پر باشد آن‌وقت اثر روحی و روانی‌اش را شما خواهید دید.

یک کسی-که از منافقین بود و نسبت به امر ولایت و امامت، عناد داشت- نزد امام رضا(ع) آمد و گفت: برخی از شیعیان شما در راه (علی الطریق) شراب می‌خورند. حضرت آن کلمۀ «شراب می‌خورند» را نشنیده گرفت و فرمود: الحمدلله که شیعیان ما در راه (بر طریق مستقیم) هستند! او گفت: منظورم از طریق، صراط مستقیم نیست؛ من دارم می‌گویم که آنها عرق می‌خورند! حضرت ناراحت شدند و رنگ‌شان تغییر کرد و فرمود: خدا بین محبت ما و شراب‌خواری جمع نمی‌کند. و بعد فرمود: اگر یک کسی از شیعیان ما خطایی کرد او چون مؤمن به ولایت است، روز قیامت یک خدای مهربان پیدا می‌کند، یک پیغمبر باعاطفه پیدا خواهد کرد، یک امامی که او را می‌شناسد و ائمه‌ای که او را شفاعت می‌کنند. اما شما که با ولایت عناد داری، برو به فکر خودت باش که در روز قیامت رها خواهی شد در صحرای محشر. (أَنَّ رَجُلًا مِنَ الْمُنَافِقِینَ قَالَ لِأَبِی الْحَسَنِ الثَّانِی ع إِنَّ مِنْ شِیعَتِکُمْ قَوْماً یَشْرَبُونَ الْخَمْرَ عَلَى الطَّرِیقِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَهُمْ عَلَى الطَّرِیقِ...؛ مشارق‌الانوار/ص289) و (إِنَّ شِیعَتَکَ یَشْرَبُونَ‏ النَّبِیذَ فَقَالَ وَ مَا بَأْسٌ بِالنَّبِیذِ أَخْبَرَنِی أَبِی عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ أَنَّ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ ص کَانُوا یَشْرَبُونَ‏ النَّبِیذَ فَقَالَ لَیْسَ أَعْنِیکَ النَّبِیذَ إِنَّمَا أَعْنِیکَ الْمُسْکِرَ...؛ التمحیص/ص40)

ابراز محبت و رضایت امام‌رضا(ع) به یکی از یارانش به‌نام «یونس»

در اینجا روایتی را از کتاب رجال کشّی، برای شما بخوانم که داستانی را از شخصیتی به نام «یونس» نقل می‌کند. یونس یکی از اصحاب امام رضا(ع) بود. ایشان یک‌بار از بصره خدمت امام رضا(ع) می‌رسد و در این دیدار، شکایت می‌کند از اینکه شیعیان در بصره او را اذیت و شماتت می‌کنند. همان موقعی که او داشت گله می‌کرد، یک عده‌ای از بصره نزد امام آمدند. حضرت به ایشان فرمود: شما به اتاق مجاور برو تا اینها بروند. آن عده از بصره آمدند و اتفاقاً علیه یونس هم خیلی حرف زدند، این آقای یونس هم صحبت‌های آنها را می‌شنید. وقتی آنها از نزد امام(ع) رفتند، حضرت به یونس فرمود که نزد ایشان برود.

آقای یونس دوباره نزد امام آمد و شروع کرد به گریه کردن و گفت: آقا ببینید دربارۀ من چه می‌گویند... امام‌رضا(ع) آقای یونس را می‌شناخت و می‌دانست که او کارش درست است و ایرادهایی که اهل بصره می‌گرفتند ایرادهای نابجایی بود. لذا حضرت ایشان را آرام کردند و به او فرمودند: اگر در دست تو یک دُرّ گرانبها باشد ولی مردم بگویند که تو هیچ چیزی نداری، آیا تو باید ناراحت بشوی؟ او گفت: نه، نباید ناراحت بشوم. حضرت فرمود: وقتی که امامت از تو راضی است، دیگر نباید این حرف‌ها برایت مهم باشد. «إِذْ کُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ کَانَ إِمَامُکَ عَنْکَ رَاضِیاً لَمْ یَضُرَّکَ مَا قَالَ النَّاسُ؛ رجال‌الکشی/ ص487)

این آن چیزی است که انسان در اثر محبت امام پیدا می‌کند. حالا آن محبت اولیه‌ای که امام به عموم مردم دارند و حتی به ما مؤمنین گنهکار دارند، این محبت به نوعی انگیزۀ انسان را تقویت می‌کند. ولی اگر این محبت، در حدّ محبتی باشد که امام رضا(ع) نسبت به یونس داشند، اگر چنین محبتی ابراز بشود که انسان یک انرژی بسیار باعظمت پیدا خواهد کرد.

در این شب‌های ماه مبارک رمضان، دعا کنیم که امام زمان(ع) رضایت خودشان را از ما، اعلام کنند تا برای زندگی و بندگی خودمان یک انرژی فوق‌العاده پیدا کنیم.  

(الف2-ن2)


<<جلسه قبل

جلسه بعد>>

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...