۰۰/۱۰/۲۹ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | وطنم کجاست؟

شناسنامه

 

متن:

  «بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی‌ها شکایت می کند، کز نیستان چون مرا ببریده‌اند از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند.» من جدایی یادم نمی‌آید! جدا شدم؟ از کی؟ از کجا؟ این یک مرتبه‌ای از نسیان است دیگر. وطن داشتم؟ کجا بود آنجا؟ بابا جای خیلی خوبی بود! چی بود اصلاً؟ یادم نمی‌آید.

 در قرآن کریم از حرکت ما به سوی خدا به رجعت تعبیر شده. این خودش یک خودآگاهی می خواهد که من می خواهم برگردم به وطنم. برگردم به اصلم. آدم خودآگاهی‌اش به اوج برسد، احساس نیاز به بازگشتن پیدا می کند. خیلی، خیلی مهم است. شما نسبت به محلّ قدیمی‌تان چه حسی دارید؟ نسبت به وطن‌تان چه حسی دارید؟ وقتی که انسان رفت توی محلّ قدیمی‌ خودش چه انبساط خاطری پیدا می کند؟ چه آرامشی پیدا می کند؟ درست است؟ ما بازگشت‌مان به سوی خداست. این را ما اگر عمیقاً خودمان را بشناسیم می فهمیم که آنجا وطن ماست و یک حسّ وطنی نسبت به خدا و قرب پروردگار عالم پیدا می کنیم. قرب پروردگار کجاست ما به خدا می خواهیم مقرب بشویم؟ آن‌جایی که بودیم می خواهیم برگردیم آنجا.

 می‌فرماید «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ»(حشر 19)؛ مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند بعد خدا کاری کرد که آنها خودشان را فراموش کردند. مثلاً به‌یاد نمی‌آوریم که گفت «بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی‌ها شکایت می کند، کز نیستان چون مرا ببریده‌اند از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند.» من جدایی یادم نمی‌آید! جدا شدم؟ از کی؟ از کجا؟ این یک مرتبه‌ای از نسیان است دیگر. وطن داشتم؟ کجا بود آنجا؟ بابا جای خیلی خوبی بود! چی بود اصلاً؟ یادم نمی‌آید.

 شدیدترین آلزایمر این است که آدم وطنش را و آن اطلاعات قدیمی خودش را از دست بدهد. آلزایمر از نوع خودآگاهی این است که آدم موطن اصلی خودش را فراموش بکند. اصلاً آدمی که دارای خودآگاهی باشد هیچ‌وقت به دنیا علاقه پیدا نمی‌کند. من مال جای دیگر هستم، اصلاً اینجا نباید باشم! بال‌بال می زند که برگردد. آن جای قشنگ در ذهنش هست، پیامبران می آیند خبر می دهند به انسان می گویند برمی‌گردی به آنجای اصلی خودت. می گوید ها! خیالش راحت می شود. تشکر می کند از پیامبرها. بعد اگر آدم یک کمی دقت بکند، پیامبر الهی را وقتی که نگاه می کند می گوید: «من شما را می شناسم! یک جایی ندیدم؟!»

ما بازگشت‌مان به سوی خداست. این را ما اگر عمیقاً خودمان را بشناسیم، می فهمیم که آنجا وطن ماست و یک حسّ وطنی نسبت به خدا و قرب پروردگار عالم پیدا می کنیم.

نظرات

من همیشه بی قرار بودم و هستم...

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...