۰۱/۰۲/۰۳ چاپ ایمیل و پی دی اف
تاریخ بعثت و عصر ظهور( فصل دوم ) - جلسه هفدهم

پیامبر(ص) مبعوث شد تا ضعفا را قوی کند؛ وقتی همه قوی باشند، زیر بار ظلم‌ نمی‌روند/ شاخص معنویت و سلامت، قدرتمندی است / ایمانی که به تو قدرت روحی ندهد معنویت نیست؛ بازی است!

شناسنامه:

  • زمان: 1401/01/31
  • مکان: برنامه وقت سحر شبکه افق
  • موضوع: تاریخ بعثت و عصر ظهور(فصل دوم)
  • صوت: اینجا
علیرضا پناهیان در سحرهای ماه مبارک رمضان با حضور در برنامۀ سحر شبکۀ افق، فصل جدیدی از سلسله‌ مباحث «تاریخ بعثت و عصر ظهور» را آغاز کرده و دربارۀ تناسب بعثت پیامبر اسلام(ص) با ظهور امام‌زمان(عج) به گفتگو می‌پردازد. در ادامه، فرازهایی از جلسه هفدهم این گفتگو را می‌خوانید:

بخشی از استغفار ما وابسته به این است که بفهمیم گناهان با ما چه کردند

چون در آستانۀ شب‌های قدر هستیم، در این جلسه بیشتر دربارۀ استغفار و معنویت و رابطه با خدا صحبت می‌کنیم. واقعیت این است که وقت‌هایی هم که بحث اجتماعی می‌کنیم، دقیقاً داریم بحث فردی رابطۀ ما و خدا را مطرح می‌کنیم چون ما چاره‌ای نداریم جز اینکه امتحان‌ها را در متن جامعه پشت سر بگذاریم و امتیاز بگیریم تا در محضر پروردگار مقرب بشویم. به همین علت بحث‌های ما اجتماعی می‌شود.

بخشی از استغفار ما وابسته به این است که بفهمیم گناهان با ما چه کردند و اینکه بدانیم «هر کسی خوب است، باید خوب‌تر بشود» وقتی اولیاء خدا را می‌بینیم که چطور درِ خانۀ خداوند متعال استغفار می‌کنند ما نمی‌توانیم خودمان را از استغفار بی‌نیاز بدانیم. اگر ما بخواهیم آدم‌های خوبی بشویم باید به کجا برسیم؟ امشب جواب این سؤال را با هم بررسی می‌کنیم. اگر ما گناهی داشتیم؛ گناه فکری، قلبی، عملی و... این گناه ما را به کجا رسانده است؟ از چه چیزی باید کنده بشویم؟ از کدام نتیجه؟ ان‌شاءالله در پاسخ به این سؤال، بحث جلسات قبل‌مان را ادامه می‌دهیم.

یکی از شاخصه‌های ضعف انسان، نهی از منکر نکردن است

در جلسات قبل گفتیم رسول گرامی اسلام مبعوث شدند تا ضعفا را از ضعف بیرون بیاورند و آن کسانی را که احساس نابجای قدرتمندبودن دارند و می‌خواهند با زورگویی، قوّتی را بدست بیاورند، تضعیف بکنند. رسول‌خدا(ص) می‌خواهد قدرتمندان پوشالی را ضعیف کند و انسان‌های ضعیف را تقویت کند. وقتی همه قوی باشند، دیگر کسی به کسی ظلم نمی‌کند.

طرح عملیاتی رسول‌خدا(ص) برای اینکه امکان زورگویی در جامعه پدید نیاید «امر به معروف و نهی از منکر» است. هیچ نهاد قانونی و هیچ ساختار حکومتی جای این را نمی‌گیرد. ولایت هم همراه با حرکت عمومی امر به معروف و نهی از منکر است که قدرت می‌گیرد. در واقع قدرت‌ ولایت از مردمی است که قدرتمند هستند. در این میانه ما کم‌کم به مفهوم قدرت رسیدیم. روز اول، ما دربارۀ این موضوع بحث کردیم که آدم نباید منفعل، مرعوب و ضعیف باشد. طبق روایت، خداوند متعال از مؤمن ضعیف بدش می‌آید. گفتند مؤمن ضعیف کیست؟ فرمود مؤمنی که هیچ وقت امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کند. کسی که نهی از منکر نمی‌کند، هیچ هیبتی ندارد. یکی از شاخصه‌های ضعف انسان، همین نهی از منکر نکردن است. (إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالى لَیُبغِضُ المُؤمِنَ الضَّعیفَ الَّذی لا زَبْرَ لَهُ، وَقالَ: هُوَ الَّذی لا یَنهى عَنِ المُنکَر؛ معانی‌الاخبار/ص344)

ایمانی که به تو قدرت روحی ندهد معنویت نیست؛ بازی است!/ بدیِ‌ گناه به این است که آدم را ضعیف می‌کند

بدی‌ گناه به این است که آدم را ضعیف می‌کند. خاصیت‌ کار خوب، عبادت و مناجات، این است که آدم را قوی می‌کند. اگر کسی خواست متوجه بشود که نماز و عبادتش به درد خورده یا نه، قبول شده یا نه، ببیند آیا بعد از هر نماز از نظر روحی قوی‌تر می‌شود یا نه؟ ترسش از غیرخدا می‌ریزد یا نه؟ نگرانی‌ها و استرس‌هایش از بین می‌رود یا نه؟ هدف شاخص برای اندازه‌گیری معنویت یک انسان یا سلامت روح انسان، قدرتمندی است. اسلام می‌خواهد ما را به قدرت روحی، به قدرت فکری، به قدرت عقلانی و به قدرت عاطفی برساند. این قدرت باید مطرح باشد.

در سند تحول آموزش و پرورش، سی چهل تا هدف ذکر شده است که دانش‌آموز ما باید همۀ آن صفات را داشته باشد. درحالی‌که به‌جای همۀ اینها لازم است که یک هدف مهم ذکر بشود که «ما می‌خواهیم دانش‌آموزان ایران از نظر روحی افرادی قدرتمند باشند» اگر آنجا ایمان را نوشتند، ایمان یعنی تو از غیرخدا در امنیت هستی، پس احساس ضعف نکن. احساس قدرت بکن چون خدا به تو امنیت می‌دهد. با وجود خدا حق نداری از دیگری بترسی، حق نداری نگران آینده‌ات باشی. تو آینده را بساز به دلیل تشکر از کسی که این قدرت را به تو داده است، نباید درس‌خواندن از ترس فقر و بدبختی و... باشد.

باید از مادران گرامی تمنّا کرد بچه‌های‌تان را مبتنی بر ترس تربیت نکنید. نگویید «درس بخوان و الّا بدبخت می‌شوی! درس بخوان و الّا فقیر و بیچاره می‌شوی!» وادار کردن بچه‌ها به درس خواندن از سرِ ترس، خیلی بد است. آموزش و پرورش ما وقتی آموزش و پرورش خوب است که شاخص تعلیم و تربیت درست را «قدرتمندی روحی» قرار بدهد. درس دینی در آموزش و پرورش، قرآن، عقاید، اخلاق و... اگر افراد را به قدرتمندی برساند درست است. ایمانی که تو را به جایی نرساند که از کسی غیرخدا نترسی و قدرت روحی به تو ندهد معنویت نیست، بازی است، چون فایده ندارد.

ضعف یا در اثر ترسیدن، خودش را نشان می‌دهد، یا در اثر عدم‌اعتماد به خدا

چند روز قبل، دربارۀ اصحاب بدر صحبت کردیم که انگار یک کمی ترسیدند از اینکه مبادا در آینده مشکلاتی برای‌شان پیش بیاید لذا در برخورد با اسیران، کوتاه آمدند. عبدالله بن اُبَی کسی است که بعدها با نزول سورۀ منافقین به‌عنوان یک منافق معرفی شد و الآن همۀ مذاهب اسلامی او را به عنوان منافق می‌شناسند. یک‌بار که یهودیان، خیانت کرده بودند رسول‌خدا(ص) آنها را محاصره‌ و دستگیر کرد، آنها را طناب‌پیچ نزد رسول‌خدا(ص) آوردند. عبدالله بن اُبَی با یک برخورد بد گفت یا رسول‌الله(ص)! اینها را آزاد کن. آقا فرمود چرا این حرف را می‌زنی؟ گفت برای اینکه می‌ترسم اوضاع برگردد! منافق موجودی است که می‌ترسد. گناه موجب می‌شود انسان ضعیف بشود. ضعف یا در اثر ترسیدن خودش را نشان می‌دهد، یا در اثر عدم‌اعتماد به نفس و عدم‌اعتماد به خدا.

ما در شب‌های قدر باید به قدری توبه کنیم که خدا ما را ببخشد. چطور بفهمیم خدا ما را بخشیده است؟ از اینکه ترس‌ها و اضطراب‌هایت از بین برود و احساس  قدرت روحی بکنی. احساس قدرت کردن خیلی اهمیت دارد. امیرالمؤمنین علیّ(ع) دربارۀ کندن در قلعه خیبر فرمود: «وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ وَ رَمَیْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِی أَرْبَعِینَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِیَّةٍ وَ لَا حَرَکَةٍ غِذَائِیَّةٍ لَکِنِّی أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکُوتِیَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِیئَة» (امالی، شیخ صدوق/ص514) من درِ خیبر را با قدرت بدنی و نیروی حاصل از غذا نکندم بلکه با تأیید الهی و قدرت روحی خودم آن را کندم. مؤمن قدرتش را از غذا نمی‌گیرد، قدرتش را از نیّت قلبش می‌گیرد.

اول باید دعوت به خیر کنید، بعد امر به معروف و نهی از منکر بکنید

ما می‌خواهیم ان‌شاءالله به ظهور حضرت برسیم. اگر بخواهیم برای ظهور حضرت آماده بشویم باید آدم‌های قوی‌ای بشویم. هر کدام از آدم‌های حضرت قدرت چهل مرد را دارند. (وَ أُعْطِیَ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا؛ غیبت نعمانی/310) قلب آدم‌های حضرت، قوی است و نمی‌لرزد. اینها حرف‌های روشنی است که در روایات ما ذکر شده است ولی متأسفانه طبق فرمایش مقام معظم رهبری «ما در تبلیغات ضعیفیم» ما در مورد بدحجابی چطور صحبت کردیم؟ چرا جا نینداختیم که اشاعۀ شهوات یعنی ضعیف‌کردن انسان‌ها؟ چرا توضیح ندادیم که با بدحجابی دختر و پسر هر دو به ضعف‌های روحی دچار می‌شوند. اگر ما اینها را تبیین نکردیم یعنی ما در تبلیغات و تعلیم دین ضعیف‌ هستیم.

یکی از آیات قرآن می‌فرماید: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏» (آل عمران،104) اول باید دعوت به خیر کنید و بعد امر به معروف و نهی از منکر بکنید. یعنی امر به معروف و نهی از منکر بعد از این است که دعوت انجام بگیرد. ما هنوز دعوت به خیر نکرده‌ایم، چطور دارید امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید؟ خیلی از این توصیه‌ها برای حجاب اصلاً کار ستاد امر به معروف و نهی از منکر نیست؛ کار سازمان تبلیغات و کار آموزش و پرورش است. آنها باید دعوت می‌کردند. الآن این ستاد می‌رود گُل می‌دهد، نصیحت می‌کند، تقاضا می‌کند، یعنی دارد دعوت می‌کند درحالی‌که این دعوت باید قبلاً انجام می‌شد.

خیانت است اگر بگوییم خدا می‌خواهد ما آدم خوبی بشویم، اما نگوییم شاخص‌ خوب‌بودن قدرتمندی روحی است

می‌گوید چرا باید من این راحتی خودم را کنار بگذارم؟ تو باید برایش توضیح بدهی. غیر از توضیحاتی که در این روایت‌ها امشب تقدیم می‌کنم، اکثر توضیح‌ها اگر غلط نباشند لااقل رسا نیستند. البته توضیحاتی که داده می‌شود بعضاً غلط هم هستند. شما چرا می‌گویید حجاب داشته باشند؟ شما چرا می‌گویید موسیقی حرام گوش نده؟ چرا باید این کارها را ترک بکند؟ چرا بعضی‌ از خوشی‌هایش را باید کنار بگذارد؟ فلسفه‌اش را روشن نکرده‌ایم. اینکه بگوییم «خدا می‌گوید» کافی نیست. خودِ خدا هم دلیلش را ذکر کرده، خودِ امیرالمؤمنین(ع) هم دلیلش را ذکر کرده است. بگو تا بفهمد که خدا به او زور نمی‌گوید، بلکه دوستش دارد.

خیانت است اگر بگوییم خدا می‌خواهد تو آدم خوبی بشوی، ولی به او نگوییم شاخص‌ خوب‌بودن قدرتمندی روحی است. می‌دانید چرا خیانت است؟ چون مردم از خوب‌بودن برداشت خوبی پیدا نمی‌کنند لذا به خوب‌بودن علاقه نشان نمی‌دهند و بعد هم، از خوب‌‌بودن فاصله می‌گیرند، اصلاً از خوب‌بودن بدشان می‌آید. کاش می‌شد هر جلسه حدیث امام رضا(ع) را به همه اعلام بکنیم که می‌فرماید: اگر دیدی کسی گناه نمی‌کند گولش را نخور، شاید آدم ضعیف و ترسویی است. «فَمَا أَکْثَرَ مَنْ یُعْجِزُهُ تَنَاوُلُ الدُّنْیَا وَ رُکُوبُ الْحَرَامِ مِنْهَا لِضَعْفِ نِیَّتِهِ وَ مَهَانَتِهِ وَ جُبْنِ قَلْبِه‏» (احتجاج، طبرسی/ج2/ص320) شما اگر ضعف نفس داشته باشی، حتی اگر گناه هم نکنی به درد نمی‌خورد. از طرف دیگر نباید گناه کنیم، برای اینکه ضعیف می‌شویم. موضوع قوّت و قدرت روحی است. پس از یک طرف، گناه نکردن از سر ضعف ارزش ندارد و از طرف دیگر نباید گناه کرد چون انسان را ضعیف می‌کند.

در مصاحبه‌های شب‌های قدر بگویید این مردم می‌خواهند بر ضعف‌های‌شان غلبه کنند و به اوج قدرت انسان برسند

امام سجاد(ع) می‌فرماید: «اِذا قامَ قائمُنا أَذهَبَ اللهُ عَزَّوجلّ عَن شیعَتِناَ العاهَهَ وَ جَعَلَ قُلوبَهُم کَزُبَرِ الحَدیدِ وَ جَعلَ قُوّهَ الرَّجلِ مِنُهم قُوَّهَ اَربعینَ رَجُلاً وَ یَکُونُونَ حُکَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَها» (خصال/ج2/ص541) وقتی امام‌زمان(عج) ظهور بفرماید خدا ضعف را از دل‌های مؤمنین برمی‌دارد و قلب‌های‌شان را محکم می‌کند و قوّت یک مرد به اندازۀ قوّت چهل مرد می‌شود. در اینجا بحث جنسیت مرد یا زن مطرح نیست بلکه منظور، قدرت هر کدام از مؤمنان و شیعیان است. آن روز این مؤمنان قوی، حاکمان زمین خواهند شد. البته نه حاکمان زورگویی که با ابزار پوشالی قدرتمند شده‌ باشند؛ اینها شایستگی حکومت در زمین را پیدا کرده‌اند.

مجری‌ها و خبرنگارهای خوب تلویزیون از فضای عمومی جامعه جدا نیستند، بنابراین آنها هم از تلقّی‌های غلطی که از دین در جامعه وجود دارد متأثر هستند. مقصر این وضعیت نه آنها بلکه امثال بنده و کسانی هستند که برنامه‌ریزی درستی برای معرفی دین نکرده‌اند. این عزیزان وقتی می‌خواهند در شب‌های قدر مصاحبه بکنند، فضای شب‌های قدر را خیلی عاشقانه و عاطفی نشان ندهند. مثلاً اینکه «مردم چه عاشقانه مناجات می‌کنند، چقدر مردم به خدا علاقه‌مند هستند...» مثلاً از مردم سوال می‌کند «احساس خوبی پیدا کرده‌ای؟» او هم می‌گوید «دلم برای خدا تنگ شده بود...» خُب اصلش را بگو! به هدف بزن. بگو اینها چه انسان‌های قدرتمندی هستند. بگو اینها می‌خواهند بر ضعف‌های‌شان غلبه کنند. اینها از ضعف، به ستوه آمده‌اند! اینها می‌خواهند به اوج قدرت انسان برسند. این رویکرد خیلی فرق می‌کند.

آنجایی که تو را قوی کند، محلّ عبادت است / برخی شهدای محبوب کشورمان در نوجوانی اهل زورخانه بودند

در فرهنگ ما اگر یک پهلوان بخواهد توبه کند از چه چیزی توبه می‌کند؟ اگر یک روزی خجالت بکشد از چه چیزی خجالت می‌کشد؟ از آن روزی که ضعیف بوده، از آنجایی که ضعف نشان داده و از آنجایی که ترسیده است. برای یک گنهکار هم همین اتفاق باید بیفتد.

برای من جالب است که بعضی از شهدا که در کشورمان خیلی محبوبیت دارند، وقتی به دوران کودکی‌ و نوجوانی‌شان مراجعه می‌کنی می‌بینی اهل زورخانه بوده‌اند. ممکن است خیلی از مردم خبر هم نداشته باشند. آیا عکس‌ سردار سلیمانی را با لباس زورخانه‌ای دیده‌اید؟ عکس‌ شهید ابراهیم هادی را با لباس زورخانه‌ای دیده‌اید؟ فرهنگ زورخانه‌ای ما کجاست؟ آنجایی که تو را قوی کند، محلّ عبادت است. مسجدی که تو را ضعیف بار بیاورد و وقتی تو از سرِ ضعف گناه نمی‌کنی امام جماعتش تو را تشویق می‌کند، باید آن مسجد را ترک کرد. محلی برای عبادت خوب است که تو را قوی بار بیاورد. چرا؟ چون باید دنبال قوّت باشی.

کودک دنبال قدرت می‌گردد، باید دین را از همین زاویه به او یاد داد

شما فکر می‌کنید انتقال دین به نوجوان‌ها کار سختی است؟ چرا آموزش و پرورش و مساجد در جامعۀ ما لنگ مانده در اینکه دین را خوب به نوجوان‌های ما منتقل بکنند؟ چرا در دبیرستانی‌های ما دین‌گریزی زیاد است؟ می‌گویند ما چطور دین را به بچه‌ها آموزش بدهیم؟ خیلی از پدرها و مادرهای خوب، می‌پرسند: چطور دین را به بچه‌ها آموزش بدهیم؟ مهم‌ترین کارتون‌هایی که بچه‌های ما را در دوران دبستان یا آغاز دوران دبستان، جذب می‌کند چیست؟ کارتون‌هایی که بت‌من و مرد عنکبوتی و... دارد. کودک دنبال قدرت می‌گردد، واژۀ قدرت را می‌فهمد و دوستش دارد. کودک خیلی از بحث‌های عقیدتی ما را اصلاً درک نمی‌کند اما قدرت را می‌فهمد. اصلاً این کشش فطری اوست. باید دین را از همین زاویه به او یاد داد. به او بگو «اگر تو این کار را بکنی، این رفتار را انجام بدهی، ضعیف می‌شوی، ترسو می‌شوی، دلت می‌لرزد...»

همه باید این کار را بکنند. معلم نباید بچه‌ها را بترساند. وقتی کودک را می‌ترسانی‌ او بی‌دین می‌شود. ترس مساوی با بی‌دینی است. معلم ریاضی، معلم جغرافی، معلم علوم و... هم باید این کار را بکنند. همه باید مراقبت کنند که در رفتار شخصی، بچه را نترسانند. پدر و مادر هم باید این کار را بکنند. همه کودک را قوی بار بیاورند. بعد به بچه‌ها بگویند «اگر کسی را ضعیف دیدی، اذیتش نکن؛ کمکش کن قوی بشود» این طور نیست که من بخواهم به اقتضاء بحث، همه چیز را بر محور قدرت تعریف کنم. نه؛ این اصل ماجراست.

سیاستمدارهایی که بی‌بندوباری را ترویج می‌دهند تا رأی جمع بکنند در واقع می‌خواهند مردم ضعیف بشوند

پس اگر می‌خواهیم برای امام زمان(ع) آماده بشویم باید قوی بشویم. امام زمان ارواحناله‌الفداء همان کار پیغمبر اکرم(ص) را می‌خواهد بکند یعنی مردم را تقویت کند. البته مردم مدینه آن چنان که باید قوی نشدند. کار به جایی رسید که ضعفا و مرعوبین، امام حسین(ع) را کشتند. مقام معظم رهبری چند روز پیش بحثی داشتند شبیه به همین بحث که فرمودند «نباید انفعال داشته باشید»

خدا نگذرد از سیاستمدارهایی که جامعۀ ما را ضعیف می‌خواهند، سیاستمدارهایی که وقتی می‌خواهند رأی بیاورند در فضای کف و سوت از موضوع بی‌حجابی سوء استفاده می‌کنند. اصرار دارند مردم را ضعیف کنند که رأی بیاورند. وقتی به روحیه‌ خودش نگاه می‌کنی می‌بینی در مقابل ابرقدرت‌ها هم ضعیف است و همین ضعف را به جامعه هم انتقال می‌دهد. اینها همان کسانی هستند که خدا به آنها غضب می‌کند.

یکی از دوستان ستاد امر به معروف و نهی از منکر، پیام فرستاده بود که شما اشتباه کردی گفتی حجاب مهم نیست! عرض بنده این است که حجاب مهم است، جامعۀ ما این‌قدر مشکل بدحجابی نداشت. سیاستمدارهای ما این وضع را درست کردند! چرا شما به آنها هیچ چیزی نگفتی؟ آنهایی که به خاطر رأی آوردن یک جوّ خراب درست می‌کنند، آنهایی که حجاب را یک مسئلۀ غیرانسانی و ایدئولوژیک مربوط به یک طیف سیاسی معرفی کردند و باعث شدند اتفاق‌های بدی در موضوع حجاب افتاد. چرا شما اینها را نهی از منکر نکردید؟ بیانیۀ شما کجاست؟ وسط انتخابات باید کارت قرمز می‌دادی تا طرف از زمین بازی بیرون بیاید؛ خطا کرده، به ملّت ایران قلم‌پا زده است. آیا وقتی سیاسیون هر بلایی سر مملکت و فرهنگ مملکت در می‌آورند ستاد امر به معروف و نهی از منکر تعطیل است؟!

سیاستمدارهایی که بی‌بندوباری را ترویج می‌دهند تا رأی جمع بکنند در واقع می‌خواهند مردم ضعیف بشوند. یک فرقۀ ضالۀ سیاسی وجود دارد که خیلی دوست دارند فرهنگ و سبک زندگی غربی را ترویج بدهند. نخست وزیر رژیم منحوس اسرائیل هم دقیقاً می‌گوید ایران را با بی‌بندوباری می‌شود نابود کرد. بین این دوتا چه ربطی هست؟ اینها جاسوس هستند؟ نه؛ اینها خودشان این‌کاره هستند. لازم نیست جاسوس باشند. ابلیس در طبقۀ چهارم جهنم است؛ یعنی سه طبقه دیگر هم زیرش هست که آنها با قرار گرفتن در آنجا روی ابلیس را سفید می‌کنند!

قوی‌ترین انسان کسی است که بر هوای نفسش غلبه کند

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «أقوَی النّاس مَن غَلَبَ هواه» (عیون الحِکَم، لیثی/ص120) قوی‌ترین انسان کسی است که بر هوای نفسش غلبه کند. شما در هفت سال دوران تعلیم و تربیت، غلبۀ بر هوی را به دانش آموز یاد بده، تا قوی بشود؛ وقتی با غلبۀ بر هوای نفس، قوی شد، ایمان و اعتقاداتش هم درست می‌شود، اگر قوی نشد ایمان و اعتقاداتش هم به درد نمی‌خورد. هر دویش را باید گفت. می‌فرماید که «القَوِیُّ مَن قَمَعَ لَذَّتَهُ» (عیون الحکم/ص45) قوی کسی است که لذت‌هایش را درهم بکوبد و جلویش بایستد. یا مثلاً می‌فرماید: «إِذَا کَثُرَتِ الْقُدْرَةُ قَلَّتِ الشَّهْوَة» (عیون الحکم/ص135) هر وقت قدرت زیاد بشود شهوت کم می‌شود.

امام جواد(ع) می‌فرماید: «إِنَّمَا تَکُونُ الشَّهَوَاتُ مِنْ ضَعْفِ الْقَلْب‏» (نُزهة الناظر، حلوانی/ص135) شهوات از ضعف قلب انسان است. بنده مدام با جوان‌ها گفتگو می‌کنم و با مردم حرف می‌زنم، می‌بینم که مردم در موضوع دین، این‌طوری آموزش ندیده‌اند. امیرالمؤمنین(ع) در روایت دیگری می‌فرماید: «نِفَاقُ الْمَرْءِ مِنْ ذُلٍّ یَجِدُهُ فِی نَفْسِه‏» (تصنیف غُرَر الحِکَم/ص458) نفاق یک انسان از ذلّتی است که در خودش احساس می‌کند. منافقین از کفّار بدتر هستند. اگر منافقین را روانشناسی بکنید می‌بینید یک ذلّتی در او هست. اگر شخصیت غرب‌گراها را مطالعه بکنید، می‌بینید اینها یک ذلّتی در خود دارند و الّا غرب‌گرا نمی‌شدند.

شاخص تربیت دینی «قدرت روحی» است

خیلی باید در مورد قدرت صحبت کرد. روانشناسی قدرت خیلی بحث مهمی است. هیچ‌کسی نباید مقابل کسی احساس ضعف بکند. این پیام محوری است. شاید شبکۀ افق از جهت معنوی و انقلابی یک کمی نخبگانی‌تر از شبکه‌های دیگر باشد. من عمد دارم برای این گروه اساساً صحبت کنم. البته همۀ عالم هم اگر این حرف را بشنوند ما نوکرشان هستیم. دوستان ما کدام شاخص را می‌توانند به عنوان شاخص تربیت دینی کنار شاخص قدرت روحی بگذارند؟ ممکن است شاخص مهربانی را بیاورند! اگر مهربانی‌ از سر ضعف باشد به درد نمی‌خورد. باید مهربانی از سر قدرت باشد، چون قدرت داری نیاز نداری به کسی ظلم کنی. چون قدرتمند هستی مهربان شدی. اصلاً این ارزشمند است و الّا ببعی‌ها هم مهربان هستند.

یک روایت بخوانم که اهمیت قدرت را شما ببینید. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «مَنْ أَتَى غَنِیّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِه‏» (نهج البلاغه، صبحی صالح/ص508) کسی که در برخورد با یک ثروتمند به خاطر ثروتش به او احترام بگذارد دو‌سوم دینش از بین می‌رود. چرا به خاطر پول در مقابل او احساس ضعف می‌کنی؟ وقتی که می‌گوید تو باید قوّت و قدرت روحی داشته باشی، منظور چیست؟ اگر در مقابل یک ثروتمند، به خاطر اینکه او آدم خوبی است کرنش بکنی اشکالی ندارد، کار خوبی هم کردی. به خاطر ثروت که به کسی بی‌احترامی نمی‌کنند. ولی احترام زیادی گذاشتن به خاطر ثروت، نشان ضعف است. در شب قدر از اینها توبه کنیم و بگوییم: «خدایا! ضعیفم، خودم را زدم، خودم را ذلیل کردم، ضعف وجود من را گرفته است، من را قوی کن...»

وقتی فهمیدی خدا هست، اگر قلبت قوی شد، یعنی ایمان آورده‌ای

حدود چهل آیۀ قرآن داریم که خداوند متعال صریحاً به عبارت‌های مختلف می‌فرماید: از کسی غیر از من نترس! از من بترس! چرا از دیگران می‌ترسی؟ چرا از فقر می‌ترسی؟ چرا از دشمنانت می‌ترسی؟ همه اینها دعوت به ایمان و قوّت روحی است. ایمان یعنی امنیت پیداکردن. اگر تو فقط بدانی که خدا هست و تسلیم بشوی، این اسلام است، ولی اگر وقتی که فهمیدی خدا هست، قلبت قوی شد، یعنی ایمان آورده‌ای.

بعضی‌ها باور دارند که خدا هست اما کافر می‌شوند. اینها از نظر ذهنی، یقین دارند، اما قلب‌شان هنوز نپذیرفته است. قرآن می‌فرماید بعضی‌ها به جهنم هم بروند و بر‌گردند دوباره کافر می‌شوند. «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْه‏» (انعام،28) اینها کسانی هستند که قلب‌شان با خدا امنیت پیدا نمی‌کند. اینها از کوچک‌ترین تهدید دیگران هم می‌ترسند. عبادت باید شما را قوی کند و همۀ ضعف‌های‌تان را از بین ببرد. این حرف اصلی است که در کنارش حرف‌های دیگر نیست. می‌شود صدتا حرف دیگر زد ولی همه آنها ذیلِ این حرف است. اگر ما هزار تا حرف بیاوریم آن حقیقت اصلی‌ که باید به آن توجه کنیم از دست می‌رود.

وقتی می‌خواهیم توبه و استغفار کنیم، ضعف‌های‌مان را درِ خانۀ خدا ببریم

یک هدیه به تمام کسانی که شب قدر می‌خواهند برای عبادت بروند تقدیم کنم. آن هدیه‌ای که می‌خواهم عرض بکنم این روایت است که امام باقر(ع) فرمود: «وَ اللَّهِ مَا یَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِه‏» (کافی/ج2/ص426) به خدا قسم! از گناه نجات پیدا نمی‌کند مگر کسی که به آن اقرار کند. اگر به خدا بگویی، خدایا! من کلاً عذرخواهی می‌کنم. می‌گوید از چه چیزی عذرخواهی می‌کنی؟ «کلاً...» نداریم، باید توضیح بدهی! خدا در روز قیامت به آدم‌هایی که می‌خواهد آنها را به جهنم ببرد، می‌گوید من باید به تو بفهمانم اشکالت چه بود. به خاطر همین موضوع ظاهراً صحرای محشر چند هزار سال معطّلی دارد. وقتی خدا جهنم را به آدم شیرفهم می‌کند آیا اینجا کسی می‌تواند همین‌طوری توبه کند؟ خدایا! کلاً ما را ببخش. نه؛ باید بگویی چه شد، باید توضیح بدهی.

اگر ما وقتی می‌خواهیم توبه و استغفار کنیم، ضعف‌های‌مان را درِ خانۀ خدا ببریم. بگوییم «خدایا! اگر غیبت کردم در اثر ضعفم بود، اگر خساست کردم انفاق نکردم در اثر ضعفم بود. خدایا! شهواتم در اثر ضعفم بود. این گناه‌ها هم من را بیشتر ضعیف کردند. خدایا! من را قوی کن! امام زمانم از من قوّت روحی و قدرتمندی می‌خواهد. تو از مؤمن ضعیف بدت می‌آید...» این را محور قرار بدهیم. بگذاریم قلب امیرالمؤمنین علی(ع) را شاد کنیم.

دردمندانه‌ترین سخنان امیرالمؤمنین(ع) چیزی جز گله‌کردن از ضعف مردم نبود

ان‌شاءالله فردا شب عرض خواهم کرد دردمندانه‌ترین سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) این است که چرا شما مردم ضعیف هستید؟ امیرالمؤمنین علی(ع) به قدری برای این ماجرا دردمند می‌شد که از بودن بین آن مردم آرزوی مرگ می‌کرد. چرا شما ضعیف هستید. آیا دردمندانه‌ترین سخنان امیرالمؤمنین(ع) چیزی جز گله‌کردن از ضعف مردم بود؟

بعضی از سجده‌های ما درِ خانۀ خدا ارزش ندارد، خدا می‌گوید تو در مقابل همه سجده می‌کنی، اینجا هم آمدی سجده می‌کنی. اما اگر کسی جلوی هیچ‌کسی خم نمی‌شود جز خدا، سجدۀ او برای خدا هم مزه می‌دهد.
(الف3/ن2)

نظرات

سخنرانی و روضه خوانی باید اینجور از موضع قدرت باشه.

حالم به هم می خوره از بعضی برنامه های مذهبی که مجری میشینه ذلیلانه با گنبد ها صحبت می کنه و جز ضعف و حقارت چیزی در وجود نداره.

عزت و حماسه و پهلوانی های علی اکبر و عباس و حسین  تمام عالم رو فتح کرده.

عواطف عمیق خرابه شام مکمل رزم قهرمانانه عاشوراست. 

راستش دلم نمی خواهد در پیشگاه مهدی از ذلت گناهم بگویم و از فقر و مریضی و بدبختی ام زار بزنم، بلکه دوست دارم فراتر بروم و دست یاری به سویش دراز کنم.

ممنون که این حس رو در من تقویت کردید.

انشالله خدا به شما سلامتی و توفیق روز افزون بده

من از دین بدم میومد چون یاد گرفته بودم دین داری یعنی ضعیف بودن ولی با روانکاوی یاد گرفتم انسانی زندگی کردن کار هر کسی نیست و آدم باید قوی باشه تا بتونه مثل انسان زندگی کن

بوسیله روانکاوی داشتم متوجه میشدم که دین از ما میخواد قوی باشیم وصحبت های شما مسئله دین بیشتر  برای من جا انداخت

انشالله این سبک دین آموزی شما به گوش و چشم سایر عزیزان این سرزمین هم برسه

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...