بروکراسی و قوانین اضافی و نابجا، انواع مستکبر و مستضعف درست میکند/ بعضیها بروکراسی را مثل بت میپرستند؛ اینها مشرکان مدرن هستند/ امر به معروف و نهی از منکر با واگذاری امور مردم به خودِ مردم، میتواند جای بروکراسی را بگیرد
خطّ اصلی حرکت پیامبر اسلام(ص) و عموم انبیاء مقابلۀ همزمان با استکبار و روحیۀ استکباری در انسانها و از سوی دیگر روحیۀ استضعاف و استضعافپذیری است.
پیامبر(ص) با چه طرحی برای امّت اسلامی تضمین کردهاند که خطّ استضعاف و استکبار از بین برود؟ در زبان فارسی میتوانیم نام این طرح را «مسئولیتپذیری» بگذاریم اما تعبیر قرآنی آن «امر به معروف و نهی از منکر» است.
متأسفانه امر به معروف و نهی از منکر در جامعۀ ما خیلی بد و حدّاقلی معنا شده و معمولاً به «نهی از منکر» معنا میشود و زیاد به «امر به معروف» کاری ندارند. نهی از منکر هم معمولاً به «تذکر به بدحجابی» تقلیل پیدا کرده است.
امر به معروف و نهی از منکر صرفاً یک تکلیف سادۀ یک مؤمن نیست بلکه محور تمدن و نظام اسلامی است و میشود بر مبنای آن، حکومت دینی را شکل داد. امر به معروف و نهی از منکر یعنی واگذاری ادارۀ امور مردم به خودِ مردم چون هیچ قدرتی به اندازۀ قدرت خودِ مردم در اصلاح امور و ایجاد نظم در جامعه مؤثر نیست.
الآن ما داریم با یک ظاهر شیک تحت عنوان «بروکراسی، قانون و آییننامه» داریم ضدّ آن ساختاری که امر به معروف و نهی از منکر میخواهد ایجاد بکند عمل میکنیم.
ما به خیال خام خودمان تصور میکنیم که با بروکراسی میتوانیم نظم ایجاد کنیم. بروکراسی یعنی هر چیزی یک مسئولی دارد، آن مسئول هم قدرت دارد و یک نهاد قانونی بالاتر هم بر او نظارت دارد و مردم دیگر دخالتی نمیکنند. درحالیکه مردم باید دخالت داشته باشند.
ما با بروکراسی و قوانین اضافی و نابجا، انواع مستکبر و انواع مستضعف درست میکنیم. بروکراسی توهین به انسان است چون فرضش این است که انسانها اولاً همه دروغگو و خائن هستند و با قانون باید کنترل بشوند.
البته قانون گاهی لازم است اما بسیاری از قوانین، زیادی و نابجا هستند. اگر یک گروهی بهطور خودجوش جمع شدند تا از سرِ علاقهمندی و احساس مسئولیت با هم یک حرکت و یک خدمتی انجام بدهند، آیا برای کنترل اینها نیاز به قانون و نظارت داریم؟! نمونهاش اربعین است که مردم عاشقانه به هم خدمت میکنند.
اسلام برای ادارۀ جامعه سیستم دارد؛ فقط نصیحت نمیکند. امر به معروف و نهی از منکر مبنای حکمرانی اسلامی و مردمسالاری دینی است. امر به معروف و نهی از منکر یعنی از بین بردن تمرکز قدرت و ثروت و پخش کردن آن در بین مردم.
اگر کسی عدالتخواه است و دلش برای محرومین میسوزد، بهجای هر شعاری، امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه احیا کند و آن را بهتدریج بهجای بروکراسی بنشاند. چون وقتی مردم واقعاً در کارها حضور داشته باشند دیگر رانتبازی و رانتخواری اتفاق نمیافتد.
اگر امر به معروف و نهی از منکر در یک جامعه درست اجرا بشود، سطح مشارکت مردم در ادارۀ امورشان به قدری افزایش پیدا خواهد کرد که بسیاری از ظلمها، بسیاری از غرورها و استکبارها در آن جامعه پدید نمیآید.
آیا پیامبر(ص) در صدر اسلام، کارها را با بروکراسی اداره میکرد؟ چرا در قرآن، مفهومی مثل بروکراسی نیامده؟ بعضیها بروکراسی را مثل بت میپرستند، اینها مشرکان مدرن هستند که غرورشان نمیگذارد بفهمند بروکراسی در اغلب موارد-مخصوصاً بروکراسی ماکسوبری- چقدر ضدّانسانی است.
امروزه دانش مدیریت دارد از بروکراسیِ ماکسوبری فاصله میگیرد و بهسمت مفاهیم قرآن میآید، ولی ما هنوز اندر خم یک کوچهایم! برخی جوامع غربی از این جهت دارند در عمل به قرآن از ما سبقت میگیرند که یک گوشههایی از بروکراسی را ترک میکنند. ولی اینجا بروکراسیپرستهایی که بعضاً شعار انقلابی هم میدهند، اجازه نمیدهند! این الآن پاشنۀ آشیل نظام ما شده و باید در اینزمینه تحوّل ایجاد کنیم تا به فرمودۀ رهبر انقلاب، دخالت مردم در «تصمیمگیری، نظارت و اقدام» افزایش پیدا کند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید