اصلاح برداشتهای ناروا از دین، در رسالت و کلمات امیرالمؤمنین(ع)-ج۱۸
دینداریِ شاکرانه، نتیجۀ فهمیدن «عشق خدا به ما» است، نه «عشق ما به خدا»!
شناسنامه:
- زمان: ۱۴۰۲/۰۱/۱۸ - سحرهای رمضان
- مکان: شبکۀ ۳ سیما - برنامۀ ماه من
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- متن کامل: اینجا
- پروندۀ ویژه این مبحث: اینجا
قبل از اینکه دنبال عاشقیِ خدا باشیم، باید بدانیم که معشوق خدا هستیم/ راه برقراری رابطۀ عاطفی با خدا این است که درک کنیم خدا چقدر به ما محبت دارد/ وقتی بدانی که خدا دوستت دارد، آرامش و اعتماد به نفس پیدا میکنی/ بهترین دعایی که در آن معشوق بودنِ ما را توضیح میدهد، دعای عرفه است
علیرضا پناهیان در جلسۀ هجدهم برنامۀ ماه من:
- یکی از تلقیهای ناروا از دین، داشتن تلقیِ صرفاً عاشقانه از دین است، مثلاً اینکه میگوییم «ما خدا را دوست داریم و عاشق او هستیم» یا «ما ائمۀ هدی را دوست داریم»
- البته ما نمیخواهیم عاشقی و دینداری عاشقانه را نفی کنیم، بلکه میگوییم ما بیشتر از اینکه و قبل از اینکه دنبال عاشقی باشیم، باید دنبال پاسخگویی به معشوق بودنِ خودمان باشیم. خیلی کار میبرد ما عاشق خدا شویم درحالیکه همین الان ما معشوق و محبوب خدا هستیم؛ الان لطف و محبت خدا شامل ما هست و اگر پاسخدهنده به لطف و محبت پروردگار باشیم، زندگی معنوی ما متحول خواهد شد.
- درک عشق و محبت خدا به ما، راهی است که ما را هم عاشق خدا خواهد کرد. اگر فضای معشوق بودن در جامعه وجود میداشت، مجالس دعا و مناجات ما شاید هزاران برابر بود.
- خدا میپسندد که ما دوست داشته باشیم محبوب باشیم. در زیارت امینالله میخوانیم: «مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ» یعنی من را محبوب آسمانها و زمین قرار بده. قرآن میفرماید: وقتی فرعون و لشکریانش مردند، آسمان و زمین بر آنها گریه نکردند «فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ» (دخان، 29) یعنی ما باید اینقدر محبوب باشیم که وقتی از دنیا رفتیم، آسمان و زمین بر ما گریه کنند.
- ما محبوب اهلبیت(ع) هم هستیم. شما وقتی میخواهی به کربلا بروی، به جای اینکه بگویی «من علاقه دارم به کربلا بروم» بهتر است بگویی «امام حسین(ع) علاقه دارد من به کربلا بروم» اگر حالت دوم باشد، آنوقت میگویی «اصلاً وظیفۀ من است که بروم.» این خیلی زیباتر است.
- اگر کلّ مفاتیح الجنان را بگردید، میبینید اکثر دعاها بر اساس دین معشوقانه است نه عاشقانه! چون این معشوق است که استغفار میکند و میگوید «ببخشید، نتوانستم جواب محبت شما را بدهم» و اصل دعا هم استغفار است.
- بیتردید بهترین دعایی که این معشوق بودن را توضیح میدهد دعای عرفه است. در دعای عرفه، امام حسین(ع) از خدا خیلی تشکر و عذرخواهی میکند که «من نمیتوانم محبت تو را پاسخ بدهم». اگر بتوانیم حال دعای عرفه امام حسین(ع) را داشته باشیم و با این حال درِ خانۀ خدا برویم خیلی خوب است؛ یعنی همان حس و حال شاکرانه!
- گاهی از اوقات ادعای عاشقی، حتی اگر محبتی هم در میان باشد، ممکن است ما را مغرور کند، اما درک معشوق بودن، هیچوقت ما را مغرور نمیکند بلکه همیشه ما را بدهکار میکند.
- در علم کلام و مباحث اعتقادیِ ما «قاعدۀ لطف» یکی از مبانی برجسته است. ما اول ثابت میکنیم که خدا به ما لطف دارد، بعد بسیاری امور را بر این اساس ثابت میکنیم، مثلاً میگوییم: «چون خدا به ما لطف دارد، برای ما پیامبر میفرستد» یا «چون خدا به ما لطف دارد، به امام حسین(ع) اجازه داد خود را برای هدایت ما قربانی کند» همهاش از سرِ محبتی است که خدا به ما دارد. بحث بر سرِ دوست داشتنِ ما است.
- علامه طباطبایی میفرماید: با روشهای رایج اخلاقی که از یونان یا ... رسیده، کسی درست نمیشود. روش اسلام این است که یک آگاهی به تو میدهد که اصلاً رذایل پیش نیاید که تو بخواهی آنها را از بین ببری! یک نمونهاش همین آگاهی است که بدانی «خدا دوستت دارد»، آنوقت آرام و صبور میشوی، حتی اگر دیگران دوستت نداشته باشند باز هم اعتماد به نفس خواهی داشت.
- کسی که بداند خدا عاشق اوست بدون اینکه مغرور شود، به تمسخر، توهین و دشمنی دیگران اهمیت نمیدهد. چرا حضرت زینب(س) از پا نمیافتد؟ چون از عشق خدا به خودش خبر دارد و غرق شکر و استغفار است. ما به این روحیه برای زندگی احتیاج داریم. کسی که این روحیه را با این معرفت پیدا نکند، اولاً از بهرۀ عقلانی بالایی برخوردار نیست و ثانیاً با روشهای اخلاقی دیگر هم درست نخواهد شد.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید