تاریخ بعثت و عصر ظهور(فصل دوم) - جلسه بیست و چهارم
نداشتنِ «زندگی جمعی» منکری است که الان معروف شده است/ بعضیها وارد جمع نمیشوند تا رابطۀشان با خدا لطمه نخورد، درحالیکه مسیر الیالله از متن جامعه میگذرد
شناسنامه:
- زمان: 1401/02/07
- مکان: برنامه وقت سحر شبکه افق
- موضوع: تاریخ بعثت و عصر ظهور(فصل دوم)
- صوت: اینجا
- متن کامل: اینجا
علیرضا پناهیان، برنامه وقت سحر، جلسه 24:
اسلام میخواهد رابطۀ بین انسان و خدا را تنظیم کند اما انسان الّا و لابد در مسیر سلوک الیالله باید از جامعه عبور کند یعنی شما برای خودسازیتان باید از مسیر جامعهپذیری، اجتماعیشدن و احساس مسئولیت دربارۀ جامعه عبور کنید و الّا نفستان را از بدیها پاک نخواهید کرد.
هیچ کسی نمیتواند رابطۀ خودش با خدا را بدون در نظر گرفتن خلق درست بکند. یعنی جامعه در ذات سلوک و تقرب فرد الیالله، حضور دارد. فرد باید از جامعه عبور کند و امتحاناتش را در متن جامعه پس بدهد.
آنهایی که در مسجد جمع میشوند ولی برای اینکه رابطۀشان با خدا بههم نخورد، اخلاقشان خراب نشود، دچار غیبت نشوند یا دچار دوستی و دشمنیها نشوند، ارتباطشان را با بقیه قطع میکنند، درواقع سرِ خودشان را کلاه میگذارند. بدون حضور در جامعه، هنوز رابطه با خدا شکل نگرفته که تو میخواهی این رابطهات بههم نخورد!
آنها میخواهد با وارد نشدن در متن جامعه، رابطۀشان با خدا لطمه نخورد، درحالیکه این رابطۀ با خدا، خیالی است! رابطۀ واقعی با خداوند وقتی برقرار میشود که شما وارد جمع بشوی، تعاونی راه بیندازی، در جریان کارها، برادران دینیات را تحمل بکنی، مشکلاتشان را برطرف بکنی، عیبهای آنها را به خودت بگیری، خوبیهای خودت را به برادران دینیات نسبت بدهی و...
حداقلّ زندگی جمعی این است که مثلاً مردمان یک مسجد، مانند اعضای یک گروه یا تشکیلات باشند. اعضای این گروهها باید باهم ارتباط داشته باشند و باهم زندگی کنند.
سادهترین ارتباط اعضای این گروهها باهم، این است که از حالِ همدیگر باخبر بشوند، به هم محبت کنند، تولد همدیگر را تبریک بگویند، در شبکۀ اجتماعی یک گروه تشکیل بدهند، اظهارنظر کنند، یک فعالیت فرهنگی انجام بدهند و... ارتباط قویتر در این است که باهم کار اقتصادی کنند، مثلاً تعاونی مصرف راه بیندازند
وقتی ما در متن سلیقههای مختلف و در بستر اختلافات، توانستیم با هم برادری کنیم، آنوقت آدمیّت ما معلوم میشود و الا اینکه از جمع فاصله بگیریم تا یکوقت اختلافی پیش نیاید که هنر نیست!
امیرالمؤمنین(ع) علّت تفرقه و جدایی مؤمنین از هم را خباثت باطن ذکر میفرماید «مَا فَرَّقَ بَیْنَکُمْ إِلَّا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ» چیزی بین شما تفرقه نمیاندازد مگر خباثت باطنی و بدی پنهان درونی. وقتی اینطور بشوید، همدیگر را یاری نمیکنید، برای هم دلسوزی نمیکنید، به هم بذل و بخشش نمیکنید و...
مؤمنین بر اساس دین خدا با هم برادر هستند. الان شما مسجدی را نشان بدهید که آدمهایش، باهم پیوند اخوّت و برادری دارند و اقتضائاتش را هم رعایت میکنند. آنوقت ما چطور میخواهیم در شرایطی که «زندگی فردی» داریم و باهم ارتباط گروهی نداریم، انتظار رشد و ظهور داشته باشیم؟! ما واقعاً باید سبک زندگیمان را تغییر بدهیم.
ما باید سالها زندگی جمعی داشته باشیم تا بتوانیم ظهور حضرت را درک بکنیم و در آن زمان زندگی کنیم. البته ممکن است ما یک شبِه، راه صدساله را برویم و انشاءالله ظهور هرچه سریعتر رخ بدهد ولی بالاخره این راهی است که ما باید برویم؛ سبک زندگی مؤمنان باید تغییر کند. اینطوری که الآن ما داریم زندگی میکنیم، صحیح نیست.
الآن فرهنگ ما طوری شده است که ارتباط نگرفتن و قاطی نشدن با جمع و خود را جمع جدا کردن، نهتنها بد نیست بلکه انگار یک کلاسی هم دارد، یعنی افراد پُز میدهند که «ما به کسی کاری نداریم!» الآن زندگی جمعی نداشتن منکری است که معروف شده است.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: شما مردم تا وقتی با هم متعاونانه زندگی میکنید بهخیر هستید و بدبخت نمیشوید. و در جای دیگری میفرماید: ملتها با یکدلی و «عزم واحد» به آقایی و بزرگی میرسند و با تفرقه و اختلاف، دچار ذلت و حقارت میشوند.
<<جلسه قبل
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید