تاریخ بعثت و عصر ظهور(فصل دوم) - جلسه چهاردهم
امامحسن(ع) و امامحسین(ع) متفاوت عمل نکردند؛ اتفاقاً مشابه عمل کردند!/ هر دو امام، تا وقتی مردم پای کار بودند، پای کار ایستادند/ وقتی مردم پای کار نیامدند، هر دو امام برای «حفظ عزت» اقدام کردند
شناسنامه:
- زمان: 1401/01/28
- مکان: برنامه وقت سحر شبکه افق
- موضوع: تاریخ بعثت و عصر ظهور(فصل دوم)
- صوت: اینجا
- متن کامل: اینجا
تاریخ بعثت و عصر ظهور(فصل دوم)، جلسه 14:
در این جلسه، بخش جدیدی از بحث تاریخ بعثت و عصر ظهور را با نکات مهمی دربارۀ دوران امام حسن(ع) شروع میکنیم و به سؤال مشهور «چرا امام حسن(ع) صلح کرد و امام حسین(ع) جنگ کرد؟» از زاویۀ دیگری پاسخ میدهیم.
نه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) متفاوت عمل کردند، نه مردم در زمان این دو امام متفاوت عمل کردند! اما تشابه عملکرد این دو امام در چه بود؟
تشابه اول اینکه هر دو امام، به مردم بها دادند و تا وقتی مردم پای کار بودند، ایشان هم پای کار ایستادند. هر دو «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» را عمل کردند؛ یعنی خودشان جای مردم کار نکردند بلکه منتظر نصرت از جانب مردم شدند؛ یعنی منتظر شدند مردم وظیفهشان را در قیام به قسط-که امر به معروف و نهی از منکر هم بخشی از آن بود- انجام بدهند.
تا وقتی مردم، پای رکاب امامحسن(ع) بودند، ایشان لشکرگاه تشکیل داد و حرکت کرد، اما وقتی مردم عقب نشستند، امام هم عقب نشستند. امامحسین(ع) هم وقتی مردم ایشان را دعوت کردند، به سمت کوفه حرکت کرد و وقتی مردم دعوتشان را شکستند و ایشان را محاصره کردند، فرمود «من را رها کنید که برگردم»
اگر به امامحسین(ع) هم مثل امامحسن(ع) اجازه داده بودند که برگردد، ایشان هم برگشته بود، اما نگذاشتند و ایشان را محاصره کردند. پس امامحسین(ع) هم عین امامحسن(ع) عمل کردند.
دومین تشابه عمکرد امامحسن(ع) و امامحسین(ع) این است که وقتی مردم پای کار نبودند، هر دو امام، یک کار کردند و آن «حفظ عزت» بود. امام حسین(ع) فرمود «هیهات مِنّا الذّلّه»؛ ذلّت را نمیپذیرم. ایشان نه فقط برای عزّت خودش، بلکه برای عزّت اسلام و مؤمنین اقدام کرد.
امام حسن(ع) هم با پذیرفتن صلح، عزت خودش و عزت مردم را حفظ کرد، چون اگر وارد جنگ میشد، یارانشان به ایشان خیانت میکردند و شکست میخوردند و ایشان را هم تحویل معاویه میدادند.
چرا مردمی که از ظلم معاویه و مهر امام حسن(ع) خبر دارند، باز به سمت معاویه میروند؟ این بدبختی در طول تاریخ، دامن بشریت را گرفته؛ یعنی ولایتگریزی و طاغوتپذیری(مرعوب شدن در مقابل ستمگران)
در مدیریت ولایی اولاً تا وقتی مردم پای کار باشند امام هم هست. پیامبر(ص) هم تا وقتی مردم مدینه پای کار نیامدند، در شعب ابیطالب اسیر بودند. امیرالمؤمنین(ع) هم تا وقتی مردم پای کار نیامدند، خلافت را بهدست نگرفتند.
ثانیاً وقتی مردم پای کار نیامدند، امام آخرین سنگر را حفظ میکند؛ آخرین سنگر «جان» و «آبرو» نیست؛ بلکه عزّت است. البته خیلی به امام حسن(ع) توهین شد؛ حضرت از آبروریزیهای خُرد صرفنظر کرد تا یک عزّت کلان برای جبهۀ حق پدید آورد.
برخی اصحاب امامحسن(ع) مخفیانه به معاویه نامه نوشتند که «شما بیایید؛ ما در میانۀ جنگ، امامحسن را دستبسته به شما تحویل میدهیم!» طبق برخی از اسناد، بعضیها در کشورمان و در اوج جنگ، مشابه همین حرف را به دشمن گفتند که «شما به امام(ره) سخت بگیرید تا قبول کند!» خیلی از تحریمهای اخیر هم بهخاطر این بود که بعضیها از اینطرف به آمریکا گفتند «ایران را تحریم کن، تا کوتاه بیایند!»
بعضیها از مدینۀ پیامبر(ص) خیلی خوشحالند؛ اینها نمیگویند پیغمبر(ص) الگوی ماست، بلکه میگویند «مدینة النبی الگوی ماست!» چرا؟ چون در مدینه، منافقینی بودند که هر غلطی میکردند، وقتی اینها میگویند «آزادی» منظورشان آزادکردن منافقین است. اینها دنبال جامعۀ مهدوی نیستند بلکه دنبال شکلدادن جامعهای مثل کوفه هستند.
امام حسن(ع) بعد از ماجرای صلح، یک حرکتی را شروع کرد که برای ما خیلی مهم است؛ ایشان بهطور پنهانی شروع به تربیت و سازماندهی افراد کرد، شیعیان را باهم مرتبط کرد؛ در واقع شبکهسازی از زمان امام حسن(ع) شروع شد و این شبکهسازی موجب عزت میشود. اعضای همین شبکه، بعداً همدیگر را در کربلا پیدا کردند و پای عزت ایستادند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید