راز ضرورت بسمالله گفتن در آغاز کار
خدا اصرار دارد ما به مهربانی او دائماً توجه کنم و آن را عمیقاً باور کنیم؛ به همین دلیل باید دائماً بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم و هر کاری را با نام موصوف با رحمانیت پروردگار آغاز کنیم.
خدا اصرار دارد ما به مهربانی او دائماً توجه کنم و آن را عمیقاً باور کنیم؛ به همین دلیل باید دائماً بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم و هر کاری را با نام موصوف با رحمانیت پروردگار آغاز کنیم.
اگر امید به رحمت خدا داشتن در میان سختیها دشوار است، توجه به رحمت خدا و شاکر بودن در میان نعمات خدا دشوارتر است. ما معمولاً در هنگام نعمت، از مهربانی خدا غفلت داریم و در میان سختیها از رحمت خدا مأیوس میشویم. باید خودمان را به یادآوری نعماتش عادت بدهیم تا هنگام سختیها ناامید نشویم و هنگام نعمت، مُنعِم را فراموش نکنیم.
نماز برای خودنمایی در برابر پروردگار است. او همۀ لحظات تو را دیده است و از احوال دلت هم خبر دارد، ولی اگر دوست داری تو را در بهترین وضعیت ببیند خود را در سر سجاده به خدا آنگونه نشان بده. یعنی خدایا از آنچه از من دیدهای درگذر و من را اینگونه ببین که در نماز در برابرت مؤدبانه ایستادهام. خدا قبول میکند و حاضر است تمام بد بودنهایت را به خاطر خوب بودنت در نماز ندیده بگیرد.
اگر بعد از نماز، حالت بهتر میشود، پس تو میتوانی با نماز به بهترین حال برسی. برای رسیدن به بهترین حال پس از نماز، اولاً باید قبل از نماز مراقب حالت باشی و با احترام و آرامش به سر سجاده بیایی و ثانیاً باید با توجه به خدا حال خوب خودت را در نماز حفظ کنی.
وقتی نمیدانی کجا هستی قبله را پیدا کن و دو رکعت نماز بخوان. وقتی نمیدانی به کجا میروی، وقتی خودت را گم کردهای، وقتی خودت را از دست دادهای، وقتی نمیتوانی با خودت کنار بیایی بر سر سجاده بایست و نمازت را با دقت بخوان از خود فارغ شو تا به خودت بیایی.
نماز از ما کمی وقت میگیرد تا به ما برکت در وقت بدهد. نماز کمی از ما خواب میگیرد تا بیداری بدهد. نماز از ما کمی توجه میطلبد تا به ما قدرت بسیار بدهد. نماز از ما کمی حوصله میخواهد تا به ما اشتیاق فراوان بدهد.
نماز مؤدبانه، در خانۀ با عظمت خدا ایستادن است تا به مرور قلبمان نرم و نورانی بشود؛ تا به مرور به خدا نزدیکتر بشویم و بتوانیم به او معرفت پیدا کنیم. صبر بر سر سجادۀ نماز ما را به خشوع میرساند.
آیا با توجه به تحمل این همه مشکلات ارزش آن را دارد که به دنیا بیاییم؟ تنها پاسخ مناسب این سؤال اندیشیدن دربارۀ شکوه و زیبایی و لذت ملاقات خداست.
«یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ»
دنیا جای خوبی است چون انسان عاشق میشود و جای بدی است چون جای عشقبازی نیست؛ تنها در آخرت است که میتوان عشق جاودانه داشت. دنیا مانند مغازهای است که انتخاب و خرید میکنی و آخرت خانۀ توست که خریدهایت را برایت میآورند و از آنها لذت میبری. لذت دنیا به مقدار چشیدن در مغازه است.
تنها راه تحمل رنجهای دنیا و یا کم کردن بسیاری از آنها باور ملاقات خداست که میتواند لذتش را در همین دنیا به کام انسان بچشاند و حتی انسان را مشتاق و منتظر ملاقات خدا نماید. (اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِینَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ)