خدا رهایمان نمیکند
خدا مخلوق خودش را دوست دارد بخصوص انسانی که او را کریمانه آفریده است و تا ما را به عالیترین نقطۀ کمال که قرب خودش است نرساند، رها نمیکند.
خدا مخلوق خودش را دوست دارد بخصوص انسانی که او را کریمانه آفریده است و تا ما را به عالیترین نقطۀ کمال که قرب خودش است نرساند، رها نمیکند.
خدا با روشهای مخصوص خودش دائماً به دنبال ایجاد زمینه برای تغییر و تکامل ماست ولی همیشه استقلال ما را حفظ میکند و به ارادۀ ما احترام میگذارد.
نمیدانم زندگی ما در آخرت چگونه است اما میدانم خدا به شدت میخواهد ما برای زندگی در آنجا عالیترین امکانات و تواناییها را فراهم کرده باشیم.
خدا رفیقداری و جوانمردی را دوست دارد و خودش بیش از همه اهل رفاقت و مروّت است. وقتی با همۀ ضعفت به یاد او باشی با همۀ قدرتش به یادت خواهد بود.
باید تصور ما از خدا اینطور باشد که خدا کاری جز مهربانی کردن و شاد کردن ما ندارد. اگرچه لازمه رسیدن به شادی عمیق، عبور از برخی سختیهاست.
همیشه همۀ تکالیف ما روشن نیست و بسیاری از اوقات دچار ابهام در تشخیص تکلیف میشویم. مهمترین اقدام برای رفع ابهام، انجام دقیق تکالیف روشن است.
زندگی تمرینی برای جدی نگرفتن غیر خدا و تلاشی برای جدی گرفتن اوامر خداست. جدی گرفتن خدا یک مسئلۀ اعتقادی صرف نیست و نیاز به تمرین و تلاش دارد.
در دنیا عوامل محدود کنندۀ فراوانی وجود دارد اما اگر امر خدا را عامل محدود شدن رفتار خود قرار دهی، بسیاری از محدودیتهایت برداشته خواهد شد.
سؤال: آیا ممکن است هیجان سیاسی به نفع جبهۀ حق تمام بشود؟ پاسخ: بله ممکن است؛ ولی موقتی و پرآسیب خواهد بود. در هیجانات کاذب سیاسی اگر جبهۀ حق پیروز شود، معلوم نیست کار در دست اهلش قرار بگیرد.
انقلاب ما نیاز به آرامش دارد تا تداوم پیدا کند. فضای سیاسی جامعۀ ما هم نیاز به آرامش دارد تا بصیرتزا شود و پیشرفتی حاصل شود، و الا سیاستبازها همه چیز را خراب میکنند. انقلاب ما بیش از شعار به شعور وابسته است