گزارش پژوهش آماری/ «خطر لیبرالها!»، نگرانی و هشدار امام(ره) در سال آخر حیاتشان
شناسنامه:
- تحقیق: گروه پژوهشی موسسه بیان معنوی
- تاریخ تحقیق: 89/03/31
- مطالب مرتبط: اینجا
چکیده و اهمّ نکات این گزارش
- در صحیفۀ امام خمینی(ره)، واژۀ «لیبرل» 11 بار آماده است که یکبار آن مربوط به قبل از انقلاب و در پاسخ به سؤال خبرنگار خارجی است. تمامی ده مرتبۀ دیگر مربوط به یکسال آخر حیات امام(ره) است. در واقع امام در ده ماه پایانی حیات خود ده بار از این واژه استفاده کردهاند. یعنی به طور متوسط ماهی یکبار.
- تمام این ده مورد مربوط به «بعد از پذیرش قطعنامه 598» است. امام از پذیرش قطعنامه 598 را به نوشیدن جام زهر تعبیر کردند.
- در تمام این ده مورد، در کنار هربار کلمه «لیبرال»، کلمه «منافقین» هم آمده است. مصداق منافقین در ادبیات حضرت امام، تروریستهایی مثل سازمان مجاهدین(منافقین) مسعود رجوی و باند مهدی هاشمی است.
- معنا و کابرد واژه منافقین در ادبیات امام خمینی(ره):
- «...از ضرر گروهکهای دیگر، حتی منافقین(منظور سازمان مجاهدین خلق است) این فرزندان عزیز مهندس بازرگان..»
- «ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند.» امام همچنین لیبرالها را واسطۀ سپردن مسوولیت به همین منافقین تروریست میداند.(در گزارش تفصیلی آمده است)
- «از قراری که گفتند در اعلامیهای که این مجاهدین فاسد، منافقین دادهاند به افراد خودشان، این است که معمم را بکشید، هر معممی دیدید دیگر سؤال نکنید که این چه کرده، این عمامه خودش جرم است.»
- «این منافقین هم به درد شما نخواهند خورد، هر روزی که این منافقین قدرت پیدا کنند سر شما را هم میبرند؛ برای اینکه شما لا اله الّا اللَّه میگویید، آنها با لا اله الّا اللَّه مخالفاند. آنها توحید را توحید طبقاتی میگویند. آنها معاد را همین جا میدانند»
- «شما که بازى خوردید و سران خیانتکار منافقین، شما را بازی دادهاند و خودشان در پناهگاهها نشستند و شما را به خیابان آوردند و آن غائله اسفناک را به دست شما به بار آوردند، آیا شما در مقابل کی میخواستید بایستید؟ اعلام قیام مسلحانه در مقابل کیست؟»
- از ده مورد کابرد واژه لیبرال، هشت مورد مربوط به سه ماهۀ پایانی حیات حضرت امام(ره) است، که همگی در واکنش مستقیم یا غیرمستقیم به سخنان آیت الله منتظری بوده است؛ سخنان و مواضعی که همچنان توسط برخی مسئولین، سیاسیون و حوزویان در زمان ما دنبال و تکرار میشود.
- امام سه مرحله برای مقابلۀ طاغوتهای زمان با انقلاب اسلامی ایران، میشمارد. و آخرین مرحله را، در صورت عدم موفقیت در مراحل قبلی، نفوذ دادن لیبرالها در «منازل و خانههای علماء، مسئولین و سیاسیون» و «مراکز ادارات» اعلام میکنند.
خلاصۀ گزارش آماری واژۀ «لیبرال» در صحیفه امام(ره)
الف) قبل از انقلاب -1 مورد:
- 1357/2/4 | در پاسخ به سوال روزنامۀ فرانسوی لوموند در مورد لیبرال بودن حکومت | یک مورد | صحیفه امام، ج3، ص375
ب) ده ماه آخر حیات امام(ره) -2 مورد:
- 1367/4/29 | پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه (قبول قطعنامه 598) | دو مورد | صحیفه امام، ج21، صص86و99،
ج) سه ماه آخر حیات امام(ره) -8 مورد:
- 1367/12/3 | منشور روحانیت (10 روز پس از سخنرانی 22 بهمن منتظری) | 3 مورد | صحیفه امام، ج21، ص284و286
- 1368/1/2 | پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی (40 روز پس از سخنرانی 22 بهمن منتظری) | 2مورد | صحیفه امام، ج21، ص 326
- 1368/1/6 | نامه به آقای منتظری(عزل) | 3 مورد | صحیفه امام، ج21، ص 330
گزارش کامل و تفصیلی | متن هشدارهای امام نسبت به واژه لیبرال در سال آخر حیاتشان
تکرارهای واژۀ لیبرال در متن سخنان امام با رنگ زرد مشخص شده است.
1. پاسخ به خبرنگار فرانسوی (قبل از انقلاب؛ نجف)
«سوال خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند: آیا مثل برخی فکر میکنید که امریکا میخواهد یک رژیم آزادمنش لیبرال در ایران مستقر سازد؟ پاسخ امام(ره): یعنی اعلامیه راجع به احترام و رعایت حقوق بشر؟ این مطلب چیزی جز حرف نیست؛ حرف! و من بدان باور ندارم. کافی است که ملاحظه بکنید کارتر رئیس جمهور امریکا در جریان دیدارش در تهران پشتیبانی خود را از شاه تجدید کرد و علاوه بر آن، عملًا این پشتیبانی مورد تکذیب قرار نگرفت. به هر حال ما هیچگاه رژیمی را با سیما و صورتی لیبرال و آزادمنش، و مضمون و محتوای دیکتاتوری و استبدادی قبول نخواهیم کرد.»
تاریخ: 4/2/1357 | منبع: صحیفه امام، ج3، ص375
2. پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه (قبول قطعنامه 598)
«آیا ملت عزیز ایران در مقابل توطئه منافقین و لیبرالها و زراندوزی و احتکار سرمایه داران و حیله مقدسمآبان مقاومت نکرده است؟ ....... اینها [جوانها و اندیشمندهای گمراه شده] معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونهای است که خود فکر میکنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مأیوس نشوید. در غیر این صورت خدای ناکرده به دام لیبرالها و ملیگراها و یا چپ و منافقین میافتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست.»
تاریخ: 29/4/1367 | منبع: صحیفه امام، ج21، صص86و99
3. منشور روحانیت (پس از سخنرانی 22 بهمن منتظری)
این پیام امام ده روز پس از سخنرانی پرحاشیۀ آیت الله منتظری در 22 بهمن صادر شد. منتظری در سخنرانی 22 بهمن خود دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران بهویژه جنگ تحمیلی را به شدت زیر سؤال برد. امام در این پیام ، بدون نام بردن از منتظری ، تحلیل وی از جنگ را غلط ارزیابی کرد و به خاطر این تحلیل، رسما از خانواده های شهدا و جانبازان عذرخواهی نمود و در پاسخ به دعوت منتظری به توبه از اشتباهات و لجبازی ها ، اعلام کردکه : «ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.»
«آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانی نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین- علیه السلام- که در تاریخ روشن است. بگذارم و بگذرم و ذائقهها را بیش از این تلخ نکنم. ولی طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدسمآبی و دین فروشی عوض شده است. شکستخوردگان دیروز، سیاستبازان امروز شدهاند..
... همه اینها نتیجۀ نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزههاست، و برخورد واقعی هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است. از یک طرف وظیفه تبیین حقایق و واقعیات و اجرای حق و عدالت در حد توان و از طرف دیگر مراقبت از نیفتادن سوژهای به دست دشمنان، کار آسانی نیست.
... چه کوتهنظرند آنهایی که خیال میکنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیدهایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بیفایده است! در حالی که صدای اسلامخواهی آفریقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلامشناسی مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست. من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسماً معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.
نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیدهها به گونهای غلط عمل کنیم که حزب اللَّه عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند ... من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف میکنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشتهاند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمیرود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی امریکای جهانخوار قناعت نمیکنند، در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما نیستند، چرا که از اول هم نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر.
و نکتۀ مهم در این رابطه اینکه نباید تحت تأثیر ترحمهای بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونهای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سئوال بروند. من بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمیدانم که معتقدم دشمنان از آن بهره میبرند، من به آنهایی که دستشان به رادیو- تلویزیون و مطبوعات میرسد و چه بسا حرفهای دیگران را میزنند صریحاً اعلام میکنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت «منافقین اسلام» این مردم بیپناه را از بین ببرند.»
تاریخ: 3/12/1367 | منبع: صحیفه امام، ج21، صص284و286
4. پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی(لزوم صبر و استقامت)
در این پیام حضرت امام(ره) که در نیمۀ شعبان مصادف با دوم فرودین سال 68 و حدود 40 روز پس از سخنرانی 22 بهمن منتظری، و پس از بینتیجه بودن آخرین تلاشهای امام برای نجات منتظری و تصمیم برای عزلش صادر شد، امام مجدداً مواضع منتظری در 22 بهمن 67 را به شدت مورد حمله قرار میدهند. در این سخنرانی، امام مقابلۀ استکبار با انقلاب اسلامی ایران را به «سه مرحله» تقسیم میکنند و آخرین مرحله را نفوذ لیبرالها در «منازل و خانههای علماء، سیاسیون و مسئولین» و «مراکز ادارات» اعلام میکنند:
«امروز غرب و شرق به خوبی میدانند که تنها نیرویی که میتواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سالِ انقلاب اسلامی ایران ضربات سختی از اسلام خوردهاند و تصمیم گرفتهاند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدی است نابود کنند. اگر بتوانند با نیروی نظامی، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملی خویش، و اگر هیچ کدام از اینها نشد، ایادی خودفروخته خود از منافقین و لیبرالها و بیدینها را که کشتن روحانیون و افراد بیگناه برایشان چون آب خوردن است در منازل و مراکز ادارات نفوذ میدهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند. و نفوذیها بارها اعلام کردهاند که حرف خود را از دهان ساده اندیشان موجّه میزنند.
من بارها اعلام کردهام که با هیچ کس در هر مرتبهای که باشد عقد اخوت نبستهام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب اللَّه اصل خدشهناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع میکنند، پیش ملت عزیز و شهید دادۀ ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گولخورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شدهاند، از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچگونه گذشتی طرد خواهند کرد.
مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت- ارواحنافداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.»
تاریخ: 2/1/1368 | منبع: صحیفه امام، ج21، ص 326
5. نامه به آقای منتظری(عزل)
در این نامه، امام برای آخرین بار و صریحاً خطاب به شخص منتظری، افکار و مواضع او در سخنرانیهایش، که مواضع و افکار یک طیف و یک جریان فکری منحرف در میان برخی روحانیون و مسئولین است، را مورد حمله قرار میدهد. در این نامۀ تاریخی امام مجدداً بر همنوایی «لیبرالها» با «منافقین» تروریست تأکید کرده و سه بار این دو گروه را کنار هم ذکر میکند. و معیار عدم صلاحیت منتظری برای رهبری را این اعلام میکند که «کشور را به دست لیبرالها و از کانال آنها به مناففقین میسپارید»:
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم. جناب آقای منتظری. با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم...
... اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید- که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند- با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
1- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
3- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
4- نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحی له الفداء- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
... سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم. من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفۀ شرعی خود عمل کنم.
من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هرچه هست اوست. والسلام. 6 فروردین 1368. روح اللَّه الموسوی الخمینی.»
تاریخ: 6/1/1368 | منبع: صحیفه امام، ج21، ص 330
70 روز بعد، در نیمۀ خرداد 68، دعای امام مستجاب شد.
خدا کنه که روح امام از اون دنیا بیاد بزنه تو سر این غربزده های وقیح