رمز استجابت دعا و استغفار از گناه چیست؟
شناسنامه:
باید عمیقاً این حس را پیدا کنی که «خدایا! غیر تو کسی را ندارم» /در شب قدر همین «اِلهی مَن لی غَیرُک» را از عمق جان بگو؛ اثر عجیبی دارد!/ چهار نیاز کلیدی ما در شب قدر: مغفرت، تقرب، رفع گرفتاریها، بهبود وضع آخرت/ شرط مهم رسیدن به این حاجات، احساس تنهایی و پناهجویی به خداست؛ اینکه احساس کنم کسی جز خدا در این عالم، من را پناه نمیدهد/ طبق «آیۀ 118 سورۀ توبه» رسیدن به احساس تنهایی و پناه بردن به خدا سه مرحله دارد. در شب قدر، باید تمام این مراحل را در یک لحظه با فکر خودت طی کنی...
استاد پناهیان
- ما در این شبهای قدر، چندتا نیاز کلیدی داریم که باید دنبال برآورده شدن آنها باشیم:
- مغفرت: اولین نیاز ما این است که خدا واقعاً گناهان ما را ببخشد تا تغییر کنیم و این تغییر را در زندگیمان حس کنیم. اگر بخشیده بشویم واقعاً تغییری در زندگیمان پدید میآید و یک تجربۀ خوب معنوی پیدا خواهیم کرد که همیشه دوست داریم آنرا ادامه دهیم.
- تقرب: نیاز دیگر ما این است که گناهانمان بخشیده شود تا لذت تقرب و نزدیک شدن به خدا را بچشیم. وقتی کسی شیرینی عفو خدا و نزدیک شدن به خدا را تجربه کرد، حس زیبایی از این تجربه پیدا خواهد کرد که دیگر نمیتواند از این خدا فاصله بگیرد!
- رفع گرفتاریها: نیاز دیگرمان برطرف شدن گرفتاریهایمان است تا راحتتر زندگی کنیم و برای خدا بندگی کنیم. اصلاً گرفتاریها و حاجات ما در واقع بهانههایی برای ارتباط ما با خدا هستند؛ ما معمولاً به بهانۀ احتیاجاتمان درِ خانۀ خدا کشیده میشویم و در خانۀ خدا رفتن چقدر زیباست!
- بهبود وضع آخرت: نیاز بعدی ما این است که وضع قیامت خودمان را اصلاح کنیم؛ از لحظۀ جان دادن تا روز حساب و کتاب و نجات از دوزخ و صعود به عالیترین درجات بهشت. خوش به سعادت کسی که اینقدر عاقل و بلندنظر است که از الان برای قیامتش اشک میریزد!
- حالا سؤال این است که این نیازها را چطور برآورده کنیم؟ یکی از رموز مهمش این است که احساس بیکسی و تنهایی است. رمز استجابت دعا و بخشیده شدن گناهان «احساس تنهایی و بیپناهی نسبت به همۀ عالم، و حسّ پناهجویی و پناه بردن به خداوند» است. یعنی واقعاً این حسّ را داشته باشیم که «خدایا من هیچکسی را غیر تو ندارم و کسی جز تو من را پناه نمیدهد» این احساس را با فکر خودت پیدا کن و الا اولین بار که این حسّ را تجربه خواهی کرد «لحظۀ جان دادن» است!
- در سورۀ توبه، آیهای هست که نشان میدهد خدا کِی توبۀ آدمها را میپذیرد؟ و اصلاً یکی از دلایل نامگذاری سورۀ توبه بهدلیل همین آیه است: «وَ عَلىَ الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُواْ...وَ ظَنُّواْ أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْه»(توبه/118)
مراحل سهگانه:
- سه نفر در مدینه بودند که برای جنگ تبوک نرفته بودند، اتفاقاً آن جنگ هم صورت نگرفت و کسی شهید و زخمی نشد، لذا اینها در نزد مردم، خیلی ضایع شدند. وقتی پیامبر(ص) با اصحابشان برگشتند، اینها خدمت پیامبر(ص) رفتند و گفتند «ببخشید که ما نیامدیم! پشیمان هستیم» اما پیامبر(ص) آنها را تحویل نگرفت! مؤمنین و حتی خانوادههای خودشان هم به تأسی از پیامبر(ص) آنها را تحویل نگرفتند! لذا آنها خیلی تنها شدند و زمین با همۀ بزرگیاش برایشان تنگ شد «و ضَاقَتْ عَلَیهِْمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ» این اولین مرحلۀ احساس تنهایی بود.
- وقتی خیلی دلشان گرفت با هم به کوه رفتند که توبه کنند. بعد از مدتی گفتند؟ انگار ما داریم خودمان به همدیگر روحیه میدهیم! بیایید هرکداممان تنهایی برویم یک گوشهای گریه کنیم. «وَ ضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنفُسُهُم» این مرحلۀ دوم احساسِ تنهایی آنها بود.
- مرحلۀ سوم احساس تنهایی آنها این بود: «وَ ظَنُّواْ أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْه» یعنی این حس برایشان پدید آمد که «خدایا من غیر تو کسی را ندارم» وقتی این احساس تنهایی عمیقاً در وجودشان شکل گرفت، خدا به سوی آنها توبه کرد تا آنها بتوانند توبه کنند «ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا»
- و بعد میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم» پس خدا تواب است؛ اما برای کسانی که احساس تنهایی کنند و بدانند که غیر از خدا کسی را ندارند! شما در شب قدر، باید تمام این سلوک را در یک لحظه با فکر خودتان طی کنید!
- در شب قدر هرکسی در خلوت خودش بگوید «خدایا من غیر تو کسی را ندارم!» همین الهی، من لی غیرک را اگر از عمق جان بگویی، اثر عجیبی در عالم دارد! بگو: خدایا! من برای حاجاتم و بخشش گناهانم کسی را غیر تو ندارم! برای رسیدن به محضر مهدی فاطمه کسی غیر تو ندارم...
امروز دوستم بعد چندین بار پیچوندنم بم گفت نمیخوام ببینمت نیاز ب تنهایی دارم خیلی ناراحت شدم ولی الان ازش ممنونم ک بهم نشون داد خیلی تنهام خیلی و کسی غیراز خدارو ندارم خدایا خودت منو درآغوش بگیر و پناه بی پناهم باش ک خیلی تنهام واقعن ممنونم از حاج آقا پناهیان ک بهم یادآوری کرد الهی و ربی من لی غیرک