چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟/ ج12 - قسمت اول
:beginner:یکی از موانع درک رحمت خدا، گناه و یأس ناشی از آن است/ مکانیزمی که بعد از گناه، آدم را مأیوس میکند، چگونه است؟
شناسنامه:
- مکان: مسجد امام صادق(ع)
- زمان: 1397/03/6
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- صوت: اینجا
- گزارش تصویری: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
خوبها بهدلیل عُجب و غرورشان و بدها بهدلیل گناهشان از رحمت خدا بهره نمیبرند/ بااینکه آدم وقتی گناه میکند بیشتر باید مغفرت و رحمت خدا را تمنا کند اما برعکس؛ کمتر تمنا میکند!/ خودِ گناه مانع میشود که آدم استغفار کند؛ مکانیزمی در وجود انسان هست که بعد از گناه، آدم را از رحمت خدا مأیوس میکند/ هرچه گناهِ انسان کمتر بشود، باور انسان به رحمت خدا بیشتر میشود/ چرا آدم در اثر گناه مأیوس میشود و استغفار نمیکند؟ یک عامل بیرونی دارد(ابلیس) یک عامل درونی(تکبر)
در ادامه بخشهایی از دوازدهمین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد امام صادق(ع) با موضوع «چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- یکی دیگر از موانع درک و بهرهبرداری از رحمت خدا «گناه و یأس ناشی از گناه» است. همینکه انسان گناه و خطایی مرتکب میشود یا در خودش بدی و عیبی میبیند، یک مکانیزمی در وجود انسان هست که خودبهخود آدم را مأیوس میکند!
- بااینکه آدم وقتی گناه میکند بیشتر به رحمت خدا نیاز دارد و بیشتر باید التماس کند و بیشتر باید رحمت خدا را تمنا کند اما برعکس؛ کمتر رحمت و مغفرت خدا را تمنا میکند و طبیعتاً کمتر رحمت خدا را باور میکند. وقتی کمتر رحمت خدا را باور کرد، کمتر مشمول رحمت الهی میشود و قساوت قلبش بیشتر میشود!
- شاید گناه آنقدر قساوت قلب در انسان نیاورد که یأس از رحمت خدا آنقدر قساوت قلب میآورد! یعنی بعد از گناه، انسان دچار یأس از رحمت خدا میشود و بعدش قساوت قلب پیدا میکند.
- معمولاً مردم به اندازۀ گناهان خودشان استغفار نمیکنند؛ بلکه به اندازۀ پاکیِ دلشان استغفار میکنند! ببینید اولیاء خدا چقدر استغفار میکنند! هرچه گناهِ انسان کمتر بشود، باور انسان نسبت به رحمت خدا و تمنای انسان برای رحمت خدا افزایش پیدا میکند؛ این یک اتفاق عجیب در وجود انسان است!
- خدا بیش از هشتاد بار در قرآن تکرار میفرماید: من «غفورِ رحیم» هستم. چرا اینقدر تأکید میکند که «من میبخشم؛ من غفورِ رحیم هستم»؟ برای اینکه آدمی که گنهکار است و اتفاقاً نیاز به بخشش الهی دارد یک نوع رفتار دفاعیِ بد در او شکل میگیرد که عذرخواهی نمیکند! یعنی خودِ آن گناه مانع میشود که آدم عذرخواهی کند؛ به یک تعبیر، ما وقتی گناه میکنیم انگار پیشاپیش در ذهن خودمان، خدا را به نامهربانبودن محکوم میکنیم.
- خدا میداند که گناه، انسان را مأیوس میکند لذا بهعناوین مختلف به گنهکارها فرموده است که مأیوس نشوید(قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه؛ زمر/53) گنهکاری و بدبودنِ ما نباید ما را از رحمت خدا مأیوس کند؛ مغفرت خدا برای همین جاهاست!
- مانع بهرهبرداری ما از رحمت الهی و مانع باور ما نسبت به رحمت خدا چیست؟ گناه ما و بدیهای ما! آدمخوبها معمولاً بهخاطر خوبیهایشان عُجب و غرور پیدا میکنند و از رحمت خدا بر نمیدارند(عُجب و غرور مانع میشود که انسان به رحمت خدا احساس نیاز پیدا کند) گنهکارها هم بهخاطر بدیهایشان از رحمت خدا مأیوس هستند!
- خودِ گناه با انسان کاری میکند که از رحمت خدا مأیوس شود؛ اما مکانیزمش چگونه است؟ چرا آدم در اثر گناه مأیوس میشود؟ دو عامل مؤثر وجود دارد؛ یک عامل بیرونی و یک عامل درونی.
- عامل بیرونی(ابلیس): تا انسان گناه میکند ابلیس بلافاصله انسان را مأیوس میکند و میگوید: «تو الان میخواهی عذرخواهی کنی؟! تو همین الان گناه کردی! فایده ندارد؛ چهکسی الان تو را تحویل میگیرد؟! من که چشمم آب نمیخورد! تو که جاهل نبودی و گناهت از سرِ جهل نبود...»
- تازه این یأس بعد از هر گناه، یأس حداقلی است. یأس حداکثری این است که بگوییم: «تو یک عمر، خراب زندگی کردهای، حالا در همین شبهای ماه رمضان میخواهی همۀ آن گناهان و خرابیهای گذشتهات را درست کنی و مثل آیتالله بهجت بشوی! اینکه نمیشود!» این یأس از رحمت حضرت حق در اثر گناه است!
- عامل درونی(تکبر): غیر از ابلیس یک عامل دیگر هم وجود دارد که باعث میشود انسان در اثر گناه، از رحمت خدا مأیوس شود و آن تکبر است.
- وقتی آدم گناه میکند در اثر چه چیزی گناه میکند؟ به یک عبارت میتوان گفت که گناه و معصیت در اثر تکبر است! این هم صرفاً یک مقولۀ دینی و معنوی نیست؛ یعنی خیلی از اوقات اشتباهاتمان در اثر تکبر و غرور است! مثلاً اگر در آزمایشگاه، یکذره دچار غرور بشوی، یکدفعهای آزمایش را خراب میکنی، یکدفعهای یک دقت علمی را کنار میگذاری. یا وقتی داری کار پژوهشی میکنی، اگر باد به غبغبت بیافتد، علمت خراب میشود!
- چرا معصیت خودبهخود آدم را از رحمت خدا مأیوس میکند؟ چون اصلاً معصیت-در یک کلمه- در اثر تکبر است؛ «تکبر در مقابل حق» یا تکبر در مقابل خدا (حق اعم از خدا و هر حقیقت دیگری) گناه ابلیس ناشی از چه بود؟قرآن میفرماید: «ابا و استکبر» ابا کرد و استکبار ورزید!
- دائماً علفهرزۀ تکبر در دل انسان رشد میکند و فلسفۀ نماز هم همین است؛ برای از بین بردن تکبر است «فَرَضَ اللَّهُ...الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکِبْر» (نهجالبلاغه/حکمت252)
- گناه در اثر تکبر است؛ وقتی که تکبر در گناه متجلی شد، ریشۀ آن در وجود انسان قویتر میشود. از سوی دیگر، طلب مغفرت و رحمت خدا تواضع میخواهد، لذا معلوم است کسی که با انجام گناه، تکبر خودش را تقویت کرده، نمیتواند از خدا طلب رحمت و مغفرت کند.
- چرا آدم وقتی گناه میکند، بعدش نمیتواند از خدا طلب مغفرت و رحمت کند و استغفار برایش سخت میشود؟ چون انسان در اثر قُدی(تکبرش) گناه میکند و بعد از گناه هم قُدتر میشود و تکبرش تقویت میشود. از طرف دیگر، استغفار هم «کوچکی» میخواهد، طلب مغفرت، گدایی و تمنای رحمت خدا، یکمقدار کوچکی میخواهد، لذا کسی که بعد از گناه، قُدتر (متکبرتر) شده، نمیتواند استغفار کند!