منطق اشک(3)
یک گریۀ خوب، از چه احساسی بر میخیزد؟/ سرچشمههای اشک، متنوعند/ هر یک از اسماء خدا و هر یک از اوصاف اولیاء خدا، میتواند اشک انسان را جاری کند / لحظههای گریه، لحظههای ناب ملاقات با خدا در دنیاست
شناسنامه:
- زمان: 99/02/07
- موضوع: منطق اشک
- مکان: حرم مطهر امام رضا(ع)
- صوت: اینجا
علیرضا پناهیان، شبهای ماه مبارک رمضان در جوار بارگاه مقدس رضوی، قبل از قرائت دعای افتتاح، با موضوع «منطق اشک» به مدت ۱۵ دقیقه سخنرانی میکند. این سخنرانی که بدون حضور مخاطب برگزار میشود، بهطور زنده در حدود ساعت 45 دقیقه بامداد از شبکۀ دو سیما پخش میشود. در ادامه گزیدهای از مباحث مطرح شده در سومین جلسه را میخوانید:
یک گریۀ خوب، از چه احساسی بر میخیزد؟ / ارزش گریه به سرچشمهای است که در قلب دارد
اشک، گریه و تضرع درِ خانۀ خدا و آن حالت التماس و تضرعی که برای مؤمنین در عبادت یا در زیارت پیش میآید، در دین ما موضوعیت و اهمیت و قیمت دارد. روایات عجیبی دربارۀ گریهکردن و اصرار بر گریه داشتن از اولیاء خدا نقل شده که قابل تأمل است.
البته ما در این جلسات نمیخواهیم دربارۀ اهمیت گریهکردن صحبت کنیم، نمیخواهیم تبلیغات کنیم تا کسی را به گریهکردن جذب کنیم، همچنین نمیخواهیم در مقابل کسانی که گریهکردن را علامت ضعف میدانند یا آن را تحقیر و تمسخر میکنند، از گریهکردن دفاع کنیم، بلکه میخواهیم برای کسانی که توجه به اهمیت گریه و اشک پیدا کردهاند از سرچشمههای اشک در دل انسان سخن بگوییم.
گریههای اولیاء خدا و اشکهایشان، آن غصههای عجیب و غریبی که در دلشان هست، از کجای قلب اولیاء خدا نشأت میگیرد؟ یک گریۀ خوب، یک اشک خوب از چه احساسی بر میخیزد؟ گریه هرچقدر ارزش دارد، مربوط به آن سرچشمهای است که در قلب دارد، باید آن را مراقبت کرد.
پیامبر(ص): گریه مؤمن از قلبش نشأت میگیرد
در برخی از جلسات، لازم است دربارۀ گریههای دروغین و اشکهای دروغین هم صحبت کنیم که إنشاءالله در آینده به آن خواهیم پرداخت.
به سرچشمههای اشک باید توجه کرد. رسول خدا(ص) فرمود: «بُکاءُ المؤمن من قَلبِه»، گریه مؤمن از قلبش نشأت میگیرد. همچنین فرمودند: گریه منافق از قلبش نیست؛ (بُکاءُ المؤمنِ مِن قَلبِهِ، وبُکاءُ المُنافِقِ مِن هامَتِه ؛ کنزالعمال/ ج 1 /ص 169 / ح 850) منافق وقتی تصمیم میگیرد گریه کند، گریه میکند، گریه منافق نوعی کار ذهنی است. (المُنافِقُ یَملِکُ عَینَیهِ یَبکی کما یَشاءُ ؛ کنزالعمال /ج 1/ص 169 /ح 854)
لحظههای گریه، لحظههای ناب ملاقات با خدا در این دنیاست / کسی که درِ خانه خدا و اهلبیت(ع) گریه کرده، لذتش را چشیده و میخواهد بیشتر از این لذت ببرد
چرا چنین بحثی برای مؤمنین ضروری است؟ چون هرکسی درِ خانۀ اهلبیت(ع) یا در دعا و مناجات، گریه کرده، لذتش را برده است. اگرچه ما معمولاً نمیتوانیم این لذت را به دیگران انتقال بدهیم، و اصولاً لذتهای معنوی قابل انتقال و قابل بیان نیستند. نهتنها امور معنوی، بلکه برخی از لذتهای مادی را هم نمیتوان توصیف کرد. مثلاً بوی یک عطر خوب را چگونه میتوان با کلمات توصیف کرده و ماهیت آن را توضیح داد؟
آنهایی که درِ خانه خدا گریه کردهاند، لذتش را چشیدهاند و نمیخواهند از آن محروم شوند، بلکه میخواهند از این لذت بیشتر بهره ببرند. آنهایی که لذت تضرع درِ خانۀ خدا را چشیدهاند، بالاترین رنجشان در این دنیا این است که نکند یک روزی، این اشک از آنها گرفته شود. چرا؟ چون آن لحظههای گریه، لحظههای ناب ملاقات با خدا در این دنیا است، آن لحظههای گریه لحظههای ناب رؤیت وجهاللهالاعظم است، کسی که برای أباعبداللهالحسین(ع) عمیقاً گریه میکند در آن لحظه، در واقع بین خودش و امام حسین(ع) دیگر حجابی نمیبیند. خود أباعبداللهالحسین(ع) را در قلبش مشاهده میکند و اشک میریزد.
سرچشمههای اشک، متنوع هستند / هر یک از اسماء خدا و هر یک از اوصاف اولیاءالله، میتواند اشک انسان را جاری کند
چرا مؤمن این لحظهها را از دست بدهد؟! با یکی دو کلمه هم نمیشود بحث دربارۀ سرچشمههای اشک را به اتمام رساند. آیا میتوان گفت که سرچشمۀ این اشک، عشق به خدا است؟ عشق به خدا، سرمنشأ و سرچشمۀ مهمی برای گریهکردن است، ولی یک رنگین کمان بسیار متنوع است، همانطور که قرآن میفرماید «و لَهُ الاسماءُ الحُسنَی» خدا اسامی زیبایی دارد، هر اسمش به نحوی اشک بندۀ خدا را جاری میکند.
در زیارت جامعه، هر صفتی و هر وصفی از معصومین(ع)، به نوعی اشک مؤمن را جاری میکند. بله، ممکن است یک نفر زیارت جامعه را بخواند و از اول تا آخر بهخاطر احتیاج خودش گریه کند. ممکن است یک نفر دعای با عظمت جوشن کبیر را بخواند و از اول تا آخر فقط برای یک گناهش یا برای یک حاجتش بخواهد گریه کند. ولی این اسمها هرکدام به نحوی با دل آدم بازی میکنند. سرچشمههای اشک را باید متنوع دانست و در دل، بیدار نگه داشت؛ آنوقت دلیل برای گریهکردن هم زیاد میشود.
کسی که دلایل زیادی برای گریه کردن داشت، هیچوقت بدون اشک نخواهد بود
چرا بعضی وقتها از اشک، محروم میشویم و گریهمان نمیآید؟ چون دلیل ما برای گریهکردن یکی دو مورد بیشتر نیست، ما هم مثلاً هرچند ماه یکبار سراغ این دلایل میرویم و این دلایل را زنده میکنیم و اشک میریزیم. اما اگر کسی دلایل زیادی برای گریه کردن داشت، هیچوقت بدون اشک نخواهد بود.
امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزۀ ثمالی عرضه میدارد «وَ أَعِنِّی بِالْبُکَاءِ عَلَى نَفْسِی» (مصباحالمتهجد/ ج2 / ص591) خدایا! من را کمکم کن برای گریه کردن، تا برای نفس خودم گریه بکنم! این فقط یکی از دلایل برای گریهکردن است. ولی امام سجاد(ع) دلایل مختلفی را برای گریه کردن بیان میکنند. بعضی از آن دلایل را ما اصلاً درک نمیکنیم، به همین دلیل گریه نمیکنیم. ولی امام سجاد(ع) برای تکتک آنها گریه میکنند.
قرآن و دعا را با حزن و گریه بخوانیم
در روایات، مکرر تأکید فرمودهاند که قرآن را با گریه بخوانید، دعا که دیگر جای خود دارد. روایت عجیبی هست که میفرماید قرآن را با حزن بخوانید، چون قرآن با حزن نازل شده است. (إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَإِذَا قَرَأْتُمُوهُ فَابْکُوا فَإِنْ لَمْ تَبْکُوا فَتَبَاکَوْا ؛ جامعالاخبار/ ص49)
بنده از مؤمنین تقاضا میکنم دربارۀ این روایت فکر کنند، اینکه قرآن با حزن نازل شده است، واقعاً یعنی چه؟ بهترین قرائتهای قرآن، قرائتهایی هستند که بتوانند این حزن را منتقل کنند.
گاهی با یک غفلت، سرچشمههای فراوانی از اشک خشکیده میشوند/ اشک برای دوستان خدا علامت معرفت و درک و فهم زیاد است
إنشاءالله در جلسات بعد، بیشتر به سرچشمههای متنوع این حزن خواهیم پرداخت، ولی مؤمنین در زندگی خودشان مراقبت میکنند مبادا این سرچشمهها خشک بشود. گاهی از اوقات با یک معصیت، انسان سالها از یک اشک ناب و زلال محروم میشود. حتی گاهی با یک غفلت - نه با یک گناه- سرچشمهای یا سرچشمههای فراوانی از اشک، خشکیده میشوند.
اشک را به عنوان شاخص در نظر بگیریم. نمیخواهم بگویم مسئلۀ اصلی ما گریه کردن است، معلوم است که اینطور نیست. ولی همانطور که نادانها اشک را علامت ضعف میدانند، اشک برای اولیاء و دوستان خدا علامت معرفت، علامت خیلی زیاد فهمیدن و خیلی خوب درک کردن است.
انشاءالله خداوند متعال در این ماه رمضان به ما اشک فراوان عنایت کند، چراکه ماه رمضان ثمرۀ خودش را «حکمت» اعلام کرده و اگر کسی به دنیا، به قرآن، به معارف دینی و به خودش، حکیمانه نگاه بکند، دائماً اشک خواهد ریخت و این اشک، اشک پُربهایی است، عیارش خیلی بالا است.
نتیجۀ مراقبت در طول روز را میشود همان شب دید
کار بسیار سختی است که انسان بتواند علت گریههای اولیاء خدا را درک بکند، اما فرمودند: «آب دریا را اگر نتوان کشید؛ هم به قدر تشنگی باید چشید» تلاش کنیم اندکی به ایشان نزدیک شویم، اندکی به ساحت قدسی سرچشمههای اشک نزدیک شویم و بعد، در طول روز هم مراقبت بکنیم.
کلام آخر اینکه خیلیها فکر میکنند یک خدای غائب و یک قیامت بسیار دوری داریم و میگویند «حالا کو تا قیامت!» تصور میکنند که در طول عمرشان باید مراقبت کنند تا در عالم آخرت، نتیجۀ این مراقبتهای خود را ببینند. درحالیکه همینجا هم میشود به نتیجه رسید. بیایید مراقبتهایمان را خیلی زود نقد کنیم؛ یعنی در طول روز مراقبت کنیم تا مبادا شب، چشمههای اشکمان خشک بشود. اینجا دیگر بهشت، نقد است و نسیه در کار نیست.
(الف6-ن2)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید