کنترل ذهن در مسیر تقرب - فصل دوم (3)
محل نفوذ شیطان، ذهن انسان است / وسوسۀ شیطان، خطورات ذهنیای است که در ما ایجاد میکند / آیا در دین هم به موضوع «کنترل ذهن» پرداخته شده است؟
شناسنامه
- زمان: 98/03/06
- موضوع: کنترل ذهن در مسیر تقرب
- مکان: حسینیه آیت الله حقشناس(ره)
- صوت: اینجا
کنترل ذهن، هم برای روانشناسان و مربیان مهم است، هم برای سیاسیون و اهل اقتصاد
موضوع بحث ما در این جلسات، «کنترل ذهن» است یا به تعبیری، کنترل فکر و توجهِ انسان. حالا این کنترل به چه منظور است؟ به منظور بهترین برنامهریزی برای فعالیت ذهنی و فکری انسان و بهترین جهتدهی برای فکر انسان که دربارۀ چه چیزی بیندیشد، به چه چیزی توجه کند و مقدار توجهش چقدر باشد، آیا به آن موضوع، عمیقاً متمرکز بشود یا سطحی به آن توجه کند؟
مجموعۀ مسائل پیرامون کنترل ذهن که از جهتدهی به افکار گرفته تا تعیینکردنِ موضوع برای افکار و تعیین اینکه به هر موضوعی چه مقدار بیندیشد و به چه موضوعاتی نیندیشد و چقدر شدید توجه کند یا شدید توجه نکند و... همۀ این موضوعات، امروزه تحت عنوان «مدیریت ذهن» یا «کنترل ذهن» یا «برنامهریزی برای فکر» در جهان مطرح است.
امروزه موضوع کنترل ذهن در جهان، موضوع مشترک روانشناسان و ادارهکنندگان اقتصادی و سیاسی جوامع بشری تا ادارهکنندگان مسائل روحی و تربیتی انسانها میباشد. همانقدر که موضوع کنترل ذهن در مدارس و سیستمهای تعلیم و تربیتی اهمیت دارد، به همان میزان برای سیاسیون و قدرتطلبهای بزرگ عالم مهم است و همانقدر نیز برای اهل تجارت و اقتصاد اهمیت دارد؛ همۀ اقشار به مسئلۀ کنترل ذهن و اینکه «چگونه میتوان بر ذهن انسانها تأثیر گذاشت و بر آن مسلط شد» توجه دارند.
کنترل ذهن امروزه یک موضوع بسیار کلیدی و استراتژیک در جهان است
مقام معظم رهبری در برخی از بیانات خودشان-با تعابیر مختلف- بر روی موضوع کنترل ذهن، حساسیت ویژهای نشان دادهاند؛ مثلاً چندی پیش که تعدادی از اندیشمندان علوم شناختی نزد ایشان رفته بودند تا گزارشی از این علم به ایشان بدهند و حساسیت موضوع را مطرح نمایند، رهبر انقلاب نیز بر این حساسیت تأکید نمودند و فرمودند که اندیشمندان غربی نه فقط از راههای تبلیغاتی و روانی، بلکه از راههای فیزیولوژی و تکنیکهای مختلف دیگر درحال بررسی راههای تغییر ذهن بشر و دستکاری آن هستند. (این سیستمی که میتواند یعنی به خودش حق میدهد که سرزمین یک کشوری را تصرّف کند، آیا به خودش حق نمیدهد که بر روی ذهن آنها اثر بگذارد؟...؛ بیانات در دیدار محققان ستاد توسعه علوم شناختی - ۱۳۹۷/۱۱/۰۳)
مسئلۀ کنترل ذهن امروزه یک موضوع بسیار کلیدی و استراتژیک در جهان محسوب میشود؛ بعضاً فیلمهای سینماییای ساخته میشود که میخواهند بگویند ما چگونه میتوانیم بر روی ذهن عدهای از انسانها تأثیر بگذاریم و آنها را تبدیل به سربازان تحت امرِ یک فرماندهی کنیم تا برای پیشبرد مقاصد آن عمل نمایند! صهیونیستها از پیچیدهترین دانشها در این مسیر بهره میگیرند و حتی پیشبینی میکنند با فلان اقدامات، روی ذهن افراد فلان کشور تاثیر بگذارند تا در انتخابات آنجا تغییراتی را بوجود بیاورند!
آیا در دین هم به موضوع کنترل ذهن پرداخته شده است؟
آیا در دین هم به موضوع کنترل ذهن پرداخته شده است؟ آیا به این مسئله پرداخته شده است که ما باید برای ذهن خودمان برنامه داشته باشیم و قدرت پیدا کنیم که بتوانیم ذهنمان را از تأثیرات منفیای که به سراغش میآید باز بداریم و آنرا وادار کنیم به چیزهایی توجه کند که بتواند تبدیل به یک ابرقدرت شود؟
ما از قرآن یاد گرفتهایم که خداوند حکیم است؛ وقتی خدا حکیم باشد، نمیتواند کلمات و موضوعاتی را در قرآن مطرح کرده باشد که از اهمیت خاصی برخوردار نبوده و به مسائل مهم و اساسی حیات بشر نپرداخته باشد. لذا ممکن نیست در حیات بشر چیزی برای انسان مهم باشد و قرآن به همان اندازۀ اهمیتش به آن نپرداخته باشد. از زیباییهای قرآن این است که روز بهروز انسان بیشتر تشخیص میدهد که خداوند به چه موضوعی بیشتر اهمیت داده و چه موضوعی از اهمیت کمتری برخوردار است؟
میتوان گفت که مهمترین موضوعات عالم بشریت همان مهمترین موضوعات مطرحشده در قرآن و عترت است. لذا با توجه به اینکه کنترل ذهن از موضوعات کلیدی حیات بشر محسوب میشود، طبیعتاً قرآن و عترت هم باید به این موضوع مهم پرداخته باشند(البته با تعابیر و کلماتی مثل «فکر» و «ذکر» که در ادامۀ بحث بیان خواهد شد)
محل نفوذ شیطان، ذهن انسان است / وسوسۀ شیطان، خطورات ذهنیای است که برای انسان ایجاد میکند
اینکه دشمنان بشریت دنبال این هستند که بر ذهن و فکر و شیوۀ نگاه انسانها تأثیر بگذارند موضوع بعید و تازهای نیست؛ پیش از آنکه ما خلق بشویم، دشمنِ عرصۀ ذهن و اندیشۀ ما (البته اندیشه نه بهمعنای تفکر علمی، بلکه به معنای توجه ذهنی) خلق شده بود که همان ابلیس است، یعنی این موضوع از همان ابتدا دامنگیر بشر بوده است، هرچند الان دشمنان بشر دنبال تکنیکهای جدید برای تأثیرگذاری بر ذهن انسانها هستند.
ابلیس بهعنوان اولین دشمن انسان که در همان ابتدا علناً دشمنیاش را با حضرت آدم(ع) نشان داده بود، زمانی که خواست دشمنی خودش را پنهان کند، از خداوند خواست که نفوذش در ذهن انسانها باشد. خداوند هم این اجازه و ابزار آن را هم به او داد. (وَ أَرَاهُمْ وَ لَا یَرَوْنِی وَ أَتَصَوَّرُ لَهُمْ فِی کُلِّ صُورَةٍ شِئْتُ...؛ تفسیر قمی/ ج1/ص42)
توضیحاتی در قرآن هست که نشان میدهد شیطان صرفاً میتواند در ذهن انسان تأثیر بگذارد و غیر از آن، عملاً هیچکاری با ما ندارد و به قلب ما هم نمیتواند وارد بشود. وسوسۀ شیطان، در واقع خطورات ذهنیای است که برای انسان ایجاد میکند. اما انسانها معمولاً نسبت به اتفاقهایی که در ذهنشان میافتد، منفعل هستند و تحت تأثیر شیطان قرار میگیرند، درحالیکه خداوند به ما تأکید فرموده است که شیطان دشمن شماست، چرا این دشمن خودتان را نمیبینید؟
محل نفوذ شیطان، ذهن آدم است و شیطان هم این امکان نفوذ را از خدا گرفته است. پس اینکه موضوع ذهن، امروزه خیلی موضوع مهمی شده است (هم برای دشمنان بشریت هم برای دوستان بشریت) در واقع از اول خلقت انسان هم موضوع مهمی بوده است. و از همان روز اول، یکی از عرصههای مهم تکلیف انسان، در عرصۀ ذهن بوده است؛ یعنی اینکه بتواند ذهنش را جمع کند و در ذهنش تأثیر منفی نپذیرد و حتی اتفاقهای خوب را بتواند در ذهنش رقم بزند.
محور تکالیف ما قدرتمندی در عرصۀ فکر و ذهن است
محور تکالیف ما قدرتمندی در عرصۀ فکر و ذهن است؛ در روایت هست: «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّین» (محاسن/ج1 /ص44) همچنین فرمودهاند که آن مقداری از نمازتان که توجه داشته باشید، خداوند از شما میپذیرد.
نماز که بهعنوان تکلیف برای ما قرار داده شده و روزی پنج مرتبه جلوی ما گذاشته شده است؛ خودش در واقع یک نوع تمرین برای تمرکز و توجه ذهنی است. البته ممکن است انسان هرچقدر تلاش کند، باز هم سرِ نماز نتواند آن تمرکز و توجهِ لازم را پیدا کند، اما هیچوقت نباید این تمرین را رها کند!
گویا در رابطۀ ما با خداوند، عمل اعضا و جوارح مقدمه و مقوّم عمل ذهن است و عرصۀ اصلیِ این رابطه، همان عرصۀ ذهن است! نماز نمونۀ کوچکی از این رابطه در عرصۀ ذهن است؛ آنهم در مقابل رابطۀ ائمه و اولیاء خدا با خداوند متعال که ایشان بهحدی از خطورات ذهنیِ خود-در ارتباط با خداوند- مراقبت میکنند که اصلاً برای ما قابل فهم نیست!
در متون دینی، با کلمات «ذکر» و «فکر» به موضوع ذهن و کنترل ذهن پرداخته شده است
در متن دین با کلمات «ذکر» و «فکر» به موضوع ذهن و کنترل ذهن پرداخته شده است؛ اینکه انسان باید قدرت ذهنی بالا و قدرت ذکر داشته باشد تا غافل محسوب نشود. أمیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «الْمُؤْمِنُ دَائِمُ الذِّکْرِ کَثِیرُ الْفِکْرِ» (غررالحکم/ ح1933) مؤمن دائمالذکر است و زیاد فکر میکند؛ یعنی دائماً ذهنش را در جهتی که درست میداند، استفاده میکند.
بعضی از انسانها ذهنیت غلطی دارند که اصلاً نمیشود از آن ذهنیت خارجشان کرد، گویا مرگ ذهنی دارند! مانند کسانی که خداوند در قرآن به پیامبر(ص) میفرماید: تو نمیتوانی توجه ایشان را جلب کنی، همانطور که به مرده نمیتوانی بفهمانی... این افراد قفلِ ذهنی دارند و نمیتوانند بفهمند. (إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرینَ ؛ نمل/80)
مؤمن «دائمالذکر» است یعنی در مرحلۀ اول، این قفل را شکسته و متوجه ماجرا شده است، همین متوجهشدن خیلی مهم است! همچنین مؤمن «کثیرالفکر» است، زیاد فکر میکند و طبیعتاً این فکر، فکر مثبت و درست است. امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل میکند که ایشان فرمودند: میخواهید بهترین عمل، پاککنندهترین عمل، که درجۀ شما را بیشتر از هرکاری بالا میبرد و مفیدتر از پول و ثروت است و از جهاد در راه خدا هم بهتر است، به شما بگویم؟ گفتند بله. حضرت فرمود «ذکرُاللهَ عزَّ و جلَّ کثیراً» یعنی اینکه بتوانید ذهنتان را روی ذکر خدا متمرکز کنید! (قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ أَعْمَالِکُمْ لَکُمْ أَرْفَعِهَا فِی دَرَجَاتِکُمْ وَ أَزْکَاهَا عِنْدَ مَلِیکِکُمْ وَ خَیْرٍ لَکُمْ مِنَ الدِّینَارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ خَیْرٍ لَکُمْ مِنْ أَنْ تَلْقَوْا عَدُوَّکُمْ فَتَقْتُلُوهُمْ وَ یَقْتُلُوکُمْ فَقَالُوا بَلَى فَقَالَ ذِکْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَثِیراً؛ کافی/ ج2 /ص499)
کسی که ذهنش را درگیر مسائل روزمره نکند و درگیر خدا کند، یک تحول بزرگ در او بوجود آمده است
اینکه انسان بتواند ذهنش را درگیر مسائل روزمرهاش نکند بلکه ذهن خودش را درگیر خدا و ذکر خدا کند، یک تحول بزرگ در او بوجود آمده است؛ بدین معنی که باب ذکر برایش باز شده است و آن اتفاقی که در توجه ذهنی باید برایش رخ بدهد آغاز شده است.
أمیرالمؤمنین(ع) میفرماید: ذکر خدا موجب سرور هر آدم متقی و موجب لذت هر انسانی است که یقین داشته باشد (ذِکْرُ اللَّهِ مَسَرَّةُ کُلِّ مُتَّقٍ وَ لَذَّةُ کُلِّ مُوقِن ؛ غررالحکم/5174) این یعنی در ذکر خدا، سرور و لذت وجود دارد، اینطور نیست که خداوند ما را در دنیا گذاشته باشد تا سختی بکشیم و در آن دنیا پاداشمان را بدهد! بلکه خداوند ما را در این دنیا قرار داده تا از ذکرش لذت ببریم، و بعد در آن دنیا هم از ملاقاتش، لذت بیشتری ببریم!
(الف4-ن2)
عالی بود مثل همیشه