۰۰/۰۸/۲۶ چاپ ایمیل و پی دی اف
چرا ما در تبلیغات ضعیفیم؟ -ج10

در تبلیغات، باید اولویت را به «کلان‌نگری» بدهیم/ رویکرد تبلیغی جبهۀ باطل، اصرار بر جزئی‌نگری و بازداشتن از کلان‌نگری است   

شناسنامه:

  • زمان: 1400/06/07

  • مکان: هیئت هنر - حوزۀ هنری

  • موضوع: چرا ما در تبلیغات ضعیفیم؟

  • صوت: اینجا

  • فیلم: اینجا

علیرضا پناهیان در دهۀ دوم ماه محرم با حضور در «هیئت هنر» که امسال در محل حوزۀ هنری برگزار می‌شد، با موضوع «چرا ما در تبلیغات ضعیفیم؟» به سخنرانی پرداخت. در ادامه، فرازهایی از جلسه دهم این سخنرانی را می‌خوانید:

هر دو امامِ جامعۀ ما هشدار داده‌اند که بیشترین تحرّک دشمن علیه ما در عرصۀ تبلیغات و جنگ نرم است

امام خمینی(س) دربارۀ اهمیت تبلیغات می‌فرمودند: «تبلیغات مسئله‌ای است پر اهمیت و حساس، یعنی دنیا با تبلیغات حرکت می‌کند. آن قدری که دشمنان ما از حربه تبلیغات استفاده می‌کنند از طریق دیگری نمی‌کنند؛ و ما هم باید به مسئلۀ تبلیغات بسیار اهمیت دهیم و از همه چیز‌هایی که هست، بیشتر به آن توجه کنیم.» (صحیفه امام/ج17/ص243) این کلام حضرت امام(ره) مربوط به سال 1361 است. در سال 1400 یعنی حدوداً چهل سال بعد، مقام معظم رهبری در جلسۀ تنفیذ ریاست جمهوری آقای رئیسی فرمودند: «امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانه‌ای است» (1400/5/12) یعنی آن‌قدری که ما از نظر تبلیغات مورد هجمه دشمن هستیم از نظر اقتصادی و امنیتی مورد هجمه نیستیم. درحالی‌که شما می‌بینید این محاصرۀ اقتصادی‌ که دشمن علیه ما انجام داده، در تاریخ بی‌نظیر است و از نظر امنیتی هم که وضعیت منطقه را می‌بینید، آمریکایی‌ها چه‌طوری مستقیم و غیرمستقیم جریان‌های تروریستی را حمایت می‌کنند و چقدر ما شهید داده‌ایم. با این حال، دو امامِ جامعۀ ما که دارند اوضاع را از بالا نگاه می‌کنند هر دو در این‌باره، یک عبارت دارند. مقام معظم رهبری هم وضع این زمان ما را دارد اعلام می‌کند. جالب این است که وضعیت زمان حال ما، شبیه وضعیت سال 1361 است که در واقع زمان آغاز پیروزی‌های دفاع مقدس بود.

دوستان فکر نکنند که بحث دربارۀ تبلیغات، با یک دهه سخنرانی تمام می‌شود؛ هنوز کلیدی‌ترین حرف‌ها در این‌باره باقی مانده است. بنده با بضاعت اندک خودم وقتی به ابعاد این موضوع نگاه می‌کنم، می‌بینم که اگر به مدت دو سال، هر هفته یک جلسۀ هفتگی داشته باشیم شاید بتوانیم فقط یک دور مباحث تبلیغات را که در قرآن هست، با هم بحث کنیم، حتی اگر به سراغ روایات و کلمات معصومین و موضوعات دیگر هم نرویم. خداوند متعال در موضوع تبلیغ در قرآن کریم چه مستقیم چه غیرمستقیم خیلی حرف دارد؛ البته نه اینکه برویم کلیدواژۀ تبلیغ را در قرآن جستجو کنیم! در این جلسۀ آخر، می‌خواهم یک نگاه کلّی به جریان تبلیغ در قرآن بیندازم و گزارشی را خدمت شما عرض کنم.

رویکرد تبلیغی جبهۀ باطل، اصرار بر جزئی‌نگری و بازداشتن از کلان‌نگری است

یکی از دلایل ضعف ما و از آن طرف، دلیل قوّت و موفقیت دشمن در عرصۀ تبلیغات این است که ما در موضوع تبلیغات نگاه کلان نداریم و دشمن هم نگاه جزئی در مسائل تبلیغی دارد. ما در عرصۀ تبلیغ به دام دشمن افتاده‌ایم و جزئی‌نگر شده‌ایم، بعد می‌خواهیم با همان رویکرد جزء‌نگری حرف‌های دینی و تبلیغ دینی انجام بدهیم.

رویکرد تبلیغی جبهۀ حق باید اولویت را به کلان‌نگری بدهد. اما رویکرد تبلیغی جبهۀ باطل بر جزئی‌نگری اصرار دارد و انسان‌ها را از کلان‌نگری بازمی‌دارد و همین‌جا محلّ اغواگری و فریب می‌شود، همین‌جا محلّ پیش‌نرفتن حرف حق و پیش‌رفتن حرف باطل می‌شود. بستر اثرگذاری حرف باطل جزئی‌گرایی و جزئی‌نگری است. بستر پیروزی حق در عرصۀ تبلیغات، اولویت‌دادن به کل‌نگری و کلّی‌گرایی است.

اسلام به کار سازمان‌یافته و منسجم که در کل جامعه و تاریخ اثر خاصی بگذارد، بیشتر اهمیت می‌دهد

مثلاً ما باید الآن در جامعۀ اسلامی دنبال «جریان‌های فساد» و اموری که فساد را به صورت کلان در جامعه تزریق می‌کنند باشیم تا جامعۀ‌مان درست بشود. اگر خواستیم جزئی‌نگر بشویم، آن‌وقت می‌رویم مجموعه‌های فساد یعنی مافیاها را نشانه می‌گیریم و مافیاها را پیدا و افشا می‌کنیم. حکم قضایی ظلم و فساد سازمان‌یافته با اینکه یک نفر یک خطایی انجام بدهد فرق می‌کند. از خطاهای یک نفر می‌شود گذشت. اسلام واقعاً دین اغماض و رحمت و رأفت است. کمااینکه شما می‌بینید وقتی می‌خواهند چهرۀ اسلام را خراب کنند اسلام را نسبت به خطاهای فردی سختگیر نشان می‌دهند. درحالی‌که این‌طور نیست. اسلام به فساد و ظلم سازمان‌یافته خیلی اهمیت می‌دهد و علیه آنها قیام می‌کند. گناه‌های فردی به اندازۀ جرائم سازمان‌یافته‌ای که آثار کلان دارند، بد نیستند.

اسلام به کار سازمان‌یافته و منسجم که در کل جامعه و تاریخ اثر خاصی بگذارد خیلی بیشتر اهمیت می‌دهد تا به تک‌کارهای خوب. شما هزار تا کار فردی خوب انجام بدهی، قیمت‌اش به اندازۀ اشک شما برای اباعبدالله الحسین(ع) نیست، خصوصاً اگر اشک بر اباعبدالله الحسین(ع) علنی باشد. توصیه شده روز عاشورا به صحرا و پشت‌بام و دسته‌های عزاداری و تجمّعات بروید. چرا؟ چون این یک مسئلۀ کلان است؛ بنابراین ثوابش هم خیلی بیشتر است. زیارت اربعین یک مسئلۀ کلان است پس ثوابش خیلی بیشتر است. زیارت اربعین باعث تجمع میلیون‌ها انسان می‌شود؛ اثرش تاریخی است، نه‌تنها یک نظام، بلکه تمدن را عوض می‌کند، ریل را در حیات بشر عوض می‌کند، به قول مقام معظم رهبری، پیچ تاریخی ایجاد می‌کند تا مسیر برگردد، مسیر حیات بشر را تنظیم می‌کند. آن‌وقت برخی افراد نادان می‌گویند «چرا این راه را پیاده می‌روی؟ خُب با ماشین برو! چرا از خانه تا سرِ کار را پیاده نمی‌روی؟!» نمی‌فهمد که اینجا چه اتفاقی دارد می‌افتد.

با نگاه کلان می‌شود فهمید که بیشترین مشکل «معصیت» نیست؛ «کفر و نفاق» است

شما در قرآن می‌بینید که بیشترین مشکل «معصیت» نیست، بیشترین مشکل «کفر و نفاق» است. کفر و نفاق با گناه خیلی فرق می‌کند. یک کسی ممکن است مؤمن باشد، کلّی هم گناه انجام بدهد، اما خدا او را زیاد عذاب نکند، شاید آخر سر، او را ببخشد چون ایمان را که یک مسئلۀ کلان است، حفظ کرده است.

بعضی از گناه‌های خیلی شنیع هست که اگر شما بررسی کنی و بفهمی انجام شده و بعد بروی خبر بدهی، حکم شرعی تو این است که تو را شلّاق بزنند که «چرا گفتی؟!» روزه‌خواری علنی شلّاق دارد، چون تو داری یک جریان فرهنگی عظیم در جامعه را خدشه‌دار می‌کنی. اسلام سختگیر نیست، اتفاقاً اسلام خیلی هم سهل‌گیر است، برو برای خودت، خصوصی هرچه می‌خواهی گناه بکن! ان‌شاءالله خدا تو را می‌بخشد ولی کلّیت جامعه را خراب نکن، فرهنگ کلّی جامعه را، ارزش‌های دینی‌ را که در کلّ فضای جامعه حاکم است خدشه‌دار نکن. ما باید سراغ مسائل کلّی‌تر و کلان‌تر برویم و آنها را نگاه کنیم.

به جای پرداختن به فسادهای جزئی، سراغ جریان‌های سازمان‌یافتۀ بزرگ بروید

بگذارید یک‌طور دیگری توضیح بدهم. مثلاً یک پزشک ممکن است خطا بکند و یک کسی را بکُشد، حتی کلیۀ طرف را بدزدد. یک خلبان ممکن است خطا بکند و هواپیما به کوه برخورد کند. یک عالم دینی ممکن است خطا کند و فتوای اشتباه بدهد. یک تولیدکنندۀ غذا، ممکن است خطا بکند و غذای مسموم به مردم بدهد. این اشتباهات در زندگی طبیعی است. به قول معروف «انسان جایز الخطا است» اینها چیزهایی نیست که ما بخواهیم به آن اولویت بدهیم. یا مثلاً اینکه یک نفر ظلمی کرده، یک نفر دزدی کرده، یا یک مسئول خطایی مرتکب شده، بی‌عدالتی کرده، رانتخواری کرده. کسی نمی‌گوید این خطاها مهم نیست، حتماً اینها مهم است. جرایم فردی، جرایم جزئی هستند و قوۀ قضائیه باید به این موارد بپردازد؛ ولی ممکن است یک جریانی در کشور، کاری کند که نان سالم به دست مردم نرسد؛ مثلاً با یک برنامه‌ای،‌ سبوس را از آرد جدا کند، درست است که ظاهراً هیچ کاری نکرده، یعنی قتل فاحشی انجام نداده است اما با تغذیۀ مردم کاری کرده که میزان بیماری‌ها و مرگ و میر به صورت نامحسوس افزایش یافته است. اولویت برای فعالیت تبلیغی این است که بروید این موارد را افشا کنید، چون اهمیت‌ اینها بیشتر است.

مثلاً یک خانم دکتر متخصص که از دکترها و طبیب‌های شناخته‌شده در کشور است می‌گفت: چرا شما قیام نمی‌کنید؟ مسئلۀ کرونا و کشتاری که کرونا می‌کند در مقابل مسئلۀ سقط جنین که در کشور دارد با قوانین موجود انجام می‌گیرد که اصلاً چیزی نیست! آماری که ایشان داده بودند، بسیار وحشتناک بود. ایشان می‌گفت: غربالگری در کشور ما می‌خواهد نود درصدی اجرا بشود، درحالی‌که در انگلیس، حدود 35درصدی و در آمریکا چیزی پایین‌تر از این رقم اجرا می‌شود. ایشان با جزئیات توضیح دادند که غربالگری در کشور ما به صورت غلط انجام می‌گیرد، مثلاً اگر آزمایشگاهی که می‌خواهد به شما اعلام بکند که بچه‌تان نارس و ناقص است و باید ساقطش کنید، دو و نیم درصد خطا بکند، در آمریکا آزمایش‌هایش معتبر محسوب نمی‌شود ولی اگر در کشور ما تا نزدیک بیست درصد هم خطا بکند آزمایش‌هایش معتبر درنظرگرفته می‌شود! وقتی وارد جزئیات می‌شویم، آدم احساس می‌کند این دیگر خطای یک نفر نیست؛ این یک خطای سازمان‌یافته است! این یک مافیا و جریان پشت‌پرده‌ خیلی عجیب غریب است. اینها نکاتی است که نباید از آن گذشت. رویکرد تبلیغی اسلام می‌گوید به جای موارد جزئی سراغ جریان‌های سازمان‌یافتۀ بزرگ مافیایی‌ای که علیه دین و بشریت قیام می‌کنند بروید؛ آنهایی که ضربات مهم و ماندگار اجتماعی می‌زنند.

مافیاها معمولاً زیرپوستی و نامحسوس کار می‌کنند و زیرآبی می‌روند. مافیاها این‌طور نیستند که بیایند اسلحه را روی شقیقۀ آدم بگذارند و شلیک کنند. آنها می‌روند فکر می‌کنند. صهیونیست‌ها برنامه‌های زیادی به این نحو برای جهان بشریت و برای دین ما دارند. قرآن با آنها خیلی مسئله دارد.

ما باید این دولت سیزدهم را «دولت ریشه‌کن‌کردن مافیاها» بدانیم، نه دولت صرفاً درگیر با موارد جزئی فساد. خوب است که دولت جلوی موارد جزئی فساد را بگیرد، ولی این تمام مسئله نیست. جلوی موارد جزئی را غالباً با قوۀ قضائیه هم می‌شود گرفت؛ موارد جزئی ظلم را با قوۀ قضائیه هم می‌شود کنترل کرد. ولی مواردی را که ظلم و جنایت انبوه مرتکب می‌شوند، باید با دستگاه‌های امنیتی دنبال کرد.  

ذائقۀ مردم باید عادت کند به اینکه به مسائل کلان توجه داشته باشند

حضرت امام(ره) می‌فرمود که در جریان تبلیغات، همۀ قلم‌ها متوجه دشمن اصلی باشد... آمریکا را رها نکنید. این خودش یک نوع کل‌نگری یا -به تعبیر دقیق‌تر- کلان‌نگری است. ما باید اساساً ذائقۀ مردم را به‌گونه‌ای عادت بدهیم که به مسائل کلان توجه داشته باشند. مثلاً وقتی می‌خواهند حجاب را خراب کنند می‌گویند «یک اعتقاد شخصی است!» نه؛ حجاب یک سبک زندگی است که کلّ حرکت جامعه را می‌تواند تحت شعاع قرار بدهد، بودن یا نبودنش مسیر حرکت جامعه را تغییر خواهد داد. حجاب اصلاً مسئلۀ فردی نیست. قرآن شبیه یک کتاب اخلاق فردی نیست، اگرچه آیاتی دربارۀ اخلاق فردی هم دارد ولی همیشه به موضوعات کلان نگاه می‌کند، مثل اینکه اعلام می‌کند چه کسی کافر و چه کسی مؤمن است. این تقسیم‌بندی یک تقسیم‌بندی خیلی کلان است. قرآن درگیری‌ها را این‌طوری تعریف می‌کند برای اینکه می‌خواهد ذائقۀ تو را رشد بدهد.

برنامه‌ریزی بدون نگاه به مسائل کلان ممکن نیست

اگر در یک شهر، هر کسی زمین خودش را هرطوری که دلش خواست، بسازد دیگر نمی‌شود در آن شهر زندگی کرد. سال‌ها قبل برای شهر تهران قانونی تصویب شد و برای کلان‌شهر تهران یک طرح کلّی ریختند، نشستند فکر کردند این همه آدم توزیع‌شان، خیابان‌های‌شان، فضای سبزشان، محیط آموزشی‌شان، ادارات و نهادهای دولتی‌شان و... چه‌طوری باید تقسیم بشود؟

برنامه‌ریزی بدون نگاه به مسائل کلان ممکن نمی‌شود. مثلاً یک کسی یک جایی زمین دارد به او می‌گویند «تو در پنجاه درصد زمینت اجازه ساخت‌وساز داری و باید پنجاه درصد زمینت را به فضای سبز بدهی، چون در غیر این صورت شهر به‌هم می‌ریزد» یا می‌گویند: «شما نمی‌توانی بیشتر از فلان مقدار طبقه خانه بسازی، چون یک مسئلۀ کلان مطرح است که هیچ‌کسی به‌طور خاص با آن مواجه نیست.»

با جزئی‌نگری نمی‌شود فهمید که تمدن غرب رو به انقراض است

یک مثال دیگر از آن‌طرف بزنم؛ ببینید وقتی دشمنان می‌خواهند ما را زمین‌گیر کنند چه‌کار می‌کنند؛ یک دانه بی‌عدالتی کوچک، یک ظلم کوچک، یک فقر و فساد موردی را نشان می‌دهند و آن را برجسته می‌کنند و می‌خواهند نظام ما را با آن زمین بزنند. همیشه روش دشمنان ما این است. آنها هیچ‌وقت به صورت کلان، ما را نقد نمی‌کنند چون اگر به صورت کلان بخواهند نقد کنند معلوم می‌شود که نتیجه مثبت است. در چهل سال گذشته نفوذ ما در منطقه بیشتر شده است، علی‌رغم تحریم‌ها و هجمه‌های مختلف، ما در خیلی از زمینه‌ها رشد کرده‌ایم. این مضمون بیانیۀ گام دوم است. خیلی‌ها بیانیۀ گام دوم را نخواندند، چون کلان‌نگری در آن هست. اگر یک خبر جزئی و پرداختن به جزئیات در آن بود، الآن همه خبر داشتند.

دشمنان ما وقتی می‌خواهند از خودشان تبلیغات کنند، باز هم همین کار را می‌کنند. یک سلبریتی غربی را نشان می‌دهند یا جزئیاتی از خوشبختی در زندگی غربی را به رخ همه می‌کشند و می‌گویند «تو از این مورد جزئی بفهم که تمدّن ما چقدر بزرگ و باشکوه است!» درحالی‌که اگر کلان نگاه کنید می‌فهمید که تمدّن غرب، رو به انقراض است. کسانی که جزئی‌نگرند این را نمی‌فهمند، ولی اندیشمندان خودشان دارند می‌گویند که این تمدن رو به انقراض است. وقتی به تمدّن غرب نگاه کلان کنی، می‌بینی که نتیجه نداده و رو به انقراض است. وقتی نگاه کلان که در عرض و طول این چهل سال و انواع آثار و ابعاد موفقیت‌ها داشته باشی –البته کاستی‌ها را نفی نمی‌کنیم- به این نتیجه می‌رسی که تمدّن اسلامی در آیندۀ جهان دارد شکل می‌گیرد.

خدا کلانِ زندگی افراد را نگاه می‌کند، اگر خوب باشد خدا جزئیات بدش را می‌بخشد

در تبلیغات، سراغ کلان‌نگری بروید. خودِ خداوند هم با افراد، همین‌طوری برخورد می‌کند؛ کلانِ زندگی افراد را نگاه می‌کند، اگر خوب باشد خدا جزئیات بدش را می‌بخشد؛ واقعاً خدا سختگیر نیست. کلانِ زندگی خودت را خراب نکن. مثلاً در مناجات صدا می‌زنی: خدایا! بالاخره من که تو را قبول دارم پس من را ببخش... اینکه می‌گویی «خدایا من تو را قبول دارم» یک موضوع خیلی کلان است. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: مراقب دین‌تان باشید. اگر دین داشته باشید گناه در آن بخشیده است؛ ولی اگر دین نداشته باشید، کار خوب هم بکنید ارزش ندارد و قبول نمی‌شود.) (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ ع کَثِیراً مَا یَقُولُ فِی خُطْبَتِهِ یَا أَیُّهَا النَّاسُ دِینَکُمْ دِینَکُمْ فَإِنَّ السَّیِّئَةَ فِیهِ خَیْرٌ مِنَ الْحَسَنَةِ فِی غَیْرِهِ وَ السَّیِّئَةُ فِیهِ تُغْفَرُ وَ الْحَسَنَةُ فِی غَیْرِهِ لَا تُقْبَلُ ؛ کافی/ ج2 / ص464) اصل پذیرش دین یک مسئلۀ کلان است.

وقتی کلّ قرآن را نگاه می‌کنی، قرآن ما را این‌طوری راهنمایی می‌کند که «در تبلیغات، مسائل کلان برایت اهمیت بیشتری داشته باشد» در جبهۀ کفر، مسائل کلانش را ببین و از آن فاصله بگیر و بیزاری بجوی و جذبش نشو، در جبهۀ حق هم موفقیت‌های کلان و پیروزی‌های کلانش را ببین و جذبش بشو و حقّانیتش را بفهم. این مسیری است که قرآن برای ما مشخص می‌کند. به همین دلیل قرآن مردم را به گروه‌های کلّی و بزرگ مثل کافران و مؤمنان تقسیم‌بندی می‌کند.

وقتی خصوصی‌سازی انجام نشود امکان رانتخواری زیاد می‌شود؛ این یک مسئلۀ کلان است

اگر شما می‌خواهی از انقلاب اسلامی دفاع کنی باید اولاً به موفقیت‌های کلان توجه بکنی، ثانیاً اگر می‌خواهی چیزی را در جمهوری اسلامی اصلاح بکنی، باید از ظلم‌های کلان سازمان‌یافته و ظلم‌های بزرگ جلوگیری کنی. من یک نمونه‌اش را بگویم: ما باید از سیاست‌های اصل چهل و چهار قانون اساسی که برای خصوصی‌سازی است، دفاع کنیم. اگر عدالتخواه هم هستیم باید پای آن بایستیم. چون وقتی خصوصی‌سازی انجام نمی‌شود، امکان رانتخواری زیاد می‌شود. این یک مسئلۀ کلان است. ممکن است در مورد یک کارخانه گفته شود که «هنوز دولت، آدم مناسبی پیدا نکرده است تا آن را واگذار کند» این حرف غلط است که کارخانه‌ها را واگذار نکنیم که مبادا اشتباه واگذار بشود؛ باید به مردم واگذار کنیم و باید درست واگذار کنیم. هیچ‌کدام را نباید ترک کرد. بعضی‌ از دولتی‌ها رانت‌خواری می‌کنند و حقوق‌های کلان می‌گیرند. این مال خصولتی‌هاست، یعنی نیمه‌خصوصی‌هایی است که دولت دلش نیامده به مردم واگذار کند.

سیاست‌های اصل چهل و چهار قانون اساسی که تدوین شده، باید درست اجرا بشود. این یک مسئلۀ کلان است. مثلاً چرا در مسئلۀ پزشکی و بهداشت و درمان کشورمان، توصیه‌هایی که در اسناد بالادستی و برنامه‌هایی کلان، به آنها توجه شده است، اجرا نمی‌شود؟ چرا سیاست‌های کلان نظام دربارۀ طب سنتی رعایت نمی‌شود؟ نکند پای یک مافیا در میان هست؟ از وزیر محترم بهداشت تقاضا می‌کنیم، کسانی را که سیاست‌های کلی نظام را در طب قبول ندارند، یا آنچه را که در برنامۀ ششم توسعه آمده، دربارۀ طب و طب سنتی -و به تعبیر دقیق‌تر- طب ایرانی قبول ندارند، در وزارت بهداشت راه ندهند و آنها را به عنوان معاون و مدیرکل قرار ندهند.

اگر کسی دنبال عدالت می‌گردد اینها ظلم‌های بزرگی است که باید سراغش برود. اینکه یک کسی مثلاً یک ویلای اضافی برای خودش در جایی ساخته، البته باید به این مسائل هم رسیدگی بشود ولی این کار، گره‌های اساسی را حل نمی‌کند. بی‌عدالتی هم در موارد جزئی هست و هم در موارد کلان؛ منتها بی‌عدالتی در موارد کلان باعث ظلم‌های گسترده می‌شود؛ آن‌هم به شکلی که نمی‌شود مچ هیچ‌کسی را گرفت.

چرا بعضی‌ها ارتباط طب و معنویت را که با آزمایش بالینی هم قابل بررسی است، تخطئه می‌کنند؟

یک پزشک متخصص و محقق می‌گفت: یکی از مباحثی که در غرب به شدت دنبال می‌شود و روی آن کار می‌شود، ارتباط طب و مذهب یا طبّ مذهبی است؛ همان چیزی که بعضی‌ها در اینجا وقتی می‌شنود، تخطئه‌اش می‌کنند. چرا تخطئه می‌کنید؟! درحالی‌که آنها آزمایش بالینی تجربی انجام داده‌اند، مقالاتش را هم چاپ کردند که دعا روی بیمار مؤثر است.

ایشان مستندات یک تحقیق علمی را ‌ارائه دادند که در آن، شمارۀ چند تخت یک بیمارستان را به اعضای کلیسا دادند تا برای آنها دعا کنند درحالی‌که اصلاً نمی‌دانستند که آن بیماران چه کسانی هستند و بیماری‌شان چیست. آنها برای عدۀ دیگری از بیماران هم که مشخص شده بود، دعا نکردند. بعد از چندماه وضعیت این بیماران را بررسی کردند و دیدند که دعا مؤثر است، مرگ و میر در اینها کمتر است، دارویی که برای تسکین درد باید بخورند کمتر است.... اصلاً لازم نیست کسی معتقد به خدا و پیغمبر باشد یا بر اساس آیه و روایت، این کار را بکند. حتی لازم نیست محقق‌اش خداپرست باشد؛ می‌تواند بگوید دعا مؤثر است چه اصحاب کلیسا این کار را بکنند چه اصحاب مسجد. اگر این کارها در کشور انجام نگیرد، درواقع یک ظلم کلان است. باید جلوی این ظلم‌های کلان را گرفت. ارزش‌ این کارها خیلی بالاتر از گرفتن مچ یک دزد است چون این کار خیلی از ارزش‌ها و آثار مثبت را به دنبال می‌آورد.

خداوند با علوم تجربی هم حق را اثبات می‌کند

علم می‌گوید این راه باز است؛ باید دید چه جریانی دارد جلوی این راه را می‌گیرد؟ مگر یک آدم عالم و اندیشمند با علم مخالفت می‌کند؟ به قول حضرت آیت‌الله‌ جوادی آملی، ما علم اسلامی و غیراسلامی نداریم. اگر علم درست باشد، اسلامی است، چه به دلیل تجربی به آن برسیم یا اصلاً از یک جنس دیگری از علوم باشد مثل فلسفه یا فقه، هر آگاهی‌ای که درست باشد اسلامی است. خدا آن را خلق کرده است. پرده برداشتن از خلق خدا همان‌قدر علم است که پرده برداشتن از امر خدا، علم است. باید ببینیم کدام یک درست‌ترند، برای ما فوائد بیشتری دارند و احتمال خطایش کمتر است تا به سمت همان برویم.

خوب است آدم تعصب علمی نداشته باشد و امکان بررسی، تحقیق و تولید علم را باقی بگذارد. الآن جهان بر روش تجربی اصرار دارد. خُب ما هم با همین روش، می‌توانیم خیلی از مسائل (مثل موضوع حجاب) را حل کنیم. یک روزی اطبا و افرادی که روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی فیزیولوژیک و خیلی از این دانش‌های تجربی را خوانده‌اند، در مورد حجاب، صحبت خواهند کرد. آن‌وقت دیگر، ترویج حجاب یک موعظۀ دینی و آخوندی محسوب نخواهد شد، چون مردم علائم و مقدماتش را در دانش‌های مختلف می‌بینند. خداوند متعال راه‌های آمدن به سوی خود را برای انسان‌ها خیلی باز کرده است برای همین بعضی‎ها را به جهنم می‌برد. چون می‌گوید «تو به چه چیزی معتقد هستی؟ چه چیزی را قبول داری؟ من از طریق همان، حجت را بر تو تمام کنم. علوم تجربی را قبول داری؟! من بر همین اساس حق را به تو اثبات می‌کنم...» خدا برای همه اتمام‌حجت می‌کند.

با نگاه کلان، انسان می‌تواند به حقّانیت حق بهتر پی ببرد، مراقب باشیم که دشمن ما را اسیر جزئیات نکند

خلاصۀ نکتۀ اول، این شد که «ما باید تبلیغات را به سمت کلان‌نگری ببریم» اگر مردم در نقد دشمن و دشمنان بشریت و جبهۀ باطل، کلان‌نگری کنند، فساد و تباهی‌اش را می‌بینند. در اثبات حق با کلان‌نگری و با نگاه کلان، انسان می‌تواند به حقّانیت حق بهتر پی ببرد. مراقب باشیم یک‌وقت دشمن، ما را اسیر برخی از جزئیات نکند (چه جزئیات خوبی از خودش یا جزئیات بدی از ما) البته جزئیات بد در جامعۀ ما مهم است و باید به آن پرداخت، ولی باید بدانیم که اولویت چیست. اولویت این است که اگر می‌خواهیم جامعۀ خودمان را اصلاح کنیم باید سراغ مشکلات کلان، مافیاها، قوانین، ساختارها، ساختارهای حقوقی که موجب فساد و فقر می‌شود برویم. مجلس شورای اسلامی به خصوص بخش مطالعات مجلس خیلی در این زمینه مسئولیت دارند. گاهی دو سه تا قانون که ظاهرش هم خوب است، مبدأ فسادهای فراوان می‌شود.

امام(ره): هماهنگی در تبلیغات، از اهمّ امور است / نقطۀ قوت تبلیغات دشمن این است که با هم هماهنگ هستند

یک مشکل دیگر که فقط سرفصلش را عرض می‌کنم این است که نقطۀ قوت تبلیغات دشمن این است که با هم هماهنگ هستند. نقطۀ ضعف ما این است که با هم هماهنگ نیستیم. هماهنگی برای جبهۀ حق در عرصۀ تبلیغات از اوجب واجبات است. یادم هست تکیه‌کلام حضرت امام «وحدت کلمه» بود. متأسفانه در جبهۀ ما، هر کسی ساز خودش را می‌زند. آیا یک هماهنگ‌کننده نیست؟ عامل این تفرقه چیست؟ منیّت‌ها یا تشخیص‌های مختلف؟ ناهماهنگی ما خیلی مهم است.

جالب این است که برخی آدم‌های مذهبیِ معتقد به انقلاب هستند که در صفحات مجازی عضو نیستند تا لااقل صفحه‌هایی را که خوب است، فالو و لایک کنند؛ چرا؟ چون احساس وظیفه نمی‌کند که پای یک پیام خوب، یک کامنت مثبت بگذارد. من صفحات بعضی از افراد خوب را نگاه می‌کنم و می‌گویم: اینها چرا در فضای مجازی، غریب هستند؟ درحالی‌که می‌دانم این آقا میلیون‌ها نفر علاقه‌مند دارد؛ مثلاً اگر دشمن آن آقا را بکشد میلیون‌ها نفر برایش گریه می‌کنند. پس چرا آنها در اینجا نیستند؟ چرا کامنت نمی‌گذارند؟ چرا حرف نمی‌زنند؟ مشکل این است که برخی از بچه‌مذهبی‌ها اصلاً به این فضا، اهمیت نمی‌دهند.

گاهی از اوقات، آدم باید به‌جای تعقیبات نماز، صفحات انقلابی را لایک و فالو و فوروارد کند. چرا ما این‌طوری نیستیم؟ نیروی انقلابی تحصیل‌کرده را می‌بینید که اصلاً از فضای مجازی استفاده نمی‌کنند، بسیاری از مذهبی‌ها و انقلابیون اهل تبلیغات نیستند. اصلاً خیلی‌ها اهل تبلیغات نیستند، خیلی‌ها هم که اهل تبلیغات هستند انسجام ندارند. حضرت امام در سال 1360 در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی فرمودند: «ما باید در همۀ امور، هماهنگی را حفظ نماییم، مخصوصاً هماهنگی در تبلیغات که از اهمّ امور است باید بیشتر حفظ شود. باید سعی کنید وحدت و هماهنگی را به صورتی حفظ نمایید که هرگونه تبلیغات سوء را از بین ببرید.» (صحیفه امام/ج16/ص113)

گاهی با سکوت خودت، جبهۀ دشمن را تأیید می‌کنی / اگر در عرصۀ تبلیغات، آنچه به جامعه ضرر می‌زند نفی نکنیم، ضربه‌های هولناک خواهیم خورد

رذل‌ترین‌ افراد ضربه‌های هولناک به شما خواهند زد اگر تک‌تک‌ شما در عرصۀ تبلیغات حاضر نشوید و آنچه را که بد است و به جامعه ضرر می‌زند، نفی نکنید؛ بگویید تو اشتباه کردی. چرا نهی از منکر نمی‌کنید؟ چرا مثل امام حسین(ع) حرکت نمی‌کنید؟ چرا مثل حضرت زهرا(س) حرکت نمی‌کنید؟ چرا پیغام نمی‌دهی؟ مادرت حضرت زهرا(س) با پهلوی شکسته چهل روز رفت درِ خانه‌ها را زد! تو در خانه‌ات نشستی و پیام نمی‌دهی!؟ چرا نهی از منکر نمی‌کنیم؟ مثلاً اگر یک ترانه‌خوان، ترانۀ بدی خوانده است، یک میلیون نفر بگویند «این خوب نبود...» اصلاً اگر یک آخوند هم یک حرف بدی زد، ده میلیون نفر بگویند «این اشتباه است، این خلاف قرآن است...» بروید در فضای مجازی این حرف‌ها را بگوید، و بدانید که مؤثر است. مخصوصاً این حرف‌ها در جبهۀ باطل خیلی مؤثرتر است. امام حسین(ع) فرمود: «الخائنُ خائفُ وَ الْمُسِی‏ءُ مُسْتَوْحِش‏» (نُزهۀ الناظر/ص84). کسی که دارد خیانت می‌کند و به دیگران ضربه می‌زند، می‌ترسد و جا می‌خورد! در مقابل این مسائلی که به جامعه ضربه می‌زند نباید سکوت کرد، این سکوت به خاطر چیست؟ آیا با سکوت‌تان دارید جبهۀ دشمن را تأیید می‌کنید؟ افکار عمومی باید فعال باشد، نه منفعل.

اسلام می‌گوید: ای مردم، ادارۀ افکارتان را خودتان در دست بگیرید...

امام خمینی(س) می‌فرماید: «باید سعی کنید وحدت و هماهنگی را به صورتی حفظ نمایید که هرگونه تبلیغات سوء را از بین ببرید.» (صحیفه امام/ج16/ص113) اسلام با ادارۀ افکار عمومی به شیوۀ غربی موافق نیست. اسلام با اینکه عموم مردم خودشان افکارشان را شکل بدهند و از افکارشان دفاع بکنند موافق است. این دو، خیلی با هم فرق می‌کند. ادارۀ افکار عمومی مهارت است که پروپاگاندایی‌ها دارند. تبلیغات به معنای غربی یعنی ادارۀ افکار عمومی، یعنی چطور سرِ مردم را شیره بمالیم، چطوری مردم را جهت بدهیم. اسلام می‌گوید «ای مردم! ادارۀ افکار خودتان را خودتان در دست بگیرید. خودتان از افکار خودتان دفاع کنید، خودتان در مقابل باطل بایستید» و خدا الآن امکاناتش را در کف دست‌تان قرار داده است. فقط روز رأی‌گیری نیست که تو آدم حسابی هستی، تو هر لحظه آدم حسابی هستی و هر لحظه نقش داری و هر لحظه داری رأی می‌دهی و هر لحظه باید تعیین کنی. ما می‌توانیم خیلی کارها را انجام بدهیم.  

امام خمینی: سلاح تبلیغات، برنده‌تر از سلاح جنگی است

حضرت امام(ره) در ادامۀ کلام فوق می‌فرماید: «می‌دانید که سلاح تبلیغات، برنده‌تر از کاربرد سلاح در میدان‌های جنگ است، باید از اسلحه تبلیغات آنها بیشتر ترسید و متأسفانه ما در این زمینه ضعیف هستیم... امیدوارم با هماهنگی و نظم در تبلیغات، تمام دسیسه‌های دشمن خنثی شود» (صحیفه امام/ج16/ص113) نه اینکه یک نفر برود یک مستندی بسازد، نه اینکه یک خبرگزاری برود یک حرفی را بزند.

بعد می‌فرماید: «دشمن حملۀ نظامی نمی‌کند زیرا می‌داند از حملۀ نظامی کاری ساخته نیست...» این حرف‌ها را امام در زمان جنگ دارد می‌گوید که هزاران شهید دادیم ولی ببینید در همان دوران، چقدر ایشان به تبلیغات، بیشتر اهمیت می‌دهد. بعد می‌فرماید: «آنها می‌خواستند از داخلِ خودِ ما ضربه‌ای بزنند، ولی دیدند نشد و نمی‌توانند، با این وجود دست از تبلیغات برنداشتند. می‌خواهند به وسیلۀ تبلیغات سوء اتحاد ما را از بین ببرند. پس شما هرچه بیشتر، هرچه می‌توانید بیشتر هماهنگ شوید و همه یک هدف را دنبال کنید.» (صحیفۀ امام/ج16/ص 114)

امام(ره): تبلیغات «اساس کار» و «موجب تشتّت یا انسجام یک ملت» است

ایشان در سخن دیگری می‌فرماید: «شما باید احساس کنید که صلاح دین و مکتب ما و صلاح مملکت ما این است که همه با هم یک کار را دنبال کنیم. واضح است که اگر یک گروه یک کار را انجام دهند، گرچه ممکن است در ابتدا اختلافی نباشد ولی بالاخره در طول مدت اختلاف می‌شود. از آنجا که تبلیغات اساس کار است و موجب تشتّت و یا انسجام یک ملت است شما هماهنگی و اتحادتان را حفظ کنید (یعنی در موضوع تبلیغات) و تنها در حفظ اتحاد و هماهنگی است که پیروز می‌شویم؛ و الّا شکست خواهیم خورد و دوباره تحت سلطۀ قدرتی دیگر قرار خواهیم گرفت.» (صحیفۀ امام/ج15/ص361)

ایشان در ادامه می‌فرماید: «سعی کنید اختلاف گروهی، اساس اختلاف در تبلیغ نشود. بنایتان را بر این بگذارید که برای اسلام و حق خدمت کنید که در این صورت است که اختلاف پیدا نمی‌کنید. اختلاف مال شیطان است، در رحمان اختلاف نیست. اگر گروه‌ها برای خدا کار کنند و با هم مشورت کنند و با افرادی که اطلاعاتشان بیشتر از آنهاست همکاری نمایند، شاید بتوانند تبلیغات را راه بیندازند. امروز روزنامه‌ها و رادیوها دائماً ما را مورد حمله قرار می‌دهند...» حالا ببینید اگر حضرت امام الآن بودند چه می‌گفتند! حتماً بحث فضای مجازی را وسط می‌کشیدند که هزاران برابر بیشتر از روزنامه‌ها و رادیوهای آن زمان است. بعد می‌فرماید: «شما هم باید در مقابل آنها به تکلیف‌تان عمل کنید. عمده آن است که انسان تکلیف‌اش را در مقابل خدا ادا نماید؛ و الّا اگر بخواهد خودنمایی کند از اول شکست خورده است.» (صحیفۀ امام/ج15/ص362) بعضی‌ها در عرصۀ تبلیغات، دنبال اثبات‌کردن خودشان هستند. اساساً مبدأ اختلاف آنجاست که کسی دنبال اثبات‌کردن یا جاانداختن خودش باشد.

هیچ عاملی مثل امام‌حسین(ع) نمی‌تواند بین ملت، اتحاد ایجاد کند

حضرت امام(ره) در جای دیگری می‌فرماید: «این هماهنگی که در تمام ملت ما در قصۀ کربلا هست، این بزرگترین امر سیاسی است در دنیا. و بزرگترین امر روانی است در دنیا. تمام قلوب با هم متحد می‌شوند. اگر خوب راهش ببریم، ما برای این هماهنگی پیروز هستیم. و قدر این‌را باید بدانیم» (صحیفه امام/ج11/ص99) یعنی هیچ عاملی مثل اباعبدالله‌الحسین(ع) نمی‌تواند این اتحاد را بین ملت ایجاد کند. ببینید الآن امام حسین(ع) واقعاً چه انسجامی به شما داده است! آیا شما در ماه رمضان می‌توانید به مردم بگویید «چون ماه رمضان است بیایید یک یونیفرم خاص بپوشیم؟» نمی‌توانید این کار را بکنید. در هیچ جامعۀ دینی به این سادگی نمی‌توانید چنین کاری بکنید. فقط یک‌جا لباس متحدالشکل داریم و آن هم در حج است که اگر شما آن یونیفرم و آن لباس متحدالشکل را نپوشی و آن هماهنگی را نداشته باشی، احکام سخت و مجازات‌های سنگین دارد.

اما ببین اباعبدالله الحسین(ع) چه‌کار کرده است؟ لباس یک‌شکل و یک‌رنگ احرام (لباس مشکی‌رنگ) به تن همه کرده است. این قدرت اباعبدالله الحسین(ع) است. ما حج رفته بودیم وقتی داشتیم از سنگ‌زدنِ آخر برمی‌گشتیم تشنه‌ بودیم ولی آب نبود که بخوریم (شاید فقط یک مقدار مختصری آب بود) ما حاضر بودیم آب را بخریم اما برای خرید هم آب نبود، تا اینکه به شهر مکه رسیدیم. معلوم بود در آن زمان از سال، زیر آفتاب سوزان این تعداد آدم دارند می‌آیند و اینها آب می‌خواهند اما هیچ‌کسی دلش برای دیگری چندان نمی‌سوخت. حج زیباست و هرکسی می‌رود شیفته‌اش می‌شود. اما یا اباعبدالله(ع)! تو چه کردی که مردم از هستی خودشان می‌گذرند و آن را سرِ راه زائر اربعین می‌آورند؟ نه‌تنها آب و غذا می‌آورند بلکه پاهای‌شان را ماساژ می‌دهند و زخم‌های‌شان را مداوا می‌کنند. در یکی از موکب‌ها یک رئیس بیمارستان از ایران، با رفقای خودش-که از دکترهای متخصص بودند- برای مداوای بیماران آمده بودند؛ همه بع عشق امام حسین(ع) و برای خدمت به زائران اربعین. ایشان می‌گفت: در این چند سالی که اینجا می‌آییم، دوستان عراقی هم متوجه شده‌اند، مریضی‌های‌شان را موقع اربعین می‌آورند برای درمان. امام حسین(ع) یک دورهمی عجیبی تشکیل داده است.

چرا آن حسی که در مسیر اربعین داریم در حرم نداریم؟

یا اباعبدالله(ع)! آیا می‌شود این دورهمی ما را تا ظهور به‌هم نزنی؟ آمدی دل ما را بردی ما را هلاک کنی در فراق این دورهمی؟ آی آدم‌هایی که اربعین نرفته‌اید، می‌دانید آدم آنجا حس می‌کند که مهدیِ فاطمه هم حضور دارند و دور شمع وجود ایشان این‌قدر دل‌ها به همدیگر گرم می‌شود. واقعاً هیچ‌کجا مانند اربعین نیست. بعضی‌ها می‌گویند: چرا ما آن حسی را که در راه داریم، در حرم نداریم؟ می‌گویم چون در حرم، هر کسی دارد ساز خودش را می‌زند ولی اینجا همه دارند برای هم فداکاری می‌کنند! تو هم داری تولید نور می‌کنی! می‌گوید: آنجا امام حسین(ع) هست... می‌گویم: اینجا هم امام حسین(ع) هست، هم امام‌زمان(عج) هست! هم مادرش فاطمۀ زهرا(س) هست!

در هر دوجا امام حسین(ع) هست، ولی در اینجا نکتۀ اضافه این است که «شما دارید برای هم فداکاری می‌کنید، شما دارید به هم احترام می‌گذارید، شما دارید به هم کمک می‌کنید» خدا می‌داند که مردم در این مسیر نورانی، در عالم مناجات‌شان با امام زمان(عج) به چه حقایقی می‌توانند برسند...

(الف3/ن2)


<<جلسه قبل

 

نظرات

سلام حاج آقا من همیشه تو صفحات نظر میذارم

هر چند که بهم بد و بیراه میگن

ولی سعی میکنم جدی نگیرم تا روم اثر نذاره

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...