۰۱/۱۱/۰۲ چاپ ایمیل و پی دی اف
محفل هفتگی هیئات دانشجویی استان تهران/ تاریخ تحلیلی اسلام-۴

دشواری کار پیامبر(ص) این بود که برای بلندنظریِ مردم می‌جنگید ولی مردم به سختی، بلندنظر می‌شوند/ پیامبر(ص) در جامعه‌ای ظهور کرد که بحران خاصی نداشت و تکان‌دادن جامعۀ بدون بحران، بسیار سخت است

شناسنامه:

  • زمان: ۱۴۰۱/۰۸/۲۲
  • مکان: فاطمیۀ بزرگ تهران
  • موضوع: تاریخ تحلیلی اسلام- جلسه چهارم
  • صوت: اینجا
  • متن کامل: اینجا
مردم مکه قبل از بعثت، بحران خاصی نداشتند اما بعثت پیامبر(ص) جامعه‌ را دچار بحران کرد/ دین برای زندگی حداقلی نیست، برای مسابقه است؛ مخالفت خیلی‌ها با دین، سرِ این است که دین را ضروری نمی‌دانند

علیرضا پناهیان:

  • پیامبر(ص) در موقعیتی و در منطقه‌ای مبعوث شد که همه منتظر ظهور آخرین پیامبر بودند. اما چرا علی‌رغم آمادگی مردم، وقتی پیامبر(ص) مبعوث شد، همه از دعوت ایشان استقبال نکردند بلکه مخالفت و مقاومت شدیدی علیه ایشان شکل گرفت؟
  • یکی از مهم‌ترین دلایلش این بود که پیامبر(ص) در بستر یک چالش و بحران اجتماعی ظهور نکرد. همه‌چیز آرام و روی روال عادی بود، شهر مکه برای خودش مقررات و نظم و نسقی داشت و جامعه به یک‌نوع «تعادل» رسیده بود.
  • در چنین شرایطی، یک پیامبر آمده است که این وضع را نمی‌پسندد و می‌خواهد این تعادل اجتماعی را به‌هم بزند. مردم می‌گویند: مگر بحران شده که منجی بیاید؟ ما داشتیم زندگی‌مان را می‌کردیم!
  • کار پیامبر(ص) خیلی سخت بود؛ چون جامعۀ جاهلی قبل از بعثت، به تعادل رسیده‌ بود. نه اینکه آنها هیچ مسئله‌ای نداشتند، ولی با مسائل‌ خود کنار آمده بودند و یک عده‌ای هم در آن جامعه قدرت گرفته بودند و داشتند جامعه را اداره می‌کردند.
  • قدرتمندان قریش خیلی وقت‌ها در کمک‌کردن به محرومان و پذیرایی از زائران با هم مسابقه می‌گذاشتند. در کنار خانۀ کعبه این رسم بود که به فقرا غذا می‌دادند. درست است که در آنجا بردگی هم وجود داشت اما بردگی در همۀ عالم رواج داشت لذا این‌طور نبود که هر کسی غلام باشد برای رهایی از ظلم، بگوید «یا رسول‌الله(ص)، ما را نجات بده!»
  • جنگ‌های قبل از بعثت هم آن‌قدر گسترده و فراوان نبود که مردم ذلّه بشوند و بگویند: کاش یک منجی به داد ما برسد! ضمن اینکه بعد از بعثت هم زیاد جنگ شد. این‌طور نبود که پیامبر(ص) مبعوث شده بود که بگوید «من صلح مطلق می‌آورم و قول می‌دهم دیگر هیچ جنگی رخ ندهد!»
  • خداوند یک کار فوق‌العاده انجام داد و پیامبر(ص) را در جایی مبعوث کرد که مردمش بحران خاصی نداشتند؛ تکان‌دادن جامعه‌ای که بحران ندارد بسیار سخت است. همین دلیل مهمی است برای اینکه چرا مردم آن‌طور که باید و شاید با دعوت پیامبر(ص) همراهی نکردند.
  • مشرکین مکه برای مقابله با پیامبر(ص) گفتند «او دارد بین مردم و خانواده‌ها اختلاف می‌اندازد» یعنی رسول‌خدا(ص) با دعوت خودش، دارد بین افراد جامعه اختلاف می‌اندازد و جامعه‌ را دچار بحران می‌کند و این حرف هم گرفت!
  • در دورۀ قبل از بعثت، مشرکین مکه مردم را مجبور نمی‌کردند که بت بپرستد و اگر کسی نمی‌خواست بت بپرستد، آزاد بود. لذا قریش و مشرکین مکه می‌توانستند به پیامبر(ص) بگویند: مگر ما برای شما بحران ایجاد کردیم که شما برای ما بحران ایجاد می‌کنید؟!
  • مشکل مردم مکه این بود که بلندنظر نبودند و به کم قانع بودند. خداوند در یکی از آیات مکّی قرآن می‌فرماید: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواه‏» (جاثیه،23) بعضی‌ها معبود خود را هواى نفس قرار می‌دهند. خدای خود را «هوی» قرار دادن یعنی «دون‌همت و پست‌همت بودن» پیامبر(ص) برای بلندنظرکردن مردم می‌جنگید ولی مردم به سختی بلندنظر می‌شوند.
  • آن پرستشی که قرآن در مقابل خداپرستی قرار می‌دهد «هواپرستی» است؛ بت‌پرستی در مقابل خداپرستی نیست و مشرکین هم بت‌ها را شفیع خود پیش خدا می‌دانستند.
  • قرآن می‌فرماید: «کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‏ أَنْفُسُهُمْ فَریقاً کَذَّبُوا وَ فَریقاً یَقْتُلُون‏» (مائده،70) هروقت پیغمبرى حکمى آورد که مخالف با هواى نفس‌شان بود عده‏اى را تکذیب کردند و عده‏اى را به قتل رساندند. درواقع علت قتل پیامبران، دون‌همتی و به کم بسنده‌کردن است؛ حتی بسنده‌کردن به مقدار کم از اخلاق و دین و معنویت.
  • دین مثل مقررات راهنمایی و رانندگی نیست که صرفاً بخواهد جلوی تصادف را بگیرد؛ دین برای مسابقۀ رالی است! دین برای این است که تو عضو تیم ملی بشوی و برای قهرمانی تلاش کنی، آن‌وقت همۀ لحظه‌هایت مؤثر است، هر لقمه غذایت مؤثر است و مهم است چه بخوری و چه نخوری! دین برای زندگی حداقلی نیست.
  • علّت مخالفت خیلی‌ها با دین، همین است که دین برای آنها غیرضروری جلوه می‌کند. مثلاً دین می‌گوید «آن موسیقی حرام را گوش نده، برای حال تو خوب نیست» یک کسی می‌گوید «من گوش می‌دهم ولی حالم بد نمی‌شود!» اما وقتی نگاه کنید می‌بینید که او هیچ‌وقت حال خوب را درک نکرده است! کسی که تهِ دره باشد طبیعتاً سقوط هم نمی‌کند!

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...