دینداری آسان است. آنچه سخت است، زندگی در دنیاست. اگر دینداری سخت جلوه میکند به این دلیل است که میخواهد سختی دنیا را کاهش دهد. و برای این منظور مجبور است دستوراتی بدهد که تا حدی طعم دنیا را داشته باشد مثل دارو برای بیمار. بچه فکر میکند درمان سخت است در حالی که بیماری سخت است و پزشک آن را آسان میکند.
اگر دینداران از ارزش و اهمیت حیات، بیشتر سخن بگویند، بسیاری از سوءتفاهمها نسبت به دین از بین میرود و دینگریزیِ به خاطر دنیا کاهش پیدا میکند.
آموزش دین را از اثبات خدا شروع نکنیم، بلکه از نیاز انسان به حیات آغاز کنیم؛ حیاتی که میتواند هر انسانی را به هوس بیندازد و او را به خدا نیازمند کند.
(تهران، دانشگاه شریف، ایام فاطمیه 96، 3 جلسه)
عشق و محبت بین دو نفر وقتی عمیق و پایدار میشود که هر دو نفر معشوق واحد و مشترکی داشته باشند. تنها در این صورت، هم محبتشان به یکدیگر افزایش پیدا میکند و هم محبتشان پایدار خواهد ماند.
در روایات آمده آنچه در باطن خود پنهان میکنیم خدا روزی آشکار خواهد کرد و لباس آن را بر تن رفتار و گفتار انسان خواهد پوشاند؛ چه شر باشد چه خیر. پس خودسازی و زیباسازی را به اعماق جانمان ببریم. اینجا کسانی که در یک محیط دینی دل به دین نمیدهند و ظاهرسازی می کنند خیلی ضرر خواهند کرد.
دین به انسان میگوید...