چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟/ ج18 - قسمت اول
از خدا بترس تا نوازش خدای مهربان را لمس کنی/ نترسیدن از خدا و عذاب الهی، مانع درک مهربانی خداست
شناسنامه:
- مکان: مسجد امام صادق(ع)
- زمان: 1397/03/12
- مناسبت: ماه مبارک رمضان
- صوت: اینجا
- گزارش تصویری: اینجا
- کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید
- اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید
معمولاً ترس از خدا را جدی نمیگیریم و فکر میکنیم ترس از عذاب الهی با امیدداشتن به رحمت خدا مغایرت دارد/ یکی از روشهای تربیتی قرآن این است که بندگان خدا را از عذاب الهی میترساند/ انسان موجودی است که ترس برایش لازم است؛ بلکه خوف از خدا برای انسان مفید است/ خوف از غیرخدا، استرسزاست و قساوت قلب میآورد اما خوف از خدا آرامشبخش است و دل را نرم میکند/ ترس از خدا بلافاصله یک عکسالعملِ مهربانانه از جانب خدا بهدنبال دارد/ میخواهی خدا را امتحان کنی؟ خوف از خدا را در دلت ایجاد کن، تا عکسالعمل فوری خدا را ببینی!
در ادامه بخشهایی از هجدهمین شب سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد امام صادق(ع) با موضوع «چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟» را به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی میخوانید:
- یکی از موانع توجه به مهربانی خدا، و عدم بهرهبرداری خوب و عمیق از مهربانی خدا این است که ما معمولاً در زندگی خودمان ترس از خدا را حذف میکنیم و ترس از عذاب الهی را هم جدی تلقی نمیکنیم؛ حتی فکر میکنیم که ترس از عذاب الهی مغایرت دارد با امیدداشتن به رحمت خدا و اینکه انسان بخواهد عمیقاً مهربانی خدا را باور کند.
- ترس از عذاب الهی و از آن بالاتر، «ترس از مقام پروردگار» در قرآن کریم، تصریح شده است (وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ؛ الرحمان/46) و حجم بالایی از آیات قرآن را به خودش اختصاص میدهد. حداقل یکدهم آیات قرآن، به این موضوع اختصاص دارد. کاملاً معلوم است که یکی از روشهای تربیتی قرآن کریم این است که بندگان خدا را از عذاب الهی بترساند.
- چرا خدا در قرآن، اینقدر از دوزخ سخن میگوید؛ آن هم به تفصیل؟ چرا اینقدر دوزخ و عذاب خودش را توصیف میفرماید؟ ما میتوانیم حدس بزنیم که «انسان موجودی است که ترس برای او لازم است» میتوانیم این انسانشناسی را از قرآن برداشت کنیم که «ترسیدن از عذاب الهی و ترسیدن از مقام ربوبی، برای انسان مفید است»
- خوف در وجود انسان جایگاه ارزشمندی دارد. خوف از غیرخدا، استرسزاست و آرامش انسان را بههم میریزد، خوف از غیرخدا، علامت ضعف است و ضعیفکنندۀ انسان است و حتی انسان را قسیالقلب میکند؛ انسانِ ترسو، سنگدل هم هست، به موشمرده بودنش نگاه نکنید! کسی که ترسو است نمیشود به او امید داشت که یک جاهایی رحم کند؛ اگر فرصت پیدا کند بیرحمانهترین رفتارها را انجام میدهد. از یک انسان شجاع، مهربانی را بیشتر میشود انتظار داشت. آدم شجاع، راحتتر میتواند بگذرد و گذشت کند. آدم قدرتمند راحتتر میتواند مهربان باشد.
- خوف از غیرخدا، هم آدم را ضعیف میکند، هم لطافت روحی انسان را از بین میبرد، هم آرامش انسان را میگیرد، هم خیلی از اوقات، دقت انسان را کم میکند. آدم ترسو-در مجموع- نمیتواند آدمی خلاق و دارای قدرت تمرکز باشد.
- هرچقدر ترس از غیرخدا، زشت است و آفت دارد، ترس از خدا برعکس است! ترس از خدا، استرسزا نیست و خلاقیت انسان را از بین نمیبرد، بلکه تمرکز انسان را عمیقاً بالا میبرد، دل آدم را نرم میکند و آدم را لطیف میکند.
- ترس از خدا بلافاصله یک عکسالعملِ مهربانانه از جانب خدا بهدنبال دارد. هرکسی میخواهد مهربانی خدا بیشتر شامل حالش بشود و بیشتر این مهربانی را لمس کند، میتواند از این قاعده استفاده کند و اصلاً خدا را امتحان کند! یک مدتی از خدا و عذاب الهی بترسید؛ نوازشهای خدای مهربان را لمس خواهید کرد. این مسئله هم تجربی است و زیاد مسئلۀ پیچیده و غامضی نیست که نیاز به کشف و شهود و ریاضتهای آنچنانی داشته باشد!
- اگر خوف از خدا، دلت را فرا بگیرد، همان موقع یک اتفاق خوب در روحت خواهد افتاد و حضور خدا را درک میکنی. خدا مطلقاً پشت پردۀ غیب نیست که ما هیچ چیزی از او را حس نکنیم. عکسالعملهای خداوند نسبت به رفتارها و احساس خودمان را میتوانیم دریابیم.
- جهنم که واقعیت دارد و خیالپردازی نیست؛ خُب یک مدتی عذاب جهنم را جدی بگیر تا هراس در دلت بیفتد، بعد میبینی که دلت نرم میشود، اشکت جاری میشود و نسبت به همه مهربان میشوی و آرامش پیدا میکنی. همۀ اینها نتیجۀ این است که آدم یک مدتی شروع کرده به ترسیدن از خدا.
- «ترس از خدا» انگار باعث میشود که شما غیب را از پشت پردۀ غیبِ مطلق بیرون بیاوری و آن را امتحان کنی. بعضیها میخواهند خدا را با «دعا» امتحان کنند! میگویند: «دعا کنیم ببینیم مستجاب میشود یا نه؟» خُب ممکن است مصلحت نباشد خدا دعای تو را مستجاب کند! اگر میخواهی خدا را امتحان کنی، از راه منطقیاش امتحان کن؛ یعنی اینکه «خوف از خدا را در دلت ایجاد کن، تا عکسالعمل فوری پروردگار را ببینی!» یکی از عجائب عرصۀ معنویت، همین است!
- آدم آناً میتواند نتائج خوف از خدا را در نرمشدنِ قلب خودش ببیند، و وقتی قلبش نرم شد، مهربانی خدا را حس میکند و پشتگرمی خودش را مهربانی خدا خواهد دید؛ این به طور طبیعی اتفاق میافتد. اگر کسی میخواهد مهربانی خدا را درک کند، یک راهش همین است. در روایت هست که خدا دوزخ را آفریده است برای سوقدادن آدمها به بهشت و سوقدادن آنها به آغوش خدا و برقراری ارتباط مهربانانه بین انسان و خدا (خَلَقَ اللَّهُ تَعالى جَهَنَّمَ مِن فَضلِ رَحمَتِهِ سَوطاً یَسوقُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ إلى الجَنَّةِ؛ المحجّة البیضاء/7/262) (...وَ حِیَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِه؛نهجالبلاغه/ حکمت368)
- چرا خدا ما را میترساند؟ اولاً این ترساندن، علامت نامهربانی خدا نیست و این ترس، ترس بد و آزاردهندهای نیست، نباید از آن فرار کنیم. این ترس، آرامشبخش و نرمکنندۀ دل است، ترسی است که آدم میتواند با عالم غیب ارتباط برقرار کند. واقعاً که ما را جهنم نمیبرند؛ میگویند از جهنم بترس! ببین چقدر هولناک است! اگر ببینی، خودت را جمع میکنی و وقتی خودت را جمع کنی، بلافاصله در آغوش پروردگار قرار میگیری.
- ثانیاً اینکه خدا از خوف و انذار بهعنوان یک عامل حرکتدهنده یا بازدارنده در وجود انسان استفاده میکند. فقط محبت و شوق نیست که انسان را به حرکت وادار میکند، خوف هم انسان را به حرکت وادار میکند. خوف حتی قبل از بهدست آمدن محبت، میتواند انسان را وادار به حرکت کند یا او را از حرکت بازدارد.
- ما تا عاشق بشویم خیلی کار دارد، تا آن موقع چهکار کنیم؟ از خوف استفاده کنیم. آدم که نمیتواند به این سادگی عاشق بشود، ولی به این سادگی میتواند خائف بشود؛ کافی است یکمقدار تأمل کند. آدم نمیتواند به این سادگی به عالیترین منافع خودش علاقهمند بشود، ولی آدم میتواند به سادگی از ضررکردن بترسد؛ این زیاد رشد نمیخواهد!
- خوف هم جنبۀ «حداقلی» دارد هم «حداکثری»؛ یعنی آدمهای حداکثری هم باز، خوف در روحیه و احساسشان وجود دارد. چرا آنها خوف دارند؟ برای اینکه در آن مرتبۀ عالی هم باز عشقشان آنها را وادار میکند به ترسیدن! أمیرالمؤمنین(ع) میفرماید: خوفِ شیعیان ما از سر محبتشان است (وَ هُمْ فِی ذَلِکَ خَائِفُونَ أَنْ لَا یُقْبَلَ مِنْهُمْ وَ لَیْسَ وَ اللَّهِ خَوْفُهُمْ خَوْفَ شَکٍّ فِیمَا هُمْ فِیهِ مِنْ إِصَابَةِ الدِّینِ وَ لَکِنَّهُمْ خَافُوا أَنْ یَکُونُوا مُقَصِّرِینَ فِی مَحَبَّتِنَا وَ طَاعَتِنَا» (کافی/8/128)
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید