گناه چیست؟ توبه چگونه است؟ –جلسه سوم
زیباییِ مفهوم گناه و ثواب در چیست؟/ «گناه» موضوعِ زیباترین لحظههای مناجات اولیاء خداست/ چرا علی(ع) در مناجاتش اینقدر بحث گناه را وسط میکشد؟ / چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا «فرمان مولا» و «استغفار عبد» است
شناسنامه:
- مکان: تهران، مسجد امام صادق(ع)
- زمان: رمضان98
- صوت: اینجا
- موضوع: گناه چیست؟ توبه چگونه است؟
- تاریخ: ۹۸/۰۲/۱۸
سخنگفتن دربارۀ گناه، هم از جانب خدا زیباست-که موضوع اصلی قرآن است- و هم از جانبِ بندۀ خدا زیباست-که موضوع اصلی دعا و مناجات اولیاء خداست- زیباترین لحظههای عالم خلقت که مناجات اولیاء خدا با خداست، سرِ موضوع گناه است و همین نشان میدهد که این موضوع چقدر زیباست!
یکی از زیباترین بخشهای دین، گفتگوی خدا با بندگانش دربارۀ «ترک گناه» است
- بیتردید، اکثر مطالب قرآن کریم، دربارۀ موضوعی به نام معصیت است؛ خدا در قرآن دائماً مشغول است به مفهوم گناه، توصیه به ترک گناه، ذکر انواع گناه و همچنین ذکر ثوابها و عِقابها و تهدیدها برای اینکه بندگان خدا گناه نکنند. وقتی خدا در قرآن دائماً به چنین موضوعی مشغول است، طبیعتاً این کار خداوند هم باید یک زیبایی خاصی داشته باشد؛ جدای از منفعتی که ترک گناه برای ما دارد، زیبایی همین گفتگوی پروردگار دربارۀ ترک گناه، باید ما را جذب کند.
- آیا مقولۀ ترک گناه، زیبا نیست و صرفاً یک بحث ضروری است؟! خیلیها برای اینکه بتوانند یکمقدار از زیباییهای دین حرف بزنند، سعی میکنند دربارۀ موضوع گناه و ثواب و عِقاب، حرف نزنند و از بخشهای دیگر دین صحبت کنند، چون تصور میکنند که این موضوع، یکی از بخشهای نازیبای دین است! درحالیکه یکی از زیباترین بخشهای دین، همین بخش است.
زیباییِ مفهوم گناه و ثواب یا طاعت و معصیت در چیست؟
- در این جلسه میخواهیم از باب «زیباییشناسی» به مفهوم گناه و ترک گناه و توبه بپردازیم. ما میدانیم که خدا زیباست و کار نازیبا هم انجام نمیدهد و ما را هم زیباپسند آفریده است. سؤال این است که زیباییِ مفهوم گناه و ثواب و عقاب، همچنین مفهوم طاعت و معصیت و اینهمه درگیری قرآن با موضوع گناه در چیست؟ ما که معمولاً این پدیده را زیبا نمیبینیم یا زیبایی آن را درک نمیکنیم!
- قشنگترین لحظههای عالم، بعد از نزول وحی، آن لحظههایی است که اولیاء خدا با خدا مناجات میکنند. چرا این قشنگترین لحظههای عالم است؟ یکی بهدلیل زیبایی متن ادعیه. دوم بهدلیل اشکهای روان و نالههای بسیار قشنگِ اولیاء خدا هنگام مناجات. این عشقبازی پنهان در پشت سرِ عبارات ادعیه جاری است؛ هرچند اولیاء خدا در ادعیه، زیاد عاشقانه صحبت نمیکنند! موضوع این مناجاتها و ادعیه چیست؟ غالباً دارند دربارۀ گناه صحبت میکنند؛ مثلاً اینکه «خدایا مرا ببخش، من این خطا را کردم، گفته بودی این کار را انجام ندهم، ولی من دقت نکردم...»
«گناه» موضوعِ زیباترین لحظههای مناجات اولیاء خداست
- چرا موضوع گناه، ثواب و عقاب-که چالش اصلی قرآن است- قشنگترین چالش حیات بشر است؟ اولین دلیل بنده این است که زیباترین لحظههای مناجات اولیاء خدا، موضوعش همین است! مگر اولیاء خدا کارِ نازیبا انجام میدهند؟! شما دیدهاید که محبت یک مادر به فرزندش چقدر زیباست! وابستگی یک کودک به مادرش چقدر زیباست! همه این را قبول دارند و برایش ترانه میگویند.
- زیباترین لحظههای عالم خلقت که مناجات اولیاء خدا با خداست، سرِ موضوع گناه است و این نشان میدهد که این موضوع چقدر زیباست! سخنگفتن دربارۀ گناه، هم از جانب خدا زیباست-که موضوع اصلی قرآن است- و هم از جانبِ بندۀ خدا زیباست-که موضوع اصلی دعا و مناجات است- ببینید اهلبیت(ع) چقدر با گفتگو سرِ موضوع گناه درِ خانۀ خدا، عشقبازی میکنند! منتها ما معمولاً زیبایی گفتگو دربارۀ چنین موضوعی را درک نمیکنیم.
چرا علی(ع) که گناه نکرده، در مناجاتش اینقدر بحث گناه را وسط میکشد؟
- گاهی اوقات که ما درِ خانۀ خدا استغفار میکنیم و مجبور میشویم از گناهان خودمان حرف بزنیم و طلب مغفرت کنیم، یکمقدار اذیت میشویم که دربارۀ این موضوع صحبت کردهایم، لذا دنبال این هستیم که خدا گناهان ما را ببخشد تا بحث در اینباره تمام بشود؛ چون دوست نداریم زیاد در اینباره حرف بزنیم! اما وقتی به کلمات امیرالمؤمنین(ع) در مناجات با خدا نگاه میکنیم، میبینیم که انگار حضرت دنبال بهانه میگردد تا دربارۀ گناه صحبت کند! ما که گنهکار هستیم، دوست نداریم درِ خانۀ خدا از گناهانمان حرف بزنیم، اما علی(ع) که اصلاً گناه نکرده است، چرا بحث گناه را وسط میکشد؟ مگر چه لذتی در سخنگفتن از گناه در مناجات با خدا هست؟
- ما در هنگام مناجات وقتی میخواهیم استغفار کنیم، این قسمتی که دربارۀ گناهان خودمان با خدا حرف میزنیم معمولاً برایمان سخت است و احساس اذیتشدن میکنیم و دوست داریم زود از این قسمت بگذریم! درحالیکه این یک فرصت طلایی است و ما میتوانیم تا آخر عمر، سرِ این گناه خودمان با خدا صحبت کنیم! حتی وقتی خدا این گناه ما را ببخشد، باز هم میتوانیم هر شب بهصورتهای مختلف دربارۀ این گناه با خدا مناجات کنیم. مثلاً یکبار بگوییم «من که این گناه را کردم، تو را یادم رفته بود» یکبار بگوییم «من که این گناه را کردم، نعمتهای تو را یادم رفته بود» یکبار بگوییم «حالا اگر مرا ببخشی من از شرمندگی چهکار کنم؟» امامسجاد(ع) در مناجات خود صدا میزند: خدایا، اگر روز قیامت مرا ببخشی، بعدش من چهکار کنم؟! وقتی یادم میافتد که آن گناه را کردهام و تو بدون اینکه استحقاق داشته باشم، مرا بخشیدی، از شرمندگی چه کنم؟!
عاشقانهترین رابطۀ عالم، رابطۀ عبد و مولاست/ چالش رابطۀ عبد و مولا چیست؟
- در کنار همۀ روابطی که وجود دارد، مثل رابطۀ زوجیّت و همسری، رابطۀ رفاقت، رابطۀ همکاری، رابطۀ پدر و فرزندی، رابطۀ خواهر و برادری و... یک رابطهای در این عالم وجود دارد به نام «رابطۀ عبد و مولا»! مولا، مقتدر است، مولا خالق عالم است و همهچیز تمام است، اما عبد چه دارد؟ نقص، وابستگی و نیاز! حالا این دوتا با هم یک رابطۀ عاشقانه دارند؛ رابطۀ بین عبد و مولا! اتفاقاً عاشقانهترین رابطه اینجاست؛ داغکنندهترین عشق اینجاست! جاودانهترین عشقِ خستگیناپذیر اینجاست!
- در هر رابطۀ عاشقانهای یک چالشی هست، چالش رابطۀ عاشقانۀ عبد و مولا چیست؟ این است که مولا فرمان بدهد و عبد معصیت کند و بعد بگوید «ببخشید!» همین میشود بهانۀ عشقبازی و چالشِ این رابطۀ عاشقانه بین عبد و مولا.
رابطۀ عبد و مولا سرِ موضوع «طاعت و معصیت و فرمان» است
- مولابودنِ مولا به فرماندادنِ او به عبد است. البته خدا با موجودات دیگر هم رابطه دارد، اما رابطۀ خدا مثلاً با حیوانات در این است که آنها را خلق میکند و به آنها رزق میدهد. ولی ما عبد هستیم، و رابطۀ خدا با ما سرِ «طاعت و معصیت و فرمان» است. پس وقتی درِ خانۀ خدا میرویم، فقط دربارۀ رزق صحبت نکنیم! وقتی زیادی دربارۀ رزق صحبت میکنیم، انگار رابطۀ ما با خدا دارد مثل رابطۀ بین حیوانات با خدا میشود!
- وقتی درِ خانۀ خدا میرویم، بیشتر دربارۀ اصل رابطۀ خودمان حرف بزنیم. رابطۀ عبد و مولا سرِ چیست؟ اینکه مولا فرمان بدهد و عبد انجام بدهد؛ البته عبد معمولاً نمیتواند! قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» (آلعمران/102) حق تقوای خدا را بهجا بیاورید! مراقبت کنید که فرمان خدا را اجرا کنید.
وقتی مولا فرمان داد و عبد کوتاهی کرد، باب گفتگوی عاشقانه باز میشود
- خدا فرمان میدهد که مراقبت کنیم ولی ما هرچقدر هم مراقبت میکنیم، باز چند تا از فرمانهای خدا از زیر دست ما در میرود. همین باعث میشود که چالش عبد و مولا پدید بیاید و عبد و مولا در این رابطۀ عاشقانۀ خودشان، موضوعی پیدا کنند برای گپ زدن و گفتگوی عاشقانه! عبد میگوید «خدایا مرا ببخش!» مولا میگوید: «نمیبخشم!» یا میگوید «ایندفعه را میبخشم ولی دیگر این گناه را انجام نده...» یعنی عبد و مولا مدام دارند سرِ موضوع گناه با هم حرف میزنند. این راز رابطۀ عبد و مولاست؛ برای موجودی مثل انسان!
- جانوران دیگر، رابطۀشان با خدا صرفاً سرِ رزق و روزی است، اما اصل رابطۀ انسان با خدا سرِ طاعت و معصیت است. یک رابطهای هست به نام رابطۀ عبد و مولا که در این رابطه، شیرینترین گفتگو از جانب مولا «فرماندادن» است و از جانب عبد «چَشمگفتن و عذرخواهیکردن» است. اگر این رابطه را نفهمیم، زیبایی این عذرخواهی و صحبتکردن سر معصیت و نافرمانی خدا را نمیفهمیم.
خدا را در موضعِ مولا نسبت به عبد ببین، نه در موضعِ خالق نسبت به حیوان!/ فرماندادنِ خدا به عبد خودش، عینِ عشقبازی با اوست
- زیباترین حرفی که خدا میتواند به بندۀ خودش بزند چیست؟ فرماندادن، تهدید به عذاب و تشویق به ثواب است. چون خدا مولا است. خدا را در موضعِ مولا نسبت به عبد ببین، نه در موضعِ خالق نسبت به حیوان! از خدا بخواهیم که زیبایی رابطۀ عبد و مولا را به ما بچشاند.
- خدا که عاشقتر از همه به رسول خداست، به ایشان بیشتر فرمان میدهد. ما لیاقت نداریم که اینقدر مقرّب باشیم تا اینقدر فرمان دریافت کنیم. خدا به پیامبر(ص) فرمان میدهد «نماز شب بر تو واجب است!» درحالیکه اگر خدا نماز شب را بر پیامبر(ص) واجب نمیکرد، خودِ ایشان همیشه نماز شب میخواند! اما چرا خدا این را واجب کرده است؟ چون فرماندادنِ خدا به عبد خودش، عینِ عشقبازی با اوست و الا خدا میتوانست نسبت به بندهاش بیتفاوت باشد.
از مولا «فرماندادن» خوش است و از عبد، اطاعت و استغفار!
- «از شیر، حمله خوش بُود و از غزال، رم» از هر موجودی یک کاری زیباست؛ از مولا فرماندادن خوش است و از عبد، اطاعتکردن و توبه و استغفار. وقتی یک عبد، توبه میکند تازه سر جای خودش قرار گرفته است و تازه این رابطۀ عبد و مولا را فهمیده است.
- مولا اگر فرمان ندهد که مولا نیست! مثل خالقِ حیوان است که فقط به او رزق و روزی میدهد! از سوی دیگر، عبد هم اگر معصیت نکند، فرشته است! انگار وقتی عبد، گناه میکند مولا یکمقدار هم خوشحال میشود؛ چون منتظر است که عبد بیاید و شروع به عذرخواهی کند و این رابطه شکل بگیرد. یعنی بندۀ خدا وارد چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا میشود.
- آمدند پیش امامباقر(ع) و گفتند: ما تا وقتی پیش شما و در مجلس شما هستیم، خیلی حالمان خوب است و خیلی انگیزۀ طاعت داریم، اما وقتی از پیش شما میرویم، کمکم حالمان بد میشود و دچار گناه میشویم. امامباقر(ع) ابتدا یک توضیحی به آنها دادند و بعد فرمود: «لَوْ لَا أَنَّکُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَخَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً حَتَّى یُذْنِبُوا ثُمَّ یَسْتَغْفِرُوا اللَّهَ فَیَغْفِرَ اللَّهُ لَهُم» (کافی/2/424) اگر شما آن کسانی نباشید که گناه میکنند و استغفار میکنند، خدا یک عدهای را میآفریند که گناه کنند تا بعدش استغفار کنند و خدا آنها را ببخشد.
- اصلاً خدا مولا شده است تا ببخشد! خدا فرمان میدهد ولی ما نمیتوانیم همۀ فرمانهای خدا را درست اجرا کنیم، لذا باید عذرخواهی کنیم و خدا هم میبخشد. این چالش اصلی عبد و مولاست!
- بعد میفرماید: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ مُفَتَّنٌ تَوَّابٌ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» (همان) مؤمن دچار فتنه و امتحان میشود و زمین میخورد و بعد توبه میکند. آیا این کلام خدا را نشنیدهای که فرمود: خدا توبهکنندگان را دوست دارد.
چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا «فرماندادن مولا» و «استغفار عبد» است / خدا عاشق استغفار بندگان است
- اینقدر ناامید نباشید از اینکه گاهی گناه میکنید! اینقدر خودتان را در اثر چندتا معصیت دچار یأس نکنید، بلکه وارد رابطۀ عبد و مولا بشوید که دارد شکل میگیرد و اتفاقاً استغفار از گناه، چالش اصلی این رابطه است. آیتالله بهجت(ره) میفرمود: اصل دعا استغفار است، اما مردم بیشتر برای چیزهای دیگری دعا میکنند که زیاد دعا نمیخواهد! برخی از بزرگان میفرمودند: گرفتاریهای شما که با نماز اول وقت حل میشود، لذا موقع دعا، دنبال استغفار باشید.
- کسانی که زیبایی رابطۀ عبد و مولا را درک میکنند، عاشق معصیت نیستند و از معصیت بدشان میآید ولی عاشق استغفار هستند؛ اینها بدون معصیت هم استغفار میکنند. و خدا هم عاشق استغفار بندۀ خودش است؛ گاهی بیشتر از طاعتِ بنده! لذا هیچکدام از اولیای خدا آمار طاعات خودشان را درِ خانۀ خدا نمیبرند، چون میدانند که مولا از این کار خوشش نمیآید.
- هر رابطهای برای خودش یک چالشهایی دارد. چالشهای رابطۀ عاشقانۀ عبد و مولا، موضوع طاعت و معصیت، تشویق و تهدید، فرمان خدا و استغفار عبد است. بههمین دلیل، قرآن سرشار از مفهوم طاعت و معصیت است و بههمین دلیل اولیاء خدا در مناجاتهای خودشان موضوع جهنم را رها نمیکنند و مدام به استغفار میپردازند.
چالش رابطههای عاشقانۀ زمینی چیست؟
- چالش رابطههای عاشقانۀ زمینی چیست؟ چالش رابطۀ کودک و مادر چیست؟ چالش رابطۀ زن و مرد چیست؟ اگر به محتوای ترانههای عاشقانه نگاه کنید میبینید که معمولاً یک رابطۀ عشقی را تصور میکنند و سرِ چالشهای آن ناله میزنند، مثلاً میگویند: «تو به من بیوفایی کردی، من دارم میمیرم...»
- یکی از چالشهای این روابط عاشقانه، ناز است. «میان عاشق و معشوق، فرق بسیار است، چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید» در ادبیات عرفانی، گاهی عرفا از همین عشقهای زمینیِ استعارهای استفاده میکنند. انشاءالله روح ما درگیر این چالشهای مربوط به رابطههای زمینی نشود. در روایت هست: کسی که عاشق خدا و ذکر او نشود (رابطۀ عبد و مولا در او شکل نگیرد) خدا او را مجازات میکند و او را دچار عشق زمینی میکند. (سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْعِشْقِ قَالَ قُلُوبٌ خَلَتْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ حُبَّ غَیْرِهِ؛ امالی شیخ صدوق/ص668)
(الف2-ن2)
واقعا مفهوم و درک رابطه ی انسان و خدا را که همیشه در ذهنم یک سوال و پاسخ ناشناخته بود ، با تمام وحود درک کردم.
ممنونم از استاد اندیشه پناهیان
خدا عزت و دانش و درکتون رو هر روز بیشتر کند