منطق اشک(1)
چرا در مکتب ما اشک و گریه، اینقدر اهمیت پیدا کرده؟ / گریه در جامعۀ ما محترم است؛ اما هنوز ناشناخته است/ برای چه چیزی گریه کنیم؟ / یکی از دلایل اشک، محبت اولیاء خداست/ بیایید ماه رمضان را ماه امامزمان(ع) قرار بدهیم
شناسنامه:
- زمان: 99/02/05
- موضوع: منطق اشک
- مکان: حرم مطهر امام رضا(ع)
- صوت: اینجا
چرا در مکتب ما اشک و گریه، اینقدر اهمیت پیدا کرده؟
چرا در مکتب ما اشک و گریه، اینقدر اهمیت پیدا کرده است؟ چرا گریۀ مؤمنین اینقدر نزد پروردگار عالم، ارزش پیدا میکند بهحدی که یک قطره اشک از خوف و خشیت خدا میتواند مقدار فراوانی از آتش و عذاب الهی را خاموش کند؟ چرا ما وقتی به محضر اهلبیت(ع) میرسیم دائماً میبینیم که دوستان اهلبیت(ع) گریه میکنند؟ گاهی از اوقات آدم احساس میکند که انگار ذکر مصیبتها و روضهها هم بهانه است و بدون ذکر مصیبت هم مؤمنین دوست دارند که وقتی به اهلبیت(ع) میرسند، اشک بریزند.
دربارۀ این احساسات معنوی خیلی حرفها میشود زد، بهرۀ روحی و عمق لذتی که انسان از اشک و از گریۀ درِ خانۀ خدا میبرد بالاتر از آن چیزی است که شاید در جامعه مشهور باشد. بعضیها که از دور نگاه میکنند علتِ این اشکها را نمیفهمند و حتی انکار میکنند، چه بسا ممکن است آن را تقبیح هم بکنند یا دچار سوءتفاهم بشوند که «چرا اینها گریه میکنند؟» بنده زیاد با آنها کاری ندارم و شاید آنها مخاطب ما هم نباشند.
باید مثل تشنهای که دنبال آب میگردد، دنبال اشکریختن درِ خانۀ خدا باشیم
خیلی از مؤمنین و کسانی که مزۀ اشکریختن درِ خانۀ خدا را چشیدهاند، شاید بیشتر نیاز داشته باشند که دربارۀ این اشک، تفکر کنند و به عمق معنای آن توجه کنند. اگر خدا اشکی به آنها داده است، قدرش را بدانند و اگر میتوانند، اشک عمیقتر و ارزشمندتری پیدا کنند، به سراغش بروند.
این پدیدۀ اشک و گریه و تضرع درِ خانۀ خدا را خیلی بیشتر باید شناخت و باید به این پدیده، احترام گذاشت. ما باید مثل تشنهای که دنبال جرعهای آب میگردد و الا هلاک میشود، به دنبال اشک ریختن درِ خانۀ خدا باشیم و اگر یک لحظه در شبی از عباداتمان دیدیم که نمیتوانیم درِ خانۀ خدا اشک بریزیم، از خودمان سؤال کنیم «چه ایرادی پیش آمده است؟» کمااینکه برخی میآمدند نزد اهلبیت(ع) و نگرانی ابراز میکردند از اینکه «من مدتی است نمیتوانم گریه کنم!»
امامرضا(ع): گاهی خدا حاجت مؤمن را به تأخیر میاندازد، چون دوست دارد صدای گریۀ او را بشنود
یکی از دوستان امام رضا(ع) نزد حضرت آمدند و گفتند: «یک حاجتی درِ خانۀ خدا دارم که مدتی است دعا میکنم اما خدا حاجتم را نمیدهد، کمکم دارم ناامید میشوم.» حضرت به او فرمود: «یَا أَحْمَدُ إِیَّاکَ وَ الشَّیْطَانَ أَنْ یَکُونَ لَهُ عَلَیْکَ سَبِیلٌ حَتَّى یُقَنِّطَکَ» (کافی/ 2 / 488) مواظب باش که شیطان ناامیدت نکند.
بعد فرمودند: جد من امام باقر(ع) همیشه میفرمود: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةً فَیُؤَخِّرُ عَنْهُ تَعْجِیلَ إِجَابَتِهِ حُبّاً لِصَوْتِهِ وَ اسْتِمَاعِ نَحِیبِهِ» مؤمن از خدا یک حاجتی را میخواهد و خدا این حاجت را به تأخیر میاندازد، چرا تأخیر میاندازد؟ بهخاطر اینکه خدا دوست دارد صدای گریۀ بندۀ خودش را بشنود.
چرا خدا دوست دارد اشک ما جاری بشود؟
اما چرا اینجوری است؟ چرا خدا دوست دارد اشک ما-درِ خانۀ خدا- جاری بشود؟ اجازه بدهید در همین ابتدا، یک تشبیهی به کار ببرم: شما وقتی کنار دریا میروید، انتظار باران دارید و وقتی به سمت قلههای مرتفع حرکت میکنید، بیشتر انتظار باران دارید. در طبیعت، یک جاهای زیبایی، باران بیشتر است؛ در روح انسان هم همینطور است، گریه واقعاً گوهر ناشناختهای است در حیات بشر.
من تا حالا ندیدهام در هیچ کجای جهان در یک داستانی، یا در یک فیلم و سریالی، یا در یک رمانی، کسی توانسته باشد این را به تصویر بکشد که سرچشمۀ «چشمۀ اشک» در قلب انسان کجاست؟ البته آن اشک و آن گریهای که علامت ضعف انسان نیست، بلکه علامت قلل مرتفع و دریاها و اقیانوسهای پهناوری است که خیلی شکوه و عظمت دارند. آن گریه، کار کودکان نیست و از هر کسی بر نمیآید.
أمیرالمؤمنین علی(ع) میفرمودند: رسول خدا(ص) اینقدر از خشیت خدا اشک میریخت که سجادۀ او کاملاً خیس میشد، با آنکه ایشان هیچ جرمی انجام نداده بود! (وَ کَانَ یَبْکِی ص حَتَّى تَبْتَلَّ مُصَلَّاهُ خَشْیَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَیْرِ جُرْم ؛ احتجاج/ 1 / 223) اولیاء خدا هرشب درِ خانۀ خدا اینگونه گریه میکردند. انسان وقتی در روایات، برخی از نمونههای گریههای اولیاء خدا را میبیند که هر شب اینطور گریه میکردند، واقعاً تعجب میکند!
گریه در جامعۀ ما محترم است؛ اما هنوز ناشناخته است
الحمدلله گریه در جامعۀ ما محترم و عزیز است، اما هنوز ناشناخته است. اگر قیمت گریه-آنچنان که باید و شاید- دانسته میشد، هر محفلی که میتوانست اشک ما را جاری کند یا هرکسی که میتوانست اشک ما را جاری کند، ما خیلی بیشتر، از او قدردانی میکردیم. ای وای بر ما که در این ماه رمضان، محافل معنوی ما کمرونق شده و آن محافل سالهای گذشته را دست دادهایم و بهخاطر این بیماری یا این وضعیتی که پدید آمده است، بالاخره از آن محافل معنوی محروم هستیم.
در یک جلسهای رسول خدا(ص) سخن میگفتند و یک نفر در میان جمعیت، با صدای بلند گریه میکرد. رسول خدا(ص) فرمود: اگر بین شما آدمهایی باشند که کوهی از گناه با خودشان آورده باشند، با گریۀ این مرد، همهشان بخشیده میشوند. یعنی با گریۀ یک نفر. در جلسۀ رسول خدا(ص) همه بخشیده میشوند. (خَطَبَ النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله، فَبَکى رَجُلٌ بَینَ یَدَیهِ، فَقالَ: لَو شَهِدَکُم کُلُّ مُؤمِنٍ کانَ عَلَیهِ مِنَ الذُّنوبِ أمثالَ الجِبالِ الرَّواسی، لَغُفِرَ لَهُم بِبُکاءِ هذَا الرَّجُلِ؛ وذلِکَ أنَّ المَلائِکَةَ لَهُ تَدعو لَهُ رَحمَةَ اللَّهِ، وتقَولُ: اللَّهُمَّ شَفِّعِ البَکّائینَ فیمَن لا یَبکی؛ ربیع الأبرار/ ج 3 / ص410 )
حالا ببینید درآن محافلی که در ماه رمضانها و محرمها شرکت میکردیم و صدای گریهها در آن مجالس بلند میشد، چه خبر است! چرا کسانی که میروند در این جلسات حضور پیدا میکنند، اینقدر لذت میبرند؟
این مقدمۀ بحث ما بود. ما در این جلسات، میخواهیم از منطق اشک و از منطق تضرع، باهمدیگر گفتگو کنیم و به سرچشمۀ اشک برسیم که کجای قلب انسان است؟ و چرا اینقدر قیمتی است؟ و ما دنبال چه اشکی باید باشیم؟ وقتی چاه میکَنند، از یک چاه، آب زلال در میآید، اما یک جایی هم ممکن است در یک سرزمینی چاه بکَنند و آب شور بیرون بیاید، از شورهزار طبیعتاً آب خوبی در نمیآید، ممکن است در یک سرزمین، آب هم جاری بشود ولی آب شور باشد که نوشیدنی نیست. تفاوت بین اشکهای مردم هم همینقدر زیاد است.
برای چه چیزی گریه کنیم؟ / یکی از دلایل اشک «محبت اولیاء خدا» است
سؤال دیگر این است که «برای چی گریه کنیم؟» یکی از دلایلی که معمولاً مؤمنین تجربه میکنند و این دلیل، ملموستر از دلیل خشیت الهی برای گریه است و مردم خیلی بیشتر آن را تجربه میکنند، اشک به دلیل «محبت اولیاء خدا» است؛ کسی که اولیاء خدا را دوست داشته باشد اشک میریزد.
در اینجا به طور مشخص، یادی کنیم از حضرت ولیعصر حجةبنالحسنالعسگری (عج). در دعای ندبه میگوییم: ای آقایی که هرکسی تو را صدا میزند، ضجه میزند و گریه میکند...
چرا وقتی انسان به یاد امامزمان(ع) میافتد اشک میریزد؟
اگر ما میخواهیم دربارۀ چراییِ اشک و گریه تأمل کنیم، یکی از زیرمجموعههای این بحث را در ماه رمضان، همین موضوع قرار بدهیم که «چرا وقتی انسان به یاد مهدی فاطمه میافتد اشک میریزد؟» دیگر از امام زمان(ع) که کسی برای ما روضه نخوانده است که بگوییم «چون مصائبشان را ذکر کردند، ما متأثر شدیم!»
یک نمونه از این اشک و نالهها را عرض کنم؛ یکی از اصحاب امامصادق(ع) میگوید: خدمت حضرت آمدیم و دیدیم که آقا سر سجادۀ نماز هستند و دارند با یک کسی مناجات میکنند و خطاب به او میگویند: «سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی...» (کمالالدین/ ج2 / ص353 ) مولای من غیبت تو خواب را از دیدگان من ربوده است و دیگر برای من آرامش نگذاشته است... حضرت اینقدر شدید گریه میکنند که شانههایشان بهشدت تکان میخورد و هقهق گریۀ ایشان بلند است.
میگوید: ما نفهمیدیم که امامصادق(ع) با چه کسی مناجات میکردند که میفرمودند: «مولا و آقای من!» از ایشان پرسیدیم و حضرت فرمودند: من نگاه کردم به طول دوران غیبت مهدی(ع) و بهخاطر غیبتش، اینگونه بغض گلویم را گرفت و گریه کردم. امامصادق(ع) برای غیبت امام زمان(ع)-که آنموقع هنوز به دنیا نیامده بودند- اینجور گریه میکردند!
بیایید ماه رمضان را ماه امامزمان(ع) قرار بدهیم
از همۀ مؤمنین یک تقاضای دوستانه دارم و آن اینکه بیایید ماه رمضان را ماه امام زمان(ع) قرار بدهیم، یکی به این دلیل که ماه قرآن است و رسول خدا(ص) فرمودهاند که قرآن و عترت از هم جدا نیستند، پس بیایید ما هم قرآن و امامزمان(ع) را از هم جدا نکنیم. دوم به این دلیل که در این ماه، امضای پروندۀ ما در شبهای قدر در محضر آقا امامزمان(ع) است و حضرت بیشتر از ما، التهاب شب قدرِ ما را دارند. سوم به این دلیل که این شبها، حضرت باید برای ما استغفار کنند. چهارم و پنجم و ششم و... هم به دلیل دعای افتتاح!
یکی از زیباترین ادعیۀ ماه رمضان دعای افتتاح است که در واقع دعای امام زمان(ع) است و یکی از زیباترین نالههایی که همیشه دربارۀ آقا امامزمان(ع) میتوانیم داشته باشیم، مضامینش در همین دعای افتتاح هست.
همانطور که ایام فاطمیه به حضرت زهرا(س) منسوب است، ایام محرم به أباعبداللهالحسین(ع) منسوب است، ربیعالاول به رسول خدا(ص) و میلاد ایشان منسوب است، إنشاءالله ماه رمضانِ ما هم به یاد امامزمان(ع) معطر باشد، بهطوری که هرکسی بین ما بچه شیعهها از ماه رمضان گفت، به یاد امامزمان(ع) بیفتیم. ذاکرین اهلبیت(ع) خیلی خوب میتوانند ما را درِ خانۀ امامزمان(ع) ببرند. همۀ ذاکرینی که دست ما را میگیرند و دل ما را با رقّت، درِ خانۀ امامزمان(ع) میبرند و اشک ما را در فراق حضرت جاری میکنند، دست آنها را میبوسیم.
(الف2-ن2)
اجرکم عندالله