مسئولیتپذیری و استقلال، شاخص اصلی ولایتمداری -ج9
«کارِ گروهی» بهترین تمرین برای مسئولیتپذیری است/ بهترین زمان برای تشکیلِ گروه، دوران مدرسه است/ فهرستی از انواع و مراتب مسئولیتپذیری
شناسنامه:
زمان: 1400/05/26
مکان: دانشگاه امام علی(ع) - هیئت میثاق با شهدا
موضوع: مسئولیتپذیری و استقلال، شاخص اصلی ولایتمداری
صوت: اینجا
فیلم: اینجا
استقلالداشتن بدون مسئولیتپذیری، نه امکان دارد نه فایده دارد
در جلسات قبل، یک مقدار دربارۀ مسئولیتپذیری گفتگو کردیم و عرض کردیم مسئولیتپذیری جایگاهی است که انسان، استقلال و عزت خودش را در زندگی، عملیاتی میکند، تجربه میکند، تمرین میکند و تقویت میکند. به این نتیجه رسیدیم که استقلالداشتن بدون مسئولیتپذیری نه امکان دارد نه فایده دارد و مسئولیتپذیری بدون داشتن استقلال هم امکان نخواهد داشت.
در کل میتوان گفت که دین، برنامهای است برای تأمین استقلال انسان و زندگیِ مستقلّانۀ یک دیندار و مؤمن. به هر کجای دین نگاه کنید، میبینید که دارد شما را تمرین میدهد برای اینکه به اوج استقلال برسید. اوج استقلال را خودِ خداوند متعال دارد و خدا میخواهد ما را به خودش برساند. پس باید یک تناسبی با او پیدا کنیم.
تربیت در خانه و مدرسه باید در این جهت باشد که افراد مسئولیتپذیر بار بیایند
زیبایی و شکوه دین وقتی فهمیده میشود که ما زیبایی و شکوه مستقلبودن را بفهمیم. زیبایی و هیجانانگیزبودن و جذّاببودن دین به عنوان یک برنامه، وقتی فهمیده میشود که ما مسئولیتپذیری را زیبا بدانیم و زندگی مسئولانه را زیبا بدانیم و رسیدن به هر موفقیتی را بدون مسئولیتپذیری اصلاً موفقیت ندانیم و آرزویی جز مسئولیتپذیری و اجرای درست مسئولیتها به ذهن خودمان راه ندهیم و قلب خودمان را دائماً مشغول کنیم به مفهومی به نام مسئولیتپذیری و پیادهکردن این مفهوم در زندگی.
تربیت ما در دوران خانه و مدرسه و بعد از آن در مسیر زندگی، به ویژه در دوران جوانی باید در این جهت باشد که هرچه بیشتر ما را مسئولیتپذیر بار بیاورد.
توصیف انسان مسئولیتپذیر
اجازه بدهید در همین آغاز سخن، یکمقدار مسئولیتپذیری و یک انسان مسئولیتپذیر را برای شما توصیف کنم و بعد، از شما هم یک درخواست دارم. البته شاید درخواست بنده را مهم، مفید یا ضروری تلقّی نکنید ولی بنده خیلی جدّی این درخواست را از شما دارم: هر کدام از شما بعد از این جلسه، قلم و کاغذ بردارید و یک انسان مسئولیتپذیر و خودِ مسئولیتپذیری را توصیف کنید. بنده در اینجا چندتا وصف از انسان مسئولیتپذیر به شما پیشنهاد میدهم. البته شما حتماً ادبیاتتان قویتر است و میتوانید زیباتر نگاه کنید. (حتی میشود این توصیفهای شما را جمع کرد و در قالب یک کتاب، منتشر کرد)
چند نمونه از توصیفهای مسئولیتپذیری/ انسان مسئولیتپذیر، ترسو نیست و جرأت اقدام دارد
همانطور که میدانید، توصیف مسئولیتپذیری فرق میکند با اینکه شما مبانیِ عقلی مسئولیتپذیری را توضیح بدهید. توصیف فرق میکند با اینکه شما بگویید مسئولیتپذیری خیلی خوب است و مدام بر آن تأکید کنید و اهمیتاش را بگویید. توصیف این است که بگویید «مسئولیتپذیری چگونه است و چیست؟ در رفتار یک انسان خودش را چگونه نشان میدهد؟» ما خیلی در توصیف پدیدهها و مفاهیم مهم، کمکاری میکنیم. باید کاری کنید که وقتی کسی توصیفات شما را میخواند، بگوید این آدم اولاً به مبانی و عوامل مسئولیتپذیری و انواع مسئولیتپذیری آشنا بوده، ثانیاً خوب دیده و در ذهن خودش خوب تصور کرده است و ثالثاً قلم زیبایی داشته و خوب آن را منتقل کرده است. نمونههایی که من از توصیف مسئولیتپذیری به شما میگویم زیاد از نظر ادبی قوی نیست ولی میتواند یک آغازی باشد برای کارهای بهتری که شما انجام میدهید.
حالا چند نمونه از توصیفهای مسئولیتپذیری را خدمت شما عرض میکنم: یک انسان مسئولیتپذیر استقلال خودش را یافته است و میخواهد آن را تحکیم و تقویت کند. انسان مسئولیتپذیر در خودش قدرت تفکّر، تشخیص و برنامهریزی و جرأت اقدام میبیند. انسان مسئولیتپذیر، ترسو نیست و زیادی محتاط نیست. یک انسان مسئولیتپذیر برای تشخیص و اقدام، منتظر اقدام دیگران نیست.
موعظهای که خداوند در آن، سهبار بر استقلال و مسئولیتپذیری تأکید میکند:
حالا یک آیۀ قرآن برای شما بخوانم که حیف بود ما این دهه دربارۀ استقلال و مسئولیتپذیری صحبت کنیم و این آیۀ قرآن را نخوانیم:
همانطور که خداوند متعال فرموده است، کلّ قرآن کتاب موعظه است (هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَهُدًى وَمَوعِظَةٌ لِلمُتَّقینَ ؛ آلعمران/138) سبک ادبیات قرآن هم به موعظه خیلی نزدیک است. اما در یک آیۀ قرآن که آیۀ ویژهای هست، خداوند میفرماید: پیامبر من، بگو من شما را به یک چیز، موعظه میکنم «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ» (سبأ/46)؛ اگر خدا بخواهد یک موعظه بکند چه میگوید؟ آیا میشود موعظههای قرآن را در یک موعظه، جمع کرد؟ خداوند خودش این کار را انجام داده و میفرماید: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ»؛ من شما را یکدانه موعظه میکنم؛ آن یک دانه موعظه چیست؟ «أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى» اینکه برای خدا قیام کنید.
یادتان هست شبهای قبل گفتیم که اخلاص، عبارتِ دینی و معنوی همان استقلال است. «أَن تَقُومُوا لِلَّهِ»؛ تحت تأثیر کسی و چیزی نباش، قیام کن، اقدام کن. «مَثْنَى وَ فُرَادَى»؛ دو نفری یا تکی. یعنی کار گروهی را میتواند در حدّ دونفر هم انجام بدهید. شما حداقل نمیتوانید دو نفر بشوید و اقدام کنید؟ نگو نمیتوانی. اگر هم نشد، تنهایی قیام کن «فُرَادَى» خدا اگر بخواهد موعظههای قرآن را خلاصه کند در یک موعظه و در یک جمله، سه بار بر استقلال و مسئولیتپذیری تأکید میکند.
یکبار دیگر بیایید همین آیۀ قرآن را مرور کنیم: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ»؛ یعنی من فقط همین یکدانه موعظه برای شما دارم و از شما میخواهم اجرایش کنید. هم «فقط(إِنَّمَا)» و هم «یکدانه(بِوَاحِدَةٍ)» معنایش این است که این یکی از موعظههای مهم نیست بلکه مهمترین است. خب آن یک دانه موعظه چیست؟
حالا ببینید چندبار بر استقلال و مسئولیتپذیری در این یک جمله تأکید شده است؟ در واقع سه مرتبه تأکید شده: «أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى»، اول اینکه قیام کن و تحت تأثیر چیزی نباش و نترس. دوم اینکه فقط برای خدا قیام کن. سوم اینکه اگر کسی نبود، خودت تنهایی قیام کن.
سبکِ حرفزدن خداوند در این آیه هم خیلی جالب است. این آیه بهشدت حضرت امام خمینی(ره) را تحت تأثیر قرار داده بود. امامِ باعظمت ما خیلی تحت تأثیر این آیه بود. به همین دلیل حضرت امام(ره) در سال ۱۳۲۳ یعنی 34 سال قبل از پیروزی انقلاب و بیش از هفتاد سال پیش، در صدر اوّلین اطلاعیۀ انقلابیِ خودش-که این اطلاعیه را پانزده سال هیچکسی جواب نداد- این آیه را نوشت «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» (سبأ/46)؛ چقدر امام تحت تأثیر این آیه بود و تحت تأثیر این آیه عمل کرد و آخرش هم به نتیجه رسید. (صحیفه امام/ج1/ص21)
انسان مسئولیتپذیر منتظر نمیماند که ببیند دیگران چهکار میکنند و همانرا انجام بدهد
یک انسان مسئولیتپذیر به دیگران نگاه نمیکند، منتظر دیگران نیست. به تعبیر امام کاظم(ع) «اِمّعَه» نیست. حضرت به یکی از اصحاب خود فرمود: امّعه نباش. پرسید: امّعه یعنی چه؟ فرمود: یعنی اینکه نگو من هم یک کسی مثل مردم هستم. (لَا تَکُونَنَّ إِمَّعَةً قُلْتُ وَ مَا الْإِمَّعَةُ قَالَ تَقُولُ أَنَا مَعَ النَّاسِ وَ أَنَا کَوَاحِدٍ مِنَ النَّاس؛ الاختصاص/ص343)
متأسفانه اکثر آدمها اینجوری هستند. شاید در این تستهای روانشناسی دیده باشید، چند نفر را در یک جایی مینشانند، مثلاً اینها آمدهاند در نوبت طبیب نشستهاند، ولی در واقع اینها از قبل هماهنگ شدهاند برای اینکه تست روانشناسی بگیرند. بعد یکدفعهای صدای زنگ میآید، و همه اینها بلند میشوند و مینشینند. آن کسی که جدید آمده است میگوید: این یعنی چه؟ هیچکسی هم چیزی نمیگوید. این فرد هم رویش نمیشود بپرسد. (البته اینکه رویش نمیشود بپرسد خیلی بد است) دوباره یک زنگ به صدا در میآید و اینها همه بلند میشوند و مینشینند. بعد میبیند که یک نفر جدید هم آمد، او هم بلند شد و نشست. دومین بار و سومین بار که تکرار شد، این فرد جدید هم بلند میشود و مینشیند، فکر میکند باید بلند شود و بنشیند. چرا بیخود بلند شدی؟ میگوید «آخر همه بلند میشوند و مینشینند» تو کجا تربیت شدهای که اینقدر شخصیت ضعیفی داری؟ چرا آدم مستقلّی نیستی؟ تو مسئولیت رفتار خودت را داری. اگر از تو بپرسند: چرا الکی بلند شدی، چه جوابی میدهی؟ آیا این پاسخ قانعکنندهای است که بگویی «خُب همه بلند میشدند من هم بلند شدم»؟! انسان مسئولیتپذیر اینجوری نیست.
جالب اینجاست که در ادامۀ این تست روانشناسی، نشان میدهد که اینها همه رفتند و فقط همین شخص مورد آزمایش، مانده است و او آخرین کسی است که بناست به اتاق طبیب برود. حالا او در این سالن، تنها نشسته است، دوباره آن زنگ به صدا در میآید، درحالی که غیر از او هیچ کسی نمانده است، ولی او باز هم بلند میشود و مینشیند! خُب حالا که همه رفتهاند. اگر قبلاً به خاطر دیگران پا میشدی و مینشستی، الان برای چه بلند شدی؟ تو که دلیل یک کاری را نمیدانی چرا انجام میدهی؟
انسان مسئولیتپذیر فهرست کارها و اقداماتی را که باید انجام بدهد، دائماً مرور میکند
انسان مسئولیتپذیر، شخصیتاش خیلی جذاب است. انسان مسئولیتپذیر، فهرست کارها و اقداماتی را که باید انجام بدهد، دائماً مرور میکند، چون خودِ او برنامهریزی کرده و به این برنامهای که خودش برای خودش ریخته، بسیار اهمیت میدهد با اینکه میداند اگر او این کار را انجام ندهد کسی از او سؤال نخواهد کرد.
بعضی از اپلیکیشنها در غرب، باب شده است که میگویند «ما شما را مدیریت میکنیم؛ یک پولی بده و بگو کارهایت چیست، ما مدام به تو یادآوری کنیم!» ببینید کار به کجا رسیده است! یعنی طرف، حتی حال ندارد که برنامۀ خودش را به یادش بیاورد، میگوید «این کارهایم را یکی به من بگوید!» بعضی از پدر و مادرها، برای فرزندشان مربی میگذارند که هر دقیقه زنگ بزند و بگوید تو این را خواندی؟ تو آن را خواندی؟ (در تلویزیون هم تبلیغ میشود) با این کارشان در واقع میخواهند ببعیهای باهوش بار بیاورند! آدم مسئولیتپذیر خودش برنامه میریزد و خودش برنامههایش را چِک میکند.
به جای آن اپلیکیشنهایی که مدیر و رئیس برای خودت انتخاب بکنی، اپلیکیشنهای دیگری هست که برنامههایت را در داخل آنها یادداشت میکنی، از صبح که بلند شدی، میتوانی طبق همین برنامۀ خودت، کارهایت را انجام بدهی. البته زنگِ هشدارش را هم خاموش کن، که بخواهد سرِ وقت به تو خبر بدهد، چون این کار، تو را ضعیف میکند. خودت مراجعه کن. برخی میگویند: «من کارهایم را مینویسم ولی یادم میرود مراجعه کنم!» تو دیگر کی هستی؟!
انسان مسئولیتپذیر به کسی جز خدا امید ندارد و موفقیتش را مشروط بهکمک دیگران نمیکند/ توکل به خدا و بریدن از غیرخدا یک وجه استقلال است
انسان مسئولیتپذیر دائماً به مرور فهرست کارها و اقداماتی میپردازد که برنامهریزی کرده و باید انجام بدهد، به کسی جز خدا امیدوار نیست و موفقیت خود را مشروط به کمک هیچکس نمیکند. هیچوقت نمینشیند تخیّل بکند که «اگر فلانی به من کمک بکند چه خواهد شد...» میگوید: فرض میکنیم کسی کمک نمیکند، آنوقت من چه خواهم کرد؟ توکل به خدا و بریدن از غیر خدا یک وجه استقلال است. (ما وقت نکردیم در مورد استقلال و مسئولیتپذیری مفصّل صحبت کنیم؛ فقط داریم میگوییم که جایگاه استقلال و مسئولیتپذیری کجای دین است)
آدم مسئولیتپذیر، برای موفقیت خود، اقدامات خود و اجرای برنامههای خود هیچ شرطی را قرار نمیدهد؛ فقط به خدا توکل میکند. از مسئولیتپذیری، فراری و گریزان نیست و از آن لذّت میبرد و از مسئولیتنداشتن متنفّر است. بالاترین لذّتش انجام مسئولیت است، نه بردن منفعت.
انسان مسئولیتپذیر، با عوامل موفقیتش خیالپردازانه برخورد نمیکند بلکه مثل شکارچی، آنها را صید میکند
آدم مسئولیتپذیر، به هیچ عامل موفقیتی دل نمیبندد، از هیچ عامل شکستی تنفّر ندارد و عوامل شکست خود را حریف مبارزۀ روی تُشک ورزشی یا زمین ورزشی میداند... حتماً دیدهاید ورزشکارها اول که میخواهند مبارزه کنند، با هم دست میدهند. آخرش هم دوباره با هم دست میدهند. میگویید: «این که میخواست تو را بزند زمین، چرا با او دست میدهی؟» میگوید: «خُب بله، این حریف من است» با عوامل شکست خودش اینجوری دست میدهد. با عوامل شکست خودش، دوست هست و از آنها نمیترسد و در مقابل آنها احساس ضعف نمیکند و نمیگوید: «وای! چه بحرانی شد! این الآن آمده است مرا بزند! باید فرار کنم...» نه، این دفعه شکستَم داد، اما دفعۀ بعد، من شکستش میدهم. آدم مسئولیتپذیر مسئولیت کارش را به عهده میگیرد و در مقابل عوامل شکست، ننه من غریبم بازی در نمیآورد، بلکه با آنها میجنگد و همیشه آمادۀ مبارزه است.
بیش از آنکه با عوامل موفقیت خود، خیالپردازانه برخورد کند، آنها را صید میکند و خود را شکارچی میداند. «عوامل موفقیت چه چیزهایی هستند؟ چهجوری بهدست میآیند؟» برای اینکه پاسخ این سؤالها را پیدا کند، صبر میکند و نقشه میریزد. صیاد است، شکارچی است. «اغتَنِمُوا الفُرَص» فرصتها را غنیمت میشمارد (وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ؛ نهجالبلاغه/ حکمت21) البته برای همۀ این نکاتی که عرض کردیم، توصیههای دینی وجود دارد ولی متأسفانه وقت نداریم به بیان اینها بپردازیم.
مسئولیتپذیرانه زندگی کنید، نه منفعتطلبانه و لذتجویانه
خانوادههای محترم، مسئولیتپذیرانه زندگی کنید، نه منفعتطلبانه و لذتجویانه. لذت و منفعت، شما را از مسئولیتپذیری جدا نکند. از مسئولیتپذیری لذت ببرید، نه از منفعتبردنِ بدون مسئولیتپذیری.
انسان مسئولیتپذیر، در هیچ کجا متوقف نمیشود و از ابتدا هم هیچ حدّ یقفی را در ذهنش نمیآورد، بلکه مدام دایرۀ مسئولیت خود را در حال افزایش میداند. انسان مسئولیتپذیر، تفریح کمی دارد چون به تفریح، نیاز ندارد. جلسه قبل هم این را عرض کردیم و با یک توضیح مختصر از کنارش عبور کردیم.
همه میگویند «مادر، مظهر عشق است و عاشق فرزندانش است» اینها کلمات سادهای است، البته غلط نیست و به سهم خودش زیباست؛ اما از این زیباتر این است که بگوییم «مادر نسبت به فرزندانش احساس مسئولیت میکند» حالا همین مسئولیتپذیریِ مادر یا مسئولیتپذیریِ پدر را توصیف کنید. مثلاً روز پدر و روز مادر، این توصیف را در یک نامهای بنویسید و به پدر و مادر خودتان بدهید، ببینید پدر و مادرتان چه حسی پیدا میکنند؛ یک حسّ تشکر عمیق! پدر و مادرتان وقتی این نوشتۀ شما را دیدند، طبیعتاً خوشحال میشوند از اینکه پسرشان یا دخترشان، مسئولیتپذیری آنها را دیده و متوجه شده است. بعد میدانید برای پدر و مادرتان چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ میگویند: «خدایا من هم اگر مسئولیتپذیری تو را و نعمتدادن تو را ببینم، تو هم اینقدر کِیف میکنی؟ من که خیلی کِیف کردم وقتی بچههایم دیدند که من چه اقداماتی برایشان انجام دادهام...» شاید اگر شما یک چنین نامهای برای پدر و مادرت بنویسی، آنها به خدا مقربتر بشوند.
باید در جامعهمان مسئولیتپذیری را توصیف کنیم/ باید شخصیت افراد غیر مسئولیتپذیر و مسئولیتگریز را تقبیح کنیم
مطالبی که در توصیف یک انسان مسئولیتپذیر، عرض کردم، در واقع سبک زندگی خاصّی را ترسیم میکند که یک انسان مسئولیتپذیر پیدا میکند. مسئولیتپذیری خیلی قابل توصیف است. ما باید در جامعهمان مسئولیتپذیری را توصیف کنیم؛ خیلی بیشتر از این چیزی که امروز داریم. و از آنطرف، باید شخصیت آدمهایی که مسئولیتپذیر نیستند را تقبیح کنیم. نهتنها بعضیها مسئولیتپذیر نیستند، بلکه بعضیها مسئولیتگریز هستند.
ایکاش فرصت داشتیم و هر شب میتوانستیم یک بُعد از ابعاد مسئولیتپذیری را با هم توصیف کنیم و مسئولیتگریزی و انواعِ بیمسئولیتیها را تقبیح کنیم، بلکه در جامعه، فرهنگسازی کنیم.
بهترین راه برای مبارزه با راحتطلبی، مسئولیتپذیری است/ باید بتوانی مسئولیتپذیری را در ذهنت توصیف کنی و الّا مسئولیتگریز خواهی شد!
از شما خواهش میکنم در همین حدی که این مطالب را از بنده میشنوید، متوقف نشوید، بلکه اگر این موضوع بهنظرتان مهم است، خودتان مسئولانه به آن بپردازید. اصلاً همینجا تمرین کنید؛ البته کسی از شما امتحان نمیگیرد ولی باید بتوانی مسئولیتپذیری را در ذهن خودت به زیبایی توصیف کنی و الّا مسئولیتگریز خواهی شد؛ چون انسان راحتطلب است.
دوستان من، راحتطلبی اولین احساسی است که انسان را در همان بدوِ بهدنیاآمدن وادار به حرکت میکند. چرا بچه گریه میکند؟ چون ناراحت است، چون گرسنهاش است. وقتی بچه ناراحت باشد گریه میکند. این راحتطلبی اولین صفت است و به این راحتی هم نمیشود از راحتطلبی نجات پیدا کرد. دائماً آدم را اسیر میکند. بهترین راه برای مبارزه با راحتطلبی، مسئولیتپذیری است به دلیل اینکه در مسئولیتپذیری، لذتهایی هست که هیچوقت راحتطلبی به گرد پایش نمیرسد و شما با توصیف زیبای مسئولیتپذیری میتوانید زشتی راحتطلبیای که انسان را به مسئولیتگریزی وادار میکند، ببینید.
انواع و مراتب مسئولیتپذیری
همین مقداری که به توصیف مسئولیتپذیری پرداختیم کفایت میکند، حالا اجازه بدهید به یک قسمت دیگری از بحث، بپردازیم، در این قسمت میخواهیم به انواع و مراتب مسئولیتپذیری بپردازیم. البته بعضیهایش را جسته گریخته شبهای قبل صحبت کردیم، ولی دوازده نوع مسئولیتپذیری داریم. بهجای دوازده نوع، دوازده مرتبه هم میتوانید بگویید؛ چون بعضی از اینها، بعد از بعضیهای دیگر است، هرچند بعضیهایش را هم میتوانید روی حساب تنوع، شمارش بکنید.
کسانی که معلم هستند، یا کسانی که میخواهند برای تربیت خودشان و فرزندانشان برنامهریزی کنند، این دوازده مورد را یادشان باشد. برای تکتکشان باید برنامهریزی کرد. البته میشود این دوازده تا را کم و زیاد هم کرد، وحی مُنزل نیست. اما دین ما دربارۀ هر دوازده تایش توصیههای مشخصی دارد.
1. مسئولیتپذیریِ شخصی
مسئولیتپذیریِ شخصی را میتوان اولین نوع یا اولین مرتبه از مسئولیتپذیری دانست. مثلاً اینکه من مسئولیتِ نظم خودم را دارم. یک نمونه از مسئولیتپذیری شخصی را بگویم که شاید کمتر شنیده باشید: فرمودهاند هر کسی چهل سالش شد ولی نفهمید چه غذایی را بخورد برایش مفید است و اگر مریض شد چه چیزی باید بخورد تا شفا پیدا کند در این آدم خیری نیست. (در محضر آیتالله بهجت/ج3/ص238)
تو باید مسئولیت درمان و بهداشت خودت را خودت به عهده بگیری. مدام میرود پیش آقای دکتر و میگوید: «آقای دکتر حالم بد است!» دکتر میگوید: خب چه مشکلی داری؟ یک کمی توضیح بده، چه شد که اینجوری شدی؟ چندوقت یکبار اینجوری میشوی؟ میگوید: گاهی میشوم. خُب مثلاً چندوقت یکبار؟ میگوید: یادم نیست! تو حتی مرض خودت را هم نمیتوانی درست برای دکتر توضیح بدهی! درحالیکه تو از یک زمانی به بعد، دیگر باید طبیب خودت بشوی. تو مسئولیت درمانِ خودت را داری. تا چهل سالگی، وقت داری طبع خودت را بشناسی و درمان خودت را بشناسی. مسئولیتپذیریِ شخصی یعنی این!
البته عیبی ندارد پیش دکتر هم بروی، ولی پیش دکتر یک توضیحاتی بده که دکتر اصلاً تعجب کند و بگوید «چه دقتی داری در رفتار خودت!» دکتر میگوید: در طی روز، مثلاً چند مرتبه دستشویی میروی؟ میگوید: نمیدانم؛ توجه ندارم! هر کسی باید این را توجه کند چون ممکن است علامت فلان بیماری یا مقدمۀ فلان بیماری باشد. این چیزها را در مدرسه باید یاد بدهند، مدرسهای که این مسائل ابتداییِ مربوط به جسم را به بچهها یاد ندهد، چه فایدهای دارد؟! مدرسهای که نتواند در تغذیه، انضباط شخصی، زندگی شخصی و حتی غذا پختن به دانشآموز، چیزهایی یاد بدهد که این دانشآموز مسئولیت زندگی خودش را داشته باشد و زندگی فردی خودش را اداره کند، واقعاً چه فایدهای دارد؟
2. مسئولیتپذیری خانوادگی
بعد از مسئولیتپذیری شخصی، به سراغ مسئولیتپذیری خانوادگی میآییم. امام باقر(ع) میفرماید: من یک حج بروم از هفتاد بردهای که در راه خدا آزاد بکنم برایم ارزشمندتر است. (وَ اللَّهِ لَأَنْ أَحُجَّ حَجَّةً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ رَقَبَةً وَ رَقَبَةً ... وَ مِثْلَهَا حَتَّى بَلَغَ السَّبْعِین ؛ کافی/ج2/ص195). البته حج، در واقع مسئولیتپذیری دینی است که بعداً به آن هم خواهیم رسید. اینقدر ارزش حج بالاست که میفرماید: من اگر حج بروم ارزشاش بالاتر است از اینکه هفتاد برده در راه خدا آزاد کنم. معلوم است که برده در راه خدا آزاد کردن، خیلی ارزش دارد و حضرت هم این را میداند، ولی میخواهد بگوید که مسئولیتپذیری دربارۀ دین چقدر قیمتش بالاست.
بعد میفرماید: من اگر مسئولیت یک خانواده را به عهده بگیرم و بگویم زندگی اینها را تأمین میکنم، تربیت بچههای اینها را به عهده میگیرم (حالا چه خانوادۀ خودم باشد، چه مسئولیت یک خانوادۀ دیگر از مسلمین باشد) ارزش این کار از هفتاد حج پیش من بالاتر است. (وَ لَأَنْ أَعُولَ أَهْلَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ أَسُدَّ جَوْعَتَهُمْ وَ أَکْسُوَ عَوْرَتَهُمْ فَأَکُفَّ وُجُوهَهُمْ عَنِ النَّاسِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَحُجَّ حَجَّةً وَ حَجَّةً... وَ مِثْلَهَا حَتَّى بَلَغَ السَّبْعِینَ ؛ کافی/ج2/ص195)
چرا خیلی از جوانهای ما ازدواج را به تأخیر میاندازند و زیر بار مسئولیت خانواه نمیروند؟
الان به یک جوان میگویی: چرا ازدواج نمیکنی؟ چرا زیر بار مسئولیت یک خانواده نمیروی؟ میگوید: «هنوز نه، من نمیخواهم...» خُب این جوان را چه کسی اینطوری تربیت کرده است؟ بعضی وقتها پدرها مقصّرند، بعضی وقتها مادرها مقصّرند، بعضی وقتها هر دو. متأسفانه ایرادهای جدی وارد هست و خیلی از اینها به عیبهای پدر و مادرها برمیگردد.
آنهایی که متأهل هستند الآن خیلی خوشحال شدند؟ حالا برویم در مورد مسئولیتپذیری متأهلها صحبت کنیم. شما چند سال است که ازدواج کردهای؟ مثلاً هفت هشت سال هست. چند تا بچه داری؟ یک دانه. تو با خودت چهکار کردی که حاضر نیستی مسئولیت تعداد فرزندان بیشتر و تربیت تعداد فرزندان بیشتری را بپذیری؟ ضمن اینکه شما اگر میخواهید بچههایتان مسئولیتپذیر باشند، یکی از بهترین راهها برای مسئولیتپذیر شدن بچهها افزایش تعدد کودکان در خانواده است؛ مخصوصاً اگر فاصلۀ سنی این بچهها با هم زیاد نباشد.
اگر پنج تا فرزند در یک خانواده باشد، میدانید چه اتفاقی میافتد؟ البته با فاصلۀ کم، مثلاً خیلی بخواهید فاصله بیندازید سه سال. یک نتیجهاش این است که آخرین فرزندی که به دنیا میآید، اولین فرزند(دختر باشد یا پسر) در نگهداری آخرین فرزند و حتی فرزندان کوچکتر چقدر میتواند کمک کند؟ بهترین تربیت برای فرزندان در خانوادههای پر فرزند است و بهترین پدر و مادر، کسانی هستند که مسئولیت تربیت فرزندان بیشتری را به عهده میگیرند. در این مورد، مسئولیتگریزها چه کسانی هستند؟ طبیعتاً خانوادههایی که کمفرزند هستند.
3. مسئولیتپذیریِ گروهی
بعد از مسئولیتپذیری خانوادگی، مسئولیتپذیری گروهی است. مسئولیت گروهی یعنی چه؟ یعنی اینکه من و شما با هم قرار میگذاریم یک کاری را انجام بدهیم. بهترین جای تشکیل گروه و بهترین زمان تشکیل گروه در دوران مدرسه است. در مدرسه باید بچهها با هم گروه تشکیل بدهند و کار کنند. اینکه معلم با تکتک دانشآموزان ارتباط داشته باشد غلط است؛ باید بلافاصله بچهها را گروهبندی کند؛ مسئولیت عضویت در گروه، مسئولیت گفتگو در گروه، مسئولیت توافقکردن، مسئولیت مقابل همدیگر کوتاهآمدن، مسئولیت بههمدیگر کمککردن، مسئولیت تلاش برای برندهشدنِ گروه در مسابقهها؛ مثل طناببازی، فوتبال یا هر بازی دیگری که مسئولیت گروه را به ما یادآوری کند.
کار گروهی کردن، بهترین تمرین برای مسئولیتپذیری است
اصلاً در تمرین مسئولیتپذیری میگویند، کار گروهی کردن بهترین تمرین برای مسئولیتپذیری است که متاسفانه کارِ گروهی در بین ما خیلی کم هست.
یک سؤالی را مطرح میکنم که شما این را از ائمۀ محترم جماعات مساجدتان بپرسید. از ایشان سؤال کنید: آیا این درست است که روایت داریم «الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاء»؟ یعنی اینکه علما جانشینان پیامبران هستند و باید کارشان شبیه کار پیامبران باشد و مسئولیتشان شبیه مسئولیت پیامبران الهی باشد (إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاء ؛ کافی/ج1/ص32) آنها هم طبیعتاً پاسخ میدهند: بله. این روایت را امام خمینی(ره) هم در کتاب ولایت فقیهشان مفصّل آوردهاند.
بعد بپرسید: آیا درست است که میگویند رسول خدا(ص) مردم مدینه را به گروههای ده نفره تقسیم کرد و گروهسازی راه انداخت؟ و اسم مسئول هر گروهی را «عریف» گذاشت و یک شورای مرکزی دوازده نفره که از قبل درست کرده بود بالای سر اینها قرار داد و به این صورت، کلّ مردم مدینه را سازماندهی کرد؟ احتمالاً بگویند: بله درست است، پیامبر اکرم(ص) در مدینه، این کار را انجام داده است.
آنوقت شما از امام جماعت محترم مسجد بپرسید: پس شما چرا ما را سازماندهی نمیکنید تا ما هم کار گروهی را یاد بگیریم؟
در زمینۀ کار گروهی میتوانید «بسیج» را محلّ فعالیت خودتان قرار بدهید
شما در زمینۀ کار گروهی و در زمینۀ مسئولیتپذیری در کار گروهی میتوانید «بسیج» را محلّ فعالیت خودتان قرار بدهید. میتوانید به ائمۀ جماعاتی مراجعه کنید که این فعالیتهای گروهی را در محلهها سازماندهی میکنند.
سازمان تبلیغات اخیراً طرحی را دارد در کشور ایجاد میکند تحت عنوان «امام محله». نه فقط امام جماعت به این معنا که صرفاً نماز را برگزار کند. ما در زبان فارسی «امام جماعت» را غلط ترجمه کردهایم و گفتهایم «پیشنماز» و معنایش این شده است که «شما نمازت را بخوان برو، کاری به بقیۀ چیزها نداشته باش!» نه، او در واقع «امام جماعت» است، یعنی امام گروه است. او خودش باید سازماندهی کردن را یاد بدهد.
البته مسئولیتپذیریِ گروهی با باندبازی و با اجحاف در حقّ دیگران بهخاطر گروه، فرق میکند؛ اما صورتِ مسئله را نباید پاک کرد! آدم وقتی مسئولیت یک گروه از مؤمنین را پذیرفت یا وقتی مسئولانه عضو یک گروه شد، وظایفش را در گروه، درست انجام میدهد.
متأسفانه امروزه در همهجای دنیا، برخی از احزاب و باندهای سیاسی هستند که قدرت را بهدست میگیرند و پشت پرده در حق مردم جنایت میکنند و معمولاً هم کسی متوجه نمیشود، چون افرادِ جامعه، تکتک دارند زندگی میکنند و متشکل نیستند. آنوقت یک گروه یا باند سیاسی با هم متشّکل میشوند و این ملت را غارت میکنند و آنها را به بردگی میکشند. امروز در اندازههای جهانی یک گروه متشکّل وجود دارد از بازرگانان و تجار جهانی به نام صهیونیستها. اینها با هم یک گروه تشکیل دادهاند که تعهد گروهیِ وحشتناکی هم دارند و جهان را دارند چپاول میکنند. تا وقتی که مردم سازماندهی را تمرین نکنند و تشکیلات را تمرین نکنند به جایی نخواهند رسید و تحت سلطۀ این گروه متشکل(یعنی صهیونیستها) باقی میمانند.
فروتنی در مقابل مؤمنین را باید در تشکیلات و کار جمعی نشان بدهیم
دربارۀ مسئولیت گروهی، حرف بسیار هست. مثلاً در آیۀ قرآن دربارۀ مؤمنین به پیامبر(ص) میفرماید: «وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» (فتح/29) «رحماء بینهم» خیلی مفهوم مهمی است؛ یعنی اینها با همدیگر مهربانند، نه اینکه فقط با همدیگر مهربانند، در عرصۀ عمل هم باید این را نشان بدهند یعنی باید با هم کار بکنند. مثلاً در زمینۀ کار اقتصادی با هم یک تعاونی راه بیندازند و...
در آیۀ دیگری، در مورد یاران امامزمان(ع) در آخرالزمان میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللَّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ» (مائده/54) خداوند میفرماید من در آیندهای دور، یک گروهی را خواهم آورد که اینها اینجوری هستند: خدا اینها را دوست دارد و اینها خدا را دوست دارند، «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ» در مقابل مؤمنان به شدّت فروتن هستند. ما این فروتنی را در تشکیلات باید نشان بدهیم و الّا فروتنیِ قلابی خواهد بود؛ یعنی معلوم نیست که تواضع و فروتنیِ ما واقعی و درست باشد.
در جلسه قبل عرض کردم که در مسئولیتپذیری، دین میگوید که حتی عیب رفیقت را خودت بپذیر و حُسن خودت را به رفیقت نسبت بده. این تعلیم دین است که فراتر از آموزههای روانشناسها در زمینۀ مسئولیتپذیری است. مسئولیتپذیری گروهی در واقع ظرف و بستر اجرای همین آموزههای دین است.
4. مسئولیت فامیلی و قومی
نوع دیگر مسئولیتپذیری، مسئولیت فامیلی و قومی است. آدم در ارتباط با فامیلش مسئولیت دارد. صلۀ رحم یک جلوۀ خاصی از این معناست. رسیدگی به فامیل، رسیدگی به محرومین از فامیل، شاد کردن دل فامیل. اصلاً جوامع جدید به سمتی میرود که فامیل دارد از بین میرود. خانوادههای تکفرزند که در واقع قاتلان فامیل هستند. بچۀ تو یا نوۀ تو پسفردا نه عمو دارد، نه دایی دارد، نه عمه دارد. خیلی از اقسام فامیل را تجربه نمیکند و میگوید: این چیست؟! فرهنگ خاکبرسریِ نئولیبرالی را بعضیها در سبک زندگی ترویج میکنند. آن نخستوزیر خبیث قبلیِ انگلیس میگفت «باید کاری کنیم که مردم تنها زندگی کنند، اگر با هم باشند توطئه میکنند!» بله مردم علیه قدرتهای ظالم و مستکبر توطئه میکنند.
ما چند نوع گروه داریم و چند نوع مسئولیت اجتماعی داریم. من میتوانستم یک کلمه اینجا بگویم «مسئولیتهای اجتماعی» ولی این را برای شما فرهیختگان تفکیک کردم. یک نوعش، مسئولیت فامیلی است. امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ خودش خطاب به جوانان فرمود: فامیل خودت را نگهدار، اینها بالهای تو هستند برای پرواز. (وَ أَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ، فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ، وَأَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ تَصِیرُ ؛ نهجالبلاغه/نامه31) آقا یکوقت فامیلبازی نشود! خُب باید مراقب باشی که آنقدر مبالغه نکنی. فامیلبازی وقتی بد است که تو با فامیلبازی به دیگران ظلم کنی. ولی توجه به فامیل اگر اولویتِ کمککردن تو و کمکگرفتن تو باشد، خیلی هم خوب است.
بعضی از فامیلها با اینکه تعدادشان هم کافی است، ولی اینقدر با همدیگر بد هستند که حاضر نیستند باهم یک تعاونی فامیلی راه بیندازند. چرا اینقدر با همدیگر بد هستید؟ چرا اینقدر با همدیگر زود دعوایتان میشود؟ چرا در مقابل همدیگر کوتاه نمیآیید؟ چرا دست فامیل فقیرتان را نمیگیرید؟
الان خیلی از جوانها را میبینید که شغلهای خودشان را از دست دادهاند و به ناچار، مثلاً رانندۀ تاکسی اینترنتی یا تلفنی شدهاند. خُب اینها میتوانند در جمع فامیلی خودشان، پولهایشان را جمع کنتد و یک تعاونی راه بیندازند و با هم کار کنند و از استعداد خودشان پول در بیاورند، اما معمولاً این کار را نمیکنند چون به هم اعتماد ندارند یا میترسند که دعوایشان بشود. آیا این اخلاق است؟ آیا این دینداری است؟ مسئولیت فامیلی خیلی مهم است، بروید روایات را ببینید که آدم در ارتباط با فامیلش چقدر مسئول است!
5. مسئولیت شغلی و صنفی
مسئولیتپذیری بعدی، مسئولیت شغلی و صنفی است. معمولاً برای فعالیتهای مختلفی که هست، یک گروههایی شکل میگیرد. فعالین مشاغل مختلف، مثلاً کشاورزان، کارگران، اعضای این اداره، اعضای این گروه نظامی و... اینها یک مسئولیتی نسبت به همشغلیهای خودشان پیدا میکنند. همۀ اینها در دین ما تأییدشده است، شما باید جای این همکار خودت کار بکنی و کمکاریاش را باید بپوشانی. اصلاً این خودش یک بافتِ زیبای اجتماعی خاص درست میکند. مسئولیتهای شغلی است و مسئولیتهای صنفی که یک صنف را تقویت میکند و نمیگذارد دیگران حقّ او بخورند (دیگران از قدرتمندانِ ثروت گرفته تا قدرتمندان دولتی)
گروهشدن، ممکن است آسیبهایی داشته باشد؛ مثل باندبازی و فامیلبازی
بعضی از این اصناف هستند که نسبت به صنفشان یک تعصبی دارند و آدم وقتی اینها را میبیند تحسین میکند. البته، هر کدام از این مسئولیتها هم ممکن است یک آسیبهایی داشته باشد، مثلاً اینطور نباشد که بین اعضای یک صنف، یک همگراییِ نادرستی شکل بگیرد که بخواهند به اصناف دیگر ضربه بزنند.
بالاخره گروهشدن، آفت هم دارد، باند شدن، آفت دارد، ولی معنایش این نیست که ما مسئولیت جمعی خودمان را فراموش کنیم. فامیلبازی، هم خیلی بد است. ناسیونالیستبازی و اینکه ما بهخاطر حسّ ناسیونالیستی، به ملّتهای دیگر ظلم کنیم، خیلی بد است. یعنی دربارۀ ملتهای دیگر، احساس مسئولیت نکنیم. اینها آفات هر کدام از این مسئولیتهای اجتماعی است، اما راه چارهاش، فرار کردن از مسئولیت نیست، بلکه باید جلوی آفاتش را گرفت.
6. مسئولیت وطنی و ملّی
نوع دیگری از مسئولیتپذیری، مسئولیتِ وطنی و ملّی است و مسئولیتی که نسبت به امّت اسلامی داریم، هر کسی مسلمان است ما نسبت به او یک مسئولیتی داریم. (چون فرصت نیست، فقط عنوانش را عرض میکنم و به تفصیل نمیپردازم.)
7. مسئولیت نسبت به امّت اسلامی
مسئولیت بعدی ما مسئولیت نسبت به امّت اسلامی است. پیامبر(ص) فرمود: اگر صبح از خواب بیدار بشوی و همّت نداشته باشی برای اینکه یک مشکلی را از امّت اسلامی برطرف بکنی، تو مسلمان نیستی (مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم؛ کافی/ج2/ص164) حالا اگر برای امّت اسلامی یک قدمی برداری چه ثوابهایی خدا در نظر میگیرد که اصلاً غوغاست! نه فقط برای یک مسلمان، بلکه یک کاری کنی که امّت مسلمان و امّت اسلامی تقویت بشود و پرچم اسلام بالا برود.
خیلی از سیاستمداران ما در این چهل سال، از تقویت امّت اسلامی فرار کردهاند. جزئیات و نمونههای فراوانی هست و چند ساعت فقط باید وقت بگذاریم و از این نوع خیانتها حرف بزنیم. حضرت امام(ره) در وصیتنامۀ خودشان نوشتند که آبادکردن مملکت وظیفۀ مسئولین هست، رفاه مردم وظیفۀ مسئولین هست، اما اگر غفلت کنند از زمینهسازی برای ظهور-که یعنی همان مسئولیت نسبت به امّت اسلامی و بلکه مسئولیت نسبت به بشریت- اینها خائن هستند. (مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظهاى مسئولین را از وظیفهاى که بر عهده دارند منصرف کند، خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد ؛ صحیفه امام/ج21/ص 327)
چهار تا جوان پیدا بشوند و با مطالعه، این خائنها را پیدا کنند و به ما معرفی کنند و مطالبهگری کنیم که شما چرا مسئولیت اجتماعی خودتان را اجرا نمیکنید؟ تا دیگر کسی جرأت نکند اینجور سیاستبازیها را دربیاورد.
8. مسئولیت نسبت به جامعۀ بشری
ما نسبت به جامعۀ بشری هم مسئولیت داریم. یک نمونه از مسئولیت ما نسبت به جامعۀ بشری را بگویم. آمد گفت: آقا امام صادق(ع)، ما که یار شما هستیم، آیا ثواب کارهای ما بالاتر است یا ثواب یاران آخرین امام وقتی پیروز شدند؟ حضرت فرمود معلوم است، شما ثوابتان بیشتر است. گفت: خب اگر ما ثوابمان بیشتر است، چرا برای ظهور دعا کنیم؟ حضرت فرمودند: تو نمیخواهی جهان بشریت سعادتمند بشوند؟ تو دلت میآید که مردم عالم در گمراهی بمانند؟ (أَیُّمَا أَفْضَلُ الْعِبَادَةُ فِی السِّرِّ مَعَ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الْمُسْتَتِرِ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَوِ الْعِبَادَةُ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الظَّاهِرِ...سُبْحَانَ اللَّهِ أَمَا تُحِبُّونَ أَنْ یُظْهِرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِی الْبِلَادِ وَ یُحْسِنَ حَالَ عَامَّةِ النَّاسِ وَ یَجْمَعَ اللَّهُ الْکَلِمَةَ وَ یُؤَلِّفَ بَیْنَ الْقُلُوبِ الْمُخْتَلِفَةِ ؛ کافی/ج1/ص333). این یعنی مسئولیت جهانیِ تو، دعا برای ظهور را اقتضا میکند، نه حتی مسئولیت نسبت به جهان اسلام!
9. مسئولیت نسبت به طبیعت
نوع دیگر مسئولیت ما، مسئولیت نسبت به طبیعت است که چه مسئولیت فوقالعادهای است، ما اگر مسئولیت نسبت به طبیعت را بشناسیم میتوانیم طبیعت ایرانزمین را به کجا برسانیم!
10. مسئولیت نسبت به دین
مسئولیت نسبت به دین، یک مسئولیت دیگری است که بگذارید در اینباره فقط یک روایت برای شما بخوانم. رسولخدا(ص) میفرماید: «یَا مَعَاشِرَ قُرَّاءِ الْقُرْآنِ اتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَا حَمَّلَکُمْ مِنْ کِتَابِهِ فَإِنِّی مَسْئُولٌ وَ إِنَّکُمْ مَسْئُولُون» (کافی/ج2/ص606) ای کسانی که با قرآن آشنا هستید و قرآن را حمل میکنید، من مسئول هستم و شما هم مسئول هستید، باید با مسئولیت خودتان آشنا بشوید. «إِنِّی مَسْئُولٌ عَنْ تَبْلِیغِ الرِّسَالَةِ وَ أَمَّا أَنْتُمْ فَتُسْأَلُونَ عَمَّا حُمِّلْتُمْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِی»؛ شمایی که قرآن را میشناسید مسئول کتاب خدا و سنت من هستید که دارید حمل میکنید آیا وظیفۀ خودتان را انجام دادید یا نه؟
11. مسئولیت نسبت به حکومت، قانون و نظم اجتماعی
یازدهمین نوع مسئولیتپذیری، مسئولیت نسبت به حکومت و قانون و نظم اجتماعی. از این مسئولیت هم بدون توضیح و تفصیل عبور میکنیم.
12. مسئولیت نسبت به ولیّ جامعه دینی و مقام ولایت
دوازدهمین مسئولیت، مسئولیتی است که نسبت به ولیّ جامعۀ دینی و مقام ولایت داریم. سخن دربارۀ این مسئولیت، بماند برای جلسه بعد.
برخی میگویند: نمیشود کارها را به مسئولیتپذیری آدمها واگذار کرد
فردا شب یک سؤال را میخواهیم با همدیگر پاسخ بدهیم. چرا خیلیها به جای اینکه دانشآموز یا فرزندشان را طوری تربیت کنند که مسئولیتپذیر بار بیاید، سعی میکنند با زور و جبر او را وادار به یک رفتارهایی بکنند؟ چون میگویند مسئولیتپذیری ریسک دارد؛ اگر به عهدۀ خودش بگذاریم و اجرا نکند چه؟
میدانید چرا در جامعه، گاهی از اوقات اینقدر قانونِ زیادی گذاشته میشود و بروکراسیِ خفهکننده میآید جلوی تربیت احساس مسئولیت و رشد حسّ مسئولیتپذیری را میگیرد؟ برای اینکه میگویند: نمیشود به مسئولیتپذیریِ آدمها واگذار کرد. ما اینها را در سازمانهای اداری به عنوان وظیفۀ اداری تعریف میکنیم چون ممکن است که مردم، مسئولیتپذیرانه عمل نکنند.
ریسک عدم مسئولیتپذیری مردم را چه کسی جواب میدهد؟
در حکومتها هم معمولاً به همین دلیل است که کارها را به مردم واگذار نمیکنند. بحث مسئولیتپذیری دربارۀ حاکمیت و مسئولیتپذیری دربارۀ ولایت را فردا صحبت خواهیم کرد. ولی شما اگر بخواهید به مسئولیتپذیریِ مردم، بها بدهید، در آن ریسک هست. ریسکش این است که ممکن است مردم به مسئولیت خودشان اقدام نکنند. آنوقت چه خواهد شد؟ حالا ریسک این مسئولیتپذیری را چه کسی جواب میدهد؟ انشاءالله فردا شب دربارۀ پاسخ این سؤال صحبت خواهیم کرد.
خیلیها در این مدت سؤال کردند: شما که اینقدر، دم از استقلال میزنی، خُب این افراد اگر خودشان مستقل شدند، آسیب ندارد؟ مثل همین آفاتی که برای تجمعِ صنفی و تجمع گروهی و فامیلبازی و... وجود دارد. شما که به مسئولیتهای گروهی بها میدهی و میگویی «بروید گروه تشکیل بدهید» آفات اینها را چه کسی جمع میکند؟
نئولیبرالها رسیدند به اینکه چون نمیشود جلوی این آفات را گرفت، پس کلاً قید مسئولیت را بزنیم! (البته ممکن است آفاتی که برای آنها دارد متفاوت باشد) آنها میگویند: مسئولیتپذیری یک امر اخلاقی است و ما نمیتوانیم منتظر اخلاق مردم بمانیم، لذا این را با قانون جبران میکنیم... خُب راه حلِ ما چیست؟ ما باید چهکار کنیم؟ این آسیب مسئولیتپذیری را چطور باید جلویش را گرفت؟ پاسخ این سؤال را هم جلسه بعد، عرض میکنیم.
(الف2/ن2)
سلام علیکم و رحمة الله
تا اونجایی که یادم هست؛ شب نهم، استاد راجع به طب سنتی زیاد صحبت کردن؟ چرا متنش در بالا نیست؟!
راجع به مدرسه هم بیشتر از این توضیح دادن؛ اما در بالا خیلی به اختصار ذکر شده
لطفا مطالب استاد رو کامل نشر بدین
(و البته نشر صوت ها خیلی سریع و عالی صورت گرفت)
تشکر از زحماتتون؛ خدا خیرتون بده