۰۲/۰۸/۲۱ چاپ ایمیل و پی دی اف

خلاصۀ ۹ صفحه‌ای مبحث «مسئولیت‌پذیری و استقلال، شاخص اصلی ولایتمداری»(با فشردگی ۳ درصد)

شناسنامه:

  • زمان: محرم ۱۴۰۰
  • مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
  • موضوع: مسئولیت‌پذیری و استقلال، شاخص اصلی ولایتمداری
  • متن جلسات: اینجا
  • صوت جلسات: اینجا
  • تعداد: ۱۱ جلسه

اهمیت عزت و استقلال برای انسان

اگرچه امام حسین(ع) برای اهدافی مانند امربه‌معروف، نهی‌ازمنکر، اصلاح امت، نفی ظلم و ... قیام کرد، امّا اصلی‌ترین علت شهادت ایشان «حفظ عزت» بود، وقتی بین شهادت و ذلت قرار گرفت، فرمود: «هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» (لهوف، ص97)؛ تن به ذلت نمی‌دهم.

همۀ انسان‌ها حتی آدم‌های بد خواهان عزت هستند، اگرچه گاهی از راه غلط سراغ عزت می‌روند. همه عزت را دوست دارند لذا انسان ذلیل منفور است.

دارایی، توانایی، زیبایی و ... گاهی عزت‌آفرین است، ولی مهم‌ترین عامل عزت نیستند، چون اولاً در برخی از اینها حیوان‌ها بهتر از ما هستند و ثانیاً اینها بدون استقلال لذت‌بخش نیستند. مهم‌ترین عامل عزت انسان «استقلال» است؛ یعنی انسان وادار نشود، وابسته نباشد و نترسد.

عبد هرکس باشی استقلالت را از بین می‌برد؛ مگر خدا که وقتی عبد او شوی نه‌تنها نسبت به همۀ عالم، تو را عزیز، مستقل و غنی می‌کند، بلکه حتی در برابر خودش هم تو را مستقل نگه می‌دارد.

تمام دین، رمز و راز رساندنِ انسان به استقلال است. خدا به ما اراده، قدرت، فهم و ... داده است تا به اوجِ آزادی برسیم، یعنی اوج استقلال.

رابطۀ مفهوم استقلال با عزت و عبودیت

اگر انسان یا جامعه، عزت را حذف کند یعنی حاضر است عبد غیرخدا شود، آن‌وقت نمی‌شود دین را برایش مطرح کرد. شعار «لاإله‌إلّاالله» نفی عبودیت غیرخدا است، یعنی نفی ذلت. اصلی‌ترین مسئلۀ حیات بشر ذلیل‌نشدن در مقابل غیرخدا است، وقتی این اتفاق بیفتد، انسان رها و آزاد می‌شود و خودبه‌خود عبد خدا می‌شود.

عزت به معنای «نفوذناپذیری» است، پس وقتی انسان عزیز باشد استقلال دارد. عزتمند کسی است که خودش فکر کند، تصمیم بگیرد و آزادانه عمل بکند، چون آزادی جزئی از عزت و استقلال است. عزتِ انسان شامل استقلال در فهم و تشخیص هم می‌شود.

خداوند بلافاصله انسان را عذاب یا تشویق نمی‌کند؛ در امتحانات انسان را تنها می‌گذارد تا خودش تصمیم بگیرد؛ نمی‌گذارد پیامبر(ص) زیاد تبلیغات کند و زیاد معجزه بیاورد؛ برای اینکه می‌خواهد انسان با حفظ استقلال بندۀ خدا باشد.

دستورهای خدا مثل نماز و ... راه‌های رسیدن انسان به استقلال است.

نتیجۀ خوب‌بودن بدون استقلال

خوب‌بودن مهم‌تر است یا مستقل‌بودن؟

در اصل خوب‌بودن بدون استقلال و اخلاص معنا نمی‌دهد. خوب‌بودن و رفتار خوب نتیجۀ مستقل‌بودن است. اگر کسی حقیقتاً مستقل باشد دچار آفت نمی‌شود.

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: به اخلاص و قبولیِ عمل بیشتر از انجام عمل اهمیت بدهید «کُونُوا بِقَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ اهْتِمَاماً بِالْعَمَلِ» (مجموعه ورام، ج1، ص64) بنابراین در دین، مستقل‌بودن مهم‌تر از انجام کار خوب است.

خوب‌بودن بدون استقلال، دو ضرر بزرگ برای ما دارد:

اولاً روزبه‌روز وابسته‌‌تر و ذلیل‌تر می‌شویم و مانع شکوفایی خودمان می‌شویم.

ثانیاً دزدها، غارت‌گرها و طغیان‌گرها ما را به بردگی می‌کشند.

أمیرالمؤمنین علی‌‌(ع) به مردم می‌فرمود که بیایید مرا کمک کنید ولی آنها نیامدند تا اینکه یزید آنها را برای کشتن امام حسین(ع) به سربازی گرفت.

استقلال بدون خوب بودن هم به درد نمی‌خورد.

قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏* أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏» (علق، 6و7) بعضی‌ها تا مستغنی می‌شوند، طغیان می‌کنند و می‌خواهند دیگران را به بردگی بکشند.

فلسفۀ بسیاری از امتحانات ما این است که «وقتی استغنا و استقلال پیدا کردیم، طغیان نکنیم» ما از این مرحله باید بگذریم تا به ظهور برسیم.

دو مانع مهم بر سر راه استقلال‌طلبی ما

برای توجه به مفهوم استقلال در جامعه‌مان دو مشکل اساسی داریم:

  1. قانع‌شدن به لذت‌های پست و منفعت‌های کم

برای رسیدن به عزت و استقلال باید از این کم‌ها بگذرید تا به منفعت و لذت بسیار زیاد برسید.

دشمنان با تهاجم مداوم فرهنگی لذت‌ها و منفعت‌های حداقلی را به مردم تزریق می‌کنند. کسی که به سرگرمی‌های مبتذل وابسته شود به فکر استقلال و حرف‌های سطحِ بالا نمی‌افتد.

تعلیم و تربیت دینی ما هم در مدارس، مساجد و منابرمان اکثراً صحیح نبوده‌اند، یعنی از جای درستی شروع نمی‌شود و بر نکات کلیدی اصلی لازم تأکید نمی‌کنند.

2. «فرهنگ اومانیستی غربی»

این فرهنگ استقلال تقلبی، عزت تقلبی، ارزش‌های انسانی تقلبی را تحت عناوینی مثل «آزادی» و «حقوق بشر» رواج داده است. فریب دادن با آزادی و حقوق بشر در غرب، سال‌ها است لو رفته است، اما بعضی از عقب‌مانده‌ها می‌خواهند این فرهنگ را در اینجا توسعه بدهند.

راه‌حل رفع این دو مشکل:

اشکال در ادبیات ما طلبه‌ها است؛ واقع‌بینانه، انسان‌گرایانه و بر مدار منفعت انسان در این دنیا دین تحلیل نمی‌کنیم.

با مسائل اعتقادی نمی‌شود انسان‌ها را تربیت کرد، این اندیشه احساسات آنها را تحریک نمی‌کند. در صدر اسلام هم پیامبر اکرم(ص) با قیامت، مردم را به دین دعوت نکرد، بلکه فواید دنیوی دین را نشان داد.

مراحل رسیدن انسان به استقلال

1.تفکر

دربارۀ چه چیزهایی باید بیندیشیم؟ 

الف) اهمیت استقلال

ب) شناخت انواع بی‌دینی‌ها، فرهنگ‌ها و افکار الحادی که انسان را به بردگی دعوت می‌کنند

ج) دین؛ برنامه‌ای برای آزادی انسان از اسارت‌های درونی و بیرونی و سوق‌دادن او را به سمت استقلال

2. دل‌بریدن از گرایش‌ها، علاقه‌ها و ترس‌های وابسته‌کننده و مانع استقلال

3. تقویت عزم و اراده با برنامه‌های مستمر

از کم شروع کن ولی دائمی پای آن بایست.

عزم و اراده با فشار از بیرون به ‌دست نمی‌آید؛ با برنامه‌ای که خودت برای خودت می‌نویسی به ‌دست می‌آید.

4. تنظیم رفتار؛ یعنی ترک هر عمل و سبک‌زندگی‌ که استقلال را از انسان بگیرد.

5. عاشقی

عاشق هیچ‌چیز نمی‌بیند غیر از معشوق. عاشقی، یعنی مستقل‌بودن از غیر، حتی در وابستگی به معشوق هم نوعی استقلال هست.

6. رسیدن به مقام حکمت

وقتی انسان به مقام حکمت می‌رسد به‌جای تبعیت از دیگران، خودش دانش تولید می‌کند؛ چیزهایی می‌فهمد که هیچ‌کس به او نگفته و هیچ‌جا نخوانده‌ است.

7. عملِ تأثیرگذار بر عالم

خدا به اندازۀ لیاقت و استعداد هرکس به او اجازه تأثیرگذاری می‌دهد. خدا ارادۀ خودش را از طریق بندگان خوبش دنبال می‌کند.

مسئولیت‌پذیری؛ مهارتی که ما را به عزت و استقلال می‌رساند

مهارتی که انسان را به استقلال و عزت می‌رساند «مسئولیت‌پذیری» است.

مسئولیت‌پذیری یعنی تعهد درونی که باعث می‌شود انسان هر کاری را با خلاقیت، شناخت و سعی خودش انجام بدهد؛ نه با فشار و نظارت بیرونی. وقتی تعهد درونی انسان رشد کند خودش کار خوب را انجام می‌دهد و کار بد را انجام نمی‌دهد.

تعریف مسئولیت‌پذیری از نظر روانشناسان تربیتی:

«مسئولیت‌پذیری یک الزام و تعهد درونی از سوی فرد است برای انجام مطلوب همۀ فعالیت‌هایی که بر عهدۀ او گذاشته شده است.»

تعریف دیگر: «مسئولیت‌پذیری یعنی الزام و تعهد درونی که دارای سه ویژگیِ تشخیص، تصمیم‌گیری و خلاقیت است.»

در قرآن از مسئولیت‌پذیری، با عنوان «تقوا» یاد می‌شود. تقوا یعنی انسان یک کار را با تعهد درونی‌ انجام دهد.

برخی اندیشمندان می‌گویند: فرد مسئولیت‌پذیر، اغلب فعال‌تر است و عزت نفس بالاتری دارد. انسان مسئولیت‌پذیر مسئولیت شکست را می‌پذیرد، تقصیر دیگران نمی‌اندازد، می‌گوید من اشتباه کردم، من دقت نکردم، من سعی لازم نکردم... برای جبران شکست تلاش می‌کند.

یکی از ارکان مسئولیت‌پذیری، برنامه‌ریزی است. مثلاً خداوند برنامه‌ریزی برای نماز را در یک محدودۀ زمانی به عهدۀ خودت گذاشته است. کسی که نتوانسته است زمان نمازش را تنظیم کند، مسئولیت‌پذیر نیست.

متقاعدشدن به مسئولیت‌پذیری، با کمک علوم انسانی و دین

روانشناسی می‌گوید: مسئولیت‌پذیری عنصر اصلی سلامت روان و به تبع آن، عامل مهم دستیابی به شادکامیِ اصیل و احساس رضایت است.

روانشناسان آثار مثبت بسیاری برای مسئولیت‌پذیری برمی‌شمارند؛ مثل توانایی برخورد با شرایط سخت، انتخاب تصمیمات درست، پرورش انضباط داخلی، کسب اعتماد به نفس، رشد تفکر، موافقت بیشتر با خانواده و محیط زندگی، برخورداری از توان بالا برای انجام درست و به‌موقع کارها، ایجاد روحیۀ نشاط، شکوفایی استعدادها، ایجاد انگیزۀ مبارزه کردن و سخت‌کوشی، افزایش عزت نفس، پذیرش اشتباه و ...

علوم انسانی می‌تواند به انسان آرامش بدهند، اما دین می‌تواند انسان را به اوج عشق، حماسه‌، شور و سرمستی برساند.

یکی از طرح‌های کلان دین برای مسئولیت‌پذیری این است که انسان هرکاری کند خدا از او سؤال می‌کند و به او پاداش و جزای خیلی سنگین می‌دهد. این طرح استقلال انسان را از بین رفتن نمی‌برد؛ چون اولاً سؤال و جواب در روز قیامت است که معلوم نیست کِی است، ثانیاً خدا هیچ‌چیز از آنها را به انسان نشان نمی‌دهد که او را بترساند و با آن ترس بر رفتار مستقلّ او اثر بگذارد.

آثار مسئولیت‌پذیری و ویژگی‌های انسان مسئولیت‌پذیر

آثار مسئولیت‌پذیری

1.خسته‌نشدن از کار

انسان مسئولیت‌پذیر در انجا کارها زود حوصله‌‌اش سر نمی‌رود و زیاد تفریح نمی‌خواهد.

2.خلاقیت

اگر با مسئولیت‌پذیری وارد کاری شوید، راه‌های حلّ مشکلات، تعالی و بهره‌وریِ بیشتر و لذت بیشتر از آن را پیدا می‌کنید.

4. لطافت و رقّت قلب

انسان‌های مسئولیت‌پذیر نسبت به دیگران روحیه‌ای لطیف و قلبی رقیق پیدا می‌کنند؛ مثل مادرها نسبت به اعضای خانواده. . آدم مسئولیت‌پذیر به دیگران فکر می‌کند و نسبت به آنها حساسیت دارد.

ویژگی‌های انسان مسئولیت‌پذیر

1. قدرت تشخیص بالا

انسان مسئولیت‌پذیر زیاد سؤال نمی‌کند، بلکه خودش می‌فهمد و تشخیص می‌دهد چه‌کار کند.

2. قدرت برنامه‌ریزی و نظم‌دادن به خود

انسان مسئولیت‌پذیر، دارای قدرت نظم‌دادن به خود، برنامه‌ریزی و اجرای برنامه‌ها به صورت مداوم و طولانی است.

3. صلابت و برخورداری از قدرت روحی

کسی که مسئولیت‌پذیر نباشد بسیار شکننده‌ است، از کوچک‌ترین فرصت‌ها برای شکست خودش و دیگران سوءاستفاده می‌کند.

   ضرورت مسئولیت‌پذیری برای مدیر جامعه

انسان هرقدر خوب باشد، اگر مسئولیت‌پذیر نباشد به درد جامعه نمی‌خورد.

از مدیری که نشاطش را از کار کردن و لبخند مردم نمی‌گیرد، انتظار خلاقیت و برنامه‌ریزی نداشته باشید، کسی که نسبت به مردم احساس مسئولیت کند شبیه ضعیف‌ترین مردم زندگی خواهد کرد. کسی که نمی‌تواند در این حد مسئولیت‌پذیر باشد، نباید مسئول شود.

توصیف مسئولیت‌پذیری و انواع و مراتب آن

توصیف انسان مسئولیت‌پذیر:

انسان مسئولیت‌پذیر به دیگران نگاه نمی‌کند؛ منتظر دیگران نیست؛ فهرست کارهایی را که باید انجام بدهد دائماً مرور می‌کند؛ در هیچ‌جا متوقف نمی‌شود و مدام دایرۀ مسئولیت خود را افزایش می‌دهد؛ به کسی جز خدا امید و توکل ندارد و برای موفقیت در برنامه‌هایش هیچ شرطی را قرار نمی‌دهد؛ بالاترین لذّتش انجام مسئولیت است، نه بردن منفعت.

انواع و مراتب مسئولیت‌پذیری:

مسئولیت نسبت به

1. خود

2. خانواده

3. گروه

رسول خدا(ص) مردم مدینه را به گروه‌های ده نفره تقسیم کرد و کلّ مردم مدینه را سازماندهی کرد. باید امام جماعت محترم مسجد مردم را سازماندهی ‌کند تا آنها هم کار گروهی را یاد بگیریند.

چون افرادِ جامعه، تک‌تک زندگی می‌کنند و متشکل نیستند، یک گروه یا باند سیاسی با هم متشّکل می‌شوند و مردم را غارت می‌کنند و آنها را به بردگی می‌کشند. صهیونیست‌ها یک گروه متشکّل از بازرگانان در اندازه‌های جهانی است که با تعهد گروهیِ قوی جهان را چپاول می‌کنند. تا وقتی مردم سازماندهی نشوند و کار گروهی و تشکیلات را تمرین نکنند تحت سلطۀ صهیونیست‌ها باقی می‌مانند.

4. فامیل و قوم

5. شغل و صنف

6. وطن و کشور

7. امّت اسلامی

8. جامعۀ بشری

9. طبیعت

10. دین

11. حکومت، قانون و نظم اجتماعی

12. ولیّ جامعه دینی و مقام ولایت

مسئولیت‌پذیری؛ راز ولایت‌مداری

برای اینکه بدانیم رابطۀ احساس مسئولیت نسبت با ولیّ، ولایت و امام جامعۀ دینی چیست، یک سؤال مطرح می‌کنم:

چرا حکومت امیرالمؤمنین(ع)، به‌ظاهر شکست خورد و کار به‌ دست معاویه افتاد؟ چرا مردم در یاری علی(ع) کم گذاشتند؟

اغلب پاسخ‌هایی که به این سؤال داده‌اند نادرست، ناقص، سطحی یا غیردقیق هستند.

پاسخ کینه، جاهل‌بودن مردم نسبت به امیرالمرمنین(ع) یا کم‌بودن امکانات و توان نظامی و تبلیغاتی آن حضرت در برابر معاویه نیست، این‌طور هم نبود که مردم، عاشق معاویه و نخبگان سرسپردۀ او باشند.

اگر مشکلات اینها بود پس حکومت پیامبر(ص) چه ایرادی داشت که در مسیر مطلوب پیش نرفت؟

معمولاً مردم از امام باطل اطاعت می‌کنند امّا از امام حق اطاعت نمی‌کنند، چون امام باطل به انسان‌ها احترام نمی‌گذارد و امر حکومت را به مسئولیت‌پذیری مردم واگذار نمی‌کند.

علی‌بن‌ابیطالب(ع) منتظر می‌شود تا مردم با احساس مسئولیت حرکت کنند. اگر مردم مسئولیت‌پذیر نباشند نمی‌آیند.

 امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمود: من برای اصلاح شما به شمشیر دست نمی‌زنم.

معاویه دیکتاتور بود. او مردم را می‌ترساند و به بردگی می‌کشید.

مردم چندان مشکل اعتقادی نداشتند، بلکه به دیکتاتوری خو کرده بودند.

ولایت دیکتاتور نیست؛ ولایت ایجادکننده، حفظ‌کننده و افزایش‌دهندۀ کرامت و استقلال انسان‌ها است.

ولایت، بیشتر از اینکه دستور بدهد، از شما انتظارِ «تشخیص» دارد. عمق ولایت‌مداری، کرامت و مسئولیت‌پذیری انسان است.

مسئولیت‌پذیری راز ولایت‌مداری است. اگر می‌خواهیم برای حکومت امام زمان(ع) ولایت‌مدار درست کنیم راهش همین است.

چرا پذیرفتن «مدیریت ولایی» سختی‌ است؟

شیوۀ مدیریت ولایی براساس تهدید و تطمیع نیست بلکه وابسته به مسئولیت‌پذیری مردم است.

انسان‌ها آزادی را دوست دارند؛ اما حاضرند بخشی از آزادی و استقلالشان را برای منفعت‌های حداقلی بدهند تا کمی راحت زندگی کنند. سلاطین غربی با دادن مقداری آزادی و راحتی به انسان‌ها، توانسته‌اند آنان را به بردگی کشیده‌اند. غربزده‌ها در واقع مردم را به بردگی نوین دعوت می‌کنند.

باید نوع مدیریت ولایی شناخته شود تا کار امام‌زمان(عج) مانند سایر اهل‌بیت(ع) به غربت و مظلومیت منتهی نشود.

شیوۀ مدیریت ولایی دو مشکل دارد:

یکی اینکه بعضی‌ها از آزادی، استقلال و برخورد کریمانه سوءاستفاده می‌کنند.

دو اینکه رقیبان ولایت، بزرگوارانه برخورد نمی‌کنند، بلکه با تهدید و تطمیع مردم را به سمت خودشان می‌کشند.

برای رفع این مشکلات دو کار باید کرد:

یک، مسألۀ مسئولیت‌پذیری را در جامعه جا انداخت و سبک زندگیِ بردگی نوین را از بین برد.

دو، محبت طرفداران ولایت به‌قدری محکم باشد که کسی جرأت تخطی پیدا نکند. خودبه‌خود خیلی از مسائل حل شود؛ امام زمان(ع) همین‌طوری جهان را اداره می‌کند، نه با پلیس و سازمان‌های اطلاعاتی و قانون و نظارت و ... .

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...