روشنفکری(10)
لازمۀ روشنفکری
روشنفکر در طول عمر خود تطوّر و تحوّل دارد. لازمۀ این تحوّل رها کردن تمام داشتههای قبلی نیست؛ ولی آمادگی برای تغییر و تکامل لازمۀ روشنفکری است.
روشنفکر در طول عمر خود تطوّر و تحوّل دارد. لازمۀ این تحوّل رها کردن تمام داشتههای قبلی نیست؛ ولی آمادگی برای تغییر و تکامل لازمۀ روشنفکری است.
مسجد محلّ رفاقت مؤمنین است. کسی که اهل مسجد باشد با دریافت انرژی مثبت از دوستانش، زندگی بهتری خواهد داشت. معمولاً غیرمسجدیها منفیبافترند.
روشنفکر نه تحت تأثیر تشویق قرار میگیرد و نه از تحقیر دیگران هراس دارد. کسانی که با تأیید دیگران به شوق میآیند نمیتوانند آزاداندیش باشند.
هنگام تنهایی بهتر میتوان خود را یافت، همچنان که بیشتر میشود خود را باخت. هنگام تنهایی زمان جمعآوری امتیازات کلان و نیز زمان از دست دادن امتیازات فراوان است. بهترین زمان تنهایی، برای به دست آوردن امتیازات فراوان، سحر است. سحر میتوان تنها با مرور آرزوهای خوب به خیلی جاها رسید.
ایمان آزادگی میآورد و دینداری رهاکنندۀ انسان از تصلّب و تعصّب است. روشنفکری و برخورداری از اندیشۀ پویا میتواند ثمرۀ ایمان و دینداری باشد.
چقدر خوبست هیئتیها یاد یومالترویه را احیا و نامش را بر زبانها جاری کنند و با برگزاری مراسم مخصوص این روز، آغاز غربت حسین(ع) و نقطۀ شروع حماسۀ عاشورا را گرامی بدارند. این روز، همراه ایام مسلمیّه و شهادت امام باقر(ع) است.
مهمترین علامت بلوغ اکتسابی انسان، درک زمان است. اینکه آدم بتواند عبور زمان و سرعت آن را بفهمد. قیمت آن را درک کند و بداند این زمان به پایان خواهد رسید. برای رسیدن به این بلوغ باید به زمان احترام گذاشت و منظم زندگی کرد و برای هر کاری زمانی قرار داد.
روشنفکر باید از زمان خود جلوتر باشد. اگر همیشه بعد از روشن شدن معمّا راهحل آن را درک کنیم روشنفکر نیستیم. روشنفکر چراغ آیندهنگر جامعه است.
یومالترویه به روز هشتم ذیحجه و یکروز قبل از عرفه گفته میشود؛ روزی که حسین(ع) با ترک مراسم حج، سفر به کربلا را آغاز کرد./ یومالترویه اولین جلوۀ غربت حسین(ع) است؛ با اینکه حسین(ع) وسط حاجیها از صف حج بیرون رفت اما جز عدۀ کمی با او همراه نشدند. وای بر مردمی که امام خود را در نبرد با دشمن دین، تنها گذاشته و به عبادت پرداختند!
کودکی و بسیاری از حالات با صفای آن الگویی برای کمال انسان است. کینه به دل نگرفتن، زود گریستن، ایمان آنها به روزیرسان بودن پدر و مادر و بسیاری از خوبیهای دیگر در کودکان، الگویی برای اوج معنویت است. از دست دادن صفای دوران کودکی مانند بیرون رانده شدن از بهشت برای حضرت آدم است.